فناویهای فینتک در سالهای اخیر رشد چشمگیری کردهاند و نمیتوان از قدرت آنها در ساختارشکنیهای اساسی در سطح جهانی چشمپوشی کرد.
چستر چارلسون، مخترع ماشین زیراکس، در سال ۱۹۴۰ و هنگام ارائهی طرحش با چنین بازخوردی روبهرو شد: «چه کسی تمایل دارد اسناد را روی کاغذ سفید کپی کند؟» در سال ۱۸۷۶، در اسناد داخلی شرکت وسترنیونیون چنین متنی دیده شد: «تلفن برای تبدیلشدن به ابزاری ارتباطی ضعفهای زیادی دارد. این دستگاه جدید هیچ ارزشی برای ما ندارد».
با نگاهی گذرا به تاریخ، مثالهای متعدد مشابهی با داستانهای بالا میبینیم. افراد زیادی در تاریخ نتوانستند تأثیر تغییرات دنیای فناوری را تخمین بزنند و با شکست در ادامهی مسیر روبهرو شدند. ما هم امروز چنین اشتباهی را دربارهی فینتک (فناوریهای مالی) مرتکب میشویم؟ فینتک را میتوان فناوری انقلابی بعدی در رشد اقتصادی نامید؟
نوآوری در صنایع مالی با نوآوریهای دیگر تفاوتهای عمدهای دارد. فناوریهای جدید در این حوزه، تأثیر مستقیمی بر بازدهی بخش مالی جوامع میگذارد؛ بخشی که پساندازها و هزینههای مردم در اقتصاد را پوشش میدهد و درنهایت، روی رشد جامعه و کشور تأثیر میگذارد.
فینتک را میتوان بخشی از اقتصاد دیجیتال دانست. اقتصادی که نوآوریهای زیادی بههمراه داشت که درنهایت، روش زندگی ما را هم تغییر داد. البته، عصر دیجیتال پیامد منفی کاهش بهرهوری را هم بههمراه داشته و در بررسیهای مختلف، کامپیوتر را در همهی زمینههای زندگی بهجز بهرهوری نشان میدهند.
هیئت بینالمللی ثبات مالی، فینتک را در پنج بخش اصلی دستهبندی میکند: پرداخت و تسویهحساب، پسانداز وام و افزایش سرمایه، بیمه، مدیریت سرمایه و پشتبیانی از بازار. البته، دستهبندیهای دیگری نیز وجود دارند که قابلیت میزبانی از فینتک را دارند. در وضعیت کنونی، بخش پرداخت بیشازهمه تحتتأثیر فناویهای فینتک است و رخدادهای مهمی در بخشهای دیگر ندیدهایم.
مدیران سنّتی و فعالان بانکهای مرکزی و سازمانهای مشابه دیدگاه آنچنان مثبتی به فینتک ندارند. برخی از آنها فناوری جدید را موجب جدایی بانکها از فرایندهای اصلیشان میدانند. برخی دیگر هم فینتک را مانند انقلابهای دیگر میبینند و از ناپایدارشدن سیستمهای مالی میترسند. درنتیجه، بسیاری از استارتاپهای حوزهی فینتک در سرتاسر جهان با مشکلات قانونگذاری روبهرو هستند. این درحالی است که قانون از سازمانهای مالی دیگر با ساختار سنّتی راحتتر حمایت میکند.
درحالحاضر، بازارهای بازتر در سطح جهانی سرعت توسعهی بیشتری در فینتک تجربه کردهاند. بهعنوان مثال، سیستم پرداخت الکترونیکی M-Pesa در کنیا و تانزانیا و مناطق مشابه یکی از دستاوردهای موفق فینتک در آفریقا بوده است. این ابزار را میتوان یکی از داستانهای موفقیت فینتک در دههی گذشته نامید؛ سرویسی که با تبدیل گوشیهای موبایل به حسابهای کاربری، فرایندهای مالی را برای افراد بدون حساب بانکی آسانتر کرد. دراینمیان، بانک مرکزی کنیا با اهدای مجوز لازم به M-Pesa، باعث رشد سریع سرویس در یکی از کشورههای پیشرفتهی منطقهی شرق آفریقا شد.
مطالعات جهانی نشان میدهد فینتک در کشورهایی با سیاستهای کمتر سختگیرانهی بانکی، رشد و سلطهی بیشتری تجربه میکند. بهعلاوه، جوامع با درآمد درخورتوجه و سیستمهای بانکی با رقابت کمتر زمینه را برای رشد بیشتر فینتک فراهم میکنند. M-Pesa که نمونهای موفق از فینتک محسوب میشود، امروز ۱۱۰ هزار کارگزار دارد که ۴۰ برابر ATMهای موجود در کنیا است.
M-Pesa مثالی از ساختارشکنی فینتک در بخش مالی کشور و افزایش بازدهی در اقتصاد است. آمارهای کنیا نشان میدهد این سرویس تا ۱۴ درصد به رشد بهرهوری در کشور کمک میکند. این، عاملی است که درنهایت به رشد اقتصادی کشور خواهد انجامید.
ساختارشکنی در سیستم مالی، تنها کاربرد فینتکهایی همچون M-Pesa نیست. با واردکردن پسانداز افراد بدون حساب بانکی به سیستمهای مالی کشور، سرمایهی در گردش برای سرمایهگذاری در صنایع مختلف افزایش مییابد. افزایش سرمایهها نیز عامل مهمی محسوب میشود که به بهبود استاندارد زندگی شهروندان کمک میکند.
اگر فینتک بتواند روندی مشابه کنیا را در کشورهای دیگر اجرا کند؛ یعنی مشارکت مردم در سیستم مالی بیشتر شود، میتوان امیدوار بود پساندازهای بیشتری در سرتاسر جهان به بخش سرمایهگذاری اضافه شوند؛ سرمایهگذاریهایی که در صنعت و زیرساخت و حتی داراییهای انسانی انجام میشود. داراییهای انسانی بخشی از دارایی هستند که تأثیر مستقیمی بر اقتصادهای درحالرشد میگذارند. درحالحاضر در چنین مناطقی از جهان، ۱.۷ میلیارد نفر بدون داشتن حساب بانکی زندگی میکنند.
چین مثالی دیگر از موفقیت فینتک است. ارائهدهندههای خدمات پرداخت الکترونیکی، مانند Ant Financial و WeChat Pay، در این کشور فرمانروایی میکنند. چین کشوری است که نیمی از پرداختهای آنلاین جهان را ازآنِ خود میکند. رشد آنها هم بهدلیل اعطای مجوز از قانونگذارانی رخ داد که بهدنبال افزایش رقابت در سیستمی مالی با نظارت دولت بودند. درنتیجه، فینتک با عبور از بانکهای دولتی و شرکتهای کارتهای اعتباری، بازدهی را در سیستم مالی چین به میزان چشمگیری افزایش داد. بازارهای بزرگ دیگر فینتک مانند آمریکا و بریتانیا نیز میتوانند از چنین رویکردهایی برای افزایش بازدهی استفاده کنند.
فینتک این ظرفیت را دارد که رشد اقتصادی را در اقتصادهای درحالرشد و پیشرفته افزایش دهد. رشد نیز با افزایش سرمایهی درگردش و همچنین بازدهی سیستمهای مالی رخ میدهد. واسطهگری در بازارهای مالی یکی از بخشهای مهم تمامی اقتصادهای جهان است؛ درنتیجه، پیشرفت فناوری در این حوزه میتواند بازدهی فراوانی همچون دیگر نوآوریهای فناورانهی گذشته داشته باشد.
درنهایت، بهیاد بیاورید بسیاری از نوآوریها در تاریخ دستِکم گرفته شدند و بعدها انقلابهای مهمی شکل دادند. شاید فینتک هم انقلاب دوران دیجیتال باشد که هنوز ظرفیتهای درخورتوجه آن درک نشدهاند. بههرحال، پیشرفتهای رخ داده تابهامروز نشان میدهد بیشازاین میتوان به آیندهی فناوریهای مدرن مالی امیدوار بود.
.: Weblog Themes By Pichak :.