من به پزشکم گفتم که پایم را در دو جا شکستهام؛ او به گفت دیگر به آن جاها نرو.
در این مطالعه سه هزار آمریکایی مورد بررسی قرار گرفتند. بررسیهایی در زمینهی تجربیات آنها با پزشکان مراقبتهای اولیه صورت گرفت و معلوم شد در این زمینه روندهای هشدار دهندهای وجود دارد:
از هر ۱۰ پزشک، ۹ نفرشان اصلا در مورد پیشینهی مصرف مواد مخدر پرس و جو نمیکنند.
کمتر از ۲۰ درصد پزشکان به اندازهی کافی در مورد سلامت روانی بیمار خود پرسش میکنند.
کمتر از ۱۰ درصد پزشکان در مورد اقدامات پیشگیرانه سلامتی در ارتباط با رانندگی تذکر میدهند.
دکتر الکس لیکرمان بنیانگذار و مدیر شرکت آمریکایی ImagineMD، گفت:
به سختی میتوان باور کرد که اکثر پزشکان مراقبتهای اولیه در آمریکا، صحبت در مورد مهمترین موضوعاتی را که ممکن است باعث مرگ بیمار شوند، مانند مصرف بیش از اندازه دارو و مواد، خودکشی و تصادفات رانندگی نادیده میگیرند. در حالی که آنها به عنوان متخصصین اصلی در زمینهی سلامت ما عمل میکنند، ولی طی سال فقط چند دقیقه را با ما سپری میکنند. در این ملاقات مختصر، چه موضوعاتی باید با دقت مطرح شود؟ با در نظر گرفتن موضوعات مهم زیادی که در ارتباط با سلامت و بهداشت فرد وجود دارد و سوالات اجتنابناپذیری مانند جوشهای دائمی و یا درد شانهها....، چقدر ناگفته باقی خواهد ماند؟
در نظرسنجی این مطالعه به این سوال پرداخته شده بود: آیا در آمریکا پزشکان به اندازه کافی در مورد علت مرگ با بیماران خود صحبت میکنند؟
تحلیلگران در تجزیهوتحلیل خود دو گروه پاسخدهندگان بین ۴۴-۱۵ سال و پاسخدهندگان بین ۶۴-۴۵ سال را در نظر گرفتند و روی قابل پیشگیریترین علتهای مرگ تمرکز کردند. آنها از بیماران خواستند که با دقت بگویند پزشک آنها در مورد چه موضوعاتی و تا چه حدی با آنها صحبت کردهاست.
لیکرمان گفت:
حتی با وجود اینکه بحران مصرف مواد مخدر چندین سال است که همهگیر شده است، هنوز کمتر از یک دهم آمریکاییها گزارش دادند که پزشک آنها در مورد این موضوع، صحبت کردهاست. این نشان دهندهی شکست معنیدار سیستم مراقبت بهداشتی برای رسیدگی به این موضوع است.
در گروه افراد ۶۴-۴۵ سال، چیزی که ایکرمان به آن مدرک نادیده گرفتن اصول میگفت، آشکار بود؛ در گروهی که بیماری کرونری قلب در آن شایعترین علت مرگ بوده و مردم اغلب دچار بحران میانسالی میشوند و نیاز شدید به شغل و خانواده دارند، در کمتر از نیمی از روابط پزشک-بیمار، موضوع استرس مطرح میشود. طبق گفتهی لیکرمان پزشکان آمریکایی در زمینه صحبت در مورد مباحثی که بیشترین تاثیر را روی سلامت بیمارشان دارد، مشارکتی ندارند.
چرا پزشکان مراقبتهای اولیه در مورد عوامل خطر ناشی از معمولترین دلایل مرگ با بیمارانشان صحبتی نمیکنند؟ علت آن نیست که آنها نمیخواهند بلکه به خاطر آن است که زمان کافی ندارند. چیزهایی که بیش از همه موجب مرگ انسانها میشود، اغلب قابل پیشگیری هستند، اما سیستم پزشکی مانع پرسش پزشکان در مورد این موضوعات و نیز پرداختن به رفتارهایی که لازم است به منظور کاهش خطر مرگ، در بیمار تغییر کند، میشود.
ظاهرا در این موضوع زمان نیز تغییر معنیداری نداشته است. یک دهه پیش، مطالعهای توسط دکتر مینگ تايي-سیل انجام شد که نشان میداد در این ملاقاتها زمان بسیار محدودی به موضوعات خاص اختصاص داده میشد. زمان متوسط ملاقات ۱۵/۷ دقیقه بود که شش موضوع را پوشش میداد. حدود ۵ دقیقه به طولانیترین مباحث اختصاص داده میشد در حالیکه بقیه موضوعات هر کدام ۱/۱ دقیقه زمان میبرد. نویسندگان این مقاله از مجموعه داده منحصر به فردی که متشکل از ملاقاتهای ضبط شدهی بیماران سالخورده با پزشک مراقبتهای اولیه خود در سطوح سازمانی مختلف بود، استفاده کردند.
نتایج نشان میداد با اینکه موضوعات مختلفی در ملاقاتها مطرح میشد، اما زمان کلی صرف شده برای بیماران مختلف چندان متفاوت نبود؛ بنابراین برای بهبود کیفیت مراقبتهای سلامتی، باید فشار زمانی که هم روی بیمار و هم روی پزشک وجود دارد و نیز تاثیر انگیزههای مالی و هزینههای زمانی بهبود تعامل بیمار-پزشک، در نظر گرفته شود.
تا زمانی که چنین شرایطی وجود دارد که پزشکان بیش از حد و تمام وقت مشغول به کارند، به نظر نمیرسد که حداقل به این زودی، امیدی برای تغییر این مشکل وجود داشته باشد. بهترین کار در حال حاضر این است که بیمار خودش اقدام کند و سعی کند از زمانش به بهترین نحو استفاده کند.
موسسه ملی پیری (NIA) در آمریکا برای حداکثر استفاده از زمان، نکات مفید را برای ملاقات با دکتر مشخص کردهاست. این توصیهها عبارتند از:
صادق باشید. این وسوسهانگیز است که بگویید سیگار کمی میکشید یا خوب غذا میخورید ولی این لزوما به نفع شما نیست. اگر به پزشک خود حقیقت را نگویید او نمیتواند به شما کمکی کند.
قبل از اینکه پیش پزشک بروید، مهمترین سوالات خود را مشخص کنید. سوالات یا نگرانیهایی که باید با پزشک در مورد آنها صحبت کنید، را انتخاب کنید. آنها را از پیش مشخص کنید و سپس به نوبت در مورد هر کدام صحبت کنید.
به مساله اصلی بپردازید. برای استفاده بهینه از زمان، از موضوع اصلی دور نشوید. برای مثال مختصری از علایم یا نگرانیهای خود را با پزشک در میان بگذارید و هنگام صحبت در مورد آنها تکرار و نیز بدتر یا بهتر شدن آنها را عنوان کنید.
دیدگاه خود در مورد ملاقات را بیان کنید. اگر شما دچار عجله، نگرانی یا ناراحتی هستید، بگویید. اگر لازم باشد، ملاقات دومی تعیین کنید یا از پزشک زمان بیشتری طلب کنید.
به خاطر داشته باشید که پزشک ممکن است قادر به پاسخگویی به تمامی سوالات شما نباشد. حتی بهترین پزشکان نیز ممکن است نتوانند به برخی سوالات جواب دهند. یک پزشک خوب در چنین موقعیتی به شما میگوید که پاسخی ندارد و به شما در یافتن پاسخ کمک میکند یا متخصصی را به شما معرفی می کند. مشکلات مرتبط با حافظه، افسردگی وعملکرد جنسی، لزوما بخشهای طبیعی از فرایند پیر شدن نیستند و اگر یک پزشک با عجله نشانهها و پرسشهای شما را به پیری نسبت دارد، در مورد یافتن پزشک دیگری فکر کنید.
مقالهی مرتبط:
اینکه شما و پزشکتان به چه خوبی با هم صحبت میکنید یکی از مهمترین بخشهای دریافت مراقبتهای سلامتی مناسب است. این موضوع در هر سنی مصداق دارد اما از آنجایی که سالمندان اغلب نگرانیهای متعددی دارند، این بویژه مهم است که آنها بتوانند به راحتی و بیشتر با پزشک خود صحبت کنند.
یادگیری این کار نیاز به زمان و کوشش دارد. اگر توضیحات یا دستورالعملهای پزشک واضح نیستند، باید سوال کنید. حتی وقتی پزشک سوالی نپرسیدهاست، مشکلات را بیان کنید و اگر شما نگرانیهای در مورد یک درمان خاص یا تغییری در ارتباط با زندگی روزمره خود دارید، با پزشک مطرح کنید. همچنین هرچند شاید به نظر خجالتآور و خیلی خصوصی بیاید، اما صحبت کردن در مورد مسائل زیر هم توصیه میشود:
الکل، سقوط و ترس از افتادن، احساس ناراحتی با خود پزشک، غم و اندوه و افسردگی، ایدز، مشکلات حافظه، مشکلات خانوادگی و مشکلات جنسی.
.: Weblog Themes By Pichak :.