دو شرکت فناوری به کمک هم اقدام به ساخت کلاههای ایمنی موتورسیکلت کردهاند که با بهرهگیری از فناوری واقعیت افزوده بر روی سیستم "هاد"، اطلاعات موتورسواران را در برابر چشمانشان در اختیارشان میگذارد.
به نقل از گیزمگ، یک شرکت تولیدکننده نمایشگرهای فرانما(هاد) موسوم به "دیجیلنز"(DigiLens) یک نسخه جدید از نمایشگر موجی فرانمای خود منتشر کرده است که نازکتر، سبکتر، با قابلیت تولید آسانتر و به طور قابل توجهی ارزانتر از تکنولوژی قبل از خود است.
این استارتاپ با غول بلوتوث موسوم به "سنا"(Sena) همکاری کردند تا کلاههای ایمنی موتورسیکلت را به سیستمهای "هاد"(HUD) یکپارچه صوتی و تصویری مجهز کنند.
این قطعه جدید موسوم به "MonoHUD" از دو لایه لنز با پوشش جوهرافشان استفاده میکند که طبق ادعای شرکت، موجب میشود که کاربر هنگام استفاده از آن با هیچ اختلالی در دید خود مواجه نشود.
این نمایشگر در عین حال قادر به ارائه روشنایی 8000 نیت در روز با رنگ کامل، صفحه نمایش 640 * 360 پیکسل، یک باتری با عمر هشت ساعته و یک میدان دید واقعیت افزوده(AR) شامل پوشش 25 درجه از میدان دید یک چشم است.
هاد(HUD) نمایشگری فرانما است که اطلاعات را در جلو دید و منظر بیننده، بدون اینکه بیننده مجبور باشد جایی دیگر را بنگرد، نمایش میدهد. نمایشگرهای مقابل چشم در آغاز برای هواپیماهای نظامی طراحی شده بودند، ولی هم اکنون در هواپیماهای تجاری، تانک و وسائل دیگر از جمله خودروها و اکنون در کلاههای ایمنی موتورسیکلت نیز استفاده میشوند.
این شرکت صفحه نمایش خود را فوقالعاده توصیف میکند که عملکرد بالا و پرسرعتی دارند.
"دیجیلنز" که 60 میلیون دلار روی این پروژه سرمایهگذاری کرده است، بلافاصله این فناوری را برای استفاده در سیستمهای هاد کلاه ایمنی موتورسیکلت در نظر گرفت.
این شرکت ادعا میکند که در حال توسعه و ساخت اولین کلاه هوشمند خود با ارتباطات یکپارچه است.
این لنز یک چشمی واقعیت افزوده برای نمایش مسیر، سرعت و اعلانهای دریافتی طراحی شده است.
البته کارکرد این دستگاه در هوای سرد یا مرطوب مورد سوال است. همچنین خطرناک بودن لنز در صورت شکستن و تصادف مطرح است.
با این حال، دیدن توسعه این فناوری لذتبخش است و در اختیار داشتن همه اطلاعات مورد نیاز هنگام رانندگی، بدون نیاز به چشم برداشتن از مسیر جالب است.
هوش مصنوعی میتواند به عنوان سلاح جدیدی برای مبارزه با سرطان و برخی بیماریهای مهلک مورد استفاده قرار گیرد و جان هزاران نفر را از مرگ نجات دهد.
هوش مصنوعی قادر است با تشخیص زودهنگام و بهموقع سرطان و برخی بیماریهای مهلک، از سال ۲۰۲۳ جان هزاران نفر را از مرگ نجات دهد. «ترزا می» نخست وزیر بریتانیا اعلام کرد که این کشور با کمک هوش مصنوعی و تشخیص زودهنگام برخی بیماریها از جمله سرطان، میتواند به صورت جدی با این بیماریها مبارزه کند. تحقیقات حوزه هوش مصنوعی سلاحی جدید برای مبارزه با بیماری سرطان و بیماریهای مهلک دیگر از جمله بیماری قلبی، دیابت و زوال عقل خواهد بود.
متخصصان معتقدند که از سال ۲۰۲۳ با روی کار آمدن جدی این فناوری در بخش سلامت و بهداشت، از مرگ ۲۲۰۰۰ نفر در هر سال جلوگیری میشود. همچنین هوش مصنوعی به عنوان سلاحی برای مبارزه با بیماریهای قلبی، دیابت و زوال عقل هم کارساز بوده و باید آمار مرگ و میر این بیماریها را به این آمار اضافه کرد.
ترزا می معتقد است:
«تشخیص دیرهنگام برخی بیماریها یکی از بزرگترین دلایل مرگ و میر در جهان است. تشخیص زودهنگام بیماری نیاز به تجزیه و تحلیل دادههای بزرگی از اطلاعات، با سرعت و دقتی بالا دارد که توسط انسان امکان پذیر نیست ولی فناوریهای نوین از جمله هوش مصنوعی میتواند ما را در این امر یاری کند. هوش مصنوعی میتواند حوزه جدیدی از تحقیقات پزشکی را به روی متخصصان باز کند.»
مقالههای مرتبط:
نخست وزیر بریتانیا در صدد است که متخصصان با کمک الگوریتمهای کامپیوتری و از طریق بررسی پروندههای پزشکی بیمار، دادههای ژنتیکی و عادتهای مربوط به شیوه زندگی وی، بتوانند در جهت کشف بیماری سرطان گامهای مثبتی بردارند و این بیماری را خیلی سریع تشخیص بدهند. برنامههای ترزا می در این حوزه بسیار جدی دنبال میشود تا از هوش مصنوعی برای بررسی دادهها به صورتی موثر استفاده شود. بیشک چالشهای بسیاری در این مسیر وجود دارد. استفاده از این فناوری، نیازمند ایجاد زیرساختهای مناسب در بخش بهداشت و درمان، تفکیک و جداسازی مقوله اعتیاد به مواد مخدر و حوزه نوآوریهای نوین به صورت واقعی و در نهایت حصول اطمینان از حفظ حریم خصوصی افراد در زمان استفاده از اطلاعات شخصی آنها است که باید به دقت در نظر گرفته شود.
موسسه تحقیقات سرطان بریتانیا معتقد است که با کمک این روش جدید میتوان برخی بیماریهای مهلک از جمله سرطان ریه، روده، پروستات و تخمدان را که متاسفانه عموما در مرحله پیشرفته تشخیص داده میشوند، زودتر شناسایی کرد. همین مساله مانع هزاران مرگ و میر سالیانه در اثر تشخیص دیرهنگام سرطان خواهد شد.
سر هارپال کوما، مدیر اجرایی موسسه تحقیقات سرطان بریتانیا، در مورد برنامههای دولت در مهار بیماریهای مهلک افزود:
«برای رسیدن به این هدف مهم، باید اطمینان حاصل کنیم که زیرساختهای مناسبی در بخش بهداشت و سلامت، طراحی و پیادهسازی شدهاند تا بتوانیم به این هدف مهم دست پیدا کنیم.»
سیمون گیلسپی، مدیر اجرایی بنیاد قلب بریتانیا نیز اضافه کرد:
«با استفاده از هوش مصنوعی میتوان تصاویر اسکن شده MRI را بهراحتی تجزیه و تحلیل کرد و بدین وسیله علائم اولیه بیماریهای قلبی قابل شناسایی و تشخیص میشود. با روشهای معمول فعلی انجام چنین کاری امکان پذیر نیست. چنین رویکردی منجر به تشخیص زودهنگام بیماری و در نتیجه قرار دادن سریع بیمار در پروسه درمان خواهد شد. نتیجه کلی این است که جان هزاران نفر از مرگ نجات خواهد یافت.»
خرمشهر، شهر مردم غیور و شهیدپرور، شهر استقامت، یکی از زیباترین شهرهای جنوبی استان خوزستان است که مساحتی برابر با ۲۳ کیلومترمربع دارد. خرمشهر به دلیل قرار گرفتن در نزدیکی خلیجفارس از موقعیت سیاسی مهمی برخوردار است و این شهر درواقع انتهاییترین نقطه استان خوزستان است.
بندر خرمشهر در جنگ جهانی دوم نقش بسیار مهمی ایفا کرد و در پیروزی متفقین یکی از عوامل مؤثر بود. خرمشهر پس از ۸ سال جنگ تحمیلی بهشدت تخریب شد و متأسفانه هنوز هم پس از گذشت چندین سال هنوز هم ویرانیهای جنگ در این شهر زیبا دیده میشود و سایه خرابی از سر شهر کنده نشده است.
در این مطلب به سراغ حقایق جالب درباره شهر خرمشهر رفتهایم، با ما همراه باشید تا این شهر زیبا را بهتر بشناسید:
۱. قدمت خرمشهر، به دوران پادشاهی میشان بازمیگردد. اسکندر مقدونی به این شهر حمله کرد و آن را با خاک یکسان کرد. البته عدهای هم بر این باور هستند این حکومت بهمرورزمان از بین رفت.
۲. پس از ویرانی شهر قبلی، آبادی با نام «بیان»، نزدیک به خرمشهر امروزی، بنا شد. نام بیان که نام بسیار قدیمی این شهر می باشد ازرودخانه ای به همین نام كه به آن نهر بیان می گفتند گرفته شده وبعدها نام این شهررا به محمره تغییر دادند.
۳. محمره به معنی سرخ و علت نام گذاری این شهر به محمره، وجود آب رودخانه كارون است كه به همراه خود رسوبات رُسی آورده لذا به نظر می رسد كه آب آن سرخ است. نام محمره را تغییر یافته ماء حمره یعنی آب سرخ نیز می دانند.
۴. از سال ۱۳۱۶ نام این شهر از محمره به خرمشهر تغییر یافت. خرمشهر از دو جزء خرم و شهر تشكیل میشود كه حاكی از آبادی شهر و سر سبزی آن است. علت نام گذاری این شهر به خرمشهر (ضمن زیباییآن) به خاطر نخلستانهای اطراف آن است كه چهره شهر را سبز نگه داشته و باعث تغییر نام این شهر از محمره به خرمشهر شد.
۵. این شهر در منتهی اليه جنوب غربی ايران و در استان خوزستان حاشيه خليج فارس بين دو رودخانه كارون و اروند رود قرار دارد.
۶. خرمشهر اولین و بزرگترین بندر ایران و خاورمیانه قبل از وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بوده و هم اکنون دومین بندر حمل کانتینری بعد از بندر شهید رجائی با ۱۳ اسکله حمل و تخلیه بار است.
۷. خرمشهر در دوران حکومت شیخهای بنی کعب، شهری مهجور بود ولی در سال ۱۲۳۵ هجری برجی به دور شهر کشیدند و از این تاریخ به بعد خرمشهر پیشرفت چشمگیری کرد.
۸. در سالهای ۱۲۳۵ هجری، خرمشهر بهعنوان یک بندر مهم تجاری در منطقه شناخته میشد و در جریان حمله عثمانی، به یک بندر آزاد تبدیل شد.
۹. بندر خرمشهر موقعیت بسیار مهم و حساسی داشت و عثمانیان به دلیل قرارگیری این بندر، در کنار بندر بصره، خسارتهای زیادی متحمل میشدند، به همین دلیل در سال ۱۲۳۵ هجری، «علیرضا پاشا» حاکم بغداد به خرمشهر حمله کرد و این شهر را غارت کرد.
۱۰. راولنسون در سفرنامهاش به عظمت بندر خرمشهر اشاره میکند و در خاطرهای میگوید زمانی که در بندر بصره فقط شش کشتی وجود داشت، در بندر خرمشهر ۲۵ کشتی اقیانوسپیما لنگرانداخته بودند.
۱۱. دولت عثمانی همواره درصدد توطئهچینی برای از بین بردن موقعیت خوب بندر خرمشهر بود، در سال ۱۲۵۴ دوباره به خرمشهر حمله کرد و این بار شهر را با خاک یکسان کرد.
۱۲. سرانجام، «امیرکبیر» صدراعظم کاردان ناصرالدینشاه، برای دفع حملات عثمانی، سپاه مرزبانی قدرتمندی را در خرمشهر گماشت و «محمدخان بن جابر خان» فرمانده سپاه شد.
۱۳. اولین اسکله خرمشهر در سال ۱۳۰۸، به بهرهبرداری رسید. در طول جنگ جهانی دوم، شش اسکله دیگر در بندر خرمشهر ساخته شد.
۱۴. یکی از این اسکلههای بتنی،۳۶۰ متر طول و ۳۲ متر عرض داشت که بعد از جنگ جهانی دوم ساخته شد.
۱۵. همانطور که میدانید، خرمشهر یکی از اهداف اصلی جنگ ایران و عراق بود و این شهر بعد از ۵۷۸ روز اشغال، در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ آزاد شد.
۱۶.در ابتدا محمد جهان آرا به فرماندهی سپاه خرمشهر منصوب شد و در این سمت، بسیاری از توطئههایی را که بر ضد نظام اسلامی طراحی می شد، خنثی کرد و در این راه به شهادت رسید.
۱۷. عملیات آزادسازی خرمشهر، به فرماندهی ارتش «علی صیاد شیرازی» و همراهی سپاه انجام شد و این آزادسازی، بازتابی جهانی داشت.
۱۸. با آزاد شدن خرمشهر، بیشتر زمینهای اشغالشده از سمت عراق، پس گرفته شد.
۱۹. در عملیات بیتالمقدس، آزادسازی خرمشهر،۱۶ هزار نیروی عراقی و ۳۰ نفر رزمنده ایرانی کشته و زخمی شدند و ۱۹ هزار عراقی هم به اسارت ایرانیان درآمدند.
۲۰. پس از فتح خرمشهر، عراق عملاً نیمی از توان نظامیاش را ازدستداده بود و نظر رهبر کبیر انقلاب، حضرت آیتالله خمینی (ره)، بر اتمام جنگ بود. ولی فرماندهانی نظیر محسن رضایی بر این باور بودند که برای دریافت غرامت باید تا کنار اروندرود پیش برویم.
عکس از علیرضا فهیمی
۲۱. مسجد جامع خرمشهر، یکی از قدیمیترین مراکز اصلی شهر است که در بعد از جنگ ایران و عراق بهصورت کامل تخریب شد و از نوساخته شد.
۲۲. دیوارنگارههای ناصر پلنگی در دوران جنگ ایران و عراق بر دیوارهای مسجد جامع خرمشهر، نقاشی شده و از یادگارهای این جنگ هستند. این دیوارنگارهها بعد از پایان جنگ و توسط خود این هنرمند بازسازی شدند.
۲۳. مسجد جامع خرمشهر یکی از تنها ساختمانهایی بود که بعد از فتح خرمشهر، نیمه سالم باقیمانده بود و اکنون نیز جزو بناهایی است که در جریان مرمت آن تمامی مکانهایی که توسط تیر سوراخ شدهاندبه همان صورت باقینگه داشته شدهاند.
۲۴. این مسجد در زمان مقاومت قبل از اشغال مرکز فرماندهی و تدارکات و گردهمایی رزمندگان بود و به همین دلیل لقب نماد مقاومت را به خود گرفت.
۲۵. در مقابل مسجد جامع خرمشهر، بازارچه بزرگی وجود دارد که صنفهای مختلف در آن به کسبوکار مشغول هستند.
در این مطلب با راکتهای گرماهستهای آشنا میشویم؛ راکتهایی که میتوانند خیالپردازیهای کیهانی بشر را به حقیقت تبدیل کنند.
بر اساس پیشبینیهای فعلی، در بهترین حالت، برای رسیدن به مریخ به زمانی حدود ۹ ماه نیاز خواهیم داشت؛ اما با در نظر گرفتن عوامل مختلفی نظیر فاصلهی متغیر زمین تا مریخ و موقعیت این دو سیاره نسبت به خورشید، برای انجام سفرهای سرنشیندار به سیارهی سرخ، ممکن است به ۱۸ ماه زمان نیاز داشته باشیم. فرسودگی فیزیکی، خستگی روحی و حفظ و جیرهبندی آب و مواد غذایی تنها چالشهای پیش روی کیهاننوردان در این سفر ۱۸ ماهه نخواهند بود؛ قرار گرفتن در معرض تابشهای مضر رادیواکتیو (آن هم به مدت طولانی) و احتمال ابتلا به سرطان نیز از جمله خطراتی هستند که کیهاننوردان را در این مسیر پرخطر تهدید میکنند.
راکتهای شیمیایی فعلی به حداکثر ظرفیت خود رسیدهاند و بشر برای به دستیابی به راهکاری مناسبتر برای سفرهای بینسیارهای، نیازمند توسعه و ساخت ابزاری جدید است؛ ابزاری که بتواند انسان را در مدتی کوتاه به مقصد کیهانی مورد نظرش برساند. در این میان، مهار انرژی هستهای برای سفر به سیارات دیگر، یکی از گزینههای پیش روی مهندسان است. تا کنون دو پیشنهاد عمده برای مهار انرژی هستهای و استفاده از آن در سفرهای فضایی ارائه شده است. یکی از این پیشنهادها، استفاده از پیشرانش پالس هستهای بوده و راهکار دیگر نیز استفاده از راکتهای گرماهستهای است. در این مطلب به معرفی و بررسی راکتهای گرماهستهای میپردازیم و سعی میکنیم در آینده و در مطلبی جداگانه، پیشرانش پالس هستهای را نیز معرفی کنیم. امیدواریم تا انتها زومیت را همراهی کنید.
راکت گرماهستهای چیست؟
در راکتهای فضایی شیمیایی، نیروی پیشرانش از احتراق مواد شیمیایی حاصل میشود. در این راکتها، سوخت (برای مثال، هیدروژن مایع) با مادهی اکسید کننده (برای مثال، اکسیژن مایع) در مخازن جداگانهای نگهداری میشوند. در زمان پرتاب، سوخت و مادهی اکسید کننده از طریق پمپهایی به محفظهی احتراق تزریق میشوند و احتراق در این محفظه صورت میپذیرد. گازهای حاصل از احتراق نیز با سرعت بالایی از نازل تحتانی موشک خارج میشود. با توجه به جهت خروج گازهای حاصل از احتراق و بر اساس سومین قانون حرکت نیوتون (قانون کنش و واکنش)، راکت به سمت آسمان به حرکت درمیآید. در تصویر زیر میتوانید ساختار یک راکت شیمیایی را مشاهده کنید.
ساختار راکت شیمیایی با سوخت مایع
اما شیوهی فعالیت راکتهای گرماهستهای متفاوت است. در این راکتها، یک رآکتور هستهای وظیفهی تولید گرما را بر عهده دارد؛ مادهای مانند هیدروژن مایع نیز همزمان بهعنوان مادهی پیشران و خنککنندهی رآکتور عمل میکند. با شروع شکافت هستهای و گرم شدن رآکتور، هیدروژن مایع (یا هر مادهی دیگری که نقش خنککننده و پیشران را برعهده دارد) به رآکتور وارد میشود؛ پس از خنک شدن راکتور، هیدروژن مایع که پس از جذب حرارت تولیدشده در راکتور به حالت گاز درآمده، با سرعت از نازل تحتانی موشک خارج میشود. همانند گازهای خارجشده از نازل خروجی راکتهای شیمیایی، هیدروژن خارجشده از نازل موشکهای گرماهستهای نیز موجب پیشرانش موشک میشود. در تصویر ذیل میتوانید ساختار یک راکت گرماهستهای را مشاهده کنید.
ساختار راکت گرماهستهای با هستهی جامد
چرا به راکتهای گرماهستهای نیاز داریم؟
از زمان پرتاب اولین ماهوارهی ساخت بشر (اسپوتنیک ۱) به فضا؛ وظیفهی رساندن انسان و دیگر محمولههای فضایی برعهدهی راکتهای شیمیایی بوده است. تاکنون موفق شدهایم با همین راکتها به مدار زمین سفر کنیم و حتی به ماه برسیم؛ اما برای رسیدن به مقاصدی همچون مریخ و اهداف دوردستتر، باید به راکتهای کارآمدتری دست پیدا کنیم. کارآمدی راکتهای فضایی توسط مولفهای موسوم به تکانهی ویژه (Isp) سنجیده میشود؛ تکانهی ویژه با تقسیم نیروی پیشرانش تولیدی بر سرعت خروج مادهی سوختی از موتور موشک محاسبه میشود.
بدیهی است که اگر در یک راکت سوخت با سرعت کمتری مصرف شود یا میزان نیروی پیشرانش تولیدی افزایش یابد، تکانهی ویژه افزایش پیدا میکند. یکی از برتریهای اصلی راکتهای گرماهستهای، افزایش قابل توجه تکانهی ویژه است؛ بهطوری که تکانهی ویژهی این راکتها بیش از دوبرابر راکتهای شیمیایی است. برای مثال، تکانهی ویژهی مرحلهی چهارم راکت ساترن ۵ معادل ۴۲۰ ثانیه است؛ درحالیکه تکانهی ویژهی برخی راکتهای گرماهستهای به ۸۰۰ تا ۹۰۰ ثانیه میرسد. از طرفی، وزن راکتهای گرماهستهای کمتر است و گاهی به کمتر از نیمی از وزن راکتهای شیمیایی میرسد. به این دلیل، استفاده از پیشرانش گرماهستهای میتواند نویددهندهی ساخت راکتهایی بهمراتب توانمندتر باشد.
اکنون که زمزمهی سفرهای سرنشیندار به سوی مریخ و اهداف دورتر تبدیل به برنامهها و اهدافی شده است که بهطور رسمی اعلام میشوند؛ نیاز به چنین راکتهایی بیشتر از گذشته احساس میشود. برای چنین سفرهایی، نمیتوان بهطور کامل به پنلهای خورشیدی متکی بود و برای بهکارگیری راکتهای شیمیایی نیز مجبور به حمل حجم زیادی از مواد اکسیدکننده و پیشران هستیم.
سفرهای سریعتر به سیارات دوردست، اثرات منفی نبود نیروی گرانش و تابشهای رادیواکتیو بر بدن کیهاننوردان را کاهش میدهد. برخلاف راکتهای شیمیایی، غیرفعال شدن و فعالسازی مجدد پیشرانهای گرماهستهای بسیار ساده است و این مسئله باعث میشود امکان لغو مأموریتهای فضایی سادهتر باشد. همچنین، پس از فرود روی سطح سیاراتی مانند مریخ، میتوان از راکتهای گرماهستهای بهعنوان منبعی موقت برای تولید برق استفاده کرد.
ناسا اکنون در حال کار روی این راکتها است و سازمان فضایی روسیه (روس کاسموس) نیز اعلام کرده که در نظر دارد با استفاده از راکتهای گرماهستهای، مدتزمان لازم برای سفر به مریخ را به ۴۵ روز کاهش دهد. در ادامه، پس از آشنایی با طرحهای مختلف ارائهشده با راکتهای گرماهستهای، با تلاشهای پیشین و تحقیقات کنونی روی این راکتها بیشتر آشنا میشویم.
طرحهای مختلف پیشرانهای گرماهستهای
تا کنون چهار طرح برای پیشرانهای گرماهستهای ارائه شده است. از میان طرحهای ارائهشده، تنها پیشرانهای هستهای با هستهی جامد به مرحلهی ساخت و آزمایش رسیدهاند و باقی طرحها صرفا در حد ایده باقی ماندهاند و با چالشهای تئوریک و عملی فراوانی روبهرو هستند.
پیشرانهای دارای هستهی جامد
پیشرانشهای دارای هستهی جامد سادهترین و سبکترین نوع پیشرانهای گرماهستهای هستند. در این پیشرانها، همانطور که پیش از این توضیح داده شد، یک مادهی پیشران که نقش خنککنندهی رآکتور هستهای را هم بازی میکند، از مرکز رآکتور عبور میکند و پس از خنکسازی رآکتور با دمای بالا از نازل خروجی به بیرون منتقل میشود. حداکثر قدرت یک پیشران گرماهستهای با هستهی جامد به نقطهی ذوب مواد بهکاررفته برای ساخت هستهی رآکتور وابسته است؛ از این رو، در هستهی رآکتور از موادی استفاده میشود که بتوانند دمای بالا را تحمل کنند.
همین محدودیت دمایی به پاشنهی آشیل پیشرانهای گرماهستهای با هستهی جامد تبدیل شده است؛ چرا که فرایند شکافت هستهای گرمای زیادی تولید میکند، اما پتانسیل این رآکتورها برای تولید گرما به نقطهی ذوب مواد بهکاررفته در آن محدود میشود. همچنین، از آنجا که مادهی پیش ران تنها مادهی خنککننده در این طرح است و مکانیزم خنککنندهی دیگری وجود ندارد، میلههای سوختی مورد استفاده در رآکتور تغییرات دمایی شدیدی را تجربه میکنند و همین مسئله میتواند موجب ترک خوردن آنها شود.
ساختار پیشران NRX؛ نوعی پیشران گرماهستهای با هستهی ثابت
پیشرانهای گرماهستهی با هستهی جامد که از هیدروژن مایع بهعنوان پیشران استفاده میکنند، میتوانند به تکانهی ویژهای بین ۸۵۰ تا ۱۰۰۰ ثانیه دست پیدا کنند که دو برابر تکانهی ویژهی راکتهای شیمیایی رایج است. در عین حال، مواد دیگری نظیر اکسیژن مایع و آمونیاک نیز بهعنوان گزینههای دیگر جهت جایگزینی هیدروژن مایع پیشنهاد شدهاند.
همچنین، وزن پیشرانهای گرماهستهای موجود نسبت به نیروی پیشرانش تولیدشده توسط آنها زیاد است. برای مثال، در پیشرانهای شیمیایی، نسبت نیروی پیشرانش تولیدی به وزن پیشران ۷۰ به ۱ و برای پیشرانهای گرماهستهای این نسبت ۷ به ۱ است.
همانطور که میدانید، اکثر راکتهای فضایی از چندین مرحله تشکیل شدهاند. با تفاسیر فوق، راکتهای شیمیایی برای استفاده در مرحلهی اول راکتها و پرواز از سطح زمین مناسبتر هستند؛ اما پس از قرار گرفتن راکت در شرایط بیوزنی، کفهی ترازو به نفع پیشرانهای گرماهستهای سنگینی خواهد کرد. به همین دلیل، این پیشرانها بیشتر برای استفاده در مراحل ثانویهی راکتها مناسب خواهند بود.
پیشرانهای گرماهستهای ضربانی
پیشرانهای گرماهستهای ضربانی یا پالسی (با پیشرانش پالس هستهای اشتباه گرفته نشود)، نوعی از پیشرانهای گرماهستهای با هستهی جامد هستند که میتوانند در حالت متعارف و حالت ضربانی فعالیت کنند. از آنجا که زمان سکونت مادهی پیشران در هستهی رآکتور در این حالت کمتر از حالت متعارف است، میتوان انرژی تولیدی را بهطور قابل توجهی افزایش داد.
در حالت ضربانی، برخلاف پیشرانهای گرماهستهای با هستهی جامد، مادهی پیشران توسط شار نوترونی شدید حاصل از ضربانها گرم میشود و این گرما بهسرعت تبدیل به انرژی جنبشی میشود؛ در چنین حالتی، از نظر تئوریک مادهی پیشران میتواند حتی از سوخت هستهای نیز بیشتر گرم شود. با این وجود، برخلاف پیشرانهای گرمایشی هستهای کلاسیک، در پیشرانهای گرماهستهای ضربانی، انرژی حاصل از شکافتهای هستهای ناخواسته است.
در عین حال، طرح این نوع پیشران که اکنون تنها در حد یک ایده باقیمانده با چالشهایی روبهرو است. فراهم کردن سیستمی که بتواند هستهی رآکتور را در حالت ضربانی قرار دهد و چندهزار ضربان در هر ثانیه تولید کند امری چالش برانگیز است؛ چرا که ابزارهای مکانیکی موجود به هیچ وجه نمیتوانند چنین نیازی را برآورده کنند. همچنین، از آنجا که انرژی حاصل از شکافت هستهای در حالت ضربانی ناخواسته است، باید مکانیزم جداگانهای برای دفع گرمای حاصل از شکافت هستهای ایجاد شود که این امر نیز موجب پیچیدگی این طرح خواهد شد.
پیشرانهای گرماهستهای با هستهی مایع
از نظر تئوریک، میتوان سوخت هستهای و مادهی پیشران را با یکدیگر ترکیب کرد؛ چنین کاری اجازه میدهد واکنش هستهای درون این ترکیب انجام شود. بهطور نظری، چنین ترکیبی اجازه میدهد که هستهی پیشران گرماهستهای در دمایی بالاتر از نقطهی ذوب سوخت هستهای کار کند.
در این راکتها، حداکثر دمای کاری پیشران برابر با دمای ذوب دیوارههای محفظهای است که مادهی پیشران و سوخت هستهای در آن نگهداری میشوند. در چنین طرحی، سوخت هستهای بهطور فعال توسط هیدروژن خنک میشود. چنین پیشرانی میتواند به تکانهی ویژهای بین ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ ثانیه دست پیدا کند.
ساخت چنین پیشرانی با تکنیکهای موجود فعلی تقریبا غیر ممکن است. با توجه به اینکه زمان واکنش سوخت هستهای بسیار طولانیتر از زمان گرم شدن مادهی پیشران است؛ باید به دنبال راهحلی بود تا ضمن گیر انداختن سوخت هستهای، بتوان اجازه داد مادهی پیشران بهسادگی از نازل خروجی تخلیه شود.
طرحهای فعلی بر چرخش ترکیب سوخت هستهای و مادهی پیشران با سرعت بالا تمرکز دارند؛ از آنجا که اورانیوم متراکمتر از هیدروژن است، با تکیه بر نیروی مرکزگرا، میتوان هیدروژن را از سوخت هستهای جدا و از درون پیشران تخلیه کرد. پیشنهادهایی نیز برای طرحهای سادهتری ارائه شدهاند که اجازه میدهند سوخت هستهای و مادهی پیشران بهطور همزمان از درون پیشران تخلیه شوند. یکی از مشکلات اساسی این پیشنهاد، خروج مواد رادیواکتیو از نازل خروجی پیشران است؛ از اینرو، استفاده از چنین پیشرانهایی تنها در مناطقی فراتر از جو زمین یا مغناطیسسپهر (منطقهی مغناطیسی پیرامون زمین) منطقی است.
پیشرانهای گرماهستهای با هستهی گازی
استفاده از هستههای گازی نیز یکی دیگر از پیشنهادهای مطرحشده برای پیشرانهای گرماهستهای است. در این طرح، مادهی پیشران بهسرعت چرخانده میشود؛ این چرخش باعث میشود اورانیوم بهصورت تودهای گازی و به شکل یک چنبره (شکل پایین) در هستهی پیشران قرار بگیرد و هیدروژن نیز حول این توده قرار خواهد گرفت. در چنین حالتی، سوخت هستهای با دیوارههای رآکتور تماس نخواهد داشت، پس از نظر تئوریک میتوان به دمایی در حد چندین هزار درجه سانتیگراد دست پیدا کرد. این به معنی دستیابی به تکانهی ویژهای بین ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ ثانیه است.
شکل چنبره
چنین طرحی «چرخهی باز» نامیده میشود و در آن امکان پیشگیری از خروج تمام سوخت هستهای تقریبا غیر ممکن است. به دلیل خطرات ناشی از خروج سوخت هستهای از رآکتور، گونهی دیگری از پیشرانهای دارای هستهی گازی پیشنهاد شدهاند که «چرخهی بسته» نامیده میشوند. در رآکتورهای دارای چرخهی بسته، سوخت هستهای در محفظهای از جنس کوارتز نگهداری میشود و هیدروژن نیز دور این محفظه به گردش درمیآید. بدیهی است که در چنین حالتی، حداکثر دمای قابل تحمل در رآکتور برابر با حداکثر دمایی است که محفظهی کوارتزی میتواند تحمل کند. در چنین طرحی حداکثر تکانهی ویژه به ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ ثانیه محدود میشود.
پیشران گرماهستهای با هستهی گازی و چرخهی بسته
پیشینهی تحقیقات روی راکتهای گرماهستهای
دو کشور بهطور فعال دست به تحقیق در زمینهی راکتهای گرماهستهای زدهاند و به نتایج کمابیش امیدبخشی هم دست پیدا کردهاند. همانطور که میتوانید حدس بزنید، این دو کشور، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده بودهاند. در حقیقت، کار روی راکتهای گرماهستهای را میتوان بهعنوان گوشهای از رقابت تنگاتنگ میان دو ابرقدرت به شمار آورد. در ادامه با فعالیتها و تحقیقات این دو کشور در این زمینه آشنا میشویم.
راکتهای گرماهستهای در ایالات متحده
پروژهی تحقیقات و طراحی راکتهای گرماهستهای در ایالات متحده از سال ۱۹۵۵ و تحت فرمان کمیسیون انرژی هستهای این کشور شروع شد. هدف این پروژه که Rover نام گرفته بود، دستیابی به طرحی مناسب برای راکتهای گرماهستهای بود. محصول نهایی این طرح، یک پیشران تحقیقاتی موسوم به KIWI بود؛ در کنار KIWI، پیشرانهای تحقیقاتی فوبیوس، Pewee و Nuclear Furnace نیز طراحی شدند.
اولین آزمایشها KIWI از ماه ژولای ۱۹۵۹ شروع شد؛ رآکتور اولیهی طراحی شده که KIWI 1 نام داشت، فاقد چرخهی سوخت کامل بود و صرفا با اهداف آزمایشی طراحی شده بود. پس از آن، رآکتور KIWI B توسعه داده شد که دارای سیستم سوخت کامل بود؛ اما در آزمایشها اولیه، این رآکتور بر اثر گرما و لرزش شدید دچار ترکخوردگی در خوشههای سوختی (مجموعهای از میلههای سوخت هستهای) میشد. مواد گرافیتی استفاده شده در هستهی رآکتور نیز اگرچه در مقابل گرما مقاوم بودند؛ اما فشار بالای جریان مداوم هیدروژنِ بسیار داغ موجب فرسایش آنها میشد. در پایان آزمایشها، مشکل ترکخوردگی خوشههای سوختی تا اندازهای حل شد؛ اما معضلات مربوط به پوشش پیشران و پوشش میلههای سوختی هیچگاه بهطور کامل حل نشدند.
آزمایشهای پیشران آزمایشی KIWI
رآکتور دیگری موسوم به فوبیوس نیز بر پایهی KIWI توسعه داده شد. این رآکتور که از نظر اندازه بهمراتب بزرگتر از KIWI بود در سه سری تولید شد و توان تولیدی آنها بین ۱۰۹۰ تا ۴۰۰۰ مگاوات متغیر بود؛ این رآکتورها در زمان خود قدرتمندترین رآکتورهای هستهای به شمار میرفتند. Pewee نیز رآکتوری کوچکتر از KIWI بود که برای آزمایش پوششهای کاربید زیرکونیم تولید شده بود.
هرچند از سال ۱۹۵۸ بیشتر بخشهای پروژهی Rover تحت رهبری ناسا، که در آن زمان سازمانی نوپا بود، اداره میشد؛ اما از سال ۱۹۶۱، این سازمان پروژهی دیگری با نام NERVA را شروع کرد. عبارت NERVA مخفف Nuclear Engine for Rocket Vehicle Applications، به معنی «موتور هستهای جهت بهکارگیری در راکتها» بود. هدف پروژهی NERVA، تبدیل دستآوردهای پروژهی Rover به محصولی نهایی جهت استفاده در مأموریتهای فضایی بود. دانشمندان در صدد تولید پیشرانی گرماهستهای بودند که بتواند نیروی پیشرانش ۳۳۴ کیلونیوتونی تولید کند و حتی بتوان از آن بهعنوان پیشران مرحلهی دوم و سوم راکت ساترن ۵ استفاده کرد.
مشکلات آشکارشده در آزمایشهای KIWI
حاصل پروژهی NERVA، راکتی بود که NRX (مخفف Nuclear Rocket Experimental به معنی راکت هستهای آزمایشی) نامیده میشد؛ آزمونهای پیشران توسعه دادهشده برای این راکت از سپتامبر ۱۹۶۴ شروع شد. تمام پیشرانهای آزمایشی تولیدشده در جریان پروژهی NERVA نیروی ۱۱۰۰ مگاواتی تولید میکردند و تستهای آنها در محیط شبیهسازی شدهی خلأ نیز به انجام رسید. علاوه بر پیشرانهای سری NRX، پیشرانهایی با نام Nuclear Furnace نیز در جریان این پروژه تولید شدند؛ هدف از طراحی این پیشرانها انجام آزمایشها روی برخی از مواد پیشنهادی جهت استفاده در راکت بود.
در دههی هفتاد و پس از موفقیت انسان برای رسیدن به ماه، تب رقابت فضایی فروکش کرد و آرزوی رسیدن به مریخ نیز (هرچند بهطور موقت) به فراموشی سپرده شد. از سویی، فشارهای فعالان سیاسی-اجتماعی و بدبینی عمومی نسبت به فناوریهای هستهای، باعث لغو شدن پروژهی NERVA شد.
رآکتور تحقیقاتی KIWI
لیکن، در جریان برنامهی دفاعی استراتژیک ایالات متحده که بعدها به نام «جنگ ستارگان» شهرت یافت، بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۱، پروژهی جدیدی موسوم به Timberwind کلید خورد؛ هدف این پروژه، طراحی و تولید پیشرانهای گرماهستهای پیشرفتهتر بود. به لطف پیشرفتهای حاصل شده در تولید مواد مقاوم در مقابل گرما، مدلسازی رایانهای و دستآوردهای جدید در مهندسی رآکتورهای هستهای، پیشرانهای طراحی شده در پروژهی Timberwind برتری کاملی بر پیشرانهای طراحی شده در پروژهی NERVA داشتند. برای مثال، وزن پیشرانهای STNP که در جریان پروژهی Timberwind تولید شدند، کمتر از یک سوم پیشران NRX بود؛ اما میتوانستند تکانهی ویژهای بین ۹۳۰ تا ۱۰۰۰ ثانیه تولید کنند.
راکتهای گرماهستهای در اتحاد جماهیر شوروی
ایدهی اولیهی ساخت راکتهای گرماهستهای در اتحاد شوروی در سال ۱۹۴۷ و توسط چهار دانشمند برجستهی این کشور مطرح شد؛ ویتالی ایولِو، فیزیکدان سرشناس روس، ایگور کورچاتُف، پدر بمب اتمی شوروی، مستیسلاف کِلدیش، نظریهپرداز ارشد برنامهی فضایی شوروی و سرگئی کارولیوف، معمار و طراح افسانهای برنامهی فضایی شوروی چهار شخصیتی بودند که ایدهی ساخت راکتهای گرماهستهای را مطرح کردند. مقامات شوروی ابتدا در نظر داشتند موشکهای کروزی تولید کنند که به پیشرانهای گرماهستهای مجهز باشند؛ اما پس از برخی بررسیها، استفاده از چنین پیشرانی برای موشکهای بالستیک و راکتهای فضایی مناسبتر تشخیص داده شد.
از راست به چپ: کلدیش، کورچاتُف و کارولیوف
در سال ۱۹۵۵ گروهی تحقیقاتی به رهبری ایولو برای ارائهی طرح مفهومی پیشران گرماهستهای تشکیل شد و پروژهی ساخت راکت گرماهستهای در سال ۱۹۵۶ شروع شد و کارولیوف نیز بهعنوان طراح ارشد این پروژه انتخاب شد. دو سال بعد، مقامات شوروی دستورات لازم را برای ساخت نمونههای اولیهی راکتهای طراحی شده صادر کردند و آمادهسازی یک مرکز آزمایشی در منطقهی سمیپالاتینسک در قزاقستان نیز در دستور برنامه قرار گرفت. نتیجهی فعالیتهای تحقیقاتی روسها، پیشرانی موسوم به RD-0410 بود. هرچند که هنوز هم اطلاعات کاملی در مورد این پیشران در دسترس نیست؛ اما بهنظر میرسد آزمایشها این پیشران از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ در جریان بودهاست و نتایج کمابیش موفقیتآمیزی داشته است. بهطوری که ولادیمیر چلومی، یکی از طراحان سرشناس راکتهای فضایی در شوروی، در دههی ۶۰ طرح راکت غولآسایی موسوم به UR-700A را برپایهی پیشرانهای گرماهستهای و جهت رسیدن به ماه ارائه داده بود.
از نظر فنی، پیشران طراحی شده توسط روسها (با تکانهی ویژهی ۹۱۰ ثانیه در خلأ) از پیشران آمریکایی NRX (با تکانهی ویژهی ۸۵۰ ثانیه در خلأ) اندکی کارامدتر است. در پیشران طراحی شده توسط روسها، از کاربید اورانیوم و کاربید تنگستن برای ساخت میلههای سوخت استفاده شده بود و هیدرات زیرکونیم نیز نقش میانجی را بازی میکرد. هیدروژن نیز وظیفهی خنک کردن هستهی رآکتور را برعهده داشت؛ هیدروژن ابتدا مادهی میانجی (هیدرات زیرکونیم) را خنک میکرد و سپس خنکسازی میلههای سوختی انجام میشد. برای پیشگیری از واکنش هستهای میان کاربید و هیدروژن، پس از عبور هیدروژن از میانجی، یک درصد هپتان نیز به هیدروژن تزریق میشد.
پیشران آزمایشی RD-0410
اطلاعات مربوط به پیشران RD-0410 هنوز هم بهطور کامل فاش نشدهاند و به همین دلیل جزئیات کاملی از ابعاد و طراحی این پیشران در دسترس نیست. گفته میشود که میلههای سوختی به کار رفته در RD-0410 شکلی پیچخورده داشتهاند و سطح مقطع آنها شبیه به گلبرگ بوده؛ استفاده از چنین طرح خاصی از خروج ناخواستهی میلههای سوخت پیشگیری میکند. دلیل استفاده از کاربید اورانیوم در ساخت میلههای سوخت نیز مقاومت بهتر آن در مقابل دمای بالای هستهی رآکتور بوده است. در کنار RD-0410، طرحهایی برای ساخت دو راکت گرماهستهای دیگر با نامهای RD-0411 و RD-600 نیز مطرح شده بودند؛ اما در اواسط دههی ۸۰، با فروکش کردن تب رقابت فضایی و افزایش مشکلات مالی در اتحاد شوروی، این برنامهها لغو شدند.
توجه دوباره به راکتهای گرماهستهای
در سالهای اخیر، تب سفرهای سرنشیندار به مریخ و دیگر سیارات دوردست دوباره بالا گرفته است. از این رو، سازمانهای فضایی مجددا در اندیشهی به کارگیری راکتهای گرماهستهای هستند. ناسا از سال ۲۰۱۳ مجددا مشغول کار روی پیشرانهای گرماهستهای است و سازمان فضایی روسیه نیز از سال ۲۰۱۶ اعلام کرده که فعالیت روی پیشرانهای گرماهستهای را از سر گرفته است.
ناسا در جستجوی جایگزینی ارزانتر، قویتر و در عینحال قابل اطمینان برای پیشرانهای شیمیایی است؛ در این وضعیت، پیشرانهای گرماهستهای یک گزینهی منطقی و مناسب خواهند بود. این سازمان در حال حاضر قراردادی را با شرکت BWXT که در زمینهی انرژی هستهای فعالیت میکند به امضا رسانده است؛ وظیفهی BWXT کمک به ناسا در طراحی و آزمایش یک پیشران گرماهستهای مفهومی است که از اورانیوم با خلوص پایین بهعنوان سوخت استفاده میکند و در طراحی المانهای سوختی آن از سرامیک و فلز استفاده شده است. فعالیتهای جدید ناسا در حوزهی پیشرانش گرماهستهای، بخشی از پروژهی جامع ناسا موسوم به Game Changing Development Program است که بر توسعهی فناوریهای نوین فضایی تمرکز دارد. سانی میشل، مدیر پروژهی پیشرانش گرماهستهای ناسا معتقد است:
درحالیکه به پیشرفت در منظومهی شمسی ادامه میدهیم، پیشرانش هستهای میتواند تنها گزینهی قابل اتکا در رسیدن به سطح مریخ و دیگر جهانهای دوردست باشد. ما از این بابت هیجانزده هستیم که روی فناوریهایی کار میکنیم که میتوانند [دروازههای] اعماق فضا را برای کاوشهای انسانی باز کنند.
مریخ؛ سیارهی سرخ
در حال حاضر، پروژهی پیشرانهای گرماهستهای ناسا چهار هدف را دنبال میکند. اول از همه، ارائهی طرحی مفهومی برای ساخت پیشران گرماهستهای با سوخت اورانیوم با خلوص پایین که بتواند نیروی پیشرانش لازم را جهت سفر به مریخ فراهم کند. دومین هدف این پروژه طراحی، ساخت و آزمایش المانهای سوختی کوچک است. تدوین فرایندهای قابل اعتماد تولید المانهای سوختی و هستهی رآکتور نیز سومین هدف ناسا است. چهارمین هدف ناسا نیز اثبات امکانپذیر بودن کنترل گازهای خروجی از نازل راکت در جریان آزمایشها است.
سازمان فضایی روسیه، روسکاسموس و شرکت دولتی روساتم نیز اهداف جاهطلبانهای را برای پروژهی پیشرانش گرماهستهای خود مطرح کردهاند. روسها معتقدند که میتوانند با راکتهای گرماهستهای زمان لازم برای سفر به مریخ را از ۱۸ ماه به ۴۵ روز کاهش دهند؛ همچنین، از دید آنها، چنین راکتهایی توانایی بالاتری برای مانور در فضا و انعطافپذیری بیشتری جهت تعیین مسیر سفر به مریخ خواهند داشت. سرگئی کیرینکو، رئیس شرکت روساتم در این باره میگوید:
یک راکت هستهای میتواند رسیدن به مریخ در مدت یک ماه تا یک ماه و نیم را امکانپذیر کند و امکان مانور و شتابگیری را هم فراهم میکند. [این در حالی است که] پیشرانهای فعلی به مدت یک سال و نیم برای رسیدن به مریخ نیاز دارند و امکان بازگشت را هم فراهم نمیکنند.
شروع پروژهی پیشران گرماهستهای در روسیه به سال ۲۰۱۰ باز میگردد و گروه مهندسی مربوط به این پروژه نیز در سال ۲۰۱۲ تشکیل شده بود. روسها اعلام کردهاند که میخواهند آزمایشها اولیهی پیشران گرماهستهای خود را در سال ۲۰۱۸ به انجام برسانند؛ اما به کارگیری این راکت برای سفرهای مریخ تنها در سومین دهه از قرن بیست و یکم میلادی امکانپذیر خواهد شد. جالب اینجا است که بودجهی اختصاصی روسیه برای این پروژه در سال ۲۰۱۶ معادل ۲۷۴ میلیون دلار بود؛ رقمی که برای پروژههای جاهطلبانهی فضایی کوچک بهنظر میرسد.
چالشهای پیش رو
اصلیترین چالش پیشروی راکتهای گرماهستهای، خطرات احتمالی ناشی از عملکرد نامناسب این راکتها و انتشار مواد رادیواکتیو در سطح زمین یا اتمسفر است. خستگی فلزات، خطاهای احتمالی در فرایند طراحی و تولید راکت و برخورد با زبالههای فضایی ممکن است منجر به انتشار مواد رادیواکتیو شوند. میزان آلودگی رادیواکتیو ایجاد شده به حجم راکتها، شرایط آب و هوایی و پارامترهای راکت در زمان بازگشت به فضا مربوط میشود.
در عین حال، راکتهای گرماهستهای با هستهی جامد حجم کمی از اورانیوم را با خود حمل میکنند و همین میزان اورانیوم حمل شده نیز در ترکیبهای محکم کاربید یا کربن قرار دارد. از این رو، خطر پخش شدن مواد رادیواکتیو بسیار پایین خواهد بود؛ خطر آلودگی رادیواکتیو تنها زمانی که راکتورهای گرماهستهای به مدت طولانی فعال بودهاند افزایش پیدا خواهد کرد.
اما نباید از افکار عمومی و برخی نظرات منفی پیرامون استفاده از فناوری هستهای در فضا نیز غافل شد. هرچند این اولین باری نیست که انسان دست به استفاده از انرژی هستهای در فضا میزند؛ اما افکار عمومی ممکن است با استفاده از راکتهای هستهای مخالف باشند. با توجه به این مسئله، چالشهای آتی سازمانهای فضایی تنها شامل موارد فنی نخواهد شد؛ بلکه چنین موارد اجتماعی را هم در بر خواهد گرفت.
شرکت TSMC قصد دارد برای گوشیهای آیفون ۲۰۱۸، پردازنده با لیتوگرافی ۷ نانومتری تولید کند.
به گزارش بلومبرگ، TSMC، تولیدکنندهی تایوانی فعال در صنعت نیمههادی، قصد دارد برای گوشیهای آیفون ۲۰۱۸، تراشهی A12 را با لیتوگرافی ۷ نانومتری تولید کند. منابع آگاه اعلام کردهاند که TSMC به تازگی تولید انبوه نسل بعدی پردازندههای آیفون را آغاز کرده است.
در ماه آوریل، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه TSMC در حال آمادهسازی سفارش اپل برای تولید تراشهی A12 با طراحی لیتوگرافی ۷ نانومتری است. این تولیدکننده تایوانی، بعدا تولید این تراشه را تأیید کرد؛ ولی تصمیم گرفت نام شرکت اپل را بهعنوان مشتری خود افشا نکند. همانطور که گفته شد، نسل بعدی تراشهی A12 طراحی ۷ نانومتری خواهد داشت و این در حالی است که پردازندههای فعلی، مانندA11 بایونیک که در گوشیهای آیفون ۸، آیفون ۸ پلاس و آیفون ۱۰ به کار برده میشود، مبتنی بر لیتوگرافی ۱۰ نانومتری طراحی شدهاند.
این کاهش ابعاد، معمولا مزایایی به همراه دارد؛ از جمله باعث میشود ترانزیستورهای بیشتری در فضای محدود جای بگیرد و بهعلاوه باعث افزایش کارایی و بهینه شدن قدرت پردازش سیستم خواهد شد. فضای مورد نیاز برای قرار گرفتن تراشه روی بورد یکی از مهمترین مسایل مربوط به گوشیهای هوشمند و سایر تجهیزات قابل حمل است.
TSMC، قصد دارد از پکیجینگ سطح ویفر خود، موسوم به InFO برای تولید تراشههای مبتنی بر لیتوگرافی ۷ نانومتری استفاده کند که گفته میشود این فناوری نسبت به آنچه سامسونگ ارائه میدهد، بسیار پیشرفتهتر خواهد بود. رقیب کرهای، پیش از این تولیدکنندهی انحصاری پردازندههای سری A برای اپل بود؛ اما در طول چند سال گذشته اپل تصمیم گرفت برای تأمین پردازندههای خود، با شرکت تایوانی TSMC وارد همکاری شود.
گزارشی که اوایل سال جاری منتشر شد، نشان میدهد شرکت TSMC تمام سفارشهای A12 اپل را تصاحب کرده و با این رویکرد، بار دیگر سامسونگ را از زنجیره تأمین پردازنده کوپرتینوییها حذف کرده است؛ با این حال، سامسونگ نیز قصد دارد تولید تراشههای ۷ نانومتری را در سال جاری آغاز کند و این پردازنده را ابتدا در گوشیهای هوشمند خود مورد استفاده قرار دهد.
انتظار میرود که اپل سه مدل گوشی آیفون در سال ۲۰۱۸ معرفی کند. یکی از این گوشیهای آیفون به احتمال قوی با صفحهنمایش ۶.۱ اینچی LCD رونمایی خواهد شد و دو مدل دیگر با نمایشگر OLED از راه خواهند رسید؛ یکی مجهز به نمایشگر ۵.۲ اینچی با iPhone X 2 و دیگری ۶.۵ اینچی به نام iPhone X Plus. ظاهرا دو گوشی هوشمند با نمایشگر اولد، فناوری پیشرفتهتری خصوصا در حوزه ماژول دوربین TrueDepth خواهند داشت. این دوربین برای فناوری تشخیص هویت Face ID در آیفون ۱۰ به کار برده میشود و در دو گوشی جدید شاهد ارتقاء و بهینه سازی آن خواهیم بود.
پورتوپیا سرزمینی است که روزی به آرمانشهر دارندگان ارز دیجیتال و نماد قابلیتهای بلاک چین در امور روزمره برای مدیریت یک شهر تبدیل خواهد شد.
بسیاری از کارآفرینان بهواسطه ارزهای مجازی توانستهاند ثروت میلیارد دلاری پیدا کنند که ازاینرو، برای ادامه زندگی تصمیم گرفتهاند تمامی داراییهای خود اعم از ماشین و خانههایشان را به فروش برسانند تا با ثروتی بیشتر به پورتوریکو بروند و در جزایر آن، جامعهای بسازند که بهراحتی و بدون نیاز به پرداخت مالیات به دولت آمریکا، بتوانند از بهترین امکانات استفاده کنند.
در مورد تشکیل جامعهای صحبت میکنیم که قرار است آرمانشهری برای افراد حرفهای در زمینه ارز دیجیتال باشد. حدود یک دهه است که کارآفرینان بسیار زیادی در آمریکا به دنبال تشکیل یک جامعهی جدید هستند. در ماه سپتامبر گذشته بعد از طوفان ماریا، زیرساختهای اصلی پورتوریکو آسیب دید و تقریباً در همان زمان بود که ارزش ارزهای مجازی رشد بسیار زیادی پیدا کرد و باعث شد این افراد فرصتطلب رؤیای ایجاد یک جامعه آرمانی را جدیتر از گذشته دنبال کنند.
بیشتر این افراد، مرد هستند و برای داراییهای هنگفتشان برنامهریزی دقیقی دارند. این افراد قصد دارند در پورتوریکوی بحرانزده، آرمانشهری با ارز دیجیتال بسازند. در حال حاضر این شهر پورتوپیا نامیده میشود که در زبان لاتین به معنای «زمین بازی ابدی پسران» است؛ اما با توجه به رویکرد عدم جنسیتگرایی جوامع، در آینده به Sol تغییر نام خواهد داد. پول در این شهر کاملاً مجازی است و تمامی قراردادها بهصورت علنی ذخیره میشود. یکی از اهدافی که این افراد در سر دارند، نشان دادن قابلیتهای بلاک چین در امور روزمره برای مدیریت یک شهر است. پورتوپیا میتواند اولین نمونه از شهری کاملاً مدرن باشد.
آرمانشهر پورتوپیا که میتواند بهشتی روی زمین باشد، در منطقهی کارائیب واقع است و بهزودی در آن فرودگاه و مراکز خدماتی توسط سرمایهگذاران ساخته خواهد شد. شاید شنیدن اولین بانک ارز دیجیتال برای شما عجیب باشد؛ اما مذاکره با مقامات مربوط در منطقه پورتوریکو برای راهاندازی این بانک شروع شده است.
بنیانگذار وبسایت Cnet که تصمیم دارد با راهاندازی شرکتی بر محور بلاکچین به این منطقه نقل مکان کند، با اشاره به طوفان ماریا میگوید:
آنچه در این منطقه شاهدش بودیم، طوفانی تمامعیار است؛ اما در درازمدت مزایایی برای مردم پورتوریکو دارد که متوجه آن خواهند شد.
در پورتوریکو، هیچ شخص حقیقی موظف به پرداخت مالیات نیست. با حفظ شهروندی آمریکا، دولت محلی پورتوریکو از مالکان ارزهای مجازی استقبال میکند. کنفرانسی با نام پورتو کریپتو در ماههای گذشته برگزار شد و شاهد سخنرانی دولتمردان این منطقه بودیم. یکی از نمایندگان منطقه در این کنفرانس گفت:
بعد از طوفان، انتظار داشتیم بسیاری از افرادی که به دلیل فرار مالیاتی به این منطقه آمدهاند، دوباره مهاجرت کنند؛ اما اکنون شاهد این هستیم که جمعیت این قسمت در حال افزایش است. جمعیت در هر ثانیه در حال زیاد شدن است و دارندگان پولهای مجازی بهصورت عجیبی به این منطقه هجوم آوردهاند.
در حال حاضر اهالی پورتوپیا محل مناسبی برای راهاندازی امکاناتی که مد نظر دارند، پیدا نکردهاند و ازاینرو، در «صومعه» ساکن شدهاند. صومعه هتلی به مساحت ۱۸۰۰ متر مربع است که فعلاً بهعنوان اصلیترین پایگاه شناخته میشود.
اریکا مدینا، رئیس توسعه کسب و کار سازمان اقتصاد و تجارت پورتوریکو در صحبتهای اخیر خود گفت:
کسبوکار مبتنی بر ارز دیجیتال از پتانسیلهای فراوانی برخوردار است و ما از آن بهشدت استقبال میکنیم. در حال راهاندازی کمپینی هستیم تا مهاجران در منطقه از امکانات خوبی برخوردار شوند.
در حال حاضر پورتوپیا راهاندازی نشده است و باید ببینیم یک آرمانشهر با ارزهای مجازی و سیستم بلاک چین به کجا خواهد رسید. نظر شما چیست؟
جدیدترین عضو خانوادهی هلیو پی شرکت مدیاتک به نام Helio P22، تراشهای میانرده است و طبق ادعای سازنده، اولین پردازندهی میانرده با لیتوگرافی ۱۲ نانومتری به شمار میرود. این تراشه در کنار سایر پردازندههای مدیاتک از جمله P23 ،P30 و P60 قرار خواهد گرفت تا تولیدکنندگان گوشی هوشمند گزینههای متنوعی برای انتخاب تراشه مورد نظر خود داشته باشند و در عین حال هزینهها در بازار میانرده را پایین نگه دارند.
تراشهی هلیو پی 22 مبتنی بر فرآیند تولید ۱۲ نانومتری FinFET شرکت TSMC توسعه یافته و به فناوری جدید CorePilot مدیاتک مجهز شده است که وظایف مختلف گوشی را با روشی هوشمندانه مدیریت میکند و علاوه بر این منابع سختافزاری را بهتر مدیریت میکند. هدف این است که هلیو پی ۲۲ با هشت هستهی Cortex-A53 با فرکانس ۲ گیگاهرتز، ضمن حفظ انرژی، خروجی بالایی داشته باشد. هلیو پی ۲۲، در بخش هوش مصنوعی از فناوری NeuroPilot مدیاتک بهره میبرد و از فریمورکهای TensorFlow، TF Lite ،Caffe و Caffe2 پشتیبانی میکند، این تراشه بهصورت خودکار، «بهترین منابع مبتنی بر هوش مصنوعی را برای بالا بردن بهرهوری در اختیار توسعهدهنده قرار میدهد».
هلیو پی ۲۲ از دوربین دوگانه ۱۳ و ۸ مگاپیکسلی (با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه) و بیشینهی نسبت تصویر ۲۰:۹ و صفحه نمایش با رزولوشن ۷۲۰×۱۶۰۰ پیکسل پشتیبانی میکند. این پردازنده، اتصال به شبکه LTE را برای هر دو سیمکارت روی گوشی فراهم میکند و قادر به پشتیبانی از استانداردهای AC Wi-Fi، بلوتوث ۵.۰ و GNSS 4 ماهوارهای پشتیبانی است. طبق اعلام مدیاتک، تراشهی پی ۲۲ هماکنون در مرحلهی تولید قرار دارد و در فصل دوم ۲۰۱۸ در اختیار تولیدکنندگان گوشی هوشمند قرار خواهد گرفت.
خودروساز سوئدی، امکان آزمایش ولوو V40 را در تعدادی از شهرهای بریتانیا و از طریق سرویس آمازون پرايم به مدت محدود فراهم کرده است.
از ماه ژوئن تا جولای امسال، مردم چهار شهر بزرگ انگلیس؛ لندن (۹ تا ۱۰ ژوئن)، بیرمنگام (۱۶ تا ۱۷ ژوئن)، منچستر (۲۳ تا ۲۴ ژوئن) و ادینبورگ (۳۰ ژوئن تا ۱ جولای)، میتوانند خودروی ولوو V40 را برای تست ۴۵ دقیقهای رانندگی، از طریق سرویس تحویل آنلاین آمازون، رزور کنند. در واقع، مشتری میتواند درخواست خود را ثبت کند تا این خودرو به همراه نمایندهی ولوو به آدرس او ارسال شود. پس از تست خودرو در جادههای اطراف و در صورتی که سواری برای فرد رضایتبخش باشد، میتواند مراحل خرید را از طریق نمایندگیهای ولوو از سر بگیرد.
جان ویکفیلد، رئیس ولوو UK، در مورد این سرویس توضیح میدهد:
هدف ما ایجاد سهولت در زندگی مردم است و آزمون رانندگی آمازون پرایم، دقیقا پیرو همین برنامه طراحی شده تا مشتریهای واقعی بتوانند خودروی V40 را آزادانه و در مسیرهای مأنوس برانند. ارائه این خدمت بیسابقه با همکاری سرویس آمازون پرایم، باعث افتخار ما است.
البته تست سواری ولوو برای مدتی محدودی در نظر گرفته شده است و در صورت استقبال مردم، در آینده و برای سایر مدلهای خودروساز سوئدی هم انجام خواهد شد. جالب است بدانید که ولوو اوایل امسال سرویس تعهد پرداخت Care by Volvo را عرضه کرد. به این ترتیب علاوه بر امکان خرید نقدی و لیزینگ محصولات سوئدی، سواری بدون پیشپرداخت و از طریق اقساط میسر میشود.
پولاستار بهعنوان زیرمجموعهی این برند در زمینه ساخت خودروهای برقی با کارایی بالا فعالیت دارد و قرار است محصولات خود از قبیل 1 را انحصارا از طریق سرویس Care by Volvo در اختیار مشتری قرار دهد. این متد فروش، نوع دقیقتر سرویسهای اشتراکی نتفلیکس، اسپاتیفای و دوچرخههای اجارهای است.
ولوو و پولاستار تنها برندهای فعال در بازاریابی مدرن و جذب مشتری نیستند و فورد با همکاری شرکتعلیبابا (غول چینی تجارت الکترونیک)، سرویس تست مدلهای مختلف را از طریق یک برج رباتیک میسر کردهاند. در واقع مشتری با انتخاب خودروی مورد نظر و دریافت آن از طریق برج رباتیک، میتواند اقدام به تست و خرید آن کند.
پس از معرفی رسمی گوشی یو ۱۲ پلاس از سوی شرکت اچتیسی، این شرکت دلیل پشتیبانی نکردن این پرچمدار از فناوری شارژ بیسیم را طی بیانیهای اعلام کرد.
همانطور که میدانید، استفاده از فناوری شارژ بیسیم در گوشیهای هوشمند به ترندی در دنیای تکنولوژی بدل شده است. این موضوع سبب شده شرکت اپل نیز پس از مدتها انتظار این فناوری را در آیفونهای ۲۰۱۸ بگنجاند. بهتازگی پس از معرفی پرچمدار جدید شرکت تایوانی اچتیسی یعنی یو ۱۲ پلاس، اعلام شد این گوشی از فناوری مورد بحث پشتیبانی نمیکند.
اچتیسی مدتها پیش و بسیار زودتر از دیگر شرکتها به فناوری شارژ بیسیم روی آورده بود که نمونه آن در HTC Droid DNA دیده شد؛ اما این شرکت با وجود استفاده از شیشه در بدنه یو ۱۲ پلاس، از فناوری شارژ بیسیم بهره نبرده است. پس از معرفی یو ۱۲ پلاس، شرکت اچتیسی برای ابهام زدایی از کاربران خود، بیانیهای منتشر کرد و در آن دلیل عدم پشتیبانی پرچمدار جدید خود از فناوری مذکور را توضیح داد.
طبق اعلام اچتیسی، فناوری شارژ بیسیم نفع زیادی برای کاربران به همراه ندارد و قرارگیری کویل در داخل گوشی سبب افزایش ضخامت و وزن آن خواهد شد. از سوی دیگر سرعت شارژ شدن باتری در این فناوری نسبت به شارژ سریع بسیار پایین است. همچنین برای استفاده از شارژ بیسیم، کاربر باید گوشی خود را روی یک مکان خاص مانند پد شارژ قرار دهد و هرگونه جابهجایی، عمل شارژ را با اختلال مواجه خواهد کرد.
با وجود چنین دلایلی میتوان نتیجه گرفت که فناوری شارژ بیسیم هنوز به دوران بلوغ خود نرسیده است و استفاده از فناوری شارژ سریع بسیار کاربردیتر خواهد بود. بد نیست بدانید که اچتیسی یو ۱۲ پلاس سومین گوشی هوشمند پس از دو گوشی ریزر فون و نوبیا زد ۱۷ است که از فناوری شارژ سریع ۴ پشتیبانی میکند.
به نظر میرسد عدم پشتیبانی از فناوری شارژ بیسیم مشکل خاصی برای کاربران در پی نخواهد داشت و بودن آن یک اولویت محسوب نمیشود. شرکت اچتیسی در مورد استفاده از این فناوری در محصولات آینده خود سخنی به میان نیاورده است و تنها بهکارگیری آن در زمان حال را کاربردی نمیداند.
نظر شما در این مورد چیست؟
بهتازگی شرکت آمازون با بهبود عملکرد الکسا، امکان تغییر قرارهای ملاقات با دستورات صوتی را فراهم کرد.
شرکت آمازون برای افزایش کارایی و بهبود محصول پرطرفدار خود یعنی الکسا، تغییر در تنظیمات تقویم و ویرایش قرارهای ملاقات تنها با فرامین صوتی را میسر ساخت. به نظر میرسد پشتیبانی از سرویسهای Outlook.com وiCloud و اضافه شدن ویژگی مدیریت تقویم و قرارهای ملاقات، بیش از پیش کاربران را به استفاده از الکسا ترغیب خواهد کرد.
بهواسطه این ویژگی کاربران میتوانند علاوه بر اضافه کردن رویدادهای روزانه و قرارهای ملاقات خود، هر یک از آنها را ویرایش و به زمان دیگری موکول کنند. بهطور مثال کاربر با گفتن جمله «الکسا، قرارملاقات من را تغییر بده» یا «الکسا، قرار ملاقات فردای من را از ساعت ۸ به ۱۰ صبح تغییر بده» میتوانند از این ویژگی استفاده کنند.
ویژگی دیگر one-on-one نام دارد و اجازه میدهد الکسا با دسترسی به مخاطبان کاربر، یک قرار ملاقات در نزدیکترین زمان ممکن برای وی ترتیب دهد. شایان ذکر است که این ویژگی از امروز برای کاربران ایالات متحده آمریکا قابل دسترس خواهد بود و از تمامی سرویسهای جیمیل، جی سوئیت و آفیس ۳۶۵ بهطور کامل پشتیبانی میکند.
نظر شما عزیزان در این مورد چیست؟
.: Weblog Themes By Pichak :.