والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س) «فاطمه» ملقب به «امّ‌البنین»، دختر «حزام بن خالد بن ربیعه»، از بانوان نمونه‌ صدر اسلام است. ایشان در مکتب اسلام راستین پرورش یافته و بانویی ادیب و باوقار بودند و از روزی که به خانه‌ امیرمؤمنین علی(ع) آمدند، هر روز بر درخشش و بزرگی ایشان افزوده شد.

ازدواج حضرت على‏ (ع) با امّ‌البنین (س) بدین صورت بود که امام از برادر خویش «عقیل» خواستند، براى او زنى از خانواده‏‌اى اصیل، شجاع و خداپرست برگزیند تا پسرى شجاع براى او به دنیا آورد. عقیل‌بن ابى طالب، یکى از چهار فردى بود که در عصر خود به «نسب‌شناسى» شهرت داشت. چون عقیل از اصالت خاندان و فرهیختگى پدران و جنگ‌آورى نیاکان حضرت امّ‌البنین(س) آگاهى داشت، ایشان را به امیرالمؤمنین (ع) معرفى کرد. امام(ع) پس از مشورت با عقیل، از امّ‌البنین(س) خواستگارى کردند. امّ‏ البنین‏ (س) نیز با کمال رضایت پیشنهاد امام(ع) را پذیرفتند و با ایشان ازدواج کردند. ثمره این ازدواج چهار فرزند به نام‌های «عبدالله»، «عباس»، «عثمان» و «جعفر» بود که حضرت ام‌البنین(س) در واقعه کربلا فرزندانشان را در راه امام حسین (ع) به پیشگاه خداوند تقدیم کردند.

امّ البنین(س)، پس از شهادت فرزندانش، همه روزه به بقیع می‌رفت و به یاد فرزندان شهید خود مرثیه‌های بسیار سوزناکی می‌خواند و مردم مدینه نیز به ندبه و نوحه او گوش فرامی‌دادند، تا جایی که مروان بن حکم  از دشمنان اهل بیت نیز همواره به نوحه خوانی حضرت(س) حاضر شده و می گریست.

حضرت ام البنین (س) در مدینه از دنیا رفت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد اما از سال و چگونگی وفات وی، در منابع دسته اول روایی و تاریخی چیزی ذکر نشده است. البته برخی متأخران با استناد به منابعی سال وفات وی را روز سیزدهم جمادی الثانی سال ۶۴ هجری قمری نوشته‌اند.

ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز وفات حضرت ام‌البنین(س) مادر بزرگوار قمر منیر بنی‌هاشم(ع)، مجموعه‌ای از والپیپر‌های جدید ویژه وفات آن حضرت (س) را برای شما کاربران عزیز آماده کرده‌ایم.

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

والپیپر و تصاویر پروفایل ویژه سالروز وفات حضرت ام البنین(س)

 



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

بسیاری از مردم ضمن ابراز انزجار از خشونت علیه حیوانات، همچنان از گوشت‌های تهیه‌شده در کشتارگاه‌های صنعتی مصرف می‌کنند. در این نوشتار که اقتباسی از کتاب جدید دانشمند روانشناسی دکتر جولیا شاو است، شرح خواهیم داد که مفهوم «تناقض گوشت» چیست و چه پیامدهایی در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی ما دارد.

پول نحوه‌ی برخورد ما را با اخلاقیات تغییر می‌دهد. وجود پول به‌همراه شبکه‌های پیچیده‌ی توزیع و تجارت، در حکم حایلی میان ما و منشا محصولاتی که مصرف می‌کنیم، عمل می‌کند. این واقعیت تلخ می‌تواند باعث شود ما رویه‌ای را در پیش بگیریم که عمیقا غیراخلاقی است.

پارادوکس گوشت / meat paradox

حتی بسیاری از افرادی که امروزه گیاه‌خواری پیشه کرده‌اند، نمی‌توانند (یا نمی‌خواهند) چنین رژیم غذایی را به‌صورت دائمی و انحصاری ادامه دهند. اثبات این قضیه چندان سخت نیست. تصور شما درمورد قباحت عملی مانند شکنجه‌ی جانوران چیست؟ آیا شما هم از گوشت تولیدشده در کشتارگاه‌های صنعتی مصرف می‌کنید؟ پذیرفتن آن سخت است؛ اما بسیاری از ما در حالی از شکنجه و آزار‌ و‌ اذیت حیوانات ابراز انزجار می‌کنیم که هر روزه خود از گوشت همان حیواناتی مصرف می‌کنیم که بی‌رحمانه سلاخی شده‌اند.

پول، نحوه‌ی برخورد ما را با اخلاقیات دگرگون می‌کند

ما به‌سادگی می‌توانیم با چسباندن یک برچسب قیمت، شکل مسئله را برای خود عوض کنیم تا از عذاب ناشی از اعمال خود خلاصی یابیم. در این شکل مدرن، ما دیگر حیواناتی را که به‌دست دیگران سلاخی شده‌اند، نمی‌بینیم؛ بنابراین احساس در ما متبلور می‌شود که می‌گوید دیگر ما مقصر نیستیم. تنها چیزی که ما روبروی خود می‌بینیم، یک برچسب قیمت است.

چرا  این‌گونه است؟ اگر ما بتوانیم درک ‌کنیم که چرا گوشتی را می‌خوریم که می‌دانیم در شرایطی بی‌رحمانه تولید شده است، آن‌گاه خواهیم توانست علت انواع دیگری از رفتارهای خود را درک کنیم که عمیقا با اصول اخلاقی در تضاد هستند.

کشمکش درونی

روانشناسان براک باستیان و استیو لونان که درمورد این موضوع در استرالیا پژوهش می‌کنند، می‌گویند «تناقض گوشت» به‌معنای تضاد روانی میان اولویت‌های رژیم غذایی مبتنی‌بر گوشت و واکنش اخلاقی نسبت به شکنجه‌ی حیوانات است. آن‌ها این‌گونه استدلال می‌کنند که آسیب‌رساندن به دیگران با بینش یک فرد مدعی اخلاق‌مداری منافات دارد. ازاین‌رو، مصرف گوشت منجر به بُروز آثاری منفی در مصرف‌کنندگان می‌شود؛ چراکه این افراد با تصویری کاملا ناخوشایند از خود مواجه می‌شوند: «چطور می‌توانم انسانی خوب باشم، درحالی‌که گوشت می‌خورم؟»

پارادوکس گوشت / meat paradox

ما مصرف‌کنندگان عموما از نتایج تصیمات خود هنگام خرید چشم‌پوشی می‌کنیم

فرد در این تناقض می‌پرسد چطور می‌توانم انسان خوبی باشم درحالی‌که هنوز گوشت می‌خورم؟

این کشمکش اخلاقی تنها لذت خوردن گوشت را از ما نمی‌گیرد، بلکه هویت ما را نیز تهدید می‌کند. ما نیز برای حفاظت از هویت خود، اقدام به ایجاد رسوم و ساختارهای نوین اجتماعی می‌کنیم که باعث می‌شود احساس بهتری داشته باشیم. خوردن گوشت به آداب‌و‌رسوم اجتماعی گره می‌خورد، به‌گونه‌ای که تعطیلات به‌عنوان زمانی برای صرف گوشت با دوستان و خانواده تعریف می‌شود. برخی افراد نیز ممکن است از آن به‌عنوان نشانه‌ای از مردانگی یاد کنند و ادعا ‌کنند که چنین کاری باعث می‌شود که فرد یک «مرد واقعی» به‌نظر آید، برخی دیگر خواهند گفت ما انسان‌ها به‌عنوان شکارچیانی برتر که در راس هرم غذایی طبیعت تکامل یافته‌اند، باید گوشت بخوریم. با وجود اذعان بر ارتباط میان مصرف محصولات حیوانی و بروز اکثر بیماری‌ها، هنوز هم مردم از دوستان گیاه‌خوار خود می‌پرسند که چطور می‌توانند پروتئین کافی را از محصولات گیاهی دریافت کنند. بدتر اینکه بعد از مدتی حتی فراموش می‌کنند این دوستان گیاه‌خوارشان را به مهمانی‌های خود دعوت کنند!

ما برای بسیاری از تصمیمات خود (از جمله انتخاب برای خوردن گوشت)، توجیه‌هایی پیش‌ساخته ایجاد می‌کنیم، چنین رویکردی به ما اجازه می‌دهد که ضمن توجیه علت این رفتارهای خود، وجدان خود را از مظان اتهام تبرئه کنیم. ما به چنین عذر و بهانه‌هایی نیاز داریم؛ در غیراین‌صورت، ممکن است احساس کنیم انسان بدی هستیم.

تضاد میان گفته‌های فرد با اعمال او یا داشتن باورهای متناقض پدیده‌ای است که روان‌شناسان از آن با نام ناهماهنگی شناختی یاد می‌کنند. این عبارت اولین‌بار ازسویلئون فستینگر در سال ۱۹۵۷ به کار رفت. فستینگر و جیمز کارل‌اسمیت نتایج آزمایش‌های کلاسیک خود را درمورد این اختلال در سال ۱۹۵۹ منتشر کردند. آن‌ها این پرسش را مطرح کردند که «اگر فردی وادار به انجام دادن یا به‌زبان آوردن چیزی برخلاف عقیده‌ی خود شود، چه اتفاقی برای آن عقیده‌ی او خواهد افتاد؟» آن‌ها در خلال آزمایش خود، از ۷۱ مرد خواستند تنها دو کار را انجام دهند. درمورد اول، از افراد خواسته شد تا ۱۲ قرقره‌ی چوبی گرد را داخل یک سینی بگذارند، سپس سینی را خالی کنند و دوباره آن‌ها را در سینی قرار دهند و این روند را برای نیم‌ساعت تکرار کنند.

پارادوکس گوشت / meat paradox

در بسیاری از فرهنگ‌ها، میهمانی‌ها و مراسم را با خوردن گوشت جشن می‌گیرند

اگر فردی وادار به انجام‌دادن یا گفتن چیزی برخلاف عقیده‌ی خود شود، چه اتفاقی برای آن عقیده‌ی او خواهد افتاد؟

سپس به شرکت‌کنندگان یک تخته‌ی حاوی میخ‌های چوبی مربعی‌شکل داده شد و از آن‌ها خواسته شد که هر کدام از میخ‌ها را تنها یک‌ربع دور در جهت عقربه‌های ساعت بچرخانند و سپس یک ‌ربع دیگر و به‌همین منوال، این کار را به‌مدت نیم‌ساعت دیگر ادامه دهند. در جریان این آزمایش نیز یک پژوهشگر همه‌چیز را به‌دقت تماشا می‌کرد و می‌نوشت. این‌ آزمایش به‌عمد کسالت‌آور طراحی شده بود؛ اموری به‌غایت کسالت‌آور و خسته‌کننده.

اگرچه شرکت‌کنندگان ابتدا تصور می‌کردند که این عملکرد آن‌ها است که موردسنجش قرار می‌گیرد؛ ولی درواقع آنچه مورد توجه پژوهشگران بود، مرحله‌ی بعدی آزمایش بود. بعد از انجام این دو کار ملالت‌آور، شرکت‌کنندگان به اتاق انتظار برگردانده شدند. به آن‌ها این‌گونه گفته شد که فردی که در آنجا نشسته‌ است، شرکت‌کننده‌ی بعدی خواهد بود. یک‌سوم شرکت‌کنندگان تنها در اتاق منتظر نشستند، بدون آنکه اتفاق خاصی بیفتند. بااین‌حال، برای دو‌سوم دیگر، پژوهشگر از فرد پرسید که آیا حاضر است به شرکت‌کننده‌ی بعدی دروغ بگوید یا خیر. آن‌ها حتی برای این دروغ پیشنهاد پرداخت پول هم دادند. به نیمی از آن‌ها گفته شد که بابت دروغ خود، مبلغ یک دلار دریافت خواهند کرد و به نیمی دیگر پیشنهاد پرداخت ۲۰ دلار برای این دروغ داده شد (۲۰ دلار در زمان انجام آزمایش، مبلغ چشمگیری محسوب می‌شد). درصورت موافقت شرکت‌کنندگان، پژوهشگر یک برگه کاغذ را به آن‌ها می‌داد و به آن‌ها دستور داده می‌شد تا نکاتی را که روی آن نوشته شده بازگو کنند: «خیلی لذت بخش بود»، «من بسیار لذت بردم»، « خیلی جالب بود»، «بسیار جذاب بود».

آنچه پژوهشگران واقعا می‌خواستند بدانند این بود که این دروغ (و پاداشی که برای آن درنظر گرفته شده بود)، چه تاثیری بر قضاوت آن‌ها درمورد این امور کسالت‌آور داشته است. آن‌ها می‌خواستند ببینند که آیا شرکت‌کنندگان تنها به‌خاطر به‌زبان آوردن اینکه آن کار جالب بوده است، واقعا از درون نیز به چنین نتیجه‌ی می‌رسند؟ و نیز تاثیر پاداش نقدی در چنین نتیجه‌گیری‌ای تا چه حد خواهد بود؟

پارادوکس گوشت / meat paradox

عموم مردم از شرایط کار کارگرانی که محصولات موردنیازشان را تولید می‌کنند، آگاهی ندارند

در انتها شرکت‌کنندگان با این پرسش مواجه شدند: «به نظر شما این آزمایش تا چه اندازه لذت‌بخش بود؟ گروه کنترل که از آن‌ها نخواسته شده بود دروغی بگویند، آزمایش را کسالت‌آور قلمداد کردند و گفتند که دیگر حاضر به انجام آن نیستند. شرکت‌کنندگانی که ۲۰ دلار دریافت کرده بودند نیز نظری مشابه با گروه اول داشتند. بااین‌حال، گروه آخر یعنی شرکت‌کنندگان با دریافتی یک دلار، میزان رضایت خود را از این آزمایش بیش از دو گروه دیگر اعلام کردند و مشخص شد که این گروه حتی احتمال بیشتری را برای مشارکت خود در آزمایش‌های مشابه در آینده متصور هستند.

شرکت‌کنندگان در مواجهه با تناقض درونی، ناگهان تصمیم گرفتند باورهای خود را عوض کنند

صبر کنید؛ چه اتفاقی افتاد؟ یک دلار احتمالا مبلغی کافی برای دروغ‌گفتن شرکت‌کنندگان به حساب نمی‌آمد. بنابراین می‌توان گفت این گروه نوعی ناهماهنگی شناختی را تجربه کرده‌اند. آن‌ها با این چالش درونی مواجه شدند: «چرا من حاضر شدم بگویم آزمایش لذت‌بخش بوده، درحالی‌که این‌گونه نبود؟ مطمئنا دلیل آن، یک دلار ناقابل نمی‌تواند باشد.» از آنجا که شرکت‌کنندگان نمی‌توانستند رفتار خود را تغییر دهند یا فرض کنند در آزمایش شرکت نکرده‌اند، پس تنها گزینه‌ای که برای آن‌ها در دسترس بود، «تغییر عقیده‌ی خودشان» بود: «آن آزمایش باید لذت‌بخش بوده باشد!»

اما در مورد گروه ۲۰ دلاری این تغییر عقیده لزومی نداشت. چراکه آن‌ها می‌توانستند دروغ خود را به‌خاطر پیشنهاد دریافت مبلغی واقعا هنگفت توجیه کنند.

این اولین نمونه از مجموعه‌ا‌ی دنباله‌دار از آزمایش‌هایی بود که نشان می‌داد ما اغلب باورهای خود را با رفتارهای خود هماهنگ می‌کنیم و این پول است که جهت این تغییرات را مشخص خواهد کرد.

در سال ۱۹۶۲، فستینگر شکل رسمی‌‌تری به نظریات خود داد. او اظهار داشت اگرچه ما بر این باوریم که از رفتارها، باورها و نگرش‌های پایداری برخوردار هستیم؛ اما گاهی اوقات نیز بی‌‌ثبات می‌شویم. او این بی‌‌ثباتی را «ناهماهنگی» و از سوی دیگر، ثبات رفتاری را «هماهنگی» نامید. او نظریه‌‌ی ناهماهنگی شناختی خود را به شرح زیر خلاصه کرد:

  • بُروز ناهماهنگی از نظر روانی آزار دهنده است و فرد را تحریک می‌کند تا این ناهماهنگی درونی را کاهش داده و به هماهنگی دست یابد.
  • هنگامی که ناهماهنگی دیده می‌‌شود، درکنار تقلا برای کاهش آن، فرد سعی می‌‌کند به‌‌صورت فعالانه‌‌ای از موقعیت‌ها و اطلاعاتی که احتمال می‌‌رود این ناهماهنگی را تشدید کند، اجتناب ورزد.

جنایتی در بسته‌بندی شیک

او در ادامه‌‌ی توضیحات خود می‌‌گوید همان‌‌طور که احساس گرسنگی ما را به جست‌وجو برای غذا تحریک می‌کند، ناهماهنگی شناختی نیز ما را به جستجوی موقعیت‌هایی برای کاهش این ناهماهنگی برمی‌انگیزد. درمورد خوردن گوشت، دو راه برای انجام این کار وجود دارد: ما می‌توانیم یا رفتار خود را تغییر دهیم یا عقیده‌‌ی خود را. ما می‌توانیم دست از مصرف گوشت برداریم یا اینکه دلایلی بیاوریم که چرا مصرف گوشت از نظر اخلاقی بلامانع است.

پارادوکس گوشت / meat paradox

علاوه‌‌بر تلاش خود ما در توجیه مصرف گوشت، تبلیغات و بازاریابی نیز ازجمله مواردی هستند که می‌توانند هضم این قضیه را برای ما آسان‌تر کنند. طبق پژوهش‌های روانشناسی به‌نام لیز گرورهولز که روی تصاویر حیوانات در فرهنگ عموم انجام گرفته، یک راهکار برای ایجاد پذیرش در خوردن گوشت، تفکیک‌‌کردن مفهوم گوشت از حیوانی است که کشته شده است. گرورهولز استدلال می‌کند که ما این عمل را با «تغییر شکل» حیوانات از موجوداتی دوست‌‌داشتنی به گوشت‌‌هایی قابل‌‌خوردن انجام می‌‌دهیم؛ بدین ترتیب مفاهیم «حیوانات» و «گوشت» در نظر ما کاملا متمایز و بدون‌ارتباط به نظر می‌رسند. این راهکار بیشتر در فرهنگ کشورهای غربی کارایی دارد که در آن نام گوشت حیوان با خود حیوان تفاوت دارد؛ نظیر تفاوت میان واژه‌‌های گوساله (baby cow) و گوشت گوساله (veal) در فرهنگ لاتین.

 بدین ترتیب ما حیوانات مرده‌‌ی خود را در بسته‌‌بندی شیک‌‌تری عرضه می‌کنیم؛ این شگرد باعث می‌‌شود چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ لفظی و مفهومی تا حدامکان فاصله‌‌ی خود را از منشا واقعی غذایی که می‌‌خوریم، حفظ کنیم.

گرورهولز با بررسی تصاویر تجاری گوشت متوجه دو مرحله‌‌ی مختلف در این عرصه شد. مرحله‌‌ی اول تصویری از گوشت را به‌‌شکلی کاملا بهداشتی، در بسته‌‌بندی شیک پلاستیکی و برش‌‌خورده نشان می‌دهد به‌گونه‌ای که بیننده به‌‌سختی می‌‌تواند تشخیص دهد این فرآورده منشاء حیوانی دارد. مرحله‌‌ی دوم در ارتباط با مفهوم زیباسازی است که در آن حیوانات بسیارزیباتر و دوست‌‌داشتنی‌‌تر از آنچه واقعا هستند، نمایش داده می‌‌شوند. این راهبرد بیشتر در ژاپن و بخشی از کشورهای آسیایی کاربرد دارد. کنراد لورنز، اتولوژیست معتقد است در آگهی‌‌های تجاری رایج در این فرهنگ‌‌ها از مفهومی با نام الگوی کودکانه (Kindchenschema) استفاده می‌شود؛ مفهومی که در آن از چشمانی درشت، جثه‌‌ای ریزنقش و طرح‌‌های دایره‌‌وار استفاده می‌‌شود که بیشتر در کتاب‌های مصور کودکان به چشم می‌‌خورند. این مفهوم‌‌سازی برای القای این حس انجام می‌‌شود که این گوشت از حیواناتی شاد و خیالی به‌دست می‌آید. هر دوی این راهکارها باهدف انحراف اذهان عمومی از واقعیتی به‌‌نام شکنجه‌‌ی حیوانات وارد عمل می‌‌شوند.

پارادوکس گوشت / meat paradox

تصمیمات اخلاقی ما عموما تحت تاثیر تصمیم‌گیری‌های اطرافیان قرار می‌گیرد

اما موضوع تنها منحصر‌‌ به خوردن گوشت نیست. وقتی ما حیوانات یا انسان‌ها را به اشیا تبدیل می‌کنیم و بدین وسیله از تشویش ناشی از آگاهی درمورد رنج‌‌های پنهان در پس کالاهای مصرفی خود اجتناب می‌کنیم، درواقع ما راه را برای بی‌‌رحمی بیشتر خود باز می‌‌کنیم. همان فرایند جنون‌‌آمیزی که در محصولی مانند گوشت شاهد آن هستیم، درمورد دیگر رفتارهای معمول و غیراخلاقی ما که با پول درارتباط‌‌اند، عینا تکرار می‌‌شود.

در شگردهای تبلیغاتی، به‌گونه‌ای تصویرسازی می‌شود که گویی این گوشت‌ها از حیواناتی شاد و خیالی تهیه شده‌اند

ما می‌دانیم که فقر عامل رنج و عذاب عده‌‌ی کثیری از افراد است، بااین‌حال به‌‌جای اینکه ثروت خود را تقسیم کنیم، یک جفت کفش گران‌قیمت دیگر هم می‌خریم. ما اساسا مخالف ایده‌‌ی کارکردن کودکان یا بزرگسالانی هستیم که تحت شرایط غیرقابل‌‌قبولی فعالیت می‌کنند؛ اما همچنان به خرید از فروشگاه‌های پرتخفیف ادامه می‌‌دهیم. ما خود را در تاریکی غفلت پنهان می‌‌کنیم تا هویت لطیف خود را از گزند آسیب حفظ کنیم. همه‌‌ی این‌‌ها به خاطر آن است که بتوانیم در حبابی از توهم ثبات و اخلاقیات خود باقی بمانیم.

در این تلاش مداوم برای مقابله با ناهماهنگی شناختی، ما در رفتاری زامبی‌‌گونه سعی می‌‌کنیم این رفتار پرسش‌‌برانگیز خود را به دیگران نیز بسط دهیم. ما جوامع خود را به‌‌گونه‌‌ای شکل می‌‌دهیم تا این احساس ناراحتی را به‌‌حداقل برسانیم و چیزی ما را متوجه وجود این بی‌‌ثباتی و تناقض رفتاریمان نکند. ما نمی‌خواهیم چنین تناقضی دائما به ما یادآوری شود و همان‌‌طور که باستیان و لونان استدلال می‌کنند:

ازطریق فرایند کاهش ناهماهنگی شناختی، می‌‌توان نامیرایی ظاهری برخی از رفتارهای خاص را پنهان کرد.

این ظاهرسازی می‌تواند در محیط‌های اجتماعی و فرهنگی خاص به شکوفایی برسد و عادات اجتماعی می‌توانند با عادی‌‌سازی، نامرئی کردن و تثبیت این رفتارهای ما، حجابی روی تمام تناقضات اخلاقی ما بکشند.

اکنون زمان تحول فرا رسیده است؛ باید در شیوه‌‌ی تفکرمان درمورد انسان‌ها، حیوانات و کل سیاره تجدید نظر کنیم. وجود این ظاهرسازی بزرگ را تصدیق کنیم و به‌‌جای این‌‌همه تلاش در توجیه رفتار غیراخلاقی خود، تغییر در آن را آغاز کنیم. تشخیص و رسیدگی به برخی از این تناقضات اخلاقی نهادینه‌‌شده می‌‌تواند ما را به فردی شادتر و جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند.



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

شاید غیرمعقول به‌نظر برسد به‌عنوان متخصصی درزمینه‌ی برندینگ نباید خیلی به نام و لوگو خود اهمیت بدهید. شرکت شما در طول زمان تکامل پیدا می‌کند و براساس سلیقه‌ی مصرف‌کننده تغییر خواهد کرد. در بسیاری از مواقع، ممکن است وضعیتی پیش بیاید که مجبور شوید برند جدیدی انتخاب کنید؛ بنابراین، از وسواس زیاد درباره‌ی برند و لوگوِ خود خودداری کنید. در هفته‌ی گذشته، بازسازی برند تعداد زیادی از شرکت‌های فناوری را شاهد بودیم.

 برند شما تغییر خواهد کرد

اخیرا برند Slidely به Promo.com تغییر برند داده است. این پلتفرم ایجاد آثار دیداری به‌عنوان سرویس ساخت ویدئو در سال ۲۰۱۶ آغاز به‌کار کرد و با رشد کسب‌وکار و افزایش محبوبیت واژه‌ی Promo بر سر زبان‌ها افتاد. Promo.com ابتدا آدرس وب‌سایت شرکت بود؛ اما با شهرت این واژه این شرکت تصمیم گرفت نام دامنه‌ی خود را ثبت کند و اکنون نام شرکت را به Promo.com تغییر داده است. این موضوع ثابت می‌کند کسب‌وکار شما تغییر خواهد کرد و همواره انعطاف‌پذیری امری ضروری است؛ به‌ویژه زمانی‌که مصرف‌کنندگان به یک نام توجه می‌کنند.

تام مور (Tom More)، مؤسس و مدیرعامل این شرکت می‌گوید:

همان‌طورکه برنامه‌ها و چشم‌انداز‌های ما تکامل یافته و شفاف شده، کسب‌وکار ما با اهداف مهم و اساسی‌مان هم‌سو شده است. مشتریان ما فقط برای ویرایش ویدئوهای خود از پلتفرم ما استفاده نمی‌کنند؛ بلکه هدف اصلی آن‌ها پیشرفت است. تمام تلاش‌هایمان باعث شد اکنون مشتریان بسیاری ما را انتخاب کنند و این موضوع باعث پیشرفت کسب‌وکار ما شده است.

تغییر برند اتفاق ثابتی است که در بسیاری از مواقع، می‌توان آن را به‌عنوان روش در نظر گرفت. هیچ شرکتی نمی‌تواند برای صد سال بدون تطبیق با شرایط و تغییر اهداف مسیرش را ادامه دهد. به‌همین‌دلیل لازم است پس از مدتی کسب‌وکارتان را با انتظارات مشتریان تطبیق دهید و راه‌حل‌های جدیدی برای آن‌ها ارائه کنید.

لوگوِ شما تغییر خواهد کرد

هفته‌ی گذشته، Slack لوگوِ جدید خود را اعلام کرد. بدون شک کاربران در ۲۴ ساعت اول از این موضوع ناراحت شدند که نماد هشتگی را از دست دادند که به‌خوبی می‌شناختند. باوجوداین، Slack لوگوِ جدیدی معرفی کرد که کوچک و زیبا و مربوط با آینده است. اکنون، آن‌ها شرکت بزرگ با نیازهای بزرگ هستند. لوگوِ جدید آن‌ها با هدف محسوس‌پذیری بیشتر طراحی شده است.

لوگوِ ابتدایی آن‌ها از ۱۱ رنگ تشکیل شده بود و هر رنگ با زاویه‌ی ۱۸ درجه درکنار سایر رنگ‌ها قرار گرفته بود. این شرکت براساس نیازها و هدف‌های جدیدش تصمیم گرفت لوگوِ جدیدی ایجاد کند؛ به‌ویژه زمانی‌که بسیاری از شرکت‌ها از لوگوِ مشابه آن‌ها استفاده می‌کردند، ایجاد تغییری ضروری به‌نظر می‌رسید. به‌همین‌دلیل، این شرکت تصمیم گرفت برند خود را بازسازی کند، نه به این دلیل که لوگوِ قبلی بد بود؛ بلکه به این دلیل که تأثیر کافی را مانند سابق نداشت.

Uber و اینستاگرام لوگوِ خود را عوض می‌کنند و بعد از چند روز، کسی دیگر به لوگوهای آنان علاقه ندارد؛ اما همچنان از آن‌ها استفاده می‌کنیم. همین موضوع نیز برای Slack صادق است. دانستن همه‌ی این مطالب باعث می‌شود در مسیر کسب­‌وکارتان، نام و لوگوِ خود را تغییر دهید. تأثیر کسب‌وکار و میزان بهره‌وری و احساس مصرف‌کننده به آن در طول زمان شکل می‌گیرد و نیازی نیست در ابتدا همه‌چیز کامل باشد.



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

سال ۲۰۱۹، ممکن است سالی باشد که فضانوردان آمریکایی بعد از ۸ سال وقفه دوباره بتوانند از خاک آمریکا به مدار سفر کنند. با بازنشستگی شاتل در سال ۲۰۱۱، این سفرها نیز متوقف شده بود و سرانجام، پروازهای مقدماتی برنامه‌ی خدمات تجاری ناسا در ماه‌های آتی آغاز می‌شود.

اگر روند فعلی بدون وقفه انجام شود، اسپیس‌ایکس ممکن است اولین شرکتی باشد که با وسیله‌ی نقلیه اختصاصی خود دو فضانورد را به فضا می‌فرستد. مراحل آماده‌سازی و معرفی برنامه‌ها در مرکز فرمان‌دهی اسپیس‌ایکس در هاوتورن کالیفرنیا انجام می‌شود. در آنجا، می‌توان تا حدی آنچه را به‌چشم دید که قرار است فصل جدیدی در سفرهای فضایی آینده رقم برند.

اسپیکس‌ایکس و رقیب آن، شرکت فضایی بوئینگ، درادامه‌ی برنامه‌های ناسا به توسعه و ساخت دو کپسول فضایی مشغول هستند که برای فرستادن به فضا و حفظ فضانوردان در مدارهای پایین زمین کارایی دارد. بوئینگ وسیله جدیدی با نام استارلاینر CST-100 ساخته و درمقابل، اسپیس‌ایکس کپسول دراگون را ارتقا داده که هم‌اکنون برای حمل‌ونقل تجهیزات و منابع به ایستگاه فضایی و تخلیه بار از آن مشغول فعالیت است. پس از ۵ سال تحقیق و توسعه، به‌زودی زمان آن می‌رسد که کپسول دراگون اسپیس‌ایکس محموله‌ی ارزشمندتری همچون فضانوردان را با خود حمل کند.

هدف بزرگ برنامه‌ی خدمات تجاری فضایی، ساخت و استفاده از دو وسیله‌‌ی ایمن آمریکایی با قابلیت انتقال دو فضانورد به ایستگاه بین‌المللی فضایی و باز‌گشت از آن طی اجرای منظم برنامه‌ی فضایی ناسا است. انتقال فضانوردان به فضا برنامه‌ای بود که طی لغو برنامه‌ی پرواز شاتل‌ها در آمریکا لغو شد و روسیه و دیگر شرکای بین‌المللی ایستگاه فضایی فضانوردان آمریکایی را منتقل کردند.

دراگون اسپیس ایکس

ناسا با تکیه بر مفهوم خدمات تجاری فضایی برای تحقق انتقال فضانوردان از آمریکا به فضا،شرکت‌های خصوصی را تشویق کرد. همین عامل باعث مشارکت عملی و مالی بوئینگ و اسپیس‌ایکس در این پروژه شد. ناسا علاوه‌بر کاهش هزینه‌ها و رسیدن به مقصود دیرینه‌اش، بر تمام فعالیت‌ها نیز نظارت می‌کند.

اسپیس‌ایکس اولین فضانوردان را با دراگون به فضا می‌فرستد

در اوت۲۰۱۸، ناسا اولین دسته‌ی ۹ نفری از فضانوردان آمریکایی را معرفی کرد که شامل ۷ مرد و ۲ زن بودند و در تیم‌های ۲ نفره و ۳ نفره تقسیم شده بودند. این فضانوردان با وسایل بوئینگ و اسپیس‌ایکس به فضا خواهند رفت. اگر برنامه درست پیش رود، اولین فضانوردانی که در برنامه‌ی تجاری فضانورد پرواز به فضا را تجربه خواهند کرد، باب بنکن و داگ هارلی هستند. این دو از فضانوردان کارآزموده‌ی ناسا هستند که اولین خدمه‌ی پرواز دراگون اسپیس‌ایکس خواهند بود.

در‌حال‌حاضر، هدف آن‌ها پرواز با دراگون و انجام سفر دوهفته‌ای به ایستگاه فضایی بین‌المللی است تا به‌عنوان بخشی از آزمایش و انجام موفقیت‌آمیز، مجوز استفاده از وسیله‌ی نقلیه‌ی جدی برای ورود به چرخه‌ی خدمت صادر شود. آن‌ها درون دراگون اسپیس‌ایکس به‌وسیله‌ی موشک فالکون ۹ همین شرکت به مدار می‌روند و در ایستگاه فضایی توقفی خواهند کرد. سرانجام، با ترک ایستگاه به‌سمت زمین بازمی‌گردند تا دراگون با کمک چترهایش دراقیانوس فرود بیاید.

بنکن و هارلی از فضانوردانی هستند که سفر به فضا را با شاتل تجربه کردند و با گذراندن دوره‌ی آموزش برای این وسیله‌ی جدید آماده شده‌اند. ازآنجا‌که فضاپیمای دراگون از ساخته‌های اسپیس‌ایکس است، مسئولیت آموزش و آماده‌سازی خدمه و اشخاص برای سفر نیز برعهده‌ی این شرکت است. با وجود‌‌ این روند جدید آموزشی، فضانوردان می‌گویند تغییر‌های شدیدی در روال و برنامه‌ی تمرینی خود نداشتند. بنکن معتقد است آموزش وسایل نقلیه مشابه هم است؛ هر چند این وسیله هواپیما یا خودرو نیست. بنکن می‌گوید:

البته، راندن خودرو از سفینه‌ی فضایی راحت‌تر است؛ اما منظورم این است که شما در‌حال‌یادگیری و درک سیستم هستید. آموزش می‌بینید چگونه با وسیله‌ی نقلیه ارتباط برقرار کنید و در هنگام بروز عملکرد بد و ناقص سیستم با چه دشواری‌های احتمالی رو‌به‌رو خواهید شد. به‌نوعی شما یاد می‌گیرید چگونه با ماشین در فضا زندگی کنید.

دراگون اسپیس ایکس

اسپیس‌ایکس با ساخت کپسول شبیه‌سازی به فضانوردان فرصت داده تا در آن، آنچه تمرین کنند که در فضا تجربه خواهند کرد. این دستگاه بازسازی تقریبا کاملی از کنسول داخلی کپسول دراگون ازجمله صندلی‌ها و دریچه‌ها و صفحه‌های نمایش لمسی است که وضعیت پرواز را نمایش می‌دهند.

کابین درونی فضاپیمای دراگون بسیار ساده‌تر از درون شاتل است که هزاران سوئیچ و مدارشِکَن در کابین خلبان به‌چشم می‌خورد. فضای درونی کپسول حقیقی نیز برای قد فضانوردان مناسب‌تر است و با وجود لباس فضای جدید و دست‌کش‌هایی که با صفحه‌های نمایشی ارتباط خوبی برقرار می‌کنند، فضانوردان فضای بیشتری تجربه می‌کنند. در‌عین‌حال، اطراف آن‌ها محلی برای قرارگرفتن بار و دیگر وسایل نیز موجود است. درمجموع، دراگون با قابلیت حمل ۶،۰۰۰ کیلوگرم و حجم ۲۵ مترمکعب به فضا فرستاده می‌شود؛ هرچند در بازگشت، این اعداد کاهش پیدا می‌کند و قبل از ورود مجدد به زمین، بخشی به‌نام ترانک و سیستم خورشیدی از دراگون جدا می‌شوند. روند توسعه‌ی دراگون به‌نحوی برنامه‌ریزی‌شده که طی پروازها از حمل بار تا حمل ۷ فضانورد پیوسته ارتقا یابد.

بخش مهمی از روند تمرین‌ها متمرکز به جزئیات کوچک است که تاحدممکن اشتباه‌ها را کاهش دهد و فضانوردان بدانند چگونه می‌توانند مشکل‌ها را درصورت نیاز حل کنند. هرچند فعالیت آن‌ها در حین پرواز به‌دلیل خودکاربودن سیستم و پشتیبانی از مرکز کنترل عملیات از روی زمین چندان زیاد نیست. آموزش‌های این دو فضانورد هر هفته با رفتن از خانه و مراجعه به مرکز فرمان‌دهی اسپیس‌ایکس ادامه خواهد داشت تا زمان موعد برای پرتاب به فضا فرابرسد.

دراگون اسپیس ایکس

این مأموریت که به‌نام DM-2 شناخته می‌شود، برای ژوئن‌۲۰۱۹ برنامه‌ریزی شده است؛ اما قبل از این عملیات،اسپیس‌ایکس باید بتواند عملیات موفقی به‌نام DM-1 را انجام دهد و دراگون را بدون خدمه آزمایش کند. افزون‌براین، زمان عملیات DM-1 چندین‌بار تغییر کرده است. ناسا آن را ۷ژوئن تعیین کرده بود که با تغییراتی به ۱۷ژوئن رسید. اخیرا، آژانس فضایی اعلام کرده این عملیات در فوریه انجام می‌شود. این، تأخیر دیگری است که بسیاری دلیلش را تعطیلی اجباری دولت ترامپ می‌دانستند. درنهایت، ۲مارس (برابر با ۱۱اسفند) به‌عنوان زمان پرتاب نخستین دراگون سرنشین‌دار تعیین شد.

دراگون اسپیس ایکس

با وجود این تاریخ‌های پیش‌بینی‌ناپذیر، فضانوردان می‌گویند باید در برنامه‌ی زندگی خود انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشند. این وضعیت در برنامه‌ی پرتاب شاتل‌ها نیز تجربه شده بود. طبق تجربه‌ای که به‌دست آورده بودند، آن‌ها دو نوع برنامه برای خود طراحی می‌کنند و به‌نوعی برای یک زمان می‌توانند از بین برنامه انتخاب و یک کار را انجام دهند.

فضانوردان در تعطیلات آخر هفته، همان‌قدر که آماده هستند به پیک‌نیک بروند، مهیا هستند تا با موشک به فضا پرتاب شوند و تنها کاری که باید انجام دهند، انتخاب اولویت‌ها است. البته تجربه به آن‌ها نشان داده که پرتاب راکت اولویت درجه‌ی یک خواهد بود؛ اما برای ناسا مهم‌ترین اولویت اطمینان از امنیت و صحت عملکرد وسایل است. در انجام عملیات DM-1 که دراگون بدون خدمه آزمایش می‌شود، ناسا تمام توانش را به‌کار می‌گیرد تا ارزیابی دقیقی از این عملیات کند. هنوز سؤال‌های بسیاری تا قبل از پرواز نهایی دو فضانورد به‌وسیله‌ی فضاپیمای دراگون باید جواب داده شود تا اولین تجربه‌ی موفق برنامه‌ی خدمات فضایی تجاری محقق شود.

استار لاینر بوئینگ

اگر بوئینگ در رقابت از اسپیس‌ایکس پیشی بگیرد، اولین مسافران استارلاینر سه فضانورد خواهند بود. اریک بو و نیکول اُناپو، مان و فضانورد سابق و کریس فرگوسن، کارمند بوئینگ اولین پرواز را برای کسب مجوز پروازهای استارلاینر انجام خواهند داد. برای دو فضانوردی که برای سفر با دراگون در‌حال آماده‌شدن هستند، مهم‌ترین موضوع اولین‌بودن در این رقابت نیست. آن‌ها می‌توانند از فلوریدا کارشان را شروع کنند؛ همان‌طورکه فضانورد بنکن معتقد است صرف بخت استفاده از این وسیله و سفر به فضا دلیل کافی برای خوشحالی است.



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

در سال ۲۰۱۶، AMD معماری پلاریس و به‌دنبال آن در سال ۲۰۱۷، معماری جدید وگا را معرفی کرد. در همان سال، این تراشه‌ساز آمریکایی کارت‌های گرافیک RX Vega 64 و Vega 56 را براساس معماری جدید و با قیمت ۴۹۹ و ۳۹۹ دلار برای رقابت با کارت‌های GTX 1080 و 1070 حریف روانه‌ی بازار کرد. برای گروه فناوری‌های رادئون AMD سال ۲۰۱۸ آشفتگی کمتری در پی داشت. در این سال، این شرکت فرصت کافی دراختیار داشت تا با فراغ‌بال یک سال تمام بر معماری وگا متمرکز شود. درواقع، این معماری نسل پنجم از معماری انقلابی GCN است.

AMD به‌جای عرضه‌ی ۳ معماری متفاوت در ۳ سال پیاپی، انرژی و زمان خود را صرف توسعه‌ی بیشتر خانواده‌ی وگا کرد. در این سال، ظهور تراشه‌های سِرور و لپ‌تاپ با معماری وگا را شاهد بودیم. از میان اقدامات AMD به‌منظور توسعه‌ی خانواده‌ی وگا، عرضه‌ی تراشه‌های گرافیکی خانواده‌ی Radeon Instinct برای کامپیوترهای سِرور شتاب بیشتری به حرکت رو‌به‌رشد این شرکت بخشید و باعث شد در ادامه‌ی راه، AMD با جرئت در مسیر معرفی اولین کارت گرافیک گیمینگ جهان با فناوری ساخت ۷ نانومتری قدم بگذارد.

radeon vii

AMD در مراسم معرفی محصولات جدیدش در CES امسال، اولین پردازنده‌ی گرافیکی رده‌بالا با فناوری ساخت ۷ نانومتری و برپایه‌ی معماری نام‌آشنای وگا را معرفی کرد و آن را رادئون ۷ (Radeon VII) نامید. Radeon VII تلاشی دیگر برای راضی نگه‌داشتن هواداران گیمر این شرکت است تا با مسلح‌شدن به قدرت بی‌اندازه‌ی این کارت، دیگر حتی از کوچک‌ترین جزئیات گرافیکی بازی‌های جدید چشم‌‌پوشی نکنند.

تراشه‌ی وگا ۲۰ از نسل پنجم معماری GCN و دومین نسل از معماری وگا بهره برده و مبتنی‌بر لیتوگرافی ۷ نانومتری است

کارت Radeon VII درمقایسه‌با برادران بزرگ‌ترش، یعنی ‌RX Vega 64 و Vega 56، گویا مسیر مستقیمی می‌پیماید. در زیر نقاب جذاب این کارت قدرتمند، تراشه‌ی گرافیکی Vega 20 قرار گرفته است. درواقع، این تراشه برآمده از تراشه‌ی Vega 10 ای‌ام‌دی است که از یک سو، با بهینه‌سازی‌هایی برای انجام محاسبات پیچیده‌تر و یادگیری ماشین روزآمد شده و از سوی دیگر، از فناوری ساخت ۱۴ نانومتری شرکت Globalfoundries خود را وارهانده و با فناوری ساخت ۷ نانومتری شرکت تایوانی TSMC و با ترانزیستورهای FinFET تولید شده است.

radeon vii

تراشه‌ی وگا ۲۰ برای کارشناسان سخت‌افزار چندان نا‌آشنا نیست. این تراشه قلب تپنده‌ی شتاب‌دهنده‌های گرافیکی کامپیوتر‌های سِرور AMD، یعنی Radeon Instinct MI50 و MI60 نیز محسوب می‌شود. AMD گویا قصد دارد سهم بیشتری در آخرین محصولاتش به این تراشه تخصیص دهد.

نمی‌توان انتظار داشت تراشه‌ای که از دل شتاب‌دهنده‌های گران‌قیمت سِرور بیرون می‌‌آید‌، ارزان به‌دست عموم مصرف‌کنندگان برسد یا حداقل ایده‌ی اولیه‌ی AMD برای استفاده از این تراشه در خلق Radeon VII، کارت گرافیک قدرتمند اما ارزان‌قیمت، نبوده است. دراین‌بین، در جناح رقیب دیرینه هم اتفاق غیرمنتظره‌ای افتاده است: انویدیا خود را چندان درگیر سنجش سطح عملکرد سری جدید کارت‌های RTX خود به‌ازای هر دلار پرداختی مشتریانش نکرده است. نسل جدید کارت‌های گرافیک RTX انویدیا سراپا غرق در ویژگی‌های جدید و جذاب است و اینک در صحنه‌ی رقابت حضور دارد.

رندر صحنه‌های بازی با جلوه‌های زیبای حاصل از رهگیری پرتو آنی با آن بازتاب‌ها و تشعشع‌ها و جلوه‌های نوری بی‌نظیر و تخصیص بخش بزرگی از تراشه‌‌های تورینگ به هسته‌هایی ویژه‌ برای خلق این صحنه‌ها ارزان تمام نمی‌شود. نتیجه‌ی کار افزایش نسبتا زیاد قیمت کارت‌های گرافیک سری RTX 2000 انویدیا است، آن‌هم در شرایطی که سطح عملکرد آن‌ها درمقایسه‌با برادران بزرگ‌ترشان از سری GTX 1000 چندان پیشی نگرفته است. درواقع، آن بهبود عملکردی که از نسلی به نسل دیگر انتظار آن می‌رود، در آخرین سری کارت‌های انویدیا محقق نشده است. در چنین وضعیتی، AMD برای قیمت‌گذاری کارت‌های جدیدش فشار چندانی حس نمی‌کند.

سرانجام، AMD تصمیم گرفت کارت Radeon VII را با قیمت ۶۹۹ دلار وارد بازار گیمینگ کند؛ یعنی رده‌ی قیمتی که کارت RTX 2080 انویدیا از قبل در آن جا خوش کرده بود. پس با این وضعیت، باید منتظر مبارزه‌ای نفس‌گیر میان دو رقیب برای داشتن سهم بیشتر از بازار گیمینگ در این رده‌ی قیمتی باشیم.

radeon vii

در جدول زیر، مشخصات کارت گرافیک Radeon VII درمقایسه‌با سایر کارت‌های هم‌رده گردآوری شده است.

مشخصات            Radeon VIIGeforce RTX 2080Radeon Vega 64Geforce GTX 1080
معماری Vega 20 Turing (TU104) Vega 10 Pascal (GP104)
هسته‌های پردازشی ۳۸۴۰ ۲۹۴۴ ۴۰۹۶ ۲۵۶۰
حداکثر قدرت محاسباتی FP32 (ترافلاپس) ۱۳.۸ ۱۰.۶ ۱۲.۷ ۸.۹
واحدهای بافت نگاشت ۲۴۰ ۱۸۴ ۲۵۶ ۱۶۰
کلاک پایه‌ی پردازنده (مگاهرتز) ۱۴۰۰ ۱۵۱۵ ۱۲۴۷ ۱۶۰۷
کلاک بوست پردازنده (مگاهرتز) ۱۷۵۰ ۱۸۰۰ ۱۵۴۶ ۱۷۳۳
ظرفیت حافظه (گیگابایت) ۱۶ HBM2 ۸ GDDR6 ۸ HBM2 ۸ GDDR5X
رابط حافظه (بیت) ۴۰۹۶ ۲۵۶ ۲۰۴۸ ۲۵۶
پهنای باند حافظه ۱ TB/s ۴۴۸ GB/s ۴۸۴ GB/s ۳۲۰ GB/s
واحدهای خروجی رندر ۶۴ ۶۴ ۶۴ ۶۴
توان طراحی حرارتی ۳۰۰ ۲۲۵ ۲۹۵ ۱۸۰
تعداد ترانزیستور (میلیارد) ۱۳.۲ ۱۳.۶ ۱۲.۵ ۷.۲
ابعاد تراشه (میلی‌مترمربع) ۳۳۱ ۵۴۵ ۴۸۶ ۳۱۴
قبل از اینکه درباره‌ی اعداد و ارقام این جدول صحبت کنم، بهتر است ابتدا با انواع مفاهیم سرعت کلاک در پردازنده‌های AMD قدری بیشتر آشنا شویم. از زمان معرفی پردازنده‌های گرافیکی پلاریس AMD، دو مفهوم مجزا درباره‌ی سرعت کلاک کارت‌های این شرکت تعریف شد: ۱. کلاک پایه؛ ۲. کلاک بوست. کلاک پایه حداقل کلاک تضمین‌شده‌‌ی کاری و دومی حداکثر کلاک است. پردازنده ممکن است در محیط‌هایی که فشار گرافیکی وجود دارد، به این حداکثر کلاک برسد؛ اما تضمینی برای باقی‌ماندن در آن سرعت وجود ندارد. این پارامترها برای پردازنده‌های گرافیکی انویدیا متفاوت است و امکان افزایش کلاک درمقایسه‌با کلاک بوست بسته به منابع و مهارت اورکلاکر وجود دارد.
در پردازنده‌های وگا، دو مفهوم دیگر معرفی شد: ۱. Typical Engine Clock که همان کلاک پایه‌ی پردازنده است و کلاک در محیط‌های گرافیکی بازی‌ هیچ‌وقت از آن کمتر نمی‌شود؛ ۲. Peak Engine Clock که کمی بیشتر از کلاک بوست است؛ اما هیچ تضمینی برای رسیدن سرعت پردازنده به این نرخ کلاک وجود ندارد.

radeon vii

کارت Radeon VII سقف کلاکی برابر با ۱۸۰۰ مگاهرتز دارد؛ اما کلاک بوست رسمی‌اش ۱۷۵۰ مگاهرتز است. این کارت در‌مقایسه‌با کارت RX Vega 64 که سقف کلاک ۱۶۳۰ مگاهرتزی دارد، ظرفیت و امکان اورکلاک کمتری دارد. بااین‌حال، به‌لطف استفاده از خنک‌کننده‌ی بادی تقویت‌شده با ۳ فن قدرتمند و واحدهای Stream Multi-Processing بازنگری‌شده، امکان تقویت سرعت پردازنده‌ی گرافیکی بیشتر از سقف کلاک و نگه‌داشتن آن در همان حدود وجود دارد. این کاری است که برای RX Vega Frontier عملا ممکن نبود. پس، در‌حالی‌که در این کارت بر تعداد واحدهای محاسباتی و واحدهای خروجی رندر درمقاسه‌با نسل قبل اضافه نشده و حتی از میزان پردازنده‌های جریانی تاحدی کاسته شده، شاید بتوان به قدرت مانور بیشتر در افزایش کلاک پردازنده فکر کرد.

برتری بارز Radeon VII درمقایسه‌با کارت RTX 2080 استفاده از ۱۶ گیگابایت حافظه‌ی پرسرعت HBM2 با پهنای باند یک ترابایت‌بر‌ثانیه است

بزرگ‌ترین تغییری که در تراشه‌ی وگا ۲۰ درمقایسه‌با وگا ۱۰ ایجاد شده، گذشته از تغییر فناوری ساخت و کوچک‌ترشدن تراشه، دوبرابرشدن میزان حافظه‌ی گرافیکی و تقویت پهنای باند حافظه است. RX Vega 64 به ۸ گیگابایت حافظه‌ی گرافیکی از نوع HBM2 با رابط ۲۰۴۸ بیتی مجهز بود که در این وضعیت، پهنای باند به ۴۸۴ گیگابایت‌برثانیه می‌رسید. اکنون، Radeon VII به ۱۶ گیگابایت از این حافظه با رابط ۴۰۹۶ بیتی و پهنای باندی افزون‌بر یک ترابایت‌بر‌ثانیه مجهز شده که البته عدد شگفت‌انگیزی است. حافظه‌های HBM2 یا نسل دوم حافظه با پهنای باند بالا، انواعی از حافظه‌های مدرن هستند که پهنای باند وسیع‌تر و مصرف توان کمتر و البته اندازه‌ی کوچک‌تری درمقایسه‌با حافظه‌های مرسوم GDDR دارد. برای مقایسه‌، کارت RTX 2080 انویدیا به ۸ گیگابایت حافظه‌ی گرافیکی GDDR6 با رابط ۲۵۶ بیتی و پهنای باند ۴۴۸GBps مجهز است.

radeon vii

افزایش میزان حافظه‌ی HBM2 در کارت Radeon VII نتیجه‌ی مستقیم فشرده‌شدن تراشه‌ی پردازنده است که امکان الحاق دو استک (Stack) حافظه‌ی دیگر به ظرفیت ۸ گیگابایت را روی Interposer فراهم کرده است. اندازه‌ی تراشه‌ی پردازنده از ۴۹۵ میلی‌متر‌مربع در نسل قبل به ۳۳۱ میلی‌مترمربع کاهش یافته و تعداد ترانزیستور‌های این تراشه از ۱۲.۵ میلیارد ترانزیستور در وگا ۱۰ به ۱۳.۲ میلیارد ترانزیستور در وگا ۲۰ رسیده است. افزون‌براین، AMD سرعت حافظه‌های HBM2 را از ۱.۸۹ در وگا ۱۰ به 2Gbps در نسل جدید رسانده است.

radeon vii

نکته‌ی جذاب درباره‌ی Radeon VII این است که AMD در قلب این کارت از همان تراشه‌ی وگا ۲۰ پردازنده‌ی کارت‌های گران‌قیمت Radeon Instinct استفاده کرده است. بنابراین، امکان دارد کارت جدید بنابر عملکرد مناسبی که برای کاربران حرفه‌ای از خود به‌نمایش می‌گذارد و نیز قیمت منطقی، بازار شتاب‌دهنده‌های گرافیکی سِرور این شرکت را کساد کند. درنتیجه، AMD برخی از مشخصه‌های تراشه‌ی وگا ۲۰ را محدود یا غیرفعال کرده تا به‌نوعی میان محصولات بازارهای مختلف تمایز ایجاد کند. به‌طور خلاصه، کارت جدید در پردازش FP64 سرعت کمتری درمقایسه‌با مدل مرجع دارد و از کد تصحیح خطای حافظه پشتیبانی نمی‌کند و برای کاربردهای گیمینگ بر درایورهای مرسوم Radeon تکیه می‌کند تا درایور استک‌های حرفه‌ای Instinct.

قطعا هرگاه از قرارگیری تراشه‌ی شتاب‌دهنده‌ی سِرور در قلب کارت گرافیک گیمینگ صحبت می‌‌کنند، باید انتظار کارت قدرتمندی داشت و این موضوع درباره‌ی Radeon VII نیز به‌خوبی صدق می‌کند. تلاش زیادی که AMD صرف آخرین پرچم‌دار خانواده‌ی کارت‌های گرافیکش می‌کند، برای آن است که عملکردی رقابت‌پدیر به آن بدهد؛ به‌همین‌دلیل کارت خود را به ۱۶ گیگابایت حافظه‌ی بسیار سریع مجهز کرده است.

ظرفیت حافظه‌ی گرافیکی بخش مهمی از توان بازاریابی این کارت را تشکیل می‌دهد؛ به‌ویژه اینکه AMD بر تولید محتوا و بازی‌های رایانه‌ای حساس به میزان حافظه‌ی گرافیکی تأکید زیادی می‌کند. یکی دیگر از جنبه‌های عملکردی این کارت که AMD بسیار بر آن تأکید می‌کند، استفاده از خنک‌کننده‌‌ای با ۳ فن مجزا است. این فن‌ها جایگزین سیستم خنک‌کننده‌ی نه‌چندان پاسخ‌گوی کارت RX Vega 64 شده است.

radeon vii

AMD قصد خود را برای ورود به عرصه‌ی خرده‌فروشی کارت جدیدش پنهان نمی‌کند و Radeon VII را با قیمت ۶۹۹ دلار مستقیم به‌دست مصرف‌کنندگان می‌رساند. در‌حالی‌که قطعه‌سازانی همچون MSI در حال تولید و عرضه‌ی این کارت با برند خود هستند، این اقدام AMD می‌تواند از افزایش نابجای قیمت کارت مانع شود. البته، Radeon VII در ابتدای کار با موجودی خیلی محدودی عرضه شد و به‌سرعت در تمام جهان نایاب شد که امیدواریم هرچه‌زودتر AMD تعداد چشمگیری از آن را تولید و عرضه کند.

در‌عین‌حال، AMD برای افزایش سطح رقابت‌پذیری کارت پرچم‌دارش آن را با باندل رایگان و جذاب متشکل از سه بازی Resident Evil 2 و Division 2 و Devil May Cry 5 عرضه می‌کند. ارائه‌ی این باندل عامل افزایش ارزش خرید این کارت در میدان رقابت با حریف سرسختی همچون RTX 2080 است. البته، انویدیا هم پرچم‌دار خود را به‌همراه دو بازی Anthem و Battlefield V به‌دست طرفدارانش می‌رساند. درحالی‌که شاید AMD نتواند پشت حریف قدری مثل RTX 2080 را به‌خاک برساند، با این راهکار خواهد توانست امتیازاتی از رقیب بگیرد.

radeon vii

همان‌طورکه گفته شد، در تراشه‌ی وگا ۲۰ نسل پنجم معماری GCN با آخرین به‌روزرسانی‌ها، اما با فناوری ساخت ۷ نانومتری به‌کار رفته است. حاصل کار، تجمیع ۱۳.۲ میلیارد ترانزیستور روی تراشه‌ای به مساحت ۳۳۱ میلی‌مترمربع است. اگرچه فشرده‌کردن مسقیم تراشه‌ی وگا ۱۰ در آخرین نسل حرکتی انقلابی نیست، امکان کار در سرعت‌های کلاک بیشتر را با تراشه‌ی فشرده‌تر ممکن می‌کند. انویدیا می‌گوید ۷۰۰ میلیون ترانزیستور بیشتر در وگا ۲۰ افزایش نرخ کلاک و بهبود فرایندهای رمزنگاری ویدئو با پشتیبانی از 4K و نرخ فریم ۶۰ و بهبود قابلیت‌های محاسباتی تراشه‌ی جدید را در پی دارد. عبارت بهبود قابلیت‌های محاسباتی به پردازش FP64 با نیمی از سرعت و نیز پشتیبانی از دستورالعمل‌های INT8 و INT4 اشاره می‌کند. پردازنده‌ی Radeon VII درمقایسه‌با RTX 2080 عملکرد بهتری در محاسبات FP64 با دقت مضاعف (Precision Double) دارد. بااین‌حال، در محاسبات FP32 با دقت واحد (Precision Single) شامل اکثر محاسبات پردازنده‌ی گرافیکی سرعت RTX 2080 بیشتر است. سرعت انجام محاسبات FP64 در کارت پرچم‌دار جدید AMD از دیگر کارت‌های گیمینگ این شرکت بهتر است و فقط RTX Titan V انویدیا از این نظر بر آن برتری دارد.

عرضه‌ی رادئون VII و قرارگیری آن در رقابت با RTX 2080 به این معناست که AMD قصد دارد جایگاهش را مستحکم کند و خلأ فناوری‌های جدید معرفی‌شده در کارت‌های تورینگ را به‌نوعی بپوشاند. AMD موضع‌گیری مشخصی درقبال فناوری‌های کنونی سری RTX 2000 انویدیا دارد. این شرکت استدلال می‌کند ضربه‌ای که در وضعیت کنونی این فناوری‌ها به سطح عملکرد کارت و خروجی فریم آن در عناوین مختلف گیم می‌زنند و قیمت گرانی که این فناوری‌ها در ازای افزایش کیفیت بصری بازی مطالبه می‌کنند، به داشتنش نمی‌ارزد. البته، AMD از درجازدن پرهیز می‌کند و به‌موازات ارائه‌ی درایورهای جایگزین Direct-X Ray Tracing، در‌حالِ اضافه‌کردن پشتیبانی از WinML و DirectML به کارت‌های گرافیکش است. این خطر برای AMD وجود دارد که چنانچه تلاش‌های انویدیا در کوتاه‌مدت باعث به‌ثمرنشستن فناوری‌های جدید رهگیری پرتو و DLSS شود، خلأ این فناوری‌ها در کارت‌های AMD از حد تحمل خارج شود.

عموما با کاهش اندازه‌ی تراشه، ضمن تحول فناوری ساخت، فضای حفظ‌شده به کاشت ترانزیستورهای بیشتر تخصیص می‌یابد. افزایش هسته‌های محاسباتی (پردازنده‌های جریانی)، بلو‌ک‌های عملیاتی روی تراشه، جانمایی بخش‌های بازطراحی‌شده و مسیرهای تقویت‌شده‌ی داده برای افزایش حدمجاز فرکانس، راهکارهایی است که تراشه‌سازان با کاهش اندازه‌ی تراشه در پیش می‌گیرند. در وگا ۱۰ درمقایسه‌با پلاریس این راهکار در پیش گرفته شد و تعداد زیادی ترانزیستور در فضای اضافی برای برآوردن اهداف تایمینگ و فرکانس بهتر جای گرفت. در این وضعیت، ضمن کاهش توان مصرفی تراشه‌، می‌توان به سرعت‌های کلاک بیشتری دست یافت.

radeon vii

باوجوداین، در وگا ۲۰ این فضای اضافی دقیقا به‌همان شکل فضای اضافی باقی مانده و عملا استفاده‌ی خاصی از آن نشده است. چندین دلیل برای چنین راهبردی می‌توان متصور بود: ۱. وقتی با پردازنده‌ی گرافیکی نسبتا بزرگ و رده‌بالا مواجه هستیم، توسعه‌ی این تراشه از همان اولین گام هزینه‌زا است و بهره‌وری را کم می‌کند؛ ۲. AMD این فضای اضافی را صرف افزودن استک‌های حافظه‌ی بیشتر به زیرلایه‌ی سیلیکون (Interposer) کرده است و درنهایت، ترجیح داده با فشرده‌سازی مستقیم معماری شناخته‌‌شده، از پیچیدگی‌ها و هزینه‌های بازطراحی تراشه‌ی جدید بکاهد و این کار را برای قدم بعدی‌اش کنار گذاشته است. این همان گام منطقی «تیک» در استراتژی «تیک‌تاک» اینتل است.

درحقیقت، برای ساخت وگا ۲۰ تراشه‌ی وگا ۱۰ مستقیم فشرده و کوچک شده و به‌جز تعداد کنترلرهای حافظه روی پردازنده، سایر واحدهای عملیاتی وگا ۱۰ دست‌نخورده باقی مانده است. یکسان‌بودن جانمایی این دو تراشه به این معناست که در وگا ۲۰ هم ۶۴ واحد محاسباتی یا ۴۰۹۶ پردازنده‌ی جریانی همراه‌با ۲۵۶ واحد بافت نگاشت وجود دارد که درمجموع، ۴ موتور محاسباتی پردازنده را تشکیل می‌دهند. البته در وگا ۲۰، ۴ واحد محاسباتی و ۱۶ واحد بافت‌نگاشت غیرفعال شده است. هریک از موتورهای محاسباتی تراشه‌ی وگا (Shader Engine) خود به ۴ موتور رندر تصویر متصل است که هریک می‌تواند ۱۶ پیکسل به‌ازای هر سیکل کلاک پردازنده ترسیم کند. درمجموع، ۶۴ واحد خروجی رندر (ROP) وجود دارد که توأمان با ۴ مگابایت حافظه‌ی نهان سطح دو در تراکنش هستند؛ گرچه با وجود حافظه‌ی بسیار سریع HBM2، میزان اتکای پردازنده بر این حافظه‌ی نهان کمتر است.

به‌عنوان نکته‌ی آخر، تراشه‌ی وگا ۲۰ به مانیتورینگ دمای پیشرفته‌تری درمقایسه‌با نسل قبل از خود مجهز شده و به‌جای ۳۲ حسگر استفاده‌شده برای کنترل دمای تراشه‌ی وگا ۱۰، از ۶۴ حسگر پایش دما بهره‌ می‌گیرد. این مجموعه اطلاعات دمایی و حرارتی برای بهبود و تنظیم کلاک پردازنده و نیز ایجاد کنترل بیشتر بر عملکرد سیستم خنک‌کننده و فن‌ها را بررسی می‌کند.

radeon vii

برآورد عملکرد

کارشناسان PCGamer توانسته‌اند پردازنده‌ی کارت گرافیک پرچم‌دار Radeon VII را تا سقف ۱۹۵۰ مگاهرتز و حافظه‌‌اش را تا سقف ۱۱۷۵ مگاهرتز اورکلاک کنند. در گالری تصاویر زیر، نرخ فریم خروجی این کارت در دو حالت پایه و اورکلاک، در رزولوشن 1080p و با سطح تنظیمات گرافیکی متوسط آمده است. مقایسه یک‌بار برای میانگین خروجی در ۱۷ بازی به‌روز و سپس، به‌طور مجزا روی عناوین مختلف گیم انجام شده است.

تصاویر زیر نتایج نرخ فریم این کارت در‌مقایسه‌با کارت‌های دیگر در رزولوشن 1080p و با حداکثر تنظیمات گرافیکی را نشان می‌دهد.

در تصاویر زیر، نتایج نرخ فریم این کارت در رزولوشن 1440p و با حداکثر تنظیمات گرافیکی را در‌مقایسه‌با دیگر کارت‌ها ملاحظه می‌کنید.

درنهایت، نرخ فریم خروجی این کارت پرچم‌دار در رزولوشن 4k و با حداکثر تنظیمات گرافیکی به‌شرح زیر است.

با‌توجه‌به اینکه Radeon VII برای رزولوشن 1080p ساخته نشده، عملکرد این کارت در این رزولوشن چندان جای بحث ندارد. باوجوداین در سطح تنظمیات حداکثری، Radeon VII از RTX 2080 رتبه‌ی پایین‌تری دارد و متوسط پاسخ‌گویی آن در ۱۷ بازی مختلف ۱۲۰ فریم‌برثانیه است. در بازی Assassin's Creed: Origins با اختلاف فاحش از RTX 2080 عقب می‌افتد و حتی کارت‌هایی مثل GTX 1070 و RTX 2060 در این بازی عملکرد بهتری درمقایسه‌با آن دارد. در این رزولوشن، عملکرد Radeon VII در بازی‌هایی مثل Hitman 2 و Battlefield 5 راضی‌کننده است؛ هرچند بازهم دقیقا جایگاهی قبل از رقیب سرسخت خود دارد.

در رزولوشن 1440p و با حداکثر تنظیمات، نتیجه‌ی کار این کارت به‌طور متوسط در ۱۷ بازی جدید، حدود ۹۴ فریم‌برثانیه است که RTX 2080 با ۱۰۲ فریم و GTX 1080 Ti با ۹۸ فریم در جایگاه بهتری قرار دارند. عملکرد Radeon VII در بازی جهان‌باز Assassin's Creed از کارت‌های RTX 2070 و RTX 2080 ضعیف‌تر است و بازهم تفاوت خروجی فریم در بازی‌ای مانند Origins بارزتر است؛ اما در سایر عناوین عملکرد کارت Radeon VII مناسب است. به‌جز Asassin's Creed: Odyssey در بقیه‌ی بازی‌ها نرخ فریم بیشتر از ۶۰ و مطلوب است و به‌نظر می‌رسد در این رزولوشن و با بهره‌مندی از مانیتوری با نرخ تازه‌سازی سریع، بهترین نتایج برای این کارت ثبت خواهد شد. در متوسط امتیازات، سطح عملکرد Radeon VII تقریبا ۲۷ درصد بهتر از برادر بزرگ‌ترش، یعنی RX Vega 64 است؛ ولی RTX 2080 با ۱۰ درصد و GTX 1080 Ti با ۵ درصد نرخ فریم بهتر بر کارت Radeon VII برتری دارد.

در رزولوشن 4K شرایط برای تمامی کارت‌ها کمی دشوارتر و بار پردازش گرافیکی بسیار بیشتر است. در این رزولوشن و درمجموع ۱۷ بازی، نرخ متوسط فریم این کارت به ۴۰ فریم نمی‌رسد؛ اما در حالت اورکلاک، نرخ فریمی بهتر از ۴۰ و تقریبا پایاپای با RTX 2080 دارد. درمجموع نتایج در این رزولوشن، عملکرد کارت گرافیک Radeon VII حدودا ۳۴ درصد بهتر از RX Vega 64 و ۳ درصد بهتر از GTX 1080 Ti است؛ اما با اختلاف ۸ درصد نتیجه را به RTX 2080 واگذار می‌کند. با وجود متوسط نرخ فریم ذکرشده در ۱۷ بازی، در بازی‌هایی مثل Hitman 2 و Battlefield 5 نرخ فریم کارت Radeon VII حدود ۶۰ فریم یا بیشتر از آن است و درمجموع عملکرد این کارت در رزولوشن 4K رضایت‌بخش است. گرچه با این حجم از حافظه‌ی گرافیکی و با‌توجه‌به تخصیص این کارت به رزولوشن‌های بیشتر، سطح عملکرد بهتری از آن انتظار می‌رفت.

باتوجه‌به رده‌ی قیمتی ۶۹۹ دلار این کارت، مسلما در این رده‌ کارتی مانند RTX 2080 با نتایج بهتر ارزش خرید بیشتری دارد؛ به‌ویژه آنکه به فناوری‌های جدید معماری تورینگ نیز مجهز شده که کارت گرافیک Radeon VII از آن بی‌بهره است. باوجوداین، Radeon VII با برخورداری از ۱۶ گیگابایت حافظه‌ی گرافیکی بسیار سریع، متوسط سطح عملکرد رضایت‌بخش، فناوری ساخت ۷ نانومتری و باندلی با سه بازی رایگان این کارت را به کارتی پرطرفدار در بین گیمرها تبدیل کرده است.

کارت‌های AMD ازنظر توان مصرفی همیشه جای بحث داشته‌اند. نتایج مصرف انرژی Radeon VII در حالت بی‌باری و حالت‌های فشارکاری مختلف در نمودارهای زیر دیده می‌شود و با سایر کارت‌ها، به‌ويژه RTX 2080 و Vega 64، مقایسه شده است.

در حالت بی‌باری، مصرف توان این کارت ۱۲ وات و کمی بهتر از RTX 2080 است. در حالت بارگذاری متوسط، توان مصرفی این کارت ۲۶۸ وات است که ۵۳ وات بیشتر از RTX 2080 و حدود ۲۴ وات کمتر از Vega 64 است. این کاهش توان درمقایسه‌با برادر بزرگ‌تر، نتیجه‌ی مستقیم فشرده‌شدن تراشه و فناوری ساخت ۷ نانومتری آن است. در حالت بارکاری بیشینه در گیمینگ، مصرف انرژی این کارت به ۳۱۳ وات می‌رسد که این‌بار نیز بسیار پرمصرف‌تر از RTX 2080 ظاهر شده و نکته‌ی مهم آن است که توان مصرفی آن در این بارکاری ۱۰ وات بیشتر Radon RX Vega 64 است. در آزمایش Furmark نیز، حداکثر توان مصرفی Radeon VII بیش از ۳۵۰ وات است. برای این پردازنده‌ی گرافیکی با این توان مصرفی، استفاده از منبع تغذیه‌‌ی حداقل ۸۵۰ واتی یا بیشتر منطقی است.



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

درحالی‌که سامسونگ برای رونمایی خانواده‌ی گلکسی اس ۱۰ و البته دستگاه موردانتظار تاشدنی‌اش با نام غیررسمیگلکسی فولد در رویداد ویژه‌ی یکم اسفندماه آماده می‌شود، شرکت‌های دیگر از همین‌ حالا برخی برنامه‌های آینده‌ی خود را اعلام کرده‌اند.

از یک سو، شیائومی قصد دارد در ساعات منتهی به آغاز مراسم گلکسی آنپکد ۲۰۱۹، جدیدترین پرچم‌دارش، یعنی می ۹ را معرفی کند و از طرف دیگر طبق اعلام رسمی، هواوی برنامه‌ای برای معرفی P30 در کنگره‌ی جهانی موبایل امسال ندارد و ماه آینده، این گوشی را در رویدادی دیگر رونمایی خواهد کرد. 

 

بسیاری از شرکت‌ها در پی آن هستند تا با معرفی محصولات مرتبط‌با فناوری 5G و البته محصولات تاشدنی، توجهات را در کنگره‌ی جهانی موبایل امسال به‌خود جلب کنند. با وجود کاهش محبوبیت گوشی‌های سونی در چند سال اخیر، ظاهرا این شرکت خودش را برای نمایشی قدرتمند در MWC 2019 آماده می‌کند و قصد دارد گوشی جدید اکسپریا ایکس‌زد ۴ را به‌نمایش بگذارد.

سونی اخیرا تیزری کوتاه در توییتر منتشر کرده که در آن، به‌صورت مستقیم به اکسپریا ایکس‌زد ۴ اشاره نمی‌کند؛ اما کاملا مشخص است این شرکت برنامه‌های ویژه‌ای برای معرفی این گوشی در همایش پیش‌ رو دارد. براساس آنچه از این تیزر و کپشن آن در توییتر مشخص است، پرچم‌دار بعدی سونی قرار است دستگاهی بسیار کشیده باشد. طبق ادعای این شرکت، این گوشی می‌تواند «چشم‌اندازی جدید» برای کاربرانش ترسیم کند. 

پیش‌تر انتشار چندین رندر و حتی تصاویر واقعی از گوشی Sony Xperia XZ4 را شاهد بوده‌ایم و با درنظر‌گرفتن تیزر جدید، معرفی زودهنگام این دستگاه در MWC 2019 کاملا منطقی و قطعی به‌نظر می‌رسد. گفتنی است طبق اطلاعات غیررسمی، این پرچم‌دار به‌ نمایشگری با نسبت تصویر نامعمول ۲۱:۹ مجهز خواهد شد.

 

فراموش نکنید اکسپریا ایکس‌زد ۴، تنها دستگاه سونی برای کنگره‌ی جهانی موبایل ۲۰۱۹ نیست. طبق گزارش‌های اخیر، این شرکت چندین دستگاه اندرویدی جدید برای رونمایی دارد. با همه‌ی این‌ها، شکی نداریم XZ4 قرار است مهم‌ترین محصول سونی برای MWC باشد. کنفرانس اختصاصی این شرکت در ۲۵‌فوریه‌ی‌۲۰۱۹ (برابر با ۶‌اسفند‌۱۳۹۷) ساعت ۱۱:۱۵ به‌وقت تهران برگزار خواهد شد. 

نمایشگر کشیده‌ی اکسپریا ایکس‌زد ۴ با نسبت تصویر ۲۱:۹ در‌مقایسه‌با نمایشگر گوشی‌های اکسپریا ایکس‌زد ۲ پریمیوم و اکسپریا ایکس‌زد ۳ به‌ترتیب با نسبت تصویر ۱۶:۹ و ۱۸:۹ در نگاه اول، می‌تواند علاقه‌مندان گوشی‌های دارای نمایشگر بزرگ را مجذوب کند. یکی از مواردی که در رندرهای اخیر XZ4 حسابی توی ذوق می‌زند، حاشیه‌ی زیاد بالا و پایین نمایشگر است. این موضوعی است که حتی صدای طرفداران سونی را هم درآورده و اعتراض‌هایی به‌دنبال داشته است. 

تاکنون، هیچ‌ شایعه‌ای مبنی بر پشتیبانی‌کردن اکسپریا ایکس‌زد ۴ یا دیگر گوشی‌های جدید سونی از فناوری 5G منتشر نشده است و ما هم فکر نمی‌کنیم چنین اتفاقی رخ دهد. درضمن، فعلا چیزی درباره‌ی قیمت گوشی جدید سونی نمی‌دانیم. 



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

لینوس کارل پاولینگ (Linus Carl Pauling) شیمی‌دانی آمریکایی بود که علاوه‌بر تخصص اصلی خود، در زمینه‌هایی همچون زیست‌شیمی، فعالیت‌های صلح‌طلبانه و بشردوستانه، نویسندگی و آموزش نیز شناخته‌شده است. پاولینگ بیش از ۱۲۰۰ کتاب و مقاله چاپ کرد که ۸۵۰ عنوان از آن‌ها در موضوعات علمی بودند. مجله‌ی معتبر New Scientist در یکی از شماره‌هایش، پاولینگ را جزو ۲۰ دانشمند برتر تاریخ معرفی کرد. آوا هلن پاولینگ، همسر پاولینگ، فعال صلح‌طلب معروفی بود.

این دانشمند شیمی‌دان آمریکایی یکی از بنیان‌گذاران شیمی کوانتومی و زیست‌شناسی مولکولی نیز محسوب می‌شود. او در بحث پیوندهای شیمیایی، مفاهیمی همچون هیبریداسیون اوربیتال و اندازه‌گیری دقیقالکترونگاتیویته عناصر را تشریح کرد. مطالعات پاولینگ در حوزه‌ی مولکول‌های زیستی نیز در تاریخ شیمی تأثیرگذار بوده‌اند. او مفاهیمی همچون مارپیچ آلفا و صفحه‌ی بتا و زیرساخت‌های ثانویه‌ی پروتئین‌ها را بررسی کرد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

امضای لینوس پاولینگ

مدل‌ها و روش‌های مطالعاتی پاولینگ در بحث‌های شیمی و زیست‌شناسی مولکولی، شامل روش‌هایی همچون تصویربرداری و بلورشناسی با اشعه‌ی X و مدل‌سازی مولکولی و شیمی کوانتومی بود. دستاوردهای تحقیقاتی او بعدها الهام‌بخش دانشمندانی بزرگ، همچون جیمز واتسون و فرانسیس کریک و روزالین فرانکلین شد تا درباره‌ی ساختارهای DNA تحقیق کنند. این مطالعات درنهایت، به اکتشاف کد DNA همه‌ی اورگانیزم‌ها انجامید.

لینوس پاولینگ در زمان حیات، ۲ جایزه‌ی نوبل دریافت کرد: در سال ۱۹۵۴، به‌خاطر مطالعاتش در حوزه‌ی شیمی جایزه‌ی نوبل شیمی و در سال ۱۹۶۲، به‌خاطر فعالیت‌های صلح‌طلبانه جایزه‌ی نوبل صلح را ازآنِ خود کرد.

تولد و تحصیل

لینوس پاولینگ در ۲۸فوریه‌ی۱۹۰۱ در پورتلند اورگان به‌دنیا آمد. او اولین فرزند خانواده‌ای تقریبا فقیر بود. پدرش، هنری ویلیام پاولینگ، بازاریاب فروش دارو و مادرش، ایزابل دارلینگ بود. لینوس از همان کودکی به ریاضیات و نیز کشف دنیای اطراف علاقه‌مند بود.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

پدرومادر لینوس

پدر لینوس متوجه استعداد پسرش شد و تلاش کرد مسیر موفقیت را برایش هموار کند. البته، هنری نتوانست کار زیادی برای پسرش بکند و تنها، نامه‌ای به روزنامه‌ی محلی اورگان نوشت تا از آن‌ها توصیه بگیرد. مدت کوتاهی پس از آن نامه و وقتی لینوس ۹ ساله بود، هنری لینوس از دنیا رفت. پس از مرگ پدر،‌ مادر لینوس هزینه‌های خانواده را تأمین می‌کرد.

لینوس با وجود مخالفت مادر، با جدیت ادامه‌ تحصیل داد

لینوس که علاقه‌ی شدیدی به علم و مطالعه داشت، برخلاف نظر مادرش، خود را وقف علم کرد. ایزابل اعتقاد داشت تحصیلات دانشگاهی وقت تلف‌کردن است. به‌هرحال، لینوس با مادرش بسیار بحث می‌کرد و درنهایت، همیشه خود را در کتاب‌هایش غرق می‌کرد. البته، او مشکل زیادی با خانواده نداشت و ارتباط نزدیکی با ۲ خواهر کوچک‌ترش، یعنی پائولین و لوسیل، برقرار می‌کرد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

در کنار مادر و دو خواهر

لوید جفرس، یکی از دوستان پاولینگ در دبیرستان، کیت آزمایشگاهی شیمی در خانه داشت. او چند واکنش شیمیایی را به لینوس نشان داد و جرقه‌های اولیه‌ی علاقه به این علم را در ذهن لینوس روشن کرد. اولین آزمایش‌های آن‌ها ترکیب سولفوریک اسید با کمی پتاسیم کلرات و شکر بود که آب و کربن تولید می‌کرد. درنهایت، لینوس با پیگیری این علاقه‌ی جدید آزمایشگاه شخصی در زیرزمین خانه بنا کرد.

پاولینگ که استعداد فراوانی در تحصیل و مطالعه داشت، در ۱۵ سالگی اعتبار لازم برای ورود به کالج کشاورزی اورگان را کسب کرد. دبیرستان محل تحصیل او دیپلم لینوس را صادر نمی‌کرد؛ چون هنوز ۲ درس عمومی را نگذرانده بود. او به مدرسه قول داد پس از ورود به دانشگاه، آن دروس را خواهد گذراند؛ اما پس از مواجهه با مخالفت مدیران، بدون گرفتن مدرک دیپلم دبیرستان را رها کرد. ۴۷ سال بعد و پس از دریافت جایزه‌ی نوبل، مدرسه‌ی لینون مدرک دیپلم را به وی اهدا کرد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

نوجوانی پاولینگ

لینوس باید مخارج تحصیل در دانشگاه را خودش پرداخت می‌کرد. او برای تأمین هزینه‌ها، به شغل‌های متعددی همچون حمل‌ونقل شیر و کارگری در کشتی‌سازی مشغول شد. مادر او شغلی به‌عنوان کارآموز ماشین‌نویسی برایش پیدا کرد که حقوق درخورتوجهی داشت. او امید داشت کسب درآمد، پسرش را از ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه منصرف کند. به‌هرحال، لینوس دربرابر آن شغل نیز مقاومت کرد و در ۱۶ سالگی برای ادامه‌ی تحصیلات در رشته‌ی مهندسی شیمی به کوروالیس رفت.

۴۷ سال پس از ترک دبیرستان، مدرک دیپلم لینوس اهدا شد

دانشجوی جوان آن سال‌ها شخصیتی محتاط داشت و همیشه نگران هزینه‌ها و شرایط مالی بود. او انسانی گوشه‌گیر نبود؛ اما عموما از زندگی اجتماعی در دانشگاه دوری می‌کرد. لینوس در مدت ۲ سال تحصیلات کالج، با شغل‌های مختلف درآمد موردنیازش را تأمین می‌کرد. پس از ۲ سال، او به استادانش گفت باید برای حمایت از مادر بیمارش به پورتلند بازگردد. استادان وی که به استعداد و دانش فراوان لینوس پی برده بودند، او را به اتمام دوره‌ی دانشگاه تشویق کردند.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

مدرک دیپلمی که پس از ۴۷ سال اهدا شد

در نتیجه‌ی پیشنهاد و کمک استادان، پاولینگ در ۱۸ سالگی به‌عنوان دستیار استاد شیمی در دانشگاه مشغول به‌کار شد. با چنین تغییری، او نه‌تنها می‌توانست مادرش را ازلحاظ مالی تأمین کند؛ بلکه برای ادامه‌ی تحصیل نیز مشکل خاصی نداشت. البته، شغل مذکور آسان هم نبود و لینوس باید در هفته حدود ۴۰ ساعت با دانشجوها ارتباط و جلسه برگزار می‌کرد. به‌هرحال، مادر لینوس در سال ۱۹۱۹ و کمی پس از شروع شغل دانشگاهی پسرش، از دنیا رفت.

لینوس در کتابی درباره‌ی سال‌های نوجوانی و تحصیلش در دانشگاه می‌گوید:

وقتی پسری ۱۸ ساله بودم، سؤال‌هایی درزمینه‌ی شکل‌گیری ساختار اتم‌ها و اینکه چرا با فاصله‌ای مشخص از هم قرار دارند، علاقه‌‌ام را به‌خود جلب کرد. سؤال دیگر این بود که وقتی اتم‌ها با یکدیگر پیوند برقرار می‌کنند، چقدر از هم فاصله دارند و چه‌ چیزی آن‌ها را در این فاصله نگه می‌دارد؟ پیوند شیمیایی بین اتم‌ها چیست؟ ساختار مولکول‌ها چگونه است؟ این سؤال‌ها شروع کنجکاوی و تحقیقات بعدی‌ام بودند.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

درکنار هم‌کلاسی‌های دانشگاه

پاولینگ ۲ سال بعدی تحصیلات کالج را صرف تحقیقات درباره‌ی شیمی‌فیزیک کرد. او به‌صورت اختصاصی روی پیوندهای شیمیایی تحقیق می‌کرد. هدف لینوس کشف چگونگی قرارگیری الکترون‌ها در اطراف هسته بود که درمجموع، به اتم‌ها امکان می‌داد مولکول‌های پایدار شکل دهند.

سفر اروپا زمینه‌های آشنایی با مکانیک کوانتوم را فراهم کرد

هدف بعدی تحصیلاتی لینوس دانشگاه کلتک بود. در سال ۱۹۲۲، او به این دانشگاه رفت و از تجهیزات حرفه‌ای آنجا همچون تصویربرداری اشعه‌ی X برای پیشرفت تحقیقاتش استفاده کرد. درنهایت در سال ۱۹۲۵، پاولینگ با مدرک دکتری در رشته‌ی شیمی‌فیزیک از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. او پس از تحصیلات، بورسیه‌ای موسوم به Guggenheim دریافت کرد که مجوز سفر و تحقیقات ۲ ساله در اروپا را به او داد.

تحقیقات اروپا بهترین فرصت برای پاولینگ بود تا با استفاده از مفاهیم مکانیک کوانتومی، به پاسخ پرسش‌هایش در شیمی برسد. او ریاضیات را تاحدممکن به‌کار می‌گرفت تا هرچه بهتر رفتار الکترون‌ها را در اتم‌ها کشف کند.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

درکنار نیلز بور

آموزش و تحقیقات

سفر اروپا فرصت آشنایی با بزرگان مکانیک کوانتوم را نیز برای پاولینگ به‌همراه داشت. او با نیلز بور و اروین شرودینگر و آرنولد سامرفلد دیدار کرد. لینوس یک سال در آلمان زندگی کرد و در آنجا، به‌خوبی با زبان آلمانی آشنا شد. در سال ۱۹۲۷ و در ۲۶ سالگی، او به کلتک بازگشت و فعالیت کاری‌اش را به‌عنوان استادیار شروع کرد.

دانشمند جوان شیمی پس از عضویت در هیئت علمی دانشگاه کلتک، تحقیقاتش را درباره‌ی شکل‌گیری پیوندهای شیمیایی بین اتم‌ها در مولکول‌ها و کریستال‌ها پی گرفت. او برای نشان‌دادن زاویه‌ی پیوندها و خصوصیات وابسته به فاصله‌ی اتم‌ها، به‌‌ویژه در ارتباط با اتم‌های دیگر، از روشی به‌نام انکسار X استفاده می‌کرد. این فناوری بعدها با انکسار الکترونی و روش‌های دیگر کامل شد که از اروپا به آمریکا وارد می‌شدند.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

پاولینگ در جوانی همراه‌با همسر

مکانیک کوانتوم به پاولینگ امکان داد مفهوم پیوندها را ازلحاظ نظری، بیش‌ازپیش مطالعه و درک کند. به‌مرور زمان، او تعاریف علمی مرتبط با قرارگیری اتم‌ها در کریستال‌ها را فرمول‌بندی کرد؛ مفاهیمی همچون پیوندهای یونی که در آن‌ها الکترون‌های با بار منفی در‌حال‌گردش پیرامون هسته با بار مثبت، از اتمی به اتم دیگر منتقل می‌شوند. قوانینی که پاولینگ برای تعریف مفاهیم توسعه داد، ارزش زیادی در رمزگشایی و درک هرچه‌بیشتر پیوندهای یونی داشتند. از همه مهم‌تر، درک پیوندها در مواد سیلیکاتی فراوان معدنی با استفاده از همین قوانین بهبود پیدا کرد.

الکترونگاتیویته و هیبریداسیون و رزونانس

پاولینگ در جریان تحقیقات خود متوجه شد در بسیاری از موارد، نوع پیوند اتم‌ها (یونی یا کوالانتی) براساس خصوصیات مغناطیسی ماده، قابل تشخیص است. او همچنین مفهومی به‌نام مقیاس الکترونگاتیویته معرفی کرد که در پیوندهای عناصر واسط (بین یونی و کوالانت) مورد استفاده قرار می‌گیرد. طبق تعریف، هرچه اختلاف الکترونگانیویته بین دو اتم کمتر باشد، شانس تبدیل‌شدن پیوند آن‌ها به کوالانسی بیشتر خواهد بود. پاولینگ برای توضیح‌دادن پیوندهای کوالانسی نیز ۲ مفهوم جدید را معرفی کرد. او با استفاده از مکانیک کوانتوم، هیبریداسیون اوربیتال و رزونانس پیوند را تشریح کرد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

هیبدریداسیون ابر الکترونی را برای اتم تشریح می‌کند که برخی الکترون‌ها در آن، موقعیت‌هایی بسته به پیوند انتخاب می‌کنند. ازآنجاکه اتم کربن توانایی تشکیل ۴ پیوند دارد، ساختار پیوندی ۴ وجهی آن و توضیح آن به‌وسیله‌ی پاولینگ، توجه بسیاری از شیمی‌دانان جهان را به‌خود جلب کرد.

مطالعه‌ی ساختار اتم یکی از زمینه‌های دلخواه پاولینگ بود

رزونانس حرکت رفت‌وبرگشتی سریع الکترون‌ها بین ۲ موقعیت احتمالی در شبکه‌ی پیوند تعریف می‌شود. رزونانس نقشی اساسی در هندسه‌ی ساختاری و پایداری بسیاری از مواد همچون بنزن و گرافیت دارد. در آن مواد، سیستم پیوندی ایستا و بدون رزونانس کافی نیست. پاولینگ بعدها، این مفاهیم خود را به دسته‌های ترکیب‌های فلزی و بین‌فلزی نیز توسعه داد.

مفاهیم نوآورانه‌ای که پاولینگ شرح داده بود، با شروع دهه‌ی ۱۹۲۰ به‌مرور به‌صورت چاپی دردسترس عموم و متخصصان و دانشمندان قرار گرفت. این مفاهیم درکنار مثال‌های متعددی از اجرای آن‌ها در ترکیب‌های شیمیایی مختلف، پایه‌های اساسی برای پیشرفت‌های بعدی در علم شیمی را بنا نهادند. به‌علاوه، شیمی‌دانان با استفاده از آن مفاهیم می‌توانستند ترکیب‌ها و واکنش‌های شیمیایی را نیز به‌صورت تئوری پیش‌بینی کنند که بسیار کاربردی‌تر از آزمایش‌های تجربی در زمان پیش از پاولینگ بود.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

یکی از اولین کتاب‌های پاولینگ در علم شیمی که نقطه‌ی عطفی در تاریخ فعالیت‌های این دانشمند بزرگ محسوب می‌شود، با نام The Nature of the Chemical Bond and the Structure of Molecules and Crystals در سال ۱۹۳۹ چاپ شد. این کتاب به‌نوعی مرجع بسیاری از مطالعات علمی و بارها به زبان‌های مختلف ترجمه شد. نسخه‌ی چاپی آن کتاب تا سال ۱۹۶۰ نیز در ویرایش‌های متعدد چاپ شد و حتی امروز نیز دردسترس است. یادداشت‌های دست‌نویس لینوس پاولینگ برای آن کتاب، زمانی به‌وسیله‌ی یکی از شاگردانش به مؤسسه‌ی علمی پزشکی لینوس پاولینگ اهدا شد و اکنون، بخشی از گنجینه‌ی یادداشت‌های او و همسرش در دانشگاه ایالتی اورگان است.

علاقه‌ی شدید پاولینگ به ساختارهای مولکولی، همیشه و در طول دوران تحقیقات با او همراه بود. محاسبات تئوری برای درک هرچه‌بهتر آن موضوعات، همیشه اشتیاق پاولینگ را افزایش می‌داد. او در تحقیقات خود از مفهومی استفاده می‌کرد که خودش به‌نام روش تصادفی (Stochastic Method) می‌شناخت. این روش براساس دانش فراوان او و حافظه‌ی توانمندش شکل گرفت و به این دانشمند بزرگ امکان می‌داد تا ساختار مولکولی فرضی تصور کند. این تصور براساس منطق‌های مطالعاتی و محاسبات تئوری انجام می‌شد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

انجام آزمایش‌های متعدد برای تأیید فرضیه‌ی ذهنی پاولینگ و همچنین بخش‌های زیادی از تحقیقات، توسط دستیارهای او در آزمایشگاه انجام می‌شد. بسیاری از اکتشافات او در آن زمان، بعدها توسط دانشمندان دیگر توسعه یافتند و حتی در صنایع مختلف نیز موجب سوددهی بیشتر فرایندهای تولیدی شدند.

آموزش و زیست‌شناسی و سلامت

پاولینگ با شروع دهه‌ی ۱۹۳۰، باردیگر تمرکز فعالیتش را بر آموزش شیمی مقدماتی در دانشگاه کلتک معطوف کرد. رویکرد مدرن تئوری او به شیمی و شیوه‌ی تدریس کاریزماتیک و انرژی زیاد جاری در کلاس‌هایش، او را به استادی معروف در آن دانشگاه تبدیل کرد. به‌عنوان مثال، ارائه‌های آزمایشگاهی او عموما با رخدادهای جذاب شبیه به آتش‌بازی برای دانشجوها همراه بود.

پاولینگ دانشجویانش را نیز در جریان تحقیقات قرار می‌داد

دانشمند بزرگ شیمی قرن بیستم در جریان تدریس، تحقیقات درحال‌جریان خود را نیز برای دانشجوها توضیح می‌داد. درنتیجه، آن‌ها را روندهای روز دنیای شیمی و تحقیقات مرز علم نیز آشنا می‌شدند. در سال ۱۹۴۷، او شیمی عمومی را به‌عنوان زمینه‌ی آموزشی انتخاب کرد. او در مسیر آموزش شیمی عمومی، کتابی مخصوص تدریس آماده کرد که آموزش شیمی را در سرتاسر جهان تحت‌تأثیر قرار داد و آن را از شیوه‌ی سنّتی و کاملا تجربی، به رویکردی مبتنی بر پیوندهای شیمیایی تغییر داد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

چند دهه‌ی آخر، تحقیقات علمی لینوس پاولینگ روی سلامت و زیست‌شناسی متمرکز بود. او تحقیقات درباره‌ی شیمی‌زیستی را از میانه‌های دهه‌ی ۱۹۳۰ و با پشتیبانی مالی بنیاد راکفلر شروع کرد. این زمینه‌ی جدید قبلا دلخواه پاولینگ نبود. افزایش علاقه‌ی لینوس زمانی شروع شد که او به ترکیب‌های پیچیده‌ی مولکول‌های زیستی پی برد. پس از مدتی، دانشمند آمریکایی با استفاده از روش‌های مطالعاتی گذشته همچون انکسار، ترکیب‌های زیستی را مطالعه کرد و به‌مرور تلاش خود را برای درک بهتر ساختار پروتئین‌ها افزایش داد.

هموگلوبین، مولکول حامل اکسیژن در گولبول‌های قرمز، اولین مولکول زیستی بود که پاولینگ روی آن متمرکز شد. او سپس، نقش آنتی‌ژن‌ها و آنتی‌بادی‌ها در واکنش سیستم ایمنی را مطالعه کرد. این موارد از زمینه‌های پدیده‌ی مهم هدف‌گیری اختصاصی در واکنش‌های زیست‌شیمیایی بودند.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

لینوس پاولینگ پس از شروع تحقیقات درباره‌ی مولکول‌های سیستم ایمنی، در سال ۱۹۴۰ پروپوزالی برای توضیح آن‌ها ارائه کرد. او در مقاله‌ی خود ادعا کرد هدف‌گیری اختصاصی با بهره‌گیری از خاصیت مکمل‌بودن مولکول‌ها انجام می‌شود. پاولینگ این مفهوم را به‌عنوان راز هستی تعریف کرد. مفهوم ادعایی او جای‌گیری مولکول درون یا دربرابر مولکول دیگر بود که شکلی مکمل مولکول اول داشت.

برای اثبات ادعاهای فوق، پاولینگ و همکارانش ۱۰ سال آزمایش‌های سرم‌شناسی متعددی در محیط‌های تحقیقاتی انجام دادند. نتایح به‌دست‌آمده در ۳۴ مقاله‌ی علمی چاپ شدند. یکی از نظریه‌های مهمی که در آن سال‌ها این دانشمند بزرگ بیان کرد، نظریه‌ای مبنی بر تشکیل‌شدن ژن‌ها با ترکیب ۲ رشته‌ی مکمل بود که ۷ سال بعد به کشف ساختار DNA به‌وسیله‌ی‌ واتسون و کریک منجر شد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

بیماری‌های مولکولی

پاولینگ در مسیر تحقیقات زیست‌شیمی خود، مفهوم بیماری مولکولی را شرح داد. در سال ۱۹۴۵، پزشکی بیماری کم‌خونی داسی‌شکل را معرفی کرد. پاولینگ حدس زد این بیماری به‌‌دلیل ایجاد مشکلی در ساختار هموگلوبین گلبول قرمز ایجاد شود. او برای اثبات نظریه‌ی خود، ۳ سال با همکارش، دکتر هاروی ایتانو تحقیق کرد.

تأثیر مولکول‌ها بر بیماری‌ها را اولین‌بار پاولینگ مطرح کرد

دانشمند بزرگ شیمی‌زیستی پس از تحقیقات متعدد روی بیماری کم‌خونی داسی‌شکل، به این نتیجه رسید که آن نوع از کم‌خونی، در دسته‌بندی بیماری‌های مولکولی قرار می‌گیرد. طبق بررسی‌های او، بی‌نظمی منتقل‌شده ازطریق ژن‌ها که در مولکول هموگلوبین ایجاد می‌شود، باعث مبتلاشدن به کم‌خونی داسی‌شکل است.

پاولینگ اولین بیماری موردتحقیق خود را با نام بیماری مولکولی معرفی و پس از آن، تحقیقات درباره‌ی اختلالات دیگر را نیز شروع کرد. ایده‌ی جدید او، به‌سرعت به مسئله‌ای مهم در دنیای پزشکی تبدیل شد و امروزه نیز، پایه‌های تحقیقات درباره‌ی ژنوم‌ها را شکل می‌دهد. درنتیجه، تخصص‌های شیمیایی هماتولوژی، سرولوژی، ایمنولوژی،ژنتیک کاربردی و پاتولوژی، همگی مدیون نقش پاولینگ در علم شیمی‌زیستی هستند.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

بازدید از ایران و پرسپولیس به‌همراه دکتر حکیم‌اللهی

جنگ جهانی دوم و مسیر جدید فعالیت

پاولینگ با شروع جنگ جهانی دوم به دولت آمریکا پیشنهاد داد از تجهیزات آزمایشگاه و دانش شخص او، برای تحقیقات استفاده کند. او در کشف موادمنفجره‌ی مهم و همچنین سوخت‌های موشک برای نیروی دریایی آمریکا نقش مشاور داشت. او وسیله‌ای برای اندازه‌گیری سطح اکسیژن در زیردریایی‌ها و هواپیماها نیز طراحی کرد. دستگاه او بعدها مصارف پزشکی نیز پیدا کرد و برای کنترل تأمین گاز تنفسی برای نوزادان زودرس و همچنین بیماران بیهوش در عمل‌های جراحی استفاده شد.

دستاورد مهم دیگر پاولینگ در زمان جنگ، توسعه‌ی پلاسمای خون مصنوعی بود که برای کلینیک‌های میدان نبرد و شرایط اورژانسی کاربرد داشت. به‌علاوه، او در برنامه‌های دولتی با هدف جهت‌دهی تحقیقات علمی در دوران جنگ نیز با آمریکا همکاری کرد. یکی از نتایج مهم همکاری‌های او، توسعه‌ی مؤسسه‌ی ملی سلامت آمریکا (NIH) در سال‌های بعد از جنگ و دیگری، تشکیل بنیاد ملی علوم در آن کشور بود.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

درکنار پسر و نوه‌ی پسری

فعالیت‌های وطن‌دوستانه‌ی پاولینگ در سال‌های جنگ جهانی دوم باعث شد رئیس‌جمهور آن زمان آمریکا، هری ترومن، در سال ۱۹۴۸، مدال افتخار ریاست‌جمهوری را به این دانشمند بزرگ اهدا کند.

پس از پایان جنگ جهانی، پاولینگ باردیگر روی تحقیقات درباره‌ی ساختار پروتئین‌ها در کلتک متمرکز شد. البته،‌ شایعات و اخبار متعدد درباره‌ی شکل‌گیری دوران تحقیقات اتمی، تمرکز او را بر تحقیقات پیشین دشوار می‌کرد. او با همکاری دانشمندان بزرگی، همچون آلبرت انیشتین، با تحقیقات اتمی آن سال‌ها مخالفت کرد.

پاولینگ و دانشمندان هم‌عقیده‌اش تعهدی اخلاقی داشتند تا نگرانی‌ها از جهت‌گیری جامعه‌ی جهانی پس از رخداد هیروشیما را به گوش همه برسانند. به‌همین‌دلیل، وی سخنرانی‌های متعددی در اعتراض به توسعه‌های آتی و آزمایش و سوءاستفاده از جنگ‌افزارهای هسته‌ای ایراد کرد. به‌علاوه، مفهوم جدیدی در آمریکا به‌نام «سوگند وفاداری» نیز مورد اعتراض پاولینگ بود.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

راهپیمایی علیه آزمایش‌های هسته‌ای

در شروع دهه‌ی ۱۹۵۰، پاولینگ به‌خاطر ایده‌های خاص و مخالفت با جریان موجود، به خیانت هم متهم شد. با وجود سابقه‌ی درخشان او در فعالیت‌های وطن‌پرستانه، مخالفت‌هایش باعث شد سال‌ها از دریافت پاسپورت برای سفرهای علمی در خارج از آمریکا محروم شود.

مارپیچ آلفا

پاولینگ در سال ۱۹۴۸ به‌عنوان استاد میهمان در دانشگاه آکسفورد مشغول تدریس بود. او به‌صورت تقریبا تصادفی به نتیجه‌گیری درباره‌ی ساختارهای اساسی پروتئین رسید. نتیجه‌ای که از ۱۰ سال قبل، ذهن او را به خود مشغول کرده بود. آزمایش‌های پاولینگ در آن زمان با بهره‌گیری از محاسبات تئوری و فقط استفاده از کاغذ و تا به نتیجه‌گیری تاریخی او درباره‌ی DNA منجر شد.

اگر محدودیت‌های سیاسی نبود، شاید پاولینگ ساختار DNA را کشف می‌کرد

زنجیره‌ی پپتید نتیجه‌گیری پاولینگ از تحقیقات ساختار پروتئین‌ها بود. او متوجه شد این زنجیره‌ها از توالی آمینواسیدها تشکیل می‌شوند و با یکدیگر ساختاری مارپیچی می‌سازند. پاولینگ نام آن ساختار را مارپیج آلفا گذاشت. او طراحی‌های تئوری خود را براساس حقایق کشف‌شده از پیوندهای شیمیایی و نیز انکسار اشعه‌ی X از پروتئین‌های فیبروز متعدد شکل داد. مطالعات انکسار X بعدی این نتیجه را بیان کرد که مارپیچ آلفا بخشی مهم از ساختار هر دو نوع پروتئین فیبروز و گولبولی است. به‌بیان دیگر، آن مارپیچ نقش مهمی در کنترل ساختار و فعالیت‌های پروتئین‌ها نیز دارد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

چند سال بعد از ارائه‌ی نظریه‌ی پاولینگ، واتسون و کریک در سال ۱۹۵۳ مفهوم ساختار DNA را به‌عنوان ماده‌‌ی ژنتیکی همه‌ی موجودات زنده معرفی کردند. آن‌ها ساختار DNA را متشکل از ۲ مارپیچ شرح دادند که به‌نوعی مکمل یکدیگر هستند. نظریه‌های پاولینگ درباره‌ی ساختارهای مارپیچی و تکمیل هندسی مولکول‌ها، پایه‌های نظریه‌ی آن دو دانشمند بودند.

اگر پاولینگ محدودیت سفر و پاسپورت نداشت،‌ شاید مانند واتسون و کریک در کنفرانس سال ۱۹۵۲ لندن شرکت می‌کرد و پس از آشنایی با داده‌های جدید از انکسار DNA، به کشفی مشابه آن‌ها می‌رسید. به‌هرحال، تأیید و شناخت زیرساخت DNA، به‌سرعت به ظهور زمینه‌ای جدید در ژنتیک مولکولی منجر شد که به‌نوعی زیست‌شناسی را متحول کرد.

جایزه‌های نوبل

در سال ۱۹۵۴، جایزه‌ی نوبل شیمی به لینوس پاولینگ اهدا شد. آکادمی سلطنتی علوم در سوئد، فعالیت‌ها و تحقیق‌های او درباره‌ی طبیعت پیوندهای شیمیایی و ساختار مولکول‌ها و کریستال‌ها را به‌عنوان دلایل اهدای جایزه بیان کرد. به‌علاوه، تلاش‌های پاولینگ برای استفاده از آن تحقیقات و اجرای مفاهیم برای درک ساختار پروتئین‌ها، خصوصا مارپیج آلفا، دلیلی دیگر برای اهدای آن جایزه به پاولینگ بود.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

در میانه‌های دهه‌ی ۱۹۵۰، پاولینگ باردیگر به‌سراغ علاقه‌ی همیشگی خود، یعنی زیست‌شاسی انسانی رفت تا بیماری‌های جسمی و روانی انسان‌ها را مطالعه کند. او آمارهایی مفید از وضعیت سلامتی انسان‌ها در شرایط مختلف داشت که به‌عنوان ابزاری برای تشخیص اپیدمی‌های مختلف کاربرد داشتند. به‌عنوان مثالی از آن ابزارها، پاولینگ طبق آمار اثبات کرد مصرف دخانیات، با کاهش میانگین ۸ ساله طول عمر انسان‌ها را کم می‌کند.

دانشمند آمریکایی پس از دریافت جایزه‌ی نوبل شیمی، از اعتبار کسب‌شده به‌دنبال آن برای افزایش فعالیت‌های اجتماعی خود استفاده کرد. فعالیت‌های پاولینگ در پایان دهه‌ی ۱۹۵۰ و ابتدای ۱۹۶۰، او را به قهرمانی برای صدهاهزار آمریکایی تبدیل کرد که با شجاعت دربرابر تحقیقات نظامی هسته‌ای ایستاد. او با بهره‌گیری از حقایق علمی و آمار و موارد دیگر، روی ایده‌های انتقادی خود پافشاری کرد. پاولینگ می‌گفت انفجارهای هسته‌ای عواقب وحشتناکی در آینده دارند و موجب مشکلات ژنتیکی همچون تولدهای ناقص می‌شوند.

جایزه‌ی نوبل صلح به‌خاطر فعالیت‌های بسیار علیه تحقیقات نظامی هسته‌ای به پاولینگ اهدا شد

با افزایش تنش‌های جهانی و درگیری‌های جنگ سرد میان آمریکا و شوروی، رقابت برای تحقیقات هسته‌ای شدت بیشتری گرفت. پاولینگ در آن زمان توجه جامعه‌ی جهانی را به عواقب نگران‌کننده‌ی این رقابت‌ها و نیز سلاح‌های اتمی حاصل جلب کرد که درصورت ساخته‌شدن، توانایی نابودی نیمی از موجودات زنده‌ی جهان را داشتند.

یکی از کتاب‌های مشهور پاولینگ در اعتراض به جنگ، با نام No More War در سال ۱۹۵۸ چاپ شد. او ایده‌های خود را برای مقابله با جنگ‌افروزی در آن کتاب بیان کرد. صحبت اصلی این دانشمند در آن کتاب، استفاده از مذاکره، دیپلماسی، عقلانیت و ابزارهای علمی برای حل مشکلات بین‌المللی بود. پاولینگ اعتقاد داشت آن سبک از تفاهم بین قدرت‌ها، پایداری طولانی‌تری خواهد داشت. او در کتاب خود، از دانشمندان خواسته بود با هدف دستیابی به صلح بیشتر، کار و تحقیق کنند.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

در سال‌های اوج‌گیری جنگ سرد، نام پاولینگ به مراتب در اخبار دیده و شنیده می‌شد. یکی از تلاش‌های جدی او در مقابله با آزمایش‌های هسته‌ای با اهداف نظامی و توسعه‌ی جنگ‌افزارهای هسته‌ای، بیانیه‌ای بود که توسط ۹ هزار دانشمند امضا و در سال ۱۹۵۸ به سازمان ملل ارائه شد. درنهایت، امضاکننده‌های آن بیانیه به ۱۱ هزار نفر رسیدند. در آن زمان، جبهه‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا دربرابر آن بیانیه‌ها، توسط روزنامه‌ها و نشریه‌های مختلفی حمایت می‌شد. حتی دانشمندانی همچون ادوارد تلر هم از آن ایده‌ها پشتیبانی می‌کردند. البته، اکثر آن‌ها کارمندان دولت فدرال آمریکا بودند.

تلاش‌های خستگی‌ناپذیر پاولینگ و همراهانش درمقابل آزمایش‌های نظامی هسته‌ای، ۶ سال طول کشید. سرانجام، معاهده‌ای بین ۳ قدرت هسته‌ای آن سال‌ها، یعنی آمریکا و بریتانیا و شوروی امضا شد که به‌نوعی نتیجه‌ی تلاش‌های افرادی همچون پاولینگ بود.

در ۱۰اکتبر۱۹۶۳، معاهده‌ی میان قدرت‌های هسته‌ای جهان مبنی بر ممنوعیت آزمایش‌های نظامی هسته‌ای اجرا شد. در همان زمان، خبر اهدای جایزه‌ی نوبل صلح ۱۹۶۲ به لینوس پاولینگ به‌گوش رسید. یکی از اعضای کمیته‌ی داوری آن سال‌ها، معتقد بود معاهده‌ی مذکور بدون تلاش‌های پاولینگ هیچ‌گاه امضا نمی‌شد. به‌هرحال، تلاش‌های این دانشمند اسطوره‌ای باعث جلوگیری از بسیاری از خطرهای احتمالی آزمایش سلاح‌های هسته‌ای شد. مبارزه‌های او جهان را به سمتی برد که امروز، منع سلاح‌های هسته‌ای مسئله‌ای متداول و پذیرفته‌شده در تمام جهان است.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

فعالیت‌های صلح‌طلبانه‌ی پاولینگ پس از دریافت جایزه‌ی نوبل متوقف نشد. او همچنان با همکاری بسیاری از بزرگان دنیای علم در آن زمان، کنفرانس‌های متعددی ازجمله Pugwash در سرتاسر جهان برگزار و علیه سیاست‌های جنگ‌طلبانه سخنرانی می‌کرد. پیش‌گام علم شیمی مولکولی یکی از منتقدان جدی جنگ ویتنام و دیگر برنامه‌های نظامی آمریکا بود. به‌علاوه، دیگر برنامه‌ها و فعالیت‌های آمریکا علیه ملت‌هایی همچون کوبا و نیکاراگوئه نیز موضوع انتقادهای همیشگی او بود.

پاولینگ همیشه دانشمندان دیگر را تشویق می‌کرد تا در مسائل سیاسی هم وارد شوند. او می‌گفت:

برخی می‌گویند علم هیچ ارتباطی با اخلاق ندارد. چنین تصوری اشتباه است. علم به‌عنوان روش جست‌وجو برای حقیقت و تلاش برای درک بهتر جهان تعریف می‌شود. چنین فعالیتی، یعنی تعصب و موارد مشابه و نه اخلاق را از فعالیت‌های خود حذف کنیم. یکی از روش‌های کاری دانشمندان، مشاهده‌ی جهان و نکته‌برداری از پدیده‌ها و تحلیل آن‌ها است.

فعالیت‌های ادامه‌دار لینوس پاولینگ برای مقابله با آزمایش‌های نظامی هسته‌ای و تلاش بین‌المللی برای افزایش صلح موجب شد مدیران و دیگر استادان دانشگاه کلتک فشارهایی بر او وارد کنند. سرانجام، در سال ۱۹۶۴ فشارها به نتیجه رسید و او از هیئت‌علمی دانشگاه خارج شد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

خانواده‌ی پاولینگ

بسیاری از دانشمندان دولتی آمریکا با پاولینگ مخالفت می‌کردند

پاولینگ پس از ترک دانشگاه کلتک، به سانتا باربارا رفت و در تأسیس بنیادی برای فعالیت‌های انسان‌دوستانه کمک کرد. بنیاد جدید با نام مرکز مطالعات دموکراتیک تأسیس شد و یکی از اهداف پاولینگ در آن، حل مشکلات اجتماعی با نحوه‌ی تفکر علمی بود. البته، فعالیت‌های آموزشی پاولینگ پس از کلتک متوقف نشد. او در سال‌های بعد، در دانشگاه‌های سن‌دیگو در کالیفرنیا و استنفورد در مقام استاد شیمی مشغول به‌کار شد.

تحقیقات متفرقه و انجمن علمی پاولینگ

پاولینگ در سال‌های پایانی دهه‌ی ۱۹۳۰، تحقیقات درباره‌ی اهمیت ویتامین‌ها انجام داد. در میانه‌ی دهه‌ی ۱۹۶۰، او باردیگر با زیست‌شیمی تغذیه درگیر شد. ریشه‌ی تحقیقات او، به آزمایش‌هایی در دانشگاه کلتک بازمی‌گشت. در آن آزمایش‌ها، پاولینگ و همکارانش درباره‌ی مکانیزم عملکرد داروهای بیهوشی در مغز و کشف احتمال تأثیر اختلال‌های ژنتیکی و زیست‌شیمی در بیماری‌های روانی یا عقب‌ماندگی تحقیق می‌کردند. اسکیزوفرنی یکی از بیماری‌های اصلی مطالعه‌شده‌ی آن‌ها بود.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

دوران کهن‌سالی

تحقیقات پاولینگ درباره‌ی محیط‌های مولکولی مغز، بعدها به تحقیق مشترک کلینیکی با آبرام هافر برای کشف فواید ویتامین‌ها در مقابله با سرطان منجر شد. ادامه‌ی تحقیقات به این اظهارنظر پاولینگ منجر شد که مشکلات ذهنی و روانی را می‌توان با مداخله در فعالیت‌های شیمیایی مغز بهبود بخشید. مداخله‌ها نیز با موادی همچون ویتامین‌ها و دیگر موادمغذی انجام‌شدنی است.

پاولینگ پس از مطالعه‌های بسیار درباره‌ی ویتامین‌ها، به‌طور خاص به ویتامین C و اثر‌های آن در بهبود سلامت علاقه‌مند شد. او مدتی را به جمع‌آوری انواع یافته‌های علمی و مقاله‌های منتشرشده در حوزه‌های مختلف و مستندسازی تجربه‌هایش مشغول شد و درنهایت، به این نتیجه رسید ویتامین C تأثیرات پیش‌گیرانه‌ی درخورتوجهی دربرابر بیماری‌هایی همچون سرماخوردگی دارد. او، نتایج تألیف‌های خود را در کتابی با عنوان Vitamin C and the Common Cold در سال ۱۹۷۰ منتشر کرد که بسیار پرفروش شد و حتی درخواست‌ها برای مکمل‌های دارویی این ویتامین را بسیار افزایش داد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

اسکوربات سدیم زمینه‌ی دیگر تحقیقات پاولینگ بود که توانایی‌اش در مبارزه با آنفولانزا، سرطان، بیماری‌های قلبی‌عروقی، عفونت‌ها و فساد مواد در گذر زمان بررسی می‌شد. به‌هرحال، در ادامه مواردی همچون ویتامین‌های E و B و دیگر موادمغذی به فهرست تحقیقات پاولینگ اضافه شدند و او چند کتاب و مقاله در معرفی و تحلیل آن‌ها چاپ کرد که در محافل عمومی و تخصصی تحسین شدند.

مزایای ویتامین‌ها بر سلامتی از آخرین تحقیقات پاولینگ در شیمی‌زیستی بود

نکته‌ی مهم درباره‌ی تحقیقات زیستی پاولینگ آن است که پزشکان و سازمان‌های بهداشتی و پزشکی، اغلب با یافته‌های او مخالفت می‌کردند. آن‌ها سابقه‌ی طولانی‌ او در مطالعه‌ی شیمی‌زیستی را نادیده می‌گرفتند و یافته‌هایش را نوعی حقه‌بازی می‌دانستند.

لینوس پاولینگ در سال ۱۹۷۳ از هیئت‌علمی دانشگاه استنفورد بازنشسته شد. او سریعا بنیادی غیرانتفاعی با هدف افزایش تحقیقات زیستی تأسیس کرد که امروز، به‌نام خودش به فعالیت ادامه می‌دهد. The Linus Pauling Institute of Science and Medicine، ابتدا با هدف تحقیقات جامع روی درمان‌های شیمیایی مغز تأسیس شد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

در مؤسسه‌ی علمی LPI، پاولینگ و همکارانش روی توسعه‌ی ابزارهایی برای مطالعه و آزمایش مایعات بدن فعالیت می‌کردند. آن‌ها اعتقاد داشتند نیازهای هر فرد به مواداولیه‌ی مغذی منحصر‌به‌فرد است و می‌توان با ترکیبات مواد طبیعی به آن دست پیدا کرد. طبق نظر پاولینگ، بیماری‌های مولکولی یا نیازهای منحصربه‌فرد بیوشیمی افراد یا حتی استرس‌های خارجی، احتمالا نیاز افراد به مکمل‌های خاص همچون ویتامین سی را افزایش می‌دهد. پاولینگ با تمرکز بر تحقیقات درمان‌های غذایی و مکملی،‌ اعتقاد داشت آن درمان به‌صورت موازی و درکنار درمان‌های سنّتی همچون جراحی و شیمی‌درمانی و پرتودرمانی مفید خواهد بود.

به‌هرحال در سال‌های آتی، تمرکز تحقیقات پاولینگ روی درمان‌های مبتنی بر تغذیه بسیار بیشتر شد و او طرفداران بسیاری در این زمینه پیدا کرد. البته، پزشکان و سازمان‌های بهداشتی هنوز به با این شیمی‌دان مخالفت می‌کردند؛ اما او مانند روندهای پیشین همچون مبارزه با تحقیقات هسته‌ای و حتی تحقیقات ابتدایی شیمیایی خود، با قدرت به حرکت ادامه می‌داد. فعالیت‌های او در آن سال‌ها به‌قدری شهرت پیدا کرد که امروزه، شاید اکثر مردم پاولینگ را بیشتر با حمایتش از ویتامین C و درمان‌های مکملی بشناسند و تحقیقاتش روی پیوندهای شیمیایی و حتی فعالیت‌های صلح‌طلبانه، کمتر شناخته‌شده باشد.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

سال‌های پایانی و مرگ

در سال ۱۹۹۲، پاولینگ از فعالیت در مؤسسه‌ی خود نیز بازنشسته و در مزرعه‌‌اش مشغول نوشتن شد و گاهی هم در خانه‌اش در نزدیکی مؤسسه‌ی پاولینگ ساکن می‌شد و به‌عنوان مشاور تحقیقات به مراجعان رسیدگی می‌کرد.

از آخرین زمینه‌های تحقیقاتی و تألیفی پاولینگ، علاوه‌بر شرح درمان‌های تغذیه‌ای و ویتامینی، می‌توان به شیمی ساختاری اشاره کرد. او در مقاله‌هایش، عقایدش درباره‌ی ساختار هسته‌ی اتم و شکافت هسته‌ای را از دید شیمی‌دانی ساختاری شرح می‌داد. پاولینگ نظریه‌هایی نیز درباره‌ی ساختار کریستال‌ها و آلیاژها بیان کرد که به‌نوعی با نظریه‌های پیشین کریستالوگرافی مخالف بود.

لینوس پاولینگ / Linus Pauling

درکنار آوا هلن پاولینگ در جوانی

در سال ۱۹۲۳، پاولینگ با آوا هلن میلر ازدواج کرد. حاصل ازدواج آن‌ها ۴ فرزند بود. همسر او نیز در حمایت از صلح باجدیت فعالیت می‌کرد و به‌صورت انفرادی یا همراه‌با شوهرش، به این برنامه‌ها می‌پرداخت. پاولینگ اعتقاد داشت جایزه‌ی صلح نوبلش باید به آوا یا حداقل به‌صورت مشترک اهدا می‌شد. آوا در سال ۱۹۸۱ از دنیا رفت. دستاوردهای این زوج درزمینه‌ی فعالیت‌های علمی در دانشگاه ایالتی اورگان در گنجینه‌ای مخصوص نگه‌داری می‌شود و مؤسسه‌ی علمی پاولینگ نیز در سال ۲۰۰۱، کرسی اختصاصی برای  آوا هلن پاولینگ در نظر گرفت. لینوس پاولینگ ۹۳ ساله در ۱۹اوت‌۱۹۹۴ و در مزرعه‌اش از دنیا رفت. مراسم بزرگ‌داشت او در ۲۹اوت در کلیسای استنفورد پالو آلتو برگزار شد.

جوایز و افتخارات

لینوس پاولینگ در زندگی خود جوایز و افتخارات متعددی کسب کرد. در ۳۲ سالگی، وی عضو آکادمی ملی علوم آمریکا شد. در سال ۱۹۴۸، یکی از اعضای خارجی انجمن سلطنتی علوم لندن بود و در سال‌های بعد، به‌مرور انجمن‌های علمی بزرگ دیگر نیز او را به‌عنوان عضو رسمی یا افتخاری ثبت کردند.

بیش از ۵۰ دانشگاه در سرتاسر جهان، مدارک افتخاری به لینوس پاولینگ اهدا کردند

علاوه‌بر جایزه‌ی نوبل، مدال‌ها و افتخارهای متعدد دیگری نیز در علم شیمی به پاولینگ اهدا شد. مدال‌هایی همچون دیوی، پاستور، ویلارد گیبس، تی دابلیو ریچاردز، جی. ان. لویس، پریستلی، آووگادرو و لومونوسوف، برخی از مدال‌های مهم این دانشمند آمریکایی بودند. او نخستین دریافت‌کننده‌ی جایزه‌ی ویژه‌ی شیمی انجمن ملی علوم آمریکا نیز بود که در سال ۱۹۷۹ به این افتخار نائل شد.

در سال ۱۹۸۶، کتابخانه‌ی ملی پزشکی جایزه‌ی ویژه‌ی خود را به پاولینگ اهدا کرد. از جوایز مهم پزشکی دیگر می‌توان به آدیس، فیلیپس، ویرکو، لاتیمر و آکادمی پزشکی فرانسه اشاره کرد. جایزه‌ی ویژه‌ی پزشکی مارتین لوترکینگ جونیور نیز به‌خاطر کشف علت بیماری کم‌خونی داسی‌شکل به او اهدا شد.

در سال ۱۹۷۵، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، یعنی فورد، مدال ملی علوم را به پاولینگ تقدیم کرد. در سال ۱۹۸۹، بنیاد ملی علوم جایزه‌ی مخصوص Vannevar Bush را به این شیمی‌دان بزرگ اختصاص داد. از زمینه‌های دیگری که پاولینگ در آن‌ها به دریافت جایزه و مدال مفتخر شد، می‌توان به قانون بین‌الملل و فلسفه و علوم اجتماعی اشاره کرد. او علاوه‌بر جایزه‌ی صلح نوبل، افتخارات دیگری همچون جایزه‌ی نوبل گاندی و لنین و آلبرت شویتزر را نیز دریافت کرد.

درکنار تمام مدال‌ها و تقدیرنامه‌های فراوان، مدارک افتخاری دانشگاه‌های متعدد نیز به پاولینگ اهدا شدند. حدود ۵۰ دانشگاه و مؤسسه‌ی علمی در سرتاسر جهان، مدارک افتخاری علمی به او اهدا کردند. بسیاری از آن‌ها، حتی جوایز و رویدادهایی نیز به نام لینوس پاولینگ دارند. 



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مدتی پیش، اپل به‌روزرسانی نسخه‌ی ۱۲.۱.۴ سیستم‌عامل iOS را با تمرکز ویژه بر مشکل اخیر فیس‌تایم منتشر کرد.این مشکل که وجود آن چند هفته‌ی پیش رسانه‌ای شد، به کاربران اجازه می‌داد بدون اطلاع طرف مقابل، صدای او را ازطریق تماس فیس‌تایم بشنوند. در پی بُروز این مشکل، اپل سریعا قابلیت تماس گروهی این اپلیکیشن را غیرفعال و یک هفته‌‌ بعد، مجددا آن را راه‌اندازی کرد.

به‌روزرسانی جدید iOS ویژگی تماس گروهی فیس‌تایم را مجددا فعال کرده و دیگر از آن مشکل مهم امنیتی خبری نیست؛ اما ظاهرا همین به‌روزرسانی باعث بُروز مشکلی دیگر می‌شود و کاربران اپل را آزار می‌دهد. درواقع، کاربرانآیفون و آیپد هم‌اکنون می‌توانند بدون نگرانی از شنود صدای‌شان، ازطریق فیس‌تایم تماس برقرار کنند؛ ولی مشکلی جدید گریبان‌گیر آن‌ها شده است.

گزارش‌های اخیر می‌گویند کاربران هم‌اکنون می‌توانند تماس‌های دونفره‌ی معمولی را ازطریق فیس‌تایم برقرار کنند. همچنین، می‌توانند ازطریق تماس گروهی، با سه نفر یا بیشتر تماس بگیرند. مشکل اینجا است که برخی کاربران گزارش داده‌اند در پی نصب به‌روزرسانی جدید آی‌او‌اس، دیگر نمی‌توانند تماس‌های دونفره‌ را به‌ تماس‌های گروهی تبدیل کنند. در برخی مواقع، گزینه‌ی Add Person در طی برقراری تماس دونفره دیده نمی‌شود و این، یعنی کاربران نمی‌توانند فرد دیگری را به تماس اضافه کنند. 

فیس تایم / FaceTime / فیس‌تایم

اپل از بُروز این مشکل باخبر است

اگر بخواهیم صریح‌تر توضیح دهیم، باید بگوییم همچنان امکان برقراری تماس گروهی وجود دارد؛ اما کاربران نمی‌توانند تماس‌های فیس‌تایمی دو‌نفره را به‌ تماس گروهی تبدیل کنند؛ زیرا همان‌طورکه گفتیم، گزینه‌ی Add Person ظاهر نمی‌شود. 

وب‌سایت اپل اینسایدر مدعی است یکی از کاربران وب‌سایت MacRumors تأییدیه‌ی اپل را مبنی بر این‌ دریافت کرده که این شرکت هم‌اکنون از مشکل موردبحث باخبر است. بااین‌حال، ظاهرا اپل هنوز زمان دقیقی برای برطرف‌کردن این مشکل اعلام نکرده است. توییت‌های اخیر صفحه‌ی پشتیبانی اپل در توییتر نیز به این موضوع دامن زده‌اند.

گرچه مشکل موردبحث به‌‌طور کلی کاربران را از برقراری تماس گروهی از طریق فیس‌تایم منع نمی‌کند، درهرصورت برای عده‌ای از کاربران مشکل مهمی به‌شمار می‌آید. ازآنجاکه امکان برقراری تماس گروهی کاملا از بین نرفته، احتمال می‌دهیم اپل این‌بار با سرعت کمتری درمقایسه‌با قبل، به‌روزرسانی جدید را برای سیستم‌عامل iOS منتشر کند. این احتمال وجود دارد که مشکل جدید فیس‌تایم هم‌زمان با انتشار iOS 12.2 رفع شود. گفتنی است این نسخه از سیستم‌عامل موبایلی اپل، هم‌اکنون در‌حال‌گذراندن مراحل آزمایشی است. 



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

تنها یک هفته به آغاز کنگره‌ی جهانی موبایل ۲۰۱۹ باقی‌ مانده و شرکت‌های مختلف تولیدکننده‌ی گوشی‌های هوشمند برای این رویداد بزرگ برنامه‌های مختلفی دنبال می‌کنند. بی‌شک کنگره‌ی جهانی موبایل یکی از رویدادهای بزرگ‌ سالیانه در صنعت گوشی‌های هوشمند است. در فهرست رویدادهای رونمایی، نام شرکت‌های مختلفی دیده می‌شود. براساس آخرین اخبار، ظاهرا زد‌تی‌ای نیز به این فهرست اضافه شده است.

 

زد‌تی‌ای قصد دارد ۲۵ فوریه (برابر با ۶اسفند) در بارسلونا، کنفرانسی مطبوعاتی برگزار کند. این موضوع در شبکه‌ی چینی ویبو اطلاع‌رسانی شده است. هنوز مشخص نیست زد‌تی‌ای در کنگره‌‌ی جهانی موبایل می‌خواهد گوشی هوشمندی معرفی کند یا باید منتظر رونمایی دو دستگاه متفاوت باشیم. بااین‌حال، براساس آخرین خبرها به‌نظر می‌رسد باید منتظر گوشی هوشمند اکسون جدید و پرچم‌دار 5G باشیم. این احتمال وجود دارد زد‌تی‌ای، تنها یک گوشی هوشمند از سری اکسون معرفی کند که قابلیت پشتیبانی از شبکه‌ی اینترنت پرسرعت 5G را داشته باشد. همچنین، احتمال دیگری هم وجود دارد و ممکن است زد‌تی‌ای یک گوشی هوشمند اکسون جدید و یک گوشی هوشمند دیگر با قابلیت اتصال به شبکه‌ی 5G معرفی کند.

درهرصورت، کاربرانی که به محصولات برد زد‌تی‌ای علاقه‌مندند، بسیار مشتاق‌اند بدانند این شرکت با چه محصولاتی در کنگره‌ی جهانی موبایل حاضر خواهد شد. سال گذشته‌، زد‌تی‌ای به‌دلیل تحریم‌های آمریکا و ممنوعیت موقت واردات، دچار زیان‌دهی مالی شدیدی شد تا جایی‌که تا مرز ورشکستگی پیش رفت. باوجوداین، توانست در سه‌ماهه‌‌ی سوم سال گذشته‌ و پس از رفع تحریم‌های آمریکا سود مالی چشمگیری کسب کند.  در جریان نمایشگاه IFA‌ برلین، اکسون ۹ پرو، نخستین گوشی ZTE پس از تحریم‌های آمریکا، معرفی شد. زد‌تی‌ای گوشی هوشمند با قیمت بسیار مقرون‌به‌صرفه‌ای با پشتیبانی یکی از اپراتورهای تلفن همراه به بازار عرضه کرد. 

انتظار نمی‌رود زد‌تی‌ای پرچم‌دار 5G خود را با پشتیبانی یکی از اپراتورهای تلفن‌همراه آمریکایی به بازار عرضه کند؛ اما اگر این گوشی هوشمند در کنگره‌ی جهانی موبایل معرفی شود، انتظار می‌رود در بازارهای اروپایی دردسترس علاقه‌مندان قرار گیرد. خبرهای غیررسمی و شایعه‌های منتشرشده از حضور دستگاهی از این برند در بنچمارک خبر می‌دهد. گمانه‌زنی‌ها حاکی از آن است که این گوشی هوشمند اکسون ۱۰ پرو زد‌تی‌ای خواهد بود که با تراشه‌ی اسنپدراگون ۸۵۵ رونمایی خواهد شد.



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

از دیدگاه شما، ویژگی مشترک آلفارومئو ایتالیا و جی‌ام‌سی آمریکا چیست؟ این پرسش شاید در نگاه اول عجیب باشد؛ اما پاسخش جالب است. این دو شرکت خودروساز متفاوت، هر دو از کد GT در محصولات خود استفاده کرده‌اند. البته خودروهای GT برخی برندها با دیگر شرکت‌ها مقایسه‌شدنی نیست؛ ولی تقریبا تمام خودروسازان بزرگ جهان حداقل یک مدل در این کلاس از خودروها یا مشابه آن تولید کرده‌اند.

در این مقاله با نگاهی عمیق به صنعت خودروسازی جهان، تاریخچه‌ی مدل‌های GT را بررسی می‌کنیم. کد GT از کجا شروع شد؟ خودروهای این کلاس چه ویژگی‌هایی دارند؟ کدام خودروساز بهترین سابقه در تولید خودروهای GT را دارد؟ در این مقاله، سعی کرده‌ایم به تمام این پرسش‌ها پاسخ دهیم.

کد GT چه معنایی دارد؟

Mercedes-Benz Vision Gran Turismo Concept

تقریبا تمام کارشناس‌های دنیای خودرو معتقدند که کد GT از عبارت ایتالیایی گرن توریزمو (Gran Turismo) به‌معنی «سواری راحت در مسافت طولانی» یا به‌انگلیسی گرندتورینگ (Grand Touring) گرفته شده است. همان‌طورکه از معنی گرن توریزمو مشخص است، خودروهایی با ویژگی‌های برجسته، مثل قدرت فراوان پیشرانه و کابین و صندوق بار جادار درکنار سواری راحت برای رانندگی در مسافت‌های طولانی در کلاس GT قرار می‌گیرند. اولین خودروهای گرن توریزمو تاریخ خودروسازی اصلا به نمونه‌های مدرن سبک‌وزن و پرفرمنس شباهت نداشتند. بااین‌حال، گرن توریزمو را می‌توان به موتوراسپرت هم ربط داد. درواقع، چند دهه پیش با گسترش مسابقات اتومبیل‌رانی و ظهور کلاس اختصاصی رقابت‌های GT، پیوند بین خودروهای گرن توریزمو با مدل‌های ریسینگ برقرار شد. بنابراین، برخی خودروسازان از کد GT در مدل‌های با عملکرد بالا و سبک‌وزن استفاده کرده‌اند. با تمام این تفاسیر، خودروهای GT همه‌ی شرکت‌های خودروسازی براساس این دو مفهوم اصلی تولید نشده‌اند. بسیاری از خودروها که کد GT روی بدنه آن‌ها حک شده است، در کلاس دیگری قرار می‌گیرند و مدل‌هایی هم وجود دارند که بدون داشتن نام GT، گرن توریزمو کلاسیک در پوشش مدرن هستند.

سال ۱۹۵۱؛ اولین خودروِ GT تولید شد

Lancia Aurelia B20 GT

اولین خودروِ گرن توریزمو تاریخ که با کد GT همراه شد، مدل Aurelia B20 GT محصول شرکت ایتالیایی لانچیا بود. مدل کوپه‌ی GT آئورِلیا و مجهز به کابین با طراحی اسپرت براساس نمونه‌ی استاندارد و چهاردر آئورلیا B10 تولید شد. همچنین، این مدل اولین خودرو با پیشرانه‌ی ۶ سیلندر Vشکل است. B20 GT که از استودیو طراحیپینین‌فارینا به خط‌تولید لانچیا رسید، از پیشرانه‌ی ۱۹۹۱ سی‌سی ۷۵ اسب‌بخار قدرت می‌گرفت. پس از تولید این مدل، لانچیا بارها از کد GT در محصولات مختلف خود نظیر مدل‌های پرقدرت و جاودانه‌ی Fulvia Berlina و Delta استفاده کرد.

سال ۱۹۵۴؛ اسب سرکش ایتالیا با نشان GT

Ferrari 250 GT Coupé

فراری با همکاری شرکت‌های طراحی و کوچ‌بیلدینگ (Coach Building)، مثل پینین‌فارینا، بیش از ۱۲ نسخه‌ی مختلف از مدل 250 تولید کرده است. فراری 250GT که در نمایشگاه خودرو پاریس ۱۹۵۴ رونمایی شد، اولین مدل گرن توریزمو کد GT این شرکت اصیل ایتالیایی است. 250GT با ویژگی‌های اصلی گرن توریزمو، یعنی خودرویی راحت و پرقدرت برای سواری در مسافت‌های طولانی طراحی شده بود. بسیاری از محصولات پرفروش و ماندگار فراری با کد G و T همراه بوده‌اند. 250GTO و دینو 260GT و 365 GTB/4 برخی از این مدل‌ها هستند. گرن توریزموهای امروز فراری که کد GT را به‌همراه دارند، در دو مدل GTC4 Lusso و 488 GTB خلاصه می‌شوند.

سال ۱۹۵۷؛ تولید یکی از خودروهای برتر GT تاریخ

Maserati 3500 GT

مازراتی پس از عرضه‌ی مدل A6، در نام‌گذاری محصولاتش تجدیدنظر کرد. مدل زیبای 3500GT که در سال ۱۹۵۷ با پیشرانه‌ی ۳۵۰۰ سی‌سی ۶ سیلندر خطی عرضه شد، اولین محصول مازراتی با کد گرن توریزمو است. تنها رقیب مازراتی 3500GT در آن دوران، ساب GT750 بود که در سال ۱۹۵۸ رونمایی شد؛ اما هیچ بختی دربرابر این خودرو ایتالیایی زیبا نداشت. بااین‌حال، ساب (SAAB) از اولین خودروسازان خارج از ایتالیا بود که از کد GT استفاده کرد. مدل 5000GT محصول سال ۱۹۵۹ ادامه‌دهنده‌ی راه یکی از خودروهای برتر GT تاریخ بود. پس از سال‌ها غیبت کد GT از سبد محصولات مازراتی، مدل 3200GT که از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۲ تولید شد، روح و کالبد گرن توریزموِ واقعی را احیا کرد. در‌حال‌حاضر، مازراتی با کوپه‌ی گرن توریزمو و تیپ‌های GTS در مدل‌های مختلف مثل لوانته و کواتروپورته، همچنان کد GT را زنده نگه داشته است.

۱۹۵۹؛ ورود محافظه‌کارانه‌ی انگلیسی‌ها به قلمرو ایتالیایی‌ها

Aston Martin DB4 GT

در نمایشگاه خودروِ لندن ۱۹۵۹، استون مارتین نسخه‌ی مسابقه‌ای GT کوپه‌ی DB4 را رونمایی کرد. این مدل یکی از اولین نمونه‌های تاریخ با کد GT است که به مفهوم اصلی گرن توریزمو اشاره نمی‌کند. DB4 GT با وزن سبک‌تر و ارتقای پیشرانه و ترمزها، نمونه‌ی مسابقه‌ای DB4 بود که تعریف جدیدی از کد GT به‌همراه داشت. DB4 GT پیش از رونمایی رسمی، در پیست مسابقه عملکرد خود را به‌نمایش گذاشته بود. استرلینگ ماس فقید پشت فرمان مدل پروتوتایپ استون مارتین DB4 GT مسابقه‌ی کلاس GT را پیروز شده بود. همچنین، این مدل اساس DB4 GT Zagato، یکی از محصولات ارزشمند و کمیاب‌ استون مارتین را هم تشکیل داده است. استون مارتین همیشه به مفهوم اصلی گرن توریزمو پایبند مانده؛ اما از DB4 GT تاکنون، محصولات کمی با کد GT عرضه کرده است. درحقیقت، بیشتر خودروهای استون مارتین گرن توریزمو هستند؛ ولی کد GT روی بدنه‌شان دیده نمی‌شود.

سال ۱۹۶۲؛ گرن توریزموِ آمریکایی تولید شد

Studebaker Gran Turismo Hawk

استودبیکر (Studebaker) اولین خودروساز آمریکایی بود که از کد GT استفاده کرد. مدل گرن توریزمو هاوک (Hawk) براساس مدل استاندارد هاوک تولید شد و طراحی جلوپنجره‌ی آن مشابه محصولات مرسدس بنز بود. استودبیکر گرن توریزمو هاوک ابتدا با دو پیشرانه‌ی ۸ سیلندر Vشکل تنفس طبیعی عرضه شد و سپس، نمونه‌ی سوپرشارژ V8 با قدرت ۲۸۹ اسب‌بخار هم از راه رسید. این مدل آخرین تلاش‌های مقام‌های خودروساز آمریکایی برای ادامه‌ی تولید بود؛ اما گرن توریزمو هاوک نتوانست از تعطیلی کامل استودبیکر در سال ۱۹۶۷ جلوگیری کند.

در سال ۱۹۶۲، شرکت آمریکایی دیگری هم خودروِ GT عرضه کرد. دوج مدل سقف سخت Lancer را با نام GT 2-Door و تمرکز بر پیشرانه‌ی قدرتمند تولید کرد. لنسر جی‌تی از پیشرانه ۶ سیلندر کرایسلر با قدرت ۱۴۵ اسب‌بخار استفاده می‌کرد. مدل بعدی گرن توریزمو دوج نسل سوم Dart و جایگزین لنسر بود و نسل چهارم این مدل هم با کد GTS تولید شد.

سال ۱۹۶۳؛ آلفارومئو کد GT را بازتعریف کرد

Alfa Romeo Sprint GT

اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰، خودروسازان جنبه‌های جدیدی از کد GT را در بازاریابی کشف کردند. آلفارومئو با عرضه‌ی مدل بسیار زیبا و ماندگار جولیا اسپرینتر جی‌تی، کلاس گرن توریزمو را زیرورو کرد. Giulia Sprint GT که سپس مدل‌های GTV ،GTC ،GT Junior ،GTA و GTAm آن هم عرضه شد، محصول استودیوِ طراحی برتونه (Bertone) است. مسئولان آلفارومئو پس از توقف تولید جولیا، کد GT را زنده نگه داشتند. Alfetta GT و GTV6 از نمونه‌های موفق گرن توریزمو آلفارومئو هستند.

سال ۱۹۶۳؛ ظهور اولین گاو خشمگین ایتالیا

Alfa Romeo Sprint GT

فروچو لامبورگینی برای رقابت با فراری، تراکتورسازی را کنار گذاشت و اولین خودروِ برند گاو ایتالیایی خشمگین را در کلاس GT رونمایی کرد. 350GTV دو مفهوم مهم داشت: اشاره به پیشرانه ۱۲ سیلندر Vشکل ۳۵۰۰ سی‌سی و رقابت با گرن توریزموهای برتر آن دوران، یعنی محصولات فراری و مازراتی. مدل پروتوتایپ لامبورگینی 350GTV در نمایشگاه خودروِ تورین ۱۹۶۳ به‌نمایش گذاشته شد؛ اما به‌دلیل بازخوردهای منفی به‌ تولید نرسید. تیم مهندسی لامبورگینی در مرحله‌ی بعد، مدل 350GT را با پیشرانه‌ی اصلاح‌شده‌ی 350GTV عرضه کرد. 350GT اولین خودروِ تولیدی لامبورگینی است که سال ۱۹۶۶، مدل 400GT به پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر Vشکل ۴۰۰۰ سی‌سی جایگزینش مجهز شد. لامبورگینی همیشه به‌دنبال تولید خودروهای GT بوده و کد GT و GTS در بسیاری از محصولات این شرکت ایتالیایی استفاده شده است. دیابلو GT یکی از خودروهای شناخته‌شده‌‌ی لامبورگینی با کد گرن توریزمو محسوب می‌شود.

سال ۱۹۶۴؛ رستگاری فورد با GT40 و GTO آمریکایی

Ford GT40

فورد GT40 فقط با یک هدف تولید شد: شکست و تحقیر فراری. اولین مدل GT40 تاریخ در مسابقات ۱،۰۰۰ کیلومتری نوربرگ‌رینگ شرکت داده شد. پس از این مسابقه که فورد GT40 نتوانست تمام ۱،۰۰۰ کیلومتر جهنم سبز را طی کند، سه دستگاه از گرن توریزموِ آمریکایی‌ها به مسابقات ۲۴ ساعته لمانز ۱۹۶۴ وارد شدند. ناکامی‌های GT40 در سال ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ ادامه یافت؛ اما سرانجام از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹، فراری شکست دربرابر فورد را پذیرفت. پس از موفقیت GT40، تیم تبلیغاتی فورد از کد GT برای فروش بیشتر موستانگ مدل ۱۹۶۵ و سپس، کاپری استفاده کرد. کد GT هنوزهم در مدل V8 فورد موستانگ و نسل جدید GT40 وجود دارد.

Pontiac GTO

یکی از مدل‌های ماندگار GT و اولین خودروِ عضلانی آمریکایی، در سال ۱۹۶۴ متولد شد. پونتیاک GTO در سال ۱۹۶۴، بیش از ۳۲،۰۰۰ مشتری پیدا کرد. مهندس ارشد تولید پونتیاک GTO جان دلورین معروف بود. بسیاری از کارشناسان معتقدند پونتیاک GTO با الهام از فراری 250GTO نام‌گذاری شده؛ اما دلورین اعلام کرد کد GTO براساس عبارت Grand Tempest Option شکل گرفته است. پونتیاک GTO در اصل نسخه‌ی قدرتمند مدل Tempest بود. کد GTO پس‌ازاین، در مدل مفهومی و هولدن مونارو (Holden Monaro) ساخت استرالیا در سال ۲۰۰۴ استفاده شد. برند پونتیاک که در سال ۲۰۱۰ منحل شد، دو نسل اول هاچ‌بک Vibe را هم با کد GT عرضه کرد.

سال ۱۹۶۴؛ اولین خودروِ گرن توریزمو از آسیا

Prince Skyline 2000GT

نیسان GT-R امروز، اصالت و سابقه‌ی خود را مدیون شرکت خودروسازی پرینس (Prince Motor Company) است. قبل از ادغام با برند نیسان، پرینس نسخه‌ی مسابقه‌ای اسکای‌لاین مجهز به پیشرانه‌ی ۶ سیلندر خطی را براساس مدل گلوریا (Gloria) تولید کرد. این مدل به‌قدری موفق بود که نمونه‌ی جاده‌ای آن با کد اسکای‌لاین 2000GT عرضه شد. نیسان در سال ۱۹۶۶ پس از دراختیارگرفتن برند پرینس، مدل‌های گلوریا و اسکای‌لاین را هم درکنار پیشرانه‌ی ۶ سیلندر ۱۹۹۸ سی‌سی به‌دست آورد. سال ۱۹۶۹، اولین نسل از نیسان GT-R متولد شد. پس از گذشت ۴۰ سال، کد GT-R، پرچم‌دار نیسان در کلاس خودروهای اسپرت و گرن توریزمو، هنوزهم زنده مانده است.

سال ۱۹۶۴؛ اولین خودروِ GT اشتوتگارت استارت خورد

Porsche 904 GTS

پورشه اولین خودروِ تولیدی اشتوتگارت با کد GT را برای شرکت در مسابقات تارگا فلوریو ایتالیا (Targa Florio) تولید کرد. مدل 904GTS در این مسابقات به مقام اول رسید تا بنیان‌گذار انواع محصولات پورشه با کد گرن توریزمو اسپرت شامل 928، 911، کیمن، پانامرا و حتی کاین باشد. یکی از خودروهای برتر پورشه با کد GT، مدل کاررا جی‌تی با پیشرانه‌ی V10 تنفس طبیعی محصول سال ۲۰۰۳ است. پورشه در جایگزین کاررا جی‌تی، یعنی 918 اسپایدر، از کد GT استفاده نکرد؛ اما مفهوم گرن توریزمو مسابقه‌ای هنوزهم در دیگر محصولات خودروساز محبوب اشتوتگارت مثل GT2 و GT3 وجود دارد.

سال ۱۹۶۵؛ تویوتا و جیمزباند

Toyota 2000GT

تویوتا 2000GT که بیشترِ مهندسی و طراحی و ساختش حاصل تلاش یاماها است، یکی از جاودانه‌های دنیای خودرو محسوب می‌شود. 2000GT می‌توانست با نشان نیسان تولید شود؛ اما مقام‌های این برند با پروژه GT جدید موافقت نکردند. بنابراین، بزرگ‌ترین خودروساز ژاپن در اقدامی غیرمنتظره رقیبی درخوراحترام برای جگوار E-Type عرضه کرد. تویوتا 2000GT از هر نگاهی، گرن توریزمویی واقعی و اصیل است که به‌دنیای سری فیلم‌های جیمزباند (فیلم «فقط دوبار زندگی می‌کنید» (You Only Live Twice) محصول سال ۱۹۶۷) هم رسید. پس از تولید این مدل، تویوتا از کد GT در تیپ‌های مختلف سلیکا (Celica) و نمونه‌ی مسابقه‌ای GT-Four استفاده کرد. آخرین محصول تویوتا با کد GT، کوپه‌ی خوش‌فرمان 86 است (محصول مشترک با سوبارو) که در کشورهای اروپایی به‌نام GT86 عرضه می‌شود.

سال ۱۹۶۷؛ خودروِ GT در خط‌تولید ولوو

Volvo 123GT

خودروساز سوئدی ولوو در سال ۱۹۶۷ با هدف شناخته‌ترشدن در سطح جهانی، اولین خودروِ خود با کد GT را تولید کرد. 123GT نسخه‌ی دودر و قدرتمند سدان آمازون (Amazon) بود که براساس تجربه‌ی کسب‌شده‌ی تیم مهندسی ولوو در مسابقات مختلف موتوراسپرت دهه‌ی ۱۹۶۰ طراحی شد. تغییرات 123GT دربرابر آمازون عبارت است از: سیستم تعیلق سخت‌تر، ترمزهای دیسکی در جلو، چراغ‌های مه‌شکن، دورموتور بالاتر پیشرانه و صندلی‌های ریکارو. آمازون و 123GT هر دو از پیشرانه‌ی ۴ سیلندر ۱۷۷۸ سی‌سی مدل P1800 با قدرت ۱۱۵ اسب‌بخار درکنار جعبه‌دنده‌ی ۴ سرعته و انتقال قدرت محورعقب استفاده می‌کنند. دومین محصول ولوو با کد GT مدل 242 محصول سال ۱۹۷۴ بود. درحال‌حاضر، این برند سوئدی خودروِ گرن توریزمو با کد GT عرضه نمی‌کند.

سال ۱۹۶۹؛ کوچک‌ترین GT تولید شد

Mini 1275GT

در سال ۱۹۶۹، مینی 1275GT به‌عنوان جایگزین مینی‌کوپر استاندارد رونمایی شد. کد 1275GT در این مدل به پیشرانه‌ی ۴ سیلندر ۱۲۷۵ سی‌سی با قدرت ۵۹ اسب‌بخار اشاره می‌کرد و تفاوت آن با دیگر نسخه‌های مینی در طراحی جلوپنجره و فروش کمتر آن خلاصه می‌شود. پس‌از‌این، محصولات مینی بدون کد GT عرضه شدند تا سرانجام، مدل 1499GT در سال ۲۰۱۷ برای گرامی‌داشت 1275GT کلاسیک عرضه شد. 1499GT از پیشرانه‌ی ۳ سیلندر با قدرت ۱۰۱ اسب‌بخار استفاده می‌کند.

سال ۱۹۷۰؛ سومین GTO این‌بار از ژاپن

Mitsubishi Galant GTO

کد GTO به‌‌ویژه در دهه‌ی ۱۹۶۰، طرفداران زیادی پیدا کرد. پس از معرفی GTO به‌وسیله‌ی فراری و سپس استفاده‌ی پونتیاک از آن، سومین GTO معروف از ژاپن ظهور کرد. میتسوبیشی در سال ۱۹۷۰، مدل گالانت GTO را رونمایی کرد که شباهت زیادی به موستانگ داشت. این مدل براساس Colt Galant میتسوبیشی ساخته شده بود و تولیدش در سال ۱۹۷۷، به‌پایان رسید. دومین و آخرین محصول میتسوبیشی با کد GTO در سال ۱۹۹۰ رونمایی شد. میتسوبیشی GTO که در آمریکا با کد 3000GT عرضه شد، آخرین گرن توریزموِ این شرکت ژاپنی تا امروز است.

سال ۱۹۷۵؛ هاچ‌بک با چاشنی گرن توریزمو

Volkswagen Golf GTI

در سال ۱۹۷۵، فولکس واگن محصولی عرضه کرد که به‌یکی از زیرمجموعه‌های کد GT تبدیل شد. گلف GTI تعریف جدید و ناآشنایی از گرن توریزمو بود. GTI که از سرواژه‌های Gran Turismo Iniezione تشکیل شده و به سیستم تزریق مستقیم پاشش سوخت اشاره می‌کند، گرن توریزمو را در خودروِ شهری کوچک خلاصه کرد. درحقیقت، فولکس واگن ایده‌ی مینی 1275GT را به‌صورت کامل‌تر ارائه داد. البته، گلف GTI اولین هاچ‌بک جذاب تاریخ نیست و این افتخار به اتوبیانچی A112 Abarth می‌رسد؛ اما محصول آلمانی‌ها، دلیل اصلی افزایش محبوبیت خودروهای هاچ‌بک است. پس از عرضه‌ی گلف GTI، فولکس واگن کد GT را با دیگر محصولاتش هم ترکیب کرد. GTD و GTE به قوای فنی توربودیزل و پلاگین هیبرید فولکس واگن اشاره می‌کنند.

سال ۱۹۷۷؛ گرن توریزموِ فرانسوی با نشان سیتروئن

Citroën CX GTi

در دهه‌ی ۱۹۶۰، هیچ‌کس نمی‌توانست سیتروئن را با کد GT تصور کند. واقعا تولید سیتروئن 2CV GT امکان‌پذیر نبود؛ اما پس از اینکه سیتروئن، مازراتی را دراختیار گرفت، همه‌چیز امکان‌پذیر شد. در ابتدا، به‌نظر می‌رسید سیتروئن SM محصول سال ۱۹۷۰ شایسته‌ترین محصول فرانسوی‌ها برای دریافت کد GT باشد؛ اما اولین محصول سیتروئن با کد GT سال ۱۹۷۷ عرضه شد. 2400 GTi نسخه‌ی انژکتور از سیتروئن CX بود که از پیشرانه‌ی ۱۲۸ اسب‌بخار استفاده می‌کرد. کدهای GT و GTi در مدل‌های Visa و BX و AX هم استفاده شدند. درحال‌حاضر، سیتروئن بیشتر بر راحتی سواری تمرکز کرده تا پرفرمنس. باتوجه‌به حضور این شرکت فرانسوی در مسابقات رالی قهرمانی جهان، امکان تولید مدلی جدید با کد GT، مثلا C3 GT وجود دارد؛؛ اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.

سال ۱۹۸۰؛ خودروِ GT از آئودی

Audi Coupé GT

آئودی پس از افزایش ظرفیت تولید و ورود به کلاس خودروهای لوکس، اولین نمونه‌ی GT خود را عرضه کرد. Coupe GT براساس مدل 100 و با قطعات مدل 80 ساخته شده بود؛ اما در بخش طراحی تفاوت داشت. این مدل به‌دلیل موفقیت‌های آئودی کواترو، هیچ‌وقت پرطرفدار نبود. خط‌تولید امروز آئودی تقریبا زیرنظر مهندسان کواترو اداره می‌شود؛ ولی حتی یک مدل با کد GT در محصولات بزرگ‌ترین خودروساز اینگولشتات آلمان وجود ندارد. شاید در آینده‌ی نزدیک، مدلی جدید با کد GT براساس مدل مفهومی E-Tron GT تولید شود.

سال ۱۹۹۳؛ شاسی‌بلند آمریکایی با نشان GT

GMC Yukon GT

همان‌طورکه درک‌کردنی است، تعداد شاسی‌بلندهای مختلف با نشان GT زیاد نیست و ارتفاع زیاد این مدل‌ها با تعریف خودروهای گرن توریزمو کاملا در تضاد است. باوجوداین، خودروساز آمریکایی جی‌ام‌سی برای تولید و فروش نسخه‌ی دودر شاسی‌بلند یوکان (Yucon) از کد GT استفاده کرد. نسخه GT با گِل‌گیرهای برجسته و رینگ‌های آلومینیومی و پیشرانه‌ی ۸ سیلندر ۵۷۰۰‌ سی‌سی با قدرت ۲۰۰ اسب‌بخار از نسخه‌ی استاندارد یوکان متمایز می‌شود.

سال ۲۰۰۳؛ تولید گرن توریزموِ مدرن

Bentley Continental GT

تقریبا تمام خودروهای بنتلی با مفهوم گرن توریزمو گره خورده‌اند. درواقع، برند بنتلی در تولید خودروهای جادار، لوکس، راحت، قدرتمند و سریع تعریف می‌شود. نسل اول بنتلی Continental GT نمونه‌ی کاملی از خودروِ گرن توریزموِ مدرن است: بزرگ، جادار، لوکس، راحت و پیشرانه‌ی ۱۲ سیلندر Wشکل با قدرت ۵۵۲ اسب‌بخار. درکنار محصول جذاب بنتلی، کرایسلر هم مدل PT Cruiser GT را معرفی کرد که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، یکی از خودروهای عجیب‌ و زشت‌ تاریخ با کد GT ماندگار شده است.

سال ۲۰۰۹؛ داستان بی‌ام‌و و کد GT

BMW 5 Series GT

سال‌ها بود که خودروساز باواریا از کد GT استفاده نمی‌کرد و فقط مدل 1600GT بود که آن‌هم براساس Glas GT ساخته شد. نام‌گذاری محصولات بی‌ام‌و ساده بود و به‌دلیل شهرت و اعتبار برند، این شرکت نیازی نداشت برای معرفی خودروهای پرفرمنس و عملکرد بالای خود از کد GT استفاده کند. تمام این موارد، با رونمایی مدل جنجال‌برانگیز GT سری 5 در نمایشگاه خودرو‌ی فرانکفورت ۲۰۰۹ تغییر کرد. کد GT در این مدل به فضای بیشتر کابین و در صندوق‌ عقب دوگانه اشاره می‌کرد. فرمول متفاوت کد GT در محصولات بی‌ام‌و با سری 3 جی‌تی در سال ۲۰۱۳ و سری 6 جی‌تی ۲۰۱۸ ادامه یافت.

سال ۲۰۱۳؛ خودروِ کره‌ای با کد GT

Hyundai Elantra GT

در چند سال گذشته، شرکت‌های خودروسازی کره‌جنوبی پیشرفت فراوانی کردند. این امر باعث شد تازه‌واردهای خودروسازی از کد مقدس GT هم در محصولاتشان استفاده کنند. هیوندای ابتدا در تریم‌های مختلف نام GT را به‌کار برد؛ اما سرانجام در سال ۲۰۱۳، مدل النترا GT را معرفی کرد. این هاچ‌بک فقط در بازار آمریکا با نام النترا GT عرضه می‌شد و در کشورهای دیگر، هیوندای i30 بود. همان‌طورکه پیش‌بینی‌پذیر بود، هیوندای النترا GT نه خودروِ گرن توریزمو و نه هاچ‌بک موفق مثل فولکس واگن GTI شد.

سال ۲۰۱۴؛ مرسدس بنز و AMG به‌اضافه‌ی GT

Mercedes-AMG GT

مرسدس بنز معمولا از کد GT فقط در خودروهای مسابقه‌ای استفاده می‌کرد؛ اما این سنّت در سال ۲۰۱۴ شکسته شد. محصول دپارتمان جدید Mercedes-AMG برای رقابت با پورشه 911 بدون شلوغ‌کاری فقط GT نام گرفت. مدل‌های دیگر مرسدس AMG GT شامل GT S و GT C و GT R درکنار کوپه‌ی چهاردر E کلاس (GT 4-door) تولید شدند.

سال ۲۰۱۷؛ بازگشت متفاوت کره‌ای‌ها

KIA stinger

پس از تلاش ناموفق هیوندای، کیا با معرفی مدل مفهومی GT در نمایشگاه خودروِ فرانکفورت ۲۰۱۱ توجه علاقه‌مندان را جلب کرد. وقتی مدل مفهومی کیا رونمایی شد، بسیاری از کارشناس‌ها آن را فقط نمایشی از توانایی‌های تیم طراحی این برند توصیف کردند؛ اما به‌قدری واکنش‌ها به GT Concept کیا مثبت بود که سرانجام به خط‌تولید رسید. استینگر GT محصول سال ۲۰۱۷ اولین خودروِ گرن توریزموِ واقعی کیا است که دیدگاه‌ها به خودروسازی کره‌جنوبی را کاملا تغییر داد.

خودروهای گرن توریزموِ امروز و آینده

Bugatti Gran Tursimo Vision

امروزه، تقریبا تمام خودروسازان بزرگ جهان، به‌جز کادیلاک، جیپ، لندرور، لکسوس و لینکلن، حداقل یک خودرو با نشان GT فارغ از گرن توریزمو بودن یا نبودن عرضه کرده‌اند. در خودروهای مختلف، از آلفارومئو مخصوص مسابقه گرفته تا پورشه کاین، کد GT در ترکیب با مفاهیم مختلف مثل GTA ،GTB ،GTC ،GTD ،GTE ،GTI ،GTL ،GTO ،GTS ،GTV و GTX استفاده شده است. گاهی اوقات، مدلی با کد GT خودروِ گرن توریزموِ واقعی است؛ در مواقع دیگر، این کد نشان‌دهنده‌ی کلاس مسابقه‌ای مثل پورشه 911GT2 RS است. گاهی هم این کد فقطا برای بازاریابی به‌کار می‌رود. 

از دیدگاه شما، خودروهای برتر گرن توریزمو محصول کدام برندها هستند؟ 



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

در سال ۱۹۴۱، رودولف هس، معاون پیشوای آلمان و یکی از اشخاص نزدیک‌ به هیتلر تصمیم گرفت با به‌جان‌خریدن خطر‌های پیش‌بینی‌نشده، به‌تنهایی و مخفیانه به بریتانیا سفر کند تا شرایط را برای صلح بین آلمان و دشمن سرسختش فراهم کند. بااین‌حال، واقعا او این کار را انجام داد؟

اینکه آیا این مرد که بعدها دستگیر شد، واقعا رودلف هس نام داشته یا طبق نظریه‌ی توطئه‌ی ۷۰ ساله، بدل کاملا شبیه او بوده، تا این زمان محل بحث و مناقشه باقی مانده بود. معتقدان نظریه‌ی توطئه می‌گویند این مرد بدل رودلف هس بوده که برای فریب متفقین و کمک به آلمان در رسیدن به اهداف شومش به بریتانیا سفر کرده بود. حتی برخی پا را نیز از این فراتر گذاشته و معتقدند تمام این قضیه زیر سر بریتانیا بوده است.

افراد زیادی این نظریه را باور دارند؛ حتی رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده‌ی آمریکا، یعنی روزولت، نیز بر همین باور بود. ده‌ها سال، شایعه‌های گوناگونی درباره‌ی قضیه‌ی هس بر زبان‌ها چرخیده و حتی در پژوهش علمی جدیدی نوشته شده که این اقدام هس فراری عجیب بود و یکی از بخش‌های مرموز‌ جنگ جهانی دوم باقی مانده است.

رودلف هس

این مرد چه رودلف هس باشد چه نباشد، در مأموریت خود شکست خورد. او در یکی از صبح‌های ماه می، به‌تنهایی و مخفیانه با هواپیما به‌سمت بریتانیا پرواز کرد و پس از رسیدن به مقصد، با برعکس‌کردن هواپیما با چترنجات از آن بیرون پرید و هنگام فرود به زمین دچار شکستگی مچ پا شد. او بلافاصله دستگیر و دو هفته مداوا شد. پس از بازجویی‌، سرویس امنیتی بریتانیا اعلام کرد او مشکل روانی دارد. باوجوداین، به‌اعتقاد پزشکان بریتانیایی، رودلف هس پس از شکست در مأموریتش دچار افسردگی شدید و حتی روان‌پریشی شده بود.

پس از جنگ، هس در دادگاه نورنبرگ از اتهام جنایت علیه بشریت و حکم اعدام تبرئه؛ اما به حبس ابد محکوم شد. او ۴ دهه‌ی بعدی عمرش را در زندان اسپاندو در برلین غربی گذارند. سال‌ها بعد، بریتانیا و فرانسه و آمریکا برای آزادی او تلاش‌های زیادی کردند؛ اما با مخالفت شوروی مواجه شد. حتی وینستون چرچیل در کتابش گفته زندانی‌کردن این پیرمرد دور از انسان‌بودن و بهتر بود در محاکمه‌، وضعیت پزشکی او در نظر گرفته می‌شد. جسد هس یا بدل او در سال ۱۹۸۷ در ۹۳ سالگی در سلولش پیدا شد. گفته می‌شود او در زندان به خودکشی دست زد؛ اما برخی معتقدند وی به‌قتل رسیده است.

مجوز قبر هس پس از بیست سال به‌پایان رسید و دولت آلمان به درخواست خانواده‌ی وی برای تمدید آن جواب رد داد. درنتیجه، قبر او تخریب شد و پس از سوزاندن استخوان‌هایش، خاکستر آن به دریا ریخته شد. بدین‌ترتیب، با از‌بین‌رفتن تمام مدارک فیزیکی هیچ‌کس بااطمینان نمی‌توانست بگوید این زندانی شماره‌ی ۷ زندان اسپاندو واقعا رودلف هس، معاون و دوست نزدیک هیتلر (حداقل تا قبل از به‌قدرت‌رسیدن هیملر) و شانزدهمین عضو رسمی حزب نازی بود یا بدل او.

بدون وجود مدارک فیزیکی از باقی‌مانده‌ی بدن این شخص، حتی نمی‌توان درستی شواهدی را نیز بررسی کرد که از نظریه‌ی توطئه حمایت می‌کرد؛ یعنی نه می‌توان این نظریه را رد و نه آن را تأیید کرد.

برای مثال، زندانی شماره‌ی ۷ ظاهرا در سینه‌ی خود هیچ اثری از جراحت جنگ جهانی اول نداشت. این درحالی‌ است که هس در این جنگ به‌شدت از ناحیه‌ی سینه مجروح شده بود؛ به‌نحوی که دیگر نمی‌توانست در پیاده‌نظام ارتش آلمان خدمت کند؛ به‌همین‌دلیل، به نیروی هوایی آلمان پیوست و آموزش‌ خلبانی دید. همچنین، هیچ فاصله‌ای بین دندان‌های جلویی زندانی وجود نداشت. این مورد در عکس‌های قبلی هس کاملا مشهود بود. افزون‌براین، این زندانی به‌صورت غیرعادی از ملاقات با اعضای خانواده سر باز می‌زد و در دادگاه اعلام کرد دچار فراموشی شده؛ اما بعدها ادعاد کرد حافظه‌ی خود را به‌دست آورده است. با وجود تمام انتظارات، تکه‌ای تعیین‌کننده از پازل رودلف هس هنوز باقی مانده بود.

رودلف هس

ده‌ها سال بعد از مرگ زندانی شماره‌ی ۷ اسپاندو، پژوهشگران به‌‌طور اتفاقی نمونه‌‌خونی را کشف کردند که از این زندانی در سال ۱۹۸۲ گرفته شده بود. این نمونه‌خون در مرکز درمانی نظامی والتر ریید در واشنگتن‌ دی‌سی نگه‌داری می‌شده است.

شرمن مک‌کال، پاتولوژیست بازنشسته‌ی ارتش ایالات متحده‌ی آمریکا، در‌این‌باره چنین توضیح می‌دهد:

برای اولین‌بار به‌صورت اتفاقی وقتی در دوران خدمتم در ارتش به‌عنوان پاتولوژیست در مرکز والتر ریید بودم، از وجود نمونه‌‌خون هس آگاه شدم. سال‌ها بعد، متوجه شدم مناقشه‌ای تاریخی در‌باره‌اش وجود دارد.

با در دست داشتن نمونه‌‌خون زندانی، مک‌کال و تیمش توانستند یکی از اقوام مذکر هس را شناسایی کنند که در قید حیات بود و DNA به‌دست‌آمده از نمونه‌خون را با DNA بزاق این شخص مقایسه کردند که داوطلبانه در مطالعه شرکت کرده بود. کمپر کییشلیچ، یکی از پژوهشگران تیم از دانشگاه سالزبورگ اتریش، به گاردین گفته است:

هیچ مدرکی برای اثبات یا رد نظریه‌ی توطئه وجود نداشت؛ اما بالاخره توانستیم مدرکی پیدا کنیم.

آنطور‌که پژوهشگران در مقاله‌ی منتشرشده‌‌شان اعلام کرده‌اند، نتایج آزمایش DNA نشان می‌دهد احتمال اینکه زندانی شماره‌ی ۷ واقعا رودلف هس باشد، بیش از ۹۹.۹۹ درصد است. همین موضوع برای تیم پژوهشی کافی است تا به این نتیجه برسد که این راز ۷۰ ساله‌ی جنگ‌ جهانی دوم سرانجام حل شده است.

تیم پژوهشی این مطالعه در مقاله‌ی خود این‌طور جمع‌بندی می‌کند:

به‌دلیل پیداشدن اتفاقی نمونه‌ی بیولوژيکی مربوط‌به زندانی شماره‌ی ۷، نویسندگان این فرصت کمیاب را پیدا کردند تا زوایای تاریک یکی از رازهای مبهم‌ و طولانی تاریخ جنگ‌ جهانی دوم را روشن کنند. باتوجه‌به نتایج آزمایش‌ها، این نظریه‌ی توطئه که زندانی شماره‌ی ۷ بدلی از رودلف هس بوده، بسیار نامحتمل است و به این ترتیب تأیید نمی‌شود.



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

احتمالا در ماه جاری میلادی با اولین موج عرضه‌ی گوشی‌های انعطاف‌پذیر، با پیش‌گامی سامسونگ،‌ هواوی وشیائومی روبه‌رو خواهیم بود. اما ال‌جی، یکی از شرکت‌هایی که پیش‌بینی می‌شد با این موج همراه شود، از رقابت اعلام خروج کرده‌ است.

ال‌جی، شرکتی است که اولین تلویزیون‌های رول‌شدنی را تولید کرده‌ است؛ اما، در کمال تعجب به خبرنگاران اعلام کرد که برای رونمایی از گوشی تاشدنی خیلی زود است.

تلویزیون رول شدنی ال جی

Brian Kwon، مدیر بخش موبایل و تلویزیون ال‌جی در کنفرانسی که در شهر سئول برگزار شد، اظهار کرد:

اخیرا ال‌جی، تلویزیون‌های رول‌شدنی را آماده‌ی رونمایی کرده است. این تلویزیون‌ها یک گام فراتر از تکنولوژی وسایل الکترونیکی انعطاف‌پذیر هستند. ما قبلا  عنوان کرده‌ بودیم که همزمان با رونمایی از تکنولوژی 5G، گوشی تاشدنی خود را نیز عرضه می‌کنیم؛ اما تصمیم بر آن شد که فعلا این نوع گوشی را تولید نکنیم. تقاضای بازار برای این گوشی‌های هوشمند حدود یک میلیون دستگاه تخمین زده می‌شود. مسئله‌ی اصلی ال‌جی، آن است که مجددا جایگاه خود را در بازار فروش تلفن‌های همراه هوشمند به دست آورد. به همین دلیل، برای ال‌جی زود است که گوشی‌های انعطاف‌پذیر عرضه کند. اما، لازم است اشاره کنم که ما از لحاظ توان تولیدی، کاملا آماده‌ایم تا در صورت مثبت بودن واکنش بازار به چنین دستگاه‌هایی، به‌سرعت وارد بازار رقابتی گوشی‌های تاشدنی شویم.

از سخنان این مدیر ارشد ال‌جی می‌توان برداشت کرد که ال‌جی از نظر فناوری، به گوشی‌های تاشدنی دست یافته و منتظر است تا واکنش بازار نسبت به این گوشی‌ها را ببیند و سپس در صورت صلاحدید وارد این بازار شود.

دستگاه‌های خم‌شدنی هنوز راه زیادی برای پیمودن و وارد شدن به زندگی روزمره‌ی ما در پیش دارند. همچنین، هنوز میزان مفید بودن استفاده از آن‌ها روشن نشده است. ال‌جی، در سال‌های اخیر، پتنت‌های در حوزه‌ی ابزارهای تاشدنی ثبت کرده است؛ اما، فعلا قصد دارد بر بازار تلفن‌های همراه معمولی‌اش تمرکز کند تا مشتری‌های خود را از دست ندهد.

ال‌جی، به‌زودی در کنفرانس جهانی موبایل (MWC)، در شهر بارسلون، از دو پرچم‌دار جدید خود یعنی V50 ThinQ و G8 ThinQ که مجهز به تکنولوژی 5G خواهند بود، رونمایی می‌کند.



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

به تدریج، دیسک‌های چرخشی در حال پیوستن به تاریخ هستند. سامسونگ نیز، میخ دیگری بر تابوت این نوع دیسک‌ها زده‌ است. بنابه گفته‌ی سامسونگ، این شرکت دیگر پخش‌کنند‌ه‌های 4K بلو-ری جدیدی عرضه نمی‌کند. همچنین برخی منابع اعلام کرده‌اند سامسونگ تولید مجدد پخش‌کننده‌های 1080 بلو-ری قدیمی خود را نیز کاهش داده و احتمالا متوقف می‌کند.

Samsung/ سامسونگ

همچنین یکی از مقامات سامسونگ به CNET اعلام کرده که این شرکت در بازار ایالات متحده، پخش‌کنند‌های بلو-ری یا 4K بلو-ری را عرضه نمی‌کند. البته، از نظر فنی احتمال دارد که سامسونگ هنوز هم مدل‌های قبلی پخش‌کننده‌های بلو-ری خود را عرضه کند یا حتی در سایر کشورها، پخش‌کننده‌ی بلو-ری جدیدی معرفی کند؛ اما، از جنبه‌ی عملی همانند شرکت اوپو اعلام کرده که دیگر پخش‌کننده‌ی Blu-ray معرفی نمی‌کند.

سامسونگ تمایل زیادی داشت تا یکه‌تاز پخش‌کننده‌های بلو-ری 4K شود؛ اما، خروج این شرکت از این رقابت خیلی هم باعث تعجب نیست؛ چرا که تکنولوژی دیسک‌های چرخشی در حال مرگ است. طبق گزارش مؤسسه‌ی تحقیقاتی Nielsen، با پیشی گرفتن استفاده از ابزارهای استریم، میزان بهره‌گیری از پخش‌کننده‌های Blu-ray و DVD به‌شدت کاهش یافته است. هم‌اکنون ۶۶ درصد تماشاگران تلویزیون در منازل از این نوع پخش‌کننده‌ها استفاده می‌کنند؛ درحالی‌که، این رقم در گذشته به ۷۲ درصد می‌رسید. براساس گزارش‌های این مؤسسه، هر نوجوان آمریکایی روزانه به‌طور میانگین کمتر از ۵ دقیقه از این پخش‌کننده‌ها استفاده می‌کند. در عین حال، ابزارهای پخش استریم محتوای 4K، در سال‌های اخیر از نظر کمیتی افزایش یافته و قیمت‌ آن‌ها نیز بسیار مناسب شده است. هر دو شرکت گوگل و اپل، محتوای 4K را با قیمت بسیارمناسبی عرضه می‌کنند و همچنین به شکل رایگان، محتوای HD شما را نیزی به 4K ارتقا می‌دهند.

البته ممکن است هنوز برخی اعتقاد داشته باشند که کیفیت صدا و تصویر پخش‌کننده‌های بلو-ری با ابزارهای پخش استریم قابل مقایسه نیست. وقتی سونی پخش‌کننده‌ی بلو-ری 4K را از PS4 Pro حذف کرد، شاید چندان هم خسیس نبود، بلکه باهوش بود!



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

طبق اعلام قبلی، گوشی شیائومی می ۹ دو روز دیگر و ساعاتی پیش از گلکسی اس ۱۰ سامسونگ، رونمایی خواهد شد. این موبایل پرچمدار که برای طرفداران شیائومی و به‌خصوص ساکنان چین، دستگاهی هیجان‌انگیز به‌شمار می‌آید، از مشخصات فنی قدرتمند بهره می‌گیرد و می‌تواند گزینه‌ی مناسبی برای خرید باشد.

درحالی‌که هنوز دو روز تا رویداد ویژه‌ی شیائومی برای پرده‌برداری از می ۹ فاصله داریم، اما این شرکت چینی تصمیم گرفته است از طریق صفحه‌ی رسمی خود در توییتر، از ویژگی‌ها و مشخصات دستگاه موردبحث رونمایی کند. شیائومی در چندین پست پشت‌سر‌هم، ویژگی‌هایی نظیر تنوع رنگ‌بندی،‌ مشخصات دوربین‌ها، اسکنر اثر انگشت، نمایشگر، شارژ بی‌سیم و... را با کاربران به‌ اشتراک گذاشت.

شیائومی می 9 / Xiaomi Mi 9

بهره‌مندی از دوربین اصلی سه‌گانه با فوکوس خودکار لیزری

بر این اساس، گوشی Xiaomi Mi 9 قرار است در پنل پشتی از دوربینی سه‌گانه بهره‌مند باشد؛ یکی از این دوربین‌ها مجهز به حسگر ۴۸ مگاپیکسلی ۱/۲ اینچ با سایز پیکسل ۰.۸ میکرومتر خواهد بود. دوربین دوم از حسگر ۱۶ مگاپیکسلی فوق‌عریض با زاویه‌ی دید ۱۱۷ درجه و گشودگی دیافراگم f/2.2 بهره می‌گیرد. در نهایت به دوربین سوم می‌رسیم که از نوع تله‌فوتو است و از حسگر ۱۲ مگاپیکسلی با سایز پیکسل یک میکرومتر و گشودگی دیافراگم f/2.2 بهره‌ می‌برد. دوربین تله‌فوتو‌ی شیائومی می ۹، امکان زوم اپتیکال دو برابری را فراهم می‌کند.

دوربین سه‌گانه‌ی می ۹ شیائومی که ظاهری عمودی دارد، از فوکوس خودکار لیزری بهره‌مند است. در واقع طبق آنچه شیائومی می‌گوید، سیستم فوکوس خودکار گوشی می ۹، ترکیبی از فوکوس خودکار لیزری، فوکوس خودکار تشخیص فاز (PDAF) و فوکوس خودکار تشخیص کنتراست (CDAF) است و این یعنی دستگاه موردبحث حتی در تاریکی نیز سیستم فوکوس خودکار سریع و دقیقی دارد. اگر به دانستن اطلاعات بیشتر در مورد انواع سیستم فوکوس خودکار علاقه‌مند هستید، مقاله‌ی ویژه‌ی زومیت را به‌ قلم امیرعباس کهربا مطالعه کنید.

شیائومی می 9 / Xiaomi Mi 9

نمایشگر AMOLED با روشنایی ۶۰۰ نیت و حسگر اثر انگشت داخلی از نوع اپتیکال

ویدیوهای جدیدی که در ساعات اولیه‌ی امروز از سوی منابعی غیررسمی منتشر شده‌اند، مدعی هستند که شیائومی می ۹ از شارژ سریع ۲۰ واتی پشتیبانی می‌کند. مورد دیگر اینکه دستگاه موردبحث ما در پنل جلویی دارای نمایشگر AMOLED با وضوح تصویر فول HD پلاس و روشنایی ۶۰۰ نیت است. این نمایشگر دارای حسگر اثر انگشت داخلی از نوع اپتیکال است و از برخی قابلیت‌های جدید همچون Reading Mode 2.0 و Sunlight Mode 2.0 برای بالا رفتن میزان خوانا‌بودن در انواع شرایط نوری، پشتیبانی می‌کند. شیائومی می ۹ دارای نسبت نمایشگر به بدنه‌ی ۹۰.۷ درصد است که رقمی عالی به‌شمار می‌آید. 

طبق ادعای چینی‌ها، گوشی شیائومی می ۹ دارای کیفیت صدای فوق‌العاده خواهد بود. به‌علاوه این دستگاه دارای قابلیتی به‌نام Game Turbo برای علاقه‌مندان به بازی‌های ویدیویی است. این قابلیت به‌منظور اجرای روان‌تر بازی‌ها، عملکرد پردازنده‌ی مرکزی و پردازنده‌ی گرافیکی را بهبود می‌بخشد. 

شیائومی می 9 / Xiaomi Mi 9

عرضه در سه رنگ بنفش، آبی و مشکی

ظاهرا در می ۹ از نسل ششم شیشه‌ی گوریلا گلس به‌عنوان پوشش محافظ استفاده شده است. همچنین روی لنز دوربین پشتی، شیشه‌ای از جنس یاقوت کبود قرار داده شده است تا محافظت بیشتری از آن صورت گیرد. شیائومی می ۹ به‌عنوان پرچمدار جدید چینی‌ها در سه رنگ بنفش کمرنگ، آبی اقیانوسی و مشکی پیانویی روانه‌ی بازار خواهد شد. در ضمن این دستگاه از یک مدل ویژه به‌نام Xiaomi Mi 9: Battle Angel نیز بهره‌مند است. پنل پشتی این مدل، کاملا شفاف است و جلوه‌ی بسیار جالبی دارد. 

تاکنون در مورد جزئياتی مثل قیمت گوشی شیائومی می ۹ صحبتی به‌میان نیامده است. به‌محض انتشار جزئیات بیشتر در این‌رابطه، آن را با شما در میان خواهیم گذاشت. در روزهای آینده به‌منظور کسب اطلاعات در مورد گوشی‌های جدید شیائومی و سامسونگ، زومیت را دنبال کنید.

در انتها می‌توانید تمامی تصاویری را که شیائومی در توییتر منتشر کرده است، مشاهده کنید:

 


تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

شرکت GMC طی مراسمی از خودرو شاسی‌بلند آکادیا (Acadia) مدل ۲۰۲۰ رونمایی کرد. این کراس‌اور سایز متوسط گذشته از ظاهر جدید و تغییراتی در فضای داخل کابین، همراه‌با پیشرانه توربوشارژ به‌عنوان آپشن و تیپ جدید AT4 عرضه می‌شود. 

2020 GMC Acadia / جی ام سی آکدیا

در جلوی شاسی‌بلند آکادیا ۲۰۲۰ ابتدا با جلوپنجره جدید روبه‌رو می‌شویم که از چراغ LED و چراغ‌های جلو و عقب به شکل C و مخصوص محصولات GMC بهره می‌برد. تیپ AT4 ظاهر تهاجمی دارد و با رنگ بیرونی کروم سیاه برجسته شده است؛ درحالی‌که فضای داخلی اسپرت با تزئین تیره همراه می‌شود. تیپ اکادیا دنالی (Denali) نیز همچنان با فضای بیرونی کرومی و فضای داخل کابین مجهز به قطعاتی از چوب روی داشبورد در خط تولید باقی می‌ماند. 

2020 GMC Acadia / جی ام سی آکدیا

یکی از برجسته‌ترین تغییرات مدل جدید آکادیا ۲۰۲۰، دسترسی به پیشرانه‌ کاملا‌ً جدید ۲ لیتری توربوشارژ است. البته هنوز هم پیشرانه‌های ۲.۵ لیتری چهار سیلندر و ۳.۶ لیتری خورجینی ۶ سیلندر متعلق به نسل گذشته آکادیا برای خریداران در دسترس هستند. 

2020 GMC Acadia / جی ام سی آکدیا

پیشرانه توربو جدید جی‌ام‌سی دارای ۲۳۰ اسب‌بخار قدرت و ۳۵۰ نیوتن‌متر است. در این نوع پیشرانه بیشینه قدرت با خیز بالای سوپاپ‌ها به دست می‌‌آید، درحالی‌که برای مدیریت مصرف سوخت نیز از خیز پایین سوپاپ‌ها بهره گرفته می‌شود. جی‌ام‌سی همچنین از سیستم مدیریت فعال سوخت بهره می‌برد که در شرایط بار کم، دو سیلندر را غیرفعال می‌کند تا کارایی و مصرف سوخت بهینه‌سازی شود. این پیشرانه در تیپ‌های دنالی و SLT به‌صورت پیش‌فرض مورد استفاده قرار می‌گیرد.

2020 GMC Acadia / جی ام سی آکدیا

علاوه‌بر پیشرانه جدید، جعبه‌دنده ۹ سرعته جدیدی هم‌اکنون در تمامی تیپ‌های آکادیا ۲۰۲۰ به‌عنوان امکانات استاندارد در دسترس خواهد بود. این جعبه‌دنده ازطریق سیستم تعویض دنده دقیق الکترونیکی (Electronic Precision Shift) کنترل می‌شود؛ EPS سیستمی است که ازطریق دکمه‌ها و مکانیزم‌هایی به‌طور دقیق اهرم تعویض دنده را حرکت می‌دهد.

سایر فناوری‌های اضافی در شاسی‌بلند آکادیا شامل شارژ بی‌سیم ۱۵ وات، دوربین دیجیتال باکیفیت برای دید عقب (گزینه استاندارد در تیپ‌های SLT، AT4 یا دنالی و در دسترس برای تیپ SLE) و سیستم ترمز eBoost می‌شود. همراه‌با پیشرانه توربوشارژ ۲ لیتری از سیستم تعلیق اصلاح‌شده استفاده شده که باعث بهبود سواری و فرمان‌گیری خواهد شد.

جی‌ام‌سی آکادیا ۲۰۲۰ تا پاییز سال ۲۰۱۹ به نمایندگی‌های فروش قدم می‌گذارد. 



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

ارتباط مستقیم کم‌خوابی طولانی با دردهای موضعی و غیر مزمن، در طول سال‌ها پژوهش و آزمایش ثابت شده؛ اما دلایل آن، هنوز مشخص نشده‌اند. در یک پژوهش جدید که تجربه ازمایشگاهی را با تصویر برداری از مغز ترکیب کرده؛ نتایجی جالب توجه به دست آمده است.

بسیاری از انسان‌ها، هنگامی که از خواب راحت و آرام محروم باشند، دچار کم‌خوابی می‌شوند. این شرایط، اغلب با سردرد یا تنش‌های عضلانی گردن و شانه همراه است که در نتیجه‌، منجر به جلوگیری از خواب می‌شود. این عوامل، چرخه‌ای را تشکیل می‌دهند و عوارض یکدیگر را تشدید می‌کنند.

sleep test lab

این مطالعه از آزمایش روی ۱۲ داوطلب آغاز شد که هیچ‌گونه اختلال شناخته‌شده‌ی خواب و درد نداشتند. پژوهشگران ابتدا با استفاده از دستگاه FMRI و اعمال حرارت آزادهنده به پاها، آستانه‌ی درد و فعالیت مغزی داوطلبان را پس از یک شب اندازه‌گیری کردند. سپس، این فرایند را با بیدار نگه داشتن داوطلبان، بررسی واکنش‌ها در طول این مدت و رتبه‌بندی میزان درد آن‌ها در مقیاس ۱ تا ۱۰ تکرار کردند.

سپس مشاهده شد که درد در داوطلبان بیدار نگه‌داشته‌شده با کم کردن حرارت افزایش می‌یابد. این موضوع نشان می‌دهد پس از بی‌خوابی، حساسیت نسبت به دردها بیشتر می‌شود. آدام کراس (Adam Krause) دانشجوی دکترای دانشگاه برکلی می‌گوید:

آسیب‌ها در بدن افراد مشابه هم است اما تفاوت در این است که چگونه مغز درد را بدون خواب کافی ارزیابی می‌کند.

Brain Scanes

با عکس‌برداری از مغز مشخص شد پس از بی‌خوابی، فعالیت مغز در کرتکس انسدادی آن که ناحیه‌ی مرکزی برای پاسخ به درد است، به‌شدت افزایش می‌یابد. همزمان مشخص شد فعالیت بخش‌هایی از هسته اکومبنس وکرتکس که مسئول مدیریت درد در مغز هستند، شدیدا کم می‌شود.

متيو واکر، استاد علوم اعصاب و روان شناسی برکلی و نویسنده کتاب «چرا می‌خوابیم» می‌گوید:

نکته مثبت این است که خواب، مثل یک داروی مسکن طبیعی عمل می‌کند که برای کنترل و کاهش درد مفید است.

پژوهشگران بخش دیگری از این مطالعه را با استفاده از وب‌سایت ترک مکانیکی آمازون انجام دادند. حدود ۲۳۰ نفر از شرکت‌کنندگان ساعات خواب خود و میزان درد در روز بعد از آن را طی چند شبانه روز ثبت کردند. نتایج حاکی از آن است که حتی کاهش اندک در خواب، با افزایش قابل‌توجه درد در روز بعد همراه خواهد شد.

خواب

گروه آزمایش در این پژوهش، کوچک بود و از طرفی، میزان بی‌خوابی بیشتر از حد معمول در زندگی روزانه اعمال شد. در آزمایش آنلاین نیز شواهد براساس گزارش افراد عادی تهیه شده بود که چندان قطعی نیستند. اما نتایج حاصل با حدسیاتی که اکثر پژوهش‌ها در این زمینه داشته‌اند، منطبق است و می‌توان نتیجه گرفت کم‌خوابی باعث تشدید تجارب خاصی در مغز مخصوصا درد و اضطراب می‌شود.

این مطالعات نشان می‌دهند که باید کمیت و کیفیت خواب خود را به منظور حفظ سلامتی، که چالشی بزرگ در زمانه‌ی ما است؛ افزایش دهیم.



تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
 روز ۲۸ بهمن ماه امسال را باید بدون شک به عنوان یکی از روز‌های مهم در تقویم دفاعی کشور ثبت کرد. روزی که زیردریایی نیمه سنگین فاتح به صورت رسمی به نیروی دریایی ارتش پیوست و بلافاصله عازم اولین مأموریت خود در جنوب کشور نیز شد تا نشان دهد واقعا عملیاتی و آماده خدمت است.

زیردریایی فاتح که از سیستم پیشران دیزل الکتریک استفاده می‌کند را می‌توان یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های صنعتی و بومی پس از انقلاب به حساب آورد. آنچه که ایران با وارد خدمت شدن این زیردریایی بدست آورده بسیار مهم بوده و بسیاری از کشور‌های صنعتی و پیشرفته جهان سالهاست که به دنبال رسیدن به آن هستند. در ادامه ابتدا نگاهی به مشخصات کلی فاتح خواهیم داشت و پس از آن به این مسئله خواهیم پرداخت که چرا زیردریایی فاتح یک دستاورد بسیار مهم است.

فاتح: پرش ۵ برابری ایران در زیر سطحی‌ها

جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری با خطوط ساحلی طولانی خصوصاً در جنوب، در سال‌های پس از پایان جنگ تحمیلی به دنبال افزایش توان دریایی خصوصاً در بخش زیر سطحی رفت. ایرانی‌ها قبل از پیروزی انقلاب در آستانه تحویل گرفتن شناور زیرسطحی کوسه از آمریکا بودند که بنا به دستور خیانت آمیز صادر شده از تهران توسط دولت موقت، خدمه به ایران بازگشته و ما از رسیدن به توان زیر سطحی در آن دوران باز ماندیم. بعد از اتمام جنگ تحمیلی و در طی برنامه تسلیح مجدد کشور سه فروند زیردریایی کلاس کیلو از روسیه خریداری شد.
 
اولین تلاش جدی ایران برای توسعه توان زیر سطحی بومی پروژه زیردریایی‌های کلاس غدیر بود که از جمله زیرسطحی‌های مید جت یا بسیار سبک محسوب می‌شود و برای عملیات در آب‌های کم عمق توسعه پیدا کرده است. وزن زیردریایی غدیر در حدود ۱۲۰ تن بود. در اینجا یکی از نکات مهم درباره پروژه فاتح مشخص می‌شود. وزن زیردریایی فاتح در زیر آب در حدود ۵۹۳ تن یا به نوعی در کلاس ۶۰۰ تن است.

یعنی نسبت به پروژه غدیر در بخش زیر سطحی، وزن شناور ۵ برابر شده است. این مسئله محاسبات و انجام کار مهندسی بسیار دقیقی را در بحث طراحی و همچنین توسعه زیرساخت‌های لازم برای ساخت این شناور را نیاز دارد.


نیرو‌های مسلح باز هم وارد یک باشگاه خاص و جدید شدند/ سبقت «توان موشکی زیرسطحی» ایران از آلمان، ژاپن و سوئد +عکس
زیردریایی ایران فاتح

نیرو‌های مسلح باز هم وارد یک باشگاه خاص و جدید شدند/ سبقت «توان موشکی زیرسطحی» ایران از آلمان، ژاپن و سوئد +عکس
نمایی از داخل زیردریایی فاتح
 
سایر مشخصات این زیردریایی از این قرار است: عمق عملیاتی ۲۰۰ متر، عمق نهایی ۲۵۰ متر، سرعت سطحی آن ۲۰ کیلومتر در ساعت و سرعت زیر آب آن ۲۵ کیلومتر در ساعت است. مدت دریانوردی این شناور نیز ۳۵ روز است. در بخش تسلیحات نیز وضعیت این شناور به این شکل است: زیردریایی فاتح از ۴ اژدرافکن، ۸ عدد مین دریایی و ۲ اژدر رزرو برخوردار است.

اما نکته مهم درباره فاتح موشک‌های کروز ضد کشتی آن هستند که می‌توان آن‌ها را از زیر آب شلیک کرد. بر اساس توضیحات فرمانده نیروی دریایی ارتش در مراسم الحاق این زیردریایی، بر اساس طرحی به اسم جاسک ۲ یک موشک کروز ضد کشتی بر پایه مدل نصر برای شلیک از این زیردریایی آماده شده که البته برد آن نیز نسبت به نمونه اصلی متفاوت است.

موشک نصر یکی دیگر از موشک‌های کوتاه‌برد ضدکشتی ساخت ایران بوده و دارای ۳۵ کیلومتر برد است. این موشک با سر جنگی ۱۵۰ کیلوگرمی، وزنی معادل ۳۵۰ کیلوگرم دارد. البته با توجه به صحبت‌های فرمانده نداجا، مشخص شده که برد آن افزایش پیدا کرده است.

از سوی دیگر، امیر حاتمی وزیر دفاع نیز در مراسم الحاق این شناور در صحبت‌هایی دو بار به مسئله موشک‌های کروز ضد کشتی اشاره و البته اعلام کرد که این طرح در سال جاری به ثمر نشسته است. اما در اینجا برد موشک آنچنان مهم نیست بلکه رسیدن به فناوری پرتاب موشک کروز از زیر آب مهم است. با توجه به وضعیت قرار گیری پرتاب گره‌ای اژدر در زیردریایی فاتح روش پرتاب موشک کروز از آن به این شکل است:

در این روش، موشک مورد نظر در یک پوشش مخصوص قرار گرفته و در لوله مخصوص پرتاب قرار می‌گیرد و به درست به مانند یک اژدر از زیردریایی خارج می‌شود. پوشش مورد نظر که موشک در درون آن قرار گرفته دارای یک سیستم پیشران مخصوص است که موشک را بالا آورده و پس از فاصله گرفتن از سطح آب به صورت اتوماتیک از موشک جدا شده و سیستم پیشران موشک کروز فعالیت را آغاز می‌کند.

نیرو‌های مسلح باز هم وارد یک باشگاه خاص و جدید شدند/ سبقت «توان موشکی زیرسطحی» ایران از آلمان، ژاپن و سوئد +عکس
شلیک موشک کروز اگزوست زیردریایی پرتاب

موشک‌های کروز اگزوست ساخت فرانسه و هارپون آمریکایی از جمله مدل‌های معروفی هستند که از این روش برای پرتاب آن‌ها از زیردریایی استفاده می‌شود. در عین حال از این شیوه می‌توان برای شلیک موشک‌های کروز حمله به اهداف زمینی نیز بهره برد.

چرا عملیاتی شدن فاتح خیلی مهم است؟

در ابتدای گزارش اشاره شد که فاتح را می‌توان یکی از بزرگترین دستاورد‌های دفاعی بعد از انقلاب دانست. یک نگاه به کشور‌های دارای فناوری زیردریایی و البته توان توسعه و شلیک موشک کروز از زیر آب پاسخ سوال است. برای مثال به برخی نمونه‌های جالب در این باره اشاره می‌کنیم.

دو کشور آلمان و سوئد از جمله سازندگان معروف زیردریایی در جهان به شمار می‌آیند. آلمان‌ها در بحث صادرات زیردریایی در جهان بسیار موفق عمل کردند، اما فاقد موشک‌های ضد کشتی زیردریایی پرتاب آلمانی هستند. عمده مشتری‌های زیردریایی آلمانی موشک ضد کشتی هارپون آمریکایی را استفاده می‌کنند. رژیم صهیونیستی موشک‌های کروز پاپ آی را برای استفاده در زیردریایی‌های دلفین خود که ساخت آلمان هستند توسعه داده و سوئدی‌ها نیز فاقد موشک پرتاب شونده از زیردریایی به صورت بومی هستند.

در نزدیکی ایران دو کشور هند و پاکستان از جمله دارندگان زیردریایی هستند. پاکستانی‌ها موشک کروز پرتاب شونده از زیردریایی را به صورت بومی توسعه دادند، ولی زیردریایی بومی ندارند. هندوستان نیز فاقد توانایی ساخت کامل زیردریایی تهاجمی است و از نمونه‌های روسی، فرانسوی و آلمانی استفاده می‌کند. در بحث موشک پرتاب شونده از زیر آب نیز هندی‌ها از مدل‌هایی مثل اگزوست، هارپون و براهموس برخوردار هستند که همه آن‌ها بر اساس فناوری خارجی است.

البته هندی‌ها یک زیردریایی حامل موشک بالستیک را توسعه داده‌اند که می‌تواند موشک از زیر آب شلیک کند، اما هنوز در حوزه کروز‌ها خبری از نمونه بومی هندی نیست. در شرق آسیا، ژاپن یکی از تولید کنندگان بسیار مهم و معتبر زیردریایی به شمار می‌آید، اما همچنان فاقد موشک‌های پرتاب شونده از زیر آب بومی است. اما نگاهی داشته باشیم به کشور‌هایی که توان این کار را دارند.

حتی انگلیسی‌ها به صورت قاچاقی و با کمی ارفاق در این لیست هستند. انگلیسی‌ها برای سال‌ها از موشک‌های کروز آمریکایی مثل سری هارپون یا تاماهاوک بهره می‌بردند. پروژه Perseus در حقیقت یک طرح مشترک بین فرانسه و انگلستان برای توسعه یک موشک کروز با قابلیت پرتاب از پلتفرم‌های گوناگون است که قرار است در سال ۲۰۳۰ میلادی عملیاتی شده و جایگزین موشک‌های هارپون در خدمت انگلیس و اگزوست فرانسوی شود.

انگلیسی‌ها زیردریایی‌های کلاس آستیوت را در کلاس تهاجمی اتمی در خدمت دارند که فعلاً با موشک‌های کروز هارپون و تاماهاوک مجهز شده است. موشک Perseus حدود ۳۰۰ کیلومتر برد داشته می‌تواند با سرعت ۵ برابر سرعت صوت حرکت کند.


نیرو‌های مسلح باز هم وارد یک باشگاه خاص و جدید شدند/ سبقت «توان موشکی زیرسطحی» ایران از آلمان، ژاپن و سوئد +عکس
کلاس آستیوت
 
فرانسوی‌ها از جمله دارندگان ترکیب زیردریایی و همچنین توان شلیک موشک‌های کروز و بالستیک از زیر آب هستند. در بحث موشک‌های کروز فرانسوی‌ها از خانواده مشهور اگزوست بهره می‌برند که حدود ۷۰ کیلومتر برد دارد. توان اصلی تهاجمی دریایی فرانسه با موشک‌های کروز ضد کشتی بر اساس زیردریایی‌های کلاس Rubis است که از پیشران هسته‌ای بهره می‌برند.

نیرو‌های مسلح باز هم وارد یک باشگاه خاص و جدید شدند/ سبقت «توان موشکی زیرسطحی» ایران از آلمان، ژاپن و سوئد +عکس
کلاس Rubis

ارتش آمریکا با دو نوع موشک کروز زیردریایی پرتاب هارپون و تاماهاوک از جمله بزرگترین کاربران موشک‌های کروز زیردریایی پرتاب است. اولی موشکی ضد کشتی با برد ۱۴۰ کیلومتر و بعدی موشکی کروز با قابلیت حمله به اهداف زمینی با برد حدود ۲۰۰۰ کیلومتر است. زیردریایی‌های کلاس ویرجینیا، سی ولف و لس آنجلس که همگی از پیشران هسته‌ای بهره می‌برند حامل‌های این موشک‌های حساب می‌شوند.

 
نیرو‌های مسلح باز هم وارد یک باشگاه خاص و جدید شدند/ سبقت «توان موشکی زیرسطحی» ایران از آلمان، ژاپن و سوئد +عکس
کلاس ویرجینیا

در آن سوی میدان، اما روسیه قرار دارد که در جریان جنگ سوریه برای اولین بار وارد فاز عملیاتی استفاده از موشک‌های کروز ضد کشتی خود شد. موشک‌های کروز سری کالیبر از کشتی‌ها و زیردریایی‌های روسی پرتاب شده و اهداف مربوط به گروه‌های تروریستی را در سوریه هدف قرار دادند. روس‌ها دارای انواع مختلفی از موشک‌های کروز زیردریایی پرتاب هستند که می‌توان از آن جمله به سری کالیبر، مدل‌های ضد کشتی خانواده کلاب و یا خونت اشاره کرد.

انواع زیردریایی‌ها مثل سری کیلو، آکولا، اسکار و یاسین نیز در نیروی دریایی روسیه حضور دارند که توانایی حمل و پرتاب موشک‌های کروز را دارند.

نیرو‌های مسلح باز هم وارد یک باشگاه خاص و جدید شدند/ سبقت «توان موشکی زیرسطحی» ایران از آلمان، ژاپن و سوئد +عکس
کلاس یاسین

چین کشور دیگری است که در سال‌های اخیر توسعه توان دریایی را شدیداً پیگیری کرده و گستره وسیعی از موشک‌های کروز زیردریایی پرتاب با قابلیت ضد کشتی و حمله به اهداف زمینی را توسعه داده است. در عین حال این کشور مدل‌های مختلفی زیردریایی‌های اتمی و دیزل الکترونیک را نیز ساخته است و در بحث صادرات نیز موفق ظاهر شده است. پاکستان و تایلند از جمله مشتری‌های زیردریایی‌های ساخت چین هستند. موشک‌های کروز مدل C-۸۰۱ و CM-۷۰۸UNA از جمله مدل‌هایی هستند که در چین ساخته شده‌اند.

زیردریایی‌های تایپ ۰۹۳، و تایپ ۰۳۹ از جمله شناور‌های تهاجمی با پیشران دیزل الکترونیک و هسته‌ای ساخت چین هستند که می‌توانند انواع موشک‌های کروز را حمل و پرتاب کنند.

نیرو‌های مسلح باز هم وارد یک باشگاه خاص و جدید شدند/ سبقت «توان موشکی زیرسطحی» ایران از آلمان، ژاپن و سوئد +عکس
تایپ ۰۹۳

و، اما در نهایت به کره جنوبی میرسیم. در سپتامبر سال ۲۰۱۸ میلادی اولین زیردریایی از کلاس Jangbogo–III به آب افتاد. این زیردریایی با وزن حدود ۳۵۰۰ تن در حقیقت اولین زیردریایی کاملاً بومی کره است و قرار بر ساخت ۹ فروند از آن توسط بخش دریایی شرکت دوو است. سیستم پرتاب عمودی موشک کروز ساخت کره جنوبی با قابلیت حمل ۱۰ تیر موشک Hyunmoo را با برد نهایی ۱۵۰۰ کیلومتر برای این زیردریایی‌ها در نظر گرفته شده است.


نیرو‌های مسلح باز هم وارد یک باشگاه خاص و جدید شدند/ سبقت «توان موشکی زیرسطحی» ایران از آلمان، ژاپن و سوئد +عکس
اولین زیردریایی کلاس Jangbogo–III ساخت کره جنوبی

در نهایت باید گفت: با ارفاق به نیروی دریایی ملکه استعمارگر در این بخش، می‌توان گفت که فقط و فقط ۶ کشور در دنیا هستند که فناوری ساخت زیردریایی و پرتاب موشک کروز را دارند و در ۲۸ بهمن ماه سال ۱۳۹۷ رسماً این یک عضو جدید به این لیست کوچک و استراتژیک اضافه شد.

حالا جمهوری اسلامی ایران بعد از حدود یک دهه تلاش برای پروژه فاتح، به عنوان هفتمین کشور جهان با توانایی پرتاب موشک کروز از زیر آب در جهان شناخته می‌شود. امروز شاید برد موشک کروز برای فاتح ایرانی آنقدر زیاد نباشد، اما بخش سخت این کار به اتمام رسیده و قطعا به زودی شاهد افزایش برد و ورود به خدمت حتی کروز‌های حمله به اهداف زمینی به خدمت نیروی دریایی ارتش خواهیم بود.


تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

فیسبوک یکی از موفق‌ترین شبکه‌های اجتماعی است و تابه‌حال هیچ شبکه‌ی اجتماعی دیگری نتوانسته این تعداد از انسان‌ها را از سراسر جهان دور هم جمع کند. فیسبوک بیش از ۲.۳ میلیارد عضو دارد و این یعنی ۳۰ درصد جمعیت جهان هر ماه از این طریق با یکدیگر تعامل می‌کنند. به همین دلیل اقتصاددانان ارزش تعداد کاربران این شبکه‌ی اجتماعی را تریلیون‌ها دلار برآورد کرده‌اند.

البته ناگفته نماند که طی سال‌های اخیر اتهامات مختلفی از جمله اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی، رعایت نکردن حریم خصوصی، دخالت در نتیجه‌ی انتخابات و... به فیسبوک وارد شده و شاید وقت آن رسیده باشد که زندگی را بدون این غول شبکه‌های اجتماعی تصور کنیم.

محققان برای این منظور، زندگی تعدادی از فعالان فیسبوک را بعد از بستن حساب کاربری آن‌ها زیر نظر گرفتند. محققان دانشگاه نیویورک و استنفورد چند هزار کاربر فیسبوک را استخدام کرده و سپس از آن‌ها خواستند حساب کاربری فیسبوک خود را به مدت چهار هفته در اواخر سال ۲۰۱۸ غیرفعال کنند. محققان از عدم دسترسی داوطلبان به فیسبوک اطمینان حاصل پیدا کرده و سپس تحقیقات خود را روی زندگی آن‌ها آغاز کردند.

facebook

این افراد به‌طور متوسط روزانه یک ساعت اوقات فراغات بیشتری نسبت به قبل داشتند و ترجیح می‌دادند به‌جای گشت زدن در سایر شبکه‌های اجتماعی، این مدت زمان را با دوستان و خانواده سپری کنند یا تلویزیون ببینند. این افراد کمتر از گذشته از اخبار و رویدادها مطلع می‌شدند و نسبت به فعالان شبکه‌های اجتماعی، جبهه‌گیری کمتری نسبت به آن‌ها داشتند. کنار گذاشتن فیسبوک میزان افسردگی و اضطراب آن‌ها را به شکلی قابل‌توجه کاهش داده و شادی و رضایت آن‌ها را افزایش داده بود.

این آزمایش به برخی کاربران کمک کرد اعتیاد خود به فیسبوک را کنترل کنند. تعدادی از آن‌ها چند هفته بعد از غیرفعال کردن حساب کاربری فیسبوک و بازگشت مجدد ۲۳ درصد زمان کمتری را در این شبکه‌ی اجتماعی سپری کردند. پنج درصد از این افراد نیز به‌قدری از زندگی بدون فیسبوک راضی بودند که هنوز حساب کاربری خود را فعال نکرده‌اند. تمام افراد شرکت‌کننده با دریافت مبلغی حاضر شده بودند حساب کاربری خود را موقتا غیرفعال کنند و نتیجه‌ی جالب دیگر این بود که داوطلبان حاضر بودند این کار را چهار هفته‌ی دیگر و با ۱۳ درصد پول کمتر انجام دهند؛ اما اغلب آن‌ها حاضر نبودند فیسبوک را برای همیشه ترک کنند.

عدم تمایل داوطلبان به ترک دائم فیسبوک نشان می‌دهد این شبکه‌ی اجتماعی علاوه‌بر مشکلاتی که ایجاد می‌کند، ارزش زیادی به مصرف‌کنندگان می‌دهد و عدم استفاده از فیسبوک، این ارزش‌ها را از بین می‌برد. بااین‌حال تعداد زیادی از مردم حاضر به استفاده از خدماتی نیستند که ۲.۳ میلیارد نفر از آن استفاده می‌کنند و همچنین اگر این خدمات وجود نداشته باشد، شاید تأثیر بهتری روی دنیا بگذارد.

facebook

یک شبکه‌ی اجتماعی با افزایش اعضای آن رونق پیدا می‌کند و هرقدر افراد بیشتری به آن اضافه شوند، ارتباطات مردم نیز بیشتر می‌شود و ارزش آن نزد کاربران افزایش پیدا می‌کند؛ دلیل به قدرت رسیدن فیسبوک نیز همین موضوع بود. این شبکه‌ی اجتماعی در سال ۲۰۰۴ بنیان‌گذاری شد و روزبه‌روز تعداد کاربران آن افزایش پیدا کرد.

برای درک بهتر این موضوع، شهر پیشرفته‌ای را تصور کنید که امکانات و فرصت‌های جدیدی به شهروندان خود ارائه می‌دهد و سایر مردم با دیدن وضعیت خوب این افراد کم‌کم به این شهر مهاجرت می‌کنند. در مورد فیسبوک نیز شرایط به همین صورت بود، مردم جذب شبکه‌ی اجتماعی می‌شدند که همه‌ی دوستان و اعضای خانواده‌شان در آن فعالیت می‌کردند و این به نفع فیسبوک بود. درواقع فیسبوک اولین شهر بزرگ دیجیتالی بود که مردم زیادی از سراسر دنیا را به یکدیگر پیوند می‌داد.

در شهرهای واقعی و فیزیکی، نزدیک بودن به دوستان و اعضای خانواده یکی از عوامل مهمی است که باعث حفظ جمعیت یک منطقه می‌شود. در قرن نوزدهم شهرهای صنعتی به‌دلیل سهولت حمل‌ونقل معمولا در نزدیکی راه‌های آبی شکل می‌گرفتند. اما امروزه حمل‌ونقل دریایی دیگر مانند گذشته اهمیت چندان زیادی در افزایش جمعیت یک منطقه ندارد. عملکرد نهایی یک تیم تحقیقاتی نیز همین موضوع را ثابت می‌کند. این افراد برای انجام یک پروژه‌ی تحقیقاتی به جنوب کالیفرنیا سفر کرده بودند و با اینکه این پروژه‌ی تحقیقاتی بسیار جالب و در شهری بسیار بهتر از شهر خودشان بود، بعد از گذشت یک ماه همه‌ی آن‌ها به شهر اصلی خود و جایی که دوستان و خانواده‌شان حضور داشتند بازگشتند.

بازگشت به زادگاه به‌دلیل دلتنگی برای دوستان و خانواده شاید دلیل خوبی برای حفظ جمعیت یک منطقه‌ی مسکونی باشد اما اگر تمام شهروندان آن تصمیم بگیرند باهم به‌جای بهتری نقل مکان کنند، مطمئنا شرایط فرق خواهد کرد.

Facebook

دو محقق از دانشگاه اقتصاد لندن و دانشگاه هاروارد تصمیم گرفتند وضعیت بریتانیا و فرانسه را در دوران روم و بعد از فروپاشی امپراتوری آن بررسی کنند.

بعد از سقوط امپراتوری، نظم سیاسی فرانسه کمتر از بریتانیا تحت تأثیر فروپاشی قرار گرفت و اغلب شهرهای فرانسوی به فعالیت گذشته‌ی خود ادامه دادند. اما در بریتانیا این موضوع برعکس بود و نتیجه این شد که شهرهای جدید بیشتری در بریتانیا نسبت به فرانسه شکل گرفت و سال‌ها بعد نزدیکی شهرهای جدید به مسیرهای آب مزیت زیادی برای شهروندان بریتانیا به همراه داشت. جمعیت در شهرهای جدید افزایش پیدا کرد و بریتانیایی‌ها از به‌روزرسانی شدن شبکه‌ی شهری خود بسیار راضی و خشنود بودند درحالی‌که مردم فرانسه همچنان در حال لایک و اشتراک‌گذاری شهرهای به‌جامانده از اجداد رومی خود بودند.

اگر مارک زاکربرگ، شبکه‌ی اجتماعی که خلق کرده را نابود کند، مطمئنا پلتفرم مشابه دیگری به قدرت خواهد رسید و تمام مردم در آن عضو خواهند شد. اما اگر دوران فیسبوک را محصول خاصی از یک دوره‌ی تاریخی زودگذر در نظر بگیریم، دیدگاه مردم به شبکه‌های اجتماعی و نحوه‌ی استفاده از آن تنها درصورتی بهبود پیدا خواهد کرد که همه‌ی مردم همزمان باهم تصمیم بگیرند دنبال جایگزین بهتری باشند.



تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

صنعت خودرو طی سال‌های اخیر با چرخشی معنادار به سمت خودروی الکتریکی و محصولات برقی حرکت می‌کند. پیش‌بینی می‌شود که طی دهه‌های آینده فراگیری خودروی برقی بیشتر از محصولات متداول بنزینی و احتراق داخلی شود و یکی از دلایل چنین نظریه‌ای، کاهش فروش خودروهای احتراقی و در مقابل افزایش فروش خودروهای برقی در بازار جهانی است. این موضوع باعث شده تا خودروسازان بزرگ جهان به‌دنبال بازارهای جدید با محصولات متنوع باشند و درکنار خودرو، به تولید محصولاتی متفاوت بروند.

General Motors electric bike / دوچرخه برقی جنرال موتورز

یکی از این خودروسازان، جنرال موتورز است که طی سال‌های اخیر به سمت تولید محصولات برقی حرکت می‌کند و چند روز قبل خبر از محصول جدیدی داد که نشان از استراتژی این شرکت دارد. جنرال موتورز به‌تازگی اعلام کرد که نام تجاری دوچرخه الکتریکی این شرکت «Ariv» نامیده می‌شود و طی سه‌ماهه دوم سال ۲۰۱۹ در اروپا به فروش می‌رسد. 

General Motors electric bike / دوچرخه برقی جنرال موتورز

جنرال موتورز اعلام کرد که دو مدل دوچرخه الکتریکی تحت برند Ariv عرضه می‌کند؛ اولی دوچرخه برقی جمع‌وجور (با نام Meld) و دومی نوعی دوچرخه برقی تاشو (به‌نام Merge) به شمار می‌رود و هر دو در کشورهای اروپایی مانند آلمان، بلژیک و هلند به فروش می‌رسند. دلیل چنین انتخابی برای بازار مصرف، رواج و محبوبیت دوچرخه‌های برقی مجهز به باتری لیتیوم-یونی عنوان شده است. 

General Motors electric bike / دوچرخه برقی جنرال موتورز

دوچرخه‌سواران می‌توانند باتری‌های دوچرخه الکتریکی Ariv را در عرض سه ساعت‌و‌نیم شارژ کنند و با یک‌بار شارژ، مسیری بالغ بر ۶۴ کیلومتر را بپیمایند. قیمت دوچرخه الکتریکی جنرال موتورز مدل Meld حدود ۳،۱۶۵ دلار خواهد بود؛ درحالی‌که مدل Merge با قیمت ۳،۸۴۳ دلار به فروش خواهد رسید. قیمت این مدل‌ها در آلمان پایین‌تر است و برای مشتریان به ترتیب ۳۱۰۶ و ۳۷۸۴ دلار هزینه در بر خواهد داشت. 

General Motors electric bike / دوچرخه برقی جنرال موتورز

جنرال موتورز اولین‌بار برنامه‌های خود را برای تولید و فروش دوچرخه برقی در پاییز  امسال اعلام کرد. این شرکت همچنین در بازار خودروهای الکتریکی هم حضور یافته است و با شورولت بولت به قیمت تقریبی ۳۶ هزار دلار با شرکت‌های دیگر رقابت می‌کند. خودروساز بزرگ دیترویت هنوز هیچ برنامه‌ای برای ورود به بازار اسکوتر برقی و موتورسیکلت ندارد. در همین حال رقیب آمریکایی آن یعنی فورد، پاییز امسال سرمایه‌گذاری ۲۰۰ میلیون دلاری برای خرید و تصاحب شرکت اسپین انجام داد؛ اسپین شرکتی مستقر در سانفرانسیسکو است که اسکوتر الکتریکی به مشتریان اجاره می‌دهد.

General Motors electric bike / دوچرخه برقی جنرال موتورز

درحالی‌که عدم اطمینان از بازار در حال تغییر کنونی به دغدغه‌ی اساسی خودروسازان تبدیل شده است، سازندگان بزرگ به گسترش محصولات موجود در خط تولید و تنوع محصول روی آورده‌اند. جنرال موتورز و فورد تلاش می‌کنند که در بازه زمانی کنونی که سلیقه‌ی مشتریان و مصرف‌کنندگان در بازار در حال تغییر است، به سمت تولید اسکوتر، خودروی الکتریکی، خدمات اشتراک سواری و خودرو خودران حرکت کنند. حتی هارلی دیویدسن از مدل مفهومی دوچرخه سبک‌وزن برقی رونمایی کرده است. 

جنرال موتورز

گرت نلسون تحلیلگر مؤسسه CFRA در این زمینه گفت:

من فکر می‌کنم جنرال موتورز و فورد در جستجوی فرصت‌های حمل‌ونقل هستند، زیرا فروش عمومی خودرو کاهش یافته است. ما می‌بینیم که جنرال موتورز دوچرخه برقی تولید می‌کند و فورد نیز اخیراً در اسپین سرمایه‌گذاری کرده است و این را می‌توان به‌عنوان تلاش جدی برای تجدیدنظر در شیوه بازاریابی، طیف مصرف‌کنندگان و ویژگی‌های جمعیت‌شناسی قلمداد کرد. زیرا الگوهای نسل‌های آینده در خرید خودرو و سایر محصولات، تفاوت زیادی با نسل‌های پیشین دارد. 

فورد

با ظهور کسب‌وکارهای جدید در حوزه حمل‌ونقل مانند خدمات اشتراک سواری و کرایه خودرو، برخی صاحب‌نظران ادعا می‌کنند شاید روزی برسد که مصرف‌کنندگان دیگر تمایلی به خرید خودرو جدید نداشته باشند. این تغییری است که خودروسازان از آن هراس دارند و از پیش خود را برای رسیدن چنین روزی آماده می‌کنند. 

اوبر / Uber

گرت نلسون در ادامه توضیح داد:

تولیدکنندگان خودرو بسیار نگران پیامدهای این تغییر مداوم در سلایق مصرف‌کنندگان هستند؛ به‌ویژه با گسترش کسب‌وکار شرکت‌های اوبر، لیفت و سایر استارتاپ‌های این حوزه که چند سال پیش در دسترس نبودند، ترس خودروسازان از ویژگی‌های جمعیت‌شناسی افزایش یافته است. آن‌ها از این می‌ترسند که نسل آینده به هیچ وجه نیازی به خرید خودرو نداشته باشد یا حتی اصلا احساس نیاز برای خرید خودرو نکند.



تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

هم‌اکنون خودروساز لوکس دی‌اس (DS) برخی مدل‌های بسیار جذاب در میان سبد محصولات خود دارد که از آن جمله می‌توان به DS 3 کراس‌بک و مدل بزرگ‌تر DS 7 کراس‌بک اشاره کرد. بااین‌حال وسیله نقلیه‌ای که در ترکیب محصولات DS وجود ندارد، خودرو اسپرت است.

مفهومی دی اس ایکس /  DS-X

 طرح مفهومی DS-X تلاشی برای نشان دادن چگونگی این خودروی اسپرت در آینده است. برای واقعیت بخشیدن به چنین خودرویی، ایده خودروی دونفره دی‌اس طراحی شد تا نشان دهد که خودروهای آینده در کلاس اسپرت تا سال ۲۰۳۵ چگونه به نظر می‌رسند.

مفهومی دی اس ایکس /  DS-X

تقریباً برخلاف تمام خودروهای موجود در بازار، طرح مفهومی DS-X کابین عادی و متداول ندارد. به‌جای آن سرنشین در قسمت محصوری می‌نشیند، درحالی‌که فضای قرارگیری راننده طوری طراحی شده که درست مثل یک اسپیداستر (Speedster) است. این موضوع احتمالاً در آینده به واقعیت می‌پیوندد، اما چیزی که فعلاً ما می‌بینیم شاید توسط هر کسی پذیرفته نشود.

مفهومی دی اس ایکس /  DS-X

 

بدنه مفهومی DS-X نیز به دو قسمت تقسیم می‌شود. بخش جلوی راننده دارای جلوپنجره مخصوصی است که از قسمت وسط آغاز خواهد شد. درحالی‌که سمت مسافر دهانه بزرگی دارد و چرخ جلو از داخل آن دیده می‌شود. در عقب خودرو، دو قسمت با یکدیگر ادغام می‌شوند، درحالی‌که سمت راننده به وضوح بزرگ‌تر است. شاید شکل منحصره‌بفرد خودروی مفهومی دی‌اس از بالا بهتر به نظر برسد، زیرا زاویه بین بخش جلو و عقب را خیلی خوب به نمایش می‌گذارد. 

مفهومی دی اس ایکس /  DS-X

آیا چنین خودرویی را به‌سادگی می‌توان تولید کرد؟ پاسخ احتمالا منفی خواهد بود؛ اما همیشه می‌توان از دیدن چرخش‌های منحصربه‌فرد در طراحی سنتی خودرو لذت برد.

 


تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

مهندسی اجتماعی (Social engineering) سوءاستفاده‌ی زیرکانه از تمایل طبیعی انسان به اعتماد کردن بوده و جدیدترین روش سوءاستفاده‌ی هکرها از دیگران است. در این روش افراد سودجو به کمک مجموعه‌ای از تکنیک‌ها، فرد را به فاش کردن اطلاعات یا انجام کارهایی خاص متقاعد می‌کنند.

شاخص امنیت سایبری IBM نشان می‌دهد ۹۵ درصد مشکلات امنیتی به‌دلیل اشتباه خود انسان‌ها اتفاق می‌افتند. به‌عنوان مثال فیشینگ (سرقت اطلاعاتی مانند حساب بانکی، رمز عبور و...) یکی از رایج‌ترین مشکلات امنیتی است که هکرها با فرستادن یک ایمیل معمولی طعمه‌های خود را شکار می‌کنند. آن‌ها در ایمیل فایل‌های مخربی را پیوست می‌کنند که دانلود کردنشان باعث ورود نرم‌افزارهای مخرب به سیستم کاربر شده و اطلاعات بانکی یا سایر اطلاعات آن‌ها را سرقت می‌کند.

این دقیقا همان جایی است که هوش هیجانی یا قابلیت جهت‌دهی به روابط بین فردی و ذهنی، تأثیر مخربی روی زندگی فرد می‌گذارد. مهندسی اجتماعی معمولا به احساسات بنیادی انسان‌ها مانند طمع، کنجکاوی، ترس و همدلی حمله می‌کند و با دستکاری آن‌ها، انسان را فریب می‌دهد. درنهایت این فریبکاری به افشای اطلاعات محرمانه‌ای از سوی قربانی منجر می‌شود و عواقب بدی برای او خواهد داشت.

emotional intelligence

مهندسی اجتماعی و هوش هیجانی

هرقدر هوش هیجانی فرد بیشتر باشد، آسیب‌پذیری او دربرابر مهندسی اجتماعی نیز بیشتر می‌شود. درواقع حس همدلی قربانی به دروازه‌ای برای ورود افراد فریبکار تبدیل می‌شود. به‌عنوان مثال دوست‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی شما را دنبال می‌کنند و ناگهان با تعریف یک داستان ساختگی تقاضای پول می‌کنند همان هکرهایی هستند که قصد دارند با مهندسی اجتماعی دیگران را فریب دهند.

اما از کجا بدانیم شخصی قصد کلاهبرداری داشته یا واقعا به کمک نیاز دارد؟ در ادامه به معرفی راه‌هایی می‌پردازیم که از کسب‌وکار شما دربرابر حقه‌های مهندسی اجتماعی محافظت می‌کنند.

۱- مهندسی اجتماعی را عملیاتی گسترده در نظر بگیرید

حملات مهندسی اجتماعی را به چشم یک تهدید بزرگ در نظر بگیرید و این موضوع را به تیم خود خبر دهید. به آن‌ها بگویید که آگاهی‌شان چه نقش مهمی در امنیت کسب‌وکار دارد.

۲- نکات امنیتی را رعایت و پروتکل داخلی تعریف کنید

اطلاعات شرکت و همچنین تعداد افرادی که به آن‌ها دسترسی دارند را محدود کنید. برای بررسی هویت از پروتکل‌های داخلی استفاده کنید و اطلاعات حساس را به شکلی محرمانه نگه‌داری کنید. به‌عنوان مثال پسوردهای دسترسی را تنها در شرایط خاص و در اختیار افراد خاص قرار دهید.

۳- سطح آگاهی همکاران خود را بالا ببرید

هیچ شخصی نمی‌تواند دربرابر موضوعی که از مضر بودن آن آگاهی ندارد از خودش محافظت کنید. این وظیفه‌ی شما است که خطرات احتمالی و تکنیک‌های رایج مهندسی اجتماعی را به همکاران خود یاد دهید و به آن‌ها بگویید که هنگام مواجه با آن‌ها چه رفتاری باید داشته باشند.

Emotional Intelligence

۴- هکرهای کلاه سفید استخدام کنید

هکرهای کلاه سفید هکرهایی هستند که نیت بد ندارند و قانون‌شکنی نمی‌کنند، آن‌ها معمولا برای پیدا کردن نقاط آسیب‌پذیر یک سازمان به آن نفوذ می‌کنند. از آن‌ها بخواهید چند مدل حمله‌ی مهندسی اجتماعی روی سازمان شما ترتیب دهند تا نقاط آسیب‌پذیر پیدا شود و سپس نسبت به رفع آن‌ها اقدام کنید.

۵- اطلاعات و سیستم خود را به‌روز نگه دارید

هکرها همواره سعی دارند راه جدیدی برای فریب دادن قربانی‌های خود پیدا کنند. بنابراین شما نیز باید دائما با یک تیم امنیتی برای آگاهی از آخرین تکنیک‌های محافظتی در ارتباط باشید.

در سال‌های اخیر افزایش آگاهی مردم نسبت به هوش هیجانی باعث شده عملکرد بهتری در کسب‌وکار داشته باشند و به‌طور کلی کیفیت زندگی خود را افزایش دهند. مطالعات دانشگاهی اهمیت هوش هیجانی و تأثیر آن در مراحل مختلف زندگی را نشان می‌دهد و ثابت می‌کند هرقدر هوش هیجانی بیشتر باشد کیفیت کار، سلامتی و روابط نیز بیشتر می‌شود.

اما زمانی‌که صحبت از مهندسی اجتماعی به میان می‌آید، هوش هیجانی افراد را آسیب‌پذیرتر می‌کند. همان مقدار همدلی که مزایای بی‌شماری به همراه دارد، در صورت عدم آگاهی به ابزاری برای آسیب‌پذیری و نقطه ضعف تبدیل خواهد شد. افزایش آگاهی، رعایت نکات ایمنی و به‌روز کردن اطلاعات تنها راه‌حلی است که از شما و کسب‌وکارتان دربرابر افراد سودجو محافظت خواهد کرد.



تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

پنتاگون منابع مالی پژوهش در زمینه‌ی ایمپلنت‌های مغزی را باهدف پیشرفته‌تر کردن مغز سربازان تأمین کرده است. درحال‌حاضر نگرانی‌های متعددی نظیر تغییرات آب‌و‌هوایی، اخبار جعلی، بی‌عدالتی و ثبات دموکراسی در دنیا وجود دارد؛ اما می‌توان مورد دیگری به این نگرانی‌ها اضافه کرد، سربازانی که به‌واسطه‌ی نصب دستگاه‌های الکترونیکی در مغز آن‌ها، توانایی‌هایشان ارتقا می‌یابد و سربازان سایبورگ نامیده می‌شوند.

داستان‌های علمی تخیلی از دیرباز نسبت به سربازان سایبورگ هشدار داده‌اند و تعدادی مقاله نیز اخیراً به خطر بالقوه‌ی این موضوع پرداخته‌اند که نمونه‌ی آن را می‌توان در مجله‌ی آتلانتیک با عنوان «پنتاگون می‌خواهد مغزها را مسلح کند» مشاهده کرد.

مایکل جوزف گراس روزنامه‌نگاری است که درباره‌ی تلاش‌های اتاق فکر پنتاگون، آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته وزارت دفاع آمریکا، برای ایجاد فناوری‌هایی به‌منظور ادغام ذهن و ماشین‌آلات گزارشی تهیه کرده است. مهم‌ترین آن‌ها، تراشه‌های مغزی (تعداد زیادی الکترود) است که وقتی در مغز نصب می‌شود، می‌تواند سیگنال‌های الکتریکی را به بافت‌های عصبی ارسال و از آن‌ها سیگنال دریافت کند.

آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته وزارت دفاع آمریکا می‌خواهد از تراشه‌های مغزی برای کمک به کهنه‌سربازهای فلج یا ناتوان استفاده کند، به‌عنوان مثال تراشه‌های ذکرشده به آن‌ها امکان کنترل کامپیوتر و اندام‌های روباتیک را می‌دهد. علاوه‌براین آژانس قصد دارد سربازان سالم را ارتقا دهد. مایکل گراس می‌گوید:

هدف آژانس، تغییر انسان به موجودی ارتقایافته است، به‌طوری که قدرتی فراتر از توان مادرزادی‌اش و فراتر از قابلیت‌های جسمانی‌اش به‌دست خواهد آورد.

درواقع تراشه‌های مغزی می‌تواند عملکرد شناختی و فیزیکی سربازان را ارتقا دهد و به‌این‌ترتیب آن‌ها قادر خواهند بود سیستم‌های پیچیده‌ی سلاح‌های خود را با فکرشان کنترل کرده، ازطریق تله‌پاتی با سایر سربازان ارتباط برقرار و مشابه نئو در ماتریکس، پایگاه‌های داده‌ای بزرگی را آپلود کنند. درضمن دیگران می‌توانند ذهن افرادی که مجهز به این تراشه‌ها هستند را بخوانند و کنترل کنند. مایکل گراس می‌گوید:

وقتی دانشمندان الکترودها را در مغز قرار می‌دهند، آن‌ها پس از چند ماه یا چند سال کارایی خود را از دست می‌دهند. درضمن ایمپلنت پروتزهای حافظه که توانایی درک نحوه‌ی رمزگذاری اطلاعات پیچیده توسط مغز را داشته باشد، درحال‌حاضر بعید به‌نظر می‌رسد.

رافی کاتچادوریان، روزنامه‌نگار مجله‌ی نیویورکر، به محدودیت‌ها و همین‌طور ظرفیت رابطه‌ی بین مغز و الکترودها اشاره می‌کند. او تمرکز خود را بر فعالیت اندرو شوارتز، محقق پیشرو در ایمپلنت مغز، معطوف کرده است.  در سال ۲۰۱۲ یکی از بیماران ایمپلنتی شوارتز که به‌خاطر اختلالات بازسازی سلول‌های عصبی فلج شده بود، با کمک بازوی رباتیکی که ازطریق فکرش کنترل می‌شد، موفق به خوردن تکه‌ای شکلات شد؛ اما فقط گاز کوچکی زده بود که شکلات از دستش افتاد. کاتچادوریان اشاره می‌کند که ایمپلنت‌های مغزی غیرقابل اعتماد هستند؛ زیرا دائماً در مایع ژلاتینی قشر مغز حرکت می‌کنند. بعدها پژوهشگران مجبور به خارج کردن ایمپلنت این بیمار شدند؛ چراکه احتمال بروز عفونت کشنده‌ی مغزی وجود داشت.

کاتچادوریان همچنین به تفسیر شرح می‌دهد که چطور پژوهش روی تراشه‌های مغزی جنبه‌ی نظامی پیدا کرد. علاوه‌بر ایمپلنت مغزی بیماری که ذکر شد،‌ یکی دیگر از پیمانکاران آژانس آزمایشی انجام دادند که در آن فردی توانست شبیه‌ساز جنگنده‌ی اف ۳۵ را با فکرش کنترل کند. آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته وزارت دفاع آمریکا که از این دستاورد به وجد آمده بود، دستور انجام پژوهش بیشتر روی شبیه‌ساز پرواز را داد. شوارتز تمایلی به حضور در این آزمایش‌ها نداشت، زیرا توجیه پزشکی آن‌ها بسیار کم بود و به‌همین دلیل راه خود را از آژانس جدا کرد؛ اما آژانس همچنان پروژه‌ی «ذهن پرواز» را ازنظر مالی حمایت می‌کند که در آن بیماران یک یا چندین هواپیمای بدون سرنشین را ازطریق ایمپلنت‌های مغزشان کنترل می‌کنند.

کاتچادوریان اعلام می‌کند که می‌توان از این تراشه‌های مغزی برای کنترل و همچنین توانمندسازی شخص پذیرنده‌ی ایمپلت استفاده کرد. او به مقاله‌ای علمی خوزه دلگادو اشاره می‌کند که بیشتر از نیم‌قرن قبل موفق شد، اندام‌ها و احساسات بیماران را ازطریق ایمپلنت تحت کنترل دربیاورد.

دانشمندان درباره‌ی نحوه‌ی کدگذاری اطلاعات توسط مغز، اطلاعات چندانی ندارند. تلاش‌ها برای استفاده از ایمپلنت برای درمان افسردگی و سایر اختلالات روانی ناامیدکننده بوده است. دانشمندان درجه دو سعی کرده‌اند، مدیران برنامه درجه دوم پنتاگون را متقاعد کنند که اپلیکیشن‌های علمی تخیلی به‌وقوع می‌پیوندند. به‌عنوان مثال پروتز کاشت حلزونی گوش که امری غیرممکن به‌نظر می‌‌رسید، ازطریق ایمپلنت الکترود در عصب شنوایی منجر به بازگشت شنوایی افراد شد.

سیلیکون‌ولی علاقه‌ی زیادی به ایده‌ی رابط مغز-ماشین دارد. فیسبوک، گوگل و شرکت نورالینک از پروژه‌ی فناوری عصبی حمایت مالی می‌کنند و پژوهشگران سابق آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته وزارت دفاع آمریکا را استخدام کرده‌اند. رجینا دوگان یکی از این افراد است که هم‌اکنون در فیسبوک و گوگل فعالیت می‌کند و گفته که یکی از اهداف این پروژه، ایجاد امکان تایپ‌کردن ازطریق فکر و بدون استفاده از دست است.

مقامات نظامی می‌خواهند به‌واسطه‌ی فناوری‌های عصبی، روند جنگ را متحول کنند. کریستوفر کلارک، مقاله‌ای در نیویورک دارد که در آن به بررسی کتاب آینده‌ی جنگ از لارنس فریمن پرداخته است. این کتاب تصویری از آینده را مجسم می‌کند که به سناریوهای تخیلی کتاب نورومانسر اثر ویلیام گیبسون شباهت دارد. در جنگ‌های آینده، سربازها با قدرت متابولیکی که دارند دربرابر درد ایمنی دارند،‌ قدرت عضله‌هایشان بیشتر و توانایی شناختی آن‌ها بهتر می‌شود؛ در چنین شرایطی وقتی پا به میدان جنگ می‌گذارند، نه‌تنها به‌لحاظ عصبی با سایر همرزمان خود،‌ بلکه با گروهی از ربات‌های نیمه‌اتوماتیک نیز درارتباط هستند. کلارک نقد خود از پیامدهای این کتاب را این‌طور به‌پایان می‌رساند:

نوآوری کارشناسان اسلحه در آزمایشگاه‌های زیرزمین هر کسی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد؛ اما چنین نبوغی مطابق با الزامات اخلاقی نیست.

او همچنین به‌شدت مخالف این فرضیه‌ی کتاب است که می‌گوید جنگ همیشه از ضرورت‌های انسان هست و خواهد بود،‌ مثل تولد طبیعی هریک از ما یا حرکت ابرها، امری بدیهی است. کلارک در بررسی‌های خود به این نتیجه رسید که اکثر مردم (دانشمندان، پژوهشگران،‌ سیاستمداران و مردم عادی)، جنگ را به‌عنوان موضوعی اجتناب‌ناپذیر و صلح جهانی را یک رویا می‌دانند. او می‌گوید:

در کتابم باعنوان «پایان جنگ» در تلاشی هرچند بیهوده سعی کرده‌ام تا با این سرنوشت شوم مقابله کنم.

او درنهایت این سؤال را مطرح می‌کند که «سیاستمداران برجسته‌ی طرفدار لغو جنگ،‌ کجا هستند؟». سؤال دیگری نیز مطرح می‌شود که دانشمندان برجسته‌ی طرفدار لغو جنگ، کجا هستند؟ بیایید امیدوار باشیم که قبل از آغاز دوران سربازان سایبورگ و قبل از آنکه دیر شود، سرعقل بیاییم.



تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

سئات لئون کوپرا ST یکی از خودروهای اسپرت گروه فولکس واگن است که ناشناخته باقی مانده و شاید خیلی از افراد نام آن را نشنیده باشند. این خودرو در زیر پوسته‌ی خود دارای پلتفرم مشترکی با فولکس واگن گلف و آئودی A3 است. اشتراک پلتفرم با این هاچ بک‌ اسپرت نشان می‌دهد که لئون کوپرا نیز باید توانایی‌های خوبی داشته باشد.

قوی‌ترین مدل سئات لئون کوپرا ST که توسط کارخانه عرضه می‌شود دارای ۲۹۶ اسب بخار قدرت و ۳۵۰ نیوتون‌متر گشتاور است. نزدیک‌ترین رقیب این خودرو را باید هوندا سیویک Type R دانست که ۳۰۶ اسب بخار قدرت و ۴۰۰ نیوتون‌متر گشتاور دارد.

Siemoneit Racing Seat Cupra 300ST 4Drive

 سئات لئون توانایی چندانی برای رقابت کردن با رقیب ژاپنی سرسخت و قدرتمند خود ندارد. برای حل این مشکل شرکت تیونینگ Siemoneit Racing اقدام به بهینه سازی این مدل کرده است به‌طوری‌که توان نهایی موتور به ۵۱۴ اسب بخار رسیده است و این هاچ بک اسپانیایی را قادر می‌سازد تا در ۳.۴ ثانیه سرعت خود را از ۰ کیلومتر بر ساعت به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند. تیونینگ انجام‌شده تنها محدود به پیشرانه نیست و شاسی، چرخ‌ها و برخی قطعات دیگر نیز مورد بازنگری قرار گرفته‌اند.

Siemoneit Racing Seat Cupra 300ST 4Drive

برای دستیابی به چنین قدرتی، Siemoneit Racing اقدام به نصب قطعات ساخت خود در سئات لئون کرده است. این قطعات شامل توربوشارژرهای بزرگ‌تر، ورودی هوای جدید، اینترکولر بزرگ‌تر و سیستم هدایت جریان هوای جدید هستند. در کنار توربوشارژرها، تیونر سوپاپ‌های ورودی و خروجی و لوله‌های سیستم توربو را هم تغییر داده است تا مشکلی در کارکرد موتور پیش نیاید. این خودرو از یک پمپ بنزین قوی‌تر نیز بهره‌مند است که دو لیتر حجم بیشتر دارد و به طور کامل از آلومینیوم ساخته می‌شود. صفحه کلاچ نیز برای انتقال قدرت بالای موتور مورد بازنگری قرار گرفته و در آن از یک صفحه‌ی تقویت شده استفاده شده است.

Siemoneit Racing Seat Cupra 300ST 4Drive

در آخر کار نیز تیونر به بهینه‌سازی نرم‌افزار ECU پرداخته و درنهایت موفق به بیرون کشیدن ۵۱۴ اسب بخار قدرت در ۶۵۰۰ دور بر دقیقه و ۶۲۰ نیوتون‌متر گشتاور در ۳۶۰۰ دور بر دقیقه شده است.

چنین قدرتی چسبندگی بیشتری را هم می‌طلبد و به همین منظور تیونر رینگ‌های ۱۹ اینچی جدیدی را روی لئون کوپرا ST سوار کرده است که روی آن‌ها تایرهای میشلین Sport Pilot Cup 2 قرار گرفته‌اند. تغییر بعدی شامل سیستم تعلیق است که در این بخش از فنرهای ساخت KW استفاده کرده‌اند. ترمزهای این مدل متعلق به آئودی RS3 هستند و دیسک‌های سرامیکی آن ۳۷۰ میلیمتر قطر دارند.

Siemoneit Racing Seat Cupra 300ST 4Drive

قیمت این مدل فعلا مشخص نیست ولی اطلاعات بیشتر در وبسایت تیونر موجود است.



تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

سامسونگ چند روز پیش، سری جدید تبلت‌های اندرویدی خود را معرفی کرد. در آن زمان، بنابه‌‌ دلایلی جزئیاتی از مدل ۲۰۱۹ تبلت گلکسی تب ای 10.1 منتشر نشد. این تبلت موردانتظار حدود دو ماه دیگر به‌صورت رسمی روانه‌ی بازار می‌شود.

پیش‌تر، سامسونگ گلکسی تب S5e را معرفی کرد که باریک‌ترین و سبک‌ترین تبلت این شرکت کره‌ای به‌شمار می‌آید. تبلت اس ۵ ای تبلتی نسبتا گران‌قیمت است و شاید شمار زیادی از طرفداران از پس هزینه‌ی آن برنیایند. ازاین‌رو، سامسونگ بر آن شد تا با معرفی تبلتی دیگر، مشتریانی را هدف قرار دهد که به‌دنبال محصولی جدید با قیمت ارزان‌تر هستند. گلکسی تب ای 10.1 جدید با بهره‌مندی از ویژگی‌هایی جالب و البته طراحی دوست‌داشتنی، حدودا نصف اس ۵ ای قیمت دارد و این نکته‌ی درخورتوجهی است.

سامسونگ گلکسی تب ای 10.1 2019 / Samsung Galaxy Tab A 10.1 2019

ذکر این نکته مهم است که گلکسی تب ای ۱۰.۱ هم‌زمان با تبلت گلکسی اس ۵ ای معرفی شد و تاریخ عرضه‌اش تقریبا با تاریخ عرضه‌ی این تبلت یکسان است. ازآن‌جاکه تبلت اقتصادی جدید سامسونگ فقط در کشور آلمان رسما معرفی شد، این موضوع در ذهنمان تداعی می‌شود که ممکن است گلکسی تب ای ۱۰.۱ ابتدا تنها در چند کشور اروپایی عرضه شود.

البته، شکی نیست کره‌ای‌ها بالاخره Samsung Galaxy Tab A 10.1 2019 را در بازارهای مهم دیگری نظیر ایالات متحده‌ی آمریکا نیز عرضه خواهند کرد. زمان دقیق این عرضه را نمی‌دانیم، اما مطمئنیم تب ای ۱۰.۱ دیر یا زود روانه‌ی بازار آمریکا نیز خواهد شد. این تبلت برخلاف گلکسی تب اس ۵ ای، قیمت چندان گرانی ندارد؛ هرچند درهرصورت خرید این محصولات برای طرفداران ایرانی سامسونگ کار ساده‌ای نیست.

سامسونگ گلکسی تب ای 10.1 2019 / Samsung Galaxy Tab A 10.1 2019

از تبلتی مثل گلکسی تب ای ۱۰.۱ ۲۰۱۹ که قیمتی تقریبا مقرون‌به‌صرفه دارد، نمی‌توانیم انتظار بهره‌مندی از سخت‌افزاری در حدواندازه‌ی پرچم‌داران را داشته باشیم. بنابراین، با نگاهی منطقی متوجه می‌شویم که این تبلت محصولی مقرون‌به‌صرفه است و می‌تواند بسیار کاربردی باشد. این تبلت ۲ گیگابایت حافظه‌ی رم و ۳۲ گیگابایت حافظه‌ی داخلی ارتقادادنی تا ۴۰۰ گیگابایت ازطریق کارت میکرو دارد.

گلکسی Tab A 10.1 از نمایشگر بزرگ ۱۰.۱ اینچی با وضوح تصویر ۱۹۲۰ در ۱۲۰۰ بهره می‌گیرد و می‌تواند تجربه‌ی بصری لذت‌بخشی به‌ کاربران منتقل کند. با‌این‌همه، فراموش نکنید این نمایشگر از نوع سوپر AMOLED نیست. نکته‌ی مهم دیگر این‌ است که جدیدترین تبلت سامسونگ از دوربین اصلی ۸ مگاپیکسلی و دوربین سلفی ۵ مگاپیکسلی برخوردار است. گرچه در حالت کلی، نمی‌توان انتظار زیادی از این دوربین‌ها داشت.

سامسونگ گلکسی تب ای 10.1 2019 / Samsung Galaxy Tab A 10.1 2019

گلکسی تب ای ۱۰.۱ مدل ۲۰۱۹ دقیقا همچون گلکسی تب اس ۵ ای، از سیستم‌عامل اندروید ۹ (پای) بهره می‌گیرد؛ اما باتری آن درمقایسه‌با اس ۵ ای کوچک‌تر است و ظرفیتی معادل ۶،۱۵۰ میلی‌آمپرساعت دارد. این‌ها ویژگی‌های برجسته‌ی تبلت اقتصادی جدید سامسونگ هستند؛ اما بهتر است این را هم بدانید که کره‌ای‌ها قصد دارند گلکسی تب ای ۱۰.۱ را در دو مدل، یکی با پشتیبانی از وای‌فای و دیگری با پشتیبانی از شبکه‌ی LTE روانه‌ی بازار کنند. این تبلت ازحیث طراحی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و از روکشی فلزی بهره می‌گیرد تا ازاین‌طریق حس محصولی پریمیوم را به کاربر منتقل کند. کارایی کلی این محصول درمقایسه‌با قیمتش، راضی‌کننده است.

سامسونگ گلکسی تب ای 10.1 2019 / Samsung Galaxy Tab A 10.1 2019

حال، بهتر است به سایر جزئيات مثل قیمت تبلت جدید سامسونگ و تاریخ عرضه‌ی آن بپردازیم. براساس اعلام رسمی، تبلت گلکسی تب ای ۱۰.۱ مدل ۲۰۱۹ با قیمت ۲۱۰ یورو برای مدل مجهز به وای‌فای و ۲۷۰ یورو برای مدل LTE در سه‌ رنگ مشکی و طلایی و نقره‌ای عرضه خواهد شد. علاقه‌مندان می‌توانند این تبلت را از ۱۴مارس تا ۴آوریل (برابر با ۲۳‌اسفند‌۱۳۹۷ تا ۱۵فروردین‌۱۳۹۸) پیش‌خرید کنند. درضمن، سامسونگ به‌ کسانی که تبلت گلکسی تب اس ۵ ای را پیش‌خرید کنند، هدفون آبی‌رنگ Y500 ساخت AKG را هدیه می‌دهد. همچنین بنابر اعلام سامسونگ، این شرکت کره‌ای قصد دارد از ۵آوریل (برابر با ۱۶فروردین)، فروش کاورهای مربوط به این دو تبلت جدید را به‌همراه استند ساخت شرکت POGO آغاز کند.

سامسونگ گلکسی تب ای 10.1 2019 / Samsung Galaxy Tab A 10.1 2019

دیدگاه شما کاربران محترم زومیت درباره‌ی تبلت جدید سامسونگ چیست؟ درانتها، می‌توانید مقایسه‌ی کامل بین مشخصات فنی این تبلت را با گلکسی تب اس ۵ ای مشاهده کنید. اگر به مقایسه‌های بیشتر علاقه‌مندید، حتمابانک محصولات زومیت را ملاحظه کنید.

مقایسهگلکسی تب A 10.1 مدل 2019 سامسونگگلکسی تب S5e سامسونگ
عرضه 
معرفی 2019، فوریه 2019، فوریه
وضعیت عرضه در آینده نزدیک (آوریل 2019) عرضه در آینده نزدیک (آوریل 2019)
بدنه 
ابعاد 245 در 149 در 7.5 میلی‌متر 245 در 160 در 5.5 میلی‌متر
وزن 460 گرم 400 گرم
سیم‌کارت نانو-سیم نانو-سیم
نمایشگر 
نوع IPS LCD لمسی خازنی، 16 میلیون رنگ Super AMOLED لمسی خازنی، 16 میلیون رنگ
سایز 10.1 اینچ (~81.0% نسبت نمایشگر به بدنه) 10.5 اینچ (~81.6% نسبت نمایشگر به بدنه)
رزولوشن 1200 در 1920 پیکسل، 16:10 (~224 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) 1600 در 2560 پیکسل، 16:10 (~288 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی)
پلتفرم 
سیستم‌عامل - اندروید 9.0 (پای) - وان UI اندروید 9.0 (پای) - وان UI
تراشه Exynos 7904 Octa (چهارده نانومتری) Qualcomm SDM670 Snapdragon 670 نانومتری (ده نانومتری)
پردازنده مرکزی 8 هسته‌ای (دو هسته‌ی 1.8 گیگاهرتز Kryo 260 طلایی و شش هسته‌ی 1.6 گیگاهرتز Kryo 260 نقره‌ای) 8 هسته‌ای (دو هسته‌ی 2.0 گیگاهرتز 360 طلایی و شش هسته‌ی 1.7 گیگاهرتز Kryo 360 نقره‌ای)
پردازنده گرافیکی Mali-G71 MP2 Adreno 615
حافظه 
درگاه حافظه میکرو اس‌دی، تا 400 گیگابایت (درگاه اختصاصی) میکرو اس‌دی، تا 512 گیگابایت (درگاه اختصاصی)
حافظه داخلی 32 گیگابایت، 2 گیگابایت رم 128 گیگابایت، 6 گیگابایت رم یا 64 گیگابایت، 4 گیگابایت رم
دوربین 
اصلی 8 مگاپیکسل (فوکوس خودکار، f/2.0) 13 مگاپیکسل (1.0 میکرومتر سایز پیکسل، 1/3.4 اینچ سایز سنسور، لنز 26 میلی‌متری، فوکوس خودکار، f/2.0)
قابلیت‌ها فلش LED، پانوراما فلش LED، HDR، پانوراما
ویدیو 1080p@30fps 2160p@30fps
سلفی 5 مگاپیکسل (f/2.2) 8 مگاپیکسل (1.12 میکرومتر سایز پیکسل، 1/4.0 اینچ سایز سنسور، لنز 26 میلی‌متری، f/2.0)
صدا 
اسپیکر بله - بله، با اسپیکر استریو (چهار بلندگو) - اسپیکرهای تنظیم شده توسط AKG/HARMAN - فناوری صدای دالبی اتموس
جک ۳.۵ میلی‌متری بله بله
باتری 
باتری باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 6150 میلی آمپر ساعت باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 7040 میلی آمپر ساعت
قابلیت‌ها 
حسگرها شتاب‌سنج، ژیروسکوپ، قطب‌نما حسگر اثرانگشت (کنار گوشی)، شتاب‌سنج، ژیروسکوپ، سنسور مجاورت، قطب‌نما
شبکه 
فناوری GSM / HSPA / LTE GSM / HSPA / LTE
اتصالات 
شبکه بی‌سیم Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac، دو بانده، WiFi Direct، هات‌اسپات Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac، دو بانده، Wi-Fi Direct، هات‌اسپات
بلوتوث 5.0، A2DP، LE 5.0، A2DP، LE
GPS بله، با A-GPS، GLONASS، GALILEO، BDS بله، با A-GPS، GLONASS، BDS، GALILEO
رادیو خیر خیر
USB 2.0، Type-C 1.0 کانکتور ریورسبل 3.1، Type-C 1.0 کانکتور ریورسیبل و مغناطیسی
متفرقه 
رنگ‌ها مشکی، طلایی، نقره‌ای مشکی، طلایی، نقره‌ای
محدوده قیمت حدود 210 یورو حدود 420 یورو


تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

نرم‌افزار هوش‌ مصنوعی که پژوهشگران امپریال کالج لندن و دانشگاه ملبورن ساخته‌اند، می‌تواند میزان پیشرفت بیماری در بیماران سرطان تخمدان را با دقتی بیشتر از روش‌های موجود پیش‌بینی می‌کند. همچنین، این نرم‌افزار می‌تواند پس از تشخیص بیماری، مؤثرترین درمان برای این دسته از بیماران را پیش‌بینی کند. این پژوهش در بیمارستان همراشمیت، بخشی از ائتلاف بهداشت و درمان NHS امپریال کالج انجام و نتیجه‌ی آن در ژورنال ارتباطات طبیعت منتشر شد.

پژوهشگران می‌گویند این فناوری جدید می‌تواند به پزشکان کمک کند تا بهترین درمان را در کمترین زمان ممکن به بیماران ارائه دهند و همچنین، راه را برای تعیین درمان پزشکی براساس نیاز هر شخص هموارتر کند. آن‌ها امیدوارند این فناوری به طبقه‌بندی بیماران مبتلا به سرطان تخمدان براساس تفاوت‌های ظریف بافت‌های سرطانی‌ها در سی‌تی‌‌اسکن به‌جای طبقه‌بندی براساس نوع سرطان یا مقدار پیشرفت آن کمک کند.

پروفسور اریک آبوگی، نویسنده‌ی اصلی و پروفسور فارماکولوژی سرطان و تصویربرداری مولکولی در امپریال کالج لندن، در‌این‌باره گفت:

نرخ زنده‌ماندن طولانی‌مدت برای بیماران سرطان تخمدان پیشرفته با وجود پیشرفت‌های درمان سرطان کم است. نیاز شدیدی برای یافتن راه‌های جدید درمان این بیماری وجود دارد. فناوری ما می‌تواند به پزشکان اطلاعات دقیق‌تر و با جزئیات بیشتری درباره‌ی چگونگی پاسخ بیماران به درمان‌های مختلف ارائه دهد که به پزشکان این توانایی را می‌دهد درمان‌های بهتر و هدفمندتری برای بیماران انتخاب کنند.

پروفسور آندریا راکال، نویسنده‌ی همکار و مشاور متخصص افتخاری رادیولوژی در ائتلاف بهداشت و درمان NHS امپریال کالج، اضافه کرد:

 هوش‌ مصنوعی این ظرفیت را دارد که راه‌های بهداشت و درمان را تغییر دهد و نتایج حاصل از درمان بیماران را بهبود بخشد. نرم‌افزار ما مثالی از این ظرفیت است و امیدواریم این نرم‌افزار به‌عنوان ابزاری به‌منظور کمک به پزشکان با هدف انتخاب بهترین درمان برای بیماران سرطان تخمدان استفاده شود.

سرطان تخمدان ششمین سرطان رایج میان زنان است و معمولا بعد از یائسگی، زنانی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد که در خانواده‌شان سابقه‌ی این بیماری وجود دارد. هرساله در انگلستان، ۶،۰۰۰ بیمار جدید سرطان تخمدان وجود دارد؛ اما نرخ بقای طولانی‌مدت فقط ۳۵ تا ۴۰ درصد است؛ زیرا این بیماری معمولا در مراحل پیشرفته‌تر و زمانی‌ تشخیص داده می‌شود که نشانه‌هایی مانند نفخ مشاهده‌شدنی است. تشخیص زودهنگام این بیماری ممکن است باعث بهبود این نرخ شود.

پزشکان با کمک راه‌هایی مانند آزمایش‌خون به‌منظور یافتن ماده‌ای به‌نام CA125 که نشان‌دهنده‌ی سرطان است، به‌همراه‌ سی‌تی‌اسکن که از اشعه‌ی ایکس و کامپیوتر برای ایجاد تصاویر دقیق از تومور تخمدان استفاده می‌کنند، این سرطان را تشخیص می‌دهند. این روش به پزشکان کمک می‌کند بفهمند بیماری چقدر در بدن فرد بیمار پخش شده و نوع درمانی که بیمار باید دریافت کند، مانند شیمی‌درمانی یا جراحی را تعیین کنند.

باوجوداین‌، اسکن‌ها نمی‌توانند به پزشکان درک دقیقی از نتایج احتمالی کلی بیماران یا اثر احتمالی مداخله‌درمانی بدهند. بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۵، پژوهشگران از نرم‌افزاری ریاضی به‌نام TEXlab برای تعیین میزان پیشرفت تومور و نمونه‌بافت‌های ۳۶۳ زن با سرطان تخمدان استفاده کردند.

این نرم‌افزار ۴ ویژگی بیولوژیکی از تومورها را که به‌طور درخورتوجهی روی زنده‌ماندن بیماران تأثیر می‌گذاشت، به‌منظور پیش‌بینی بیماری بررسی کردند. این ۴ ویژگی عبارت‌اند از: ساختار، شکل، اندازه و آرایش ژنتیکی تومور. سپس، به بیماران یک نمره به‌عنوان بردار پیش‌بینی رادیومیک (Radiomic Prognostic Vector) داده می‌شد که به‌اختصار RPV نامیده می‌شود. این امتیاز شدت وخامت بیماری را نشان می‌داد که از خفیف تا شدید درجه‎‌بندی شده بود.

پژوهشگران نتایج به‌دست‌آمده را با نتایج حاصل از آزمایش‌خون و نمره‌های پیش‌بینی فعلی مقایسه کردند که پزشکان به‌منظور تخمین میزان زنده‌ماندن بیمار از آن استفاده می‌کردند. آن‌ها دریافتند این نرم‌افزار بیشتر از ۴ برابر از روش‌های استاندارد در پیش‌بینی مرگ‌ومیر دقیق‌تر بود.

همچنین، این گروه پژوهشی دریافتند ۵ درصد از بیماران با نمره‌های بالای RPV نرخ زنده‌ماندن کمتر از ۲ سال داشتند. افزون‌براین، نمره‌های بالای RPV با مقاومت دربرابر شیمی‌درمانی و نتایج ضعیف حاصل از جراحی در ارتباط است. همه‌ی این موضوعات نشان می‌دهد RPV می‌تواند به‌عنوان نشانگری بالقوه برای پیش‌بینی نحوه‌ی پاسخ بیماران به درمان‌ها استفاده شود.

هوش مصنوعی می‌تواند نرخ زنده‌ماندن را پیش‌بینی و بهترین شیوه‌ی درمان برای این دسته از بیماران را تعیین کند

پروفسور آبوگی پیشنهاد می‌دهد این فناوری می‌تواند برای تعیین بیمارانی استفاده شود که بعید است به درمان‌های استاندارد پاسخ دهند تا بتوان با شناسایی آن‌ها، از درمان‌های جایگزین استفاده کرد.

پژوهشگران قرار است پژوهش گسترده‌تری انجام دهند تا ببینند این نرم‌افزار با چه دقتی می‌تواند نتایج جراحی یا درمان‌های دارویی را برای هر بیمار پیش‌بینی کند. حامی مالی این پژوهش مرکز پژوهش زیست‌پزشکی امپریال NIHR و مرکز پزشکی سرطان تجربی کالج امپریال و بانک بافت امپریال کالج لندن هستند.

پژوهش اخیر نمونه‌ای از پژوهش‌هایی است که مرکز علمی علوم بهداشت و سلامت امپریال کالج ابتکاری مشترک بین کالج امپریال لندن و سه ائتلاف از بیمارستان NHS انجام داده است. هدف این مطالعه تبدیل مراقبت‌های بهداشتی ازطریق تبدیل اکتشافات علمی به پیشرفت‌های پزشکی به‌نفع مردم کشور و تمام دنیا در سریع‌ترین زمان ممکن است.



تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

شرکت خودروِ الکتریکی ملی سوئد (NEVS) و کونیگزگ (Koenigsegg) طی قراردادی شرکت سرمایه‌گذاری مشترکی با هدف گسترش در بازارهای جدید و کلاس‌های مختلف خودرو تأسیس کردند. در این همکاری، NEVS مبلغی حدود ۲۳۸،۰۰۰،۰۰۰ دلار برای سرمایه‌ی اولیه‌ی شرکت جدید تأمین می‌کند که ۶۵ درصد سهام آن را تشکیل می‌دهد. همچنین، NEVS به‌طور هم‌زمان ۲۰ درصد از سهام کونیگزگ را تصاحب می‌کند. طی این قرارداد کونیگزگ باقی‌مانده‌ی سهام شرکت مشترک را به‌همراه مالکیت معنوی و مجوز فناوری و طراحی محصول دراختیار خواهد داشت. 

NEVS Koenigsegg / کونیگزگ

یکی از مزیت‌های مهم‌ این قرارداد برای کونیگزگ، دسترسی به کارخانه‌ی NEVS در سوئد است. همچنین، این شرکت می‌تواند از مزیت‌ شبکه‌ی توزیع شریک جدید خود در چین بهره ببرد و در بزرگ‌ترین بازار خودرو فعالیت بیشتری کند. طبق گفته‌ی مسئولان کونیگزگ، همکاری با NEVS باعث سرعت‌بخشیدن به تولید مدل‌های مشابه در مقیاس بیشتر با تمرکز بر خودروهای برقی می‌شود. 

NEVS Koenigsegg / کونیگزگ

کریستین فون‌کونیگزگ، مدیرعامل این شرکت گفت:

این همکاری وضعیت بهتری برای کونیگزگ به‌منظور سرعت‌بخشیدن به رشد بازار ابرخودرو ایجاد می‌کند و همچنین، ما را قادر می‌سازد تا از ظرفیت NEVS برای حضور در سایر بخش‌های خودرو استفاده کنیم. ما بسیار منتظریم تا با NEVS برای تولید محصولاتی همکاری کنیم که آینده‌ی پایدار را تضمین می‌کنند. 

Evergrande Group / گروه املاک اورگرند

اورگرند گروپ (Evergrande Group) شرکتی چینی است که اخیرا ۵۱ درصد سهام NEVS را خریده است. طی سال‌های اخیر، اورگرند علاوه‌بر حوزه‌ی املاک با سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف گردشگری و فناوری و سلامت، به فعالیت‌های خود گسترش داده است. سال گذشته، این شرکت با سرمایه‌گذاری روی استارتاپ سازنده‌ی خودروِ برقی فارادی فیوچر (Faraday Future) به تیتر اول رسانه‌های جهان تبدیل شد. 

NEVS Koenigsegg / کونیگزگ

کای یوهان جیانگ، رئیس هیئت‌مدیره‌ی NEVS AB گفت:

توسعه‌ی سرمایه‌گذاری در صنعت خودروسازی سوئد ازطریق شرکتی نام‌آشنا گام مهمی برایمان به‌شمار می‌رود. ما شایستگی و امکانات کافی برای پیشبرد کونیگزگ به‌سمت جلو را دراختیار داریم و کونیگزگ نیز در این مسیر به‌خوبی می‌تواند به ما کمک کند. 

NEVS Koenigsegg / کونیگزگ

در سال ۲۰۱۲، NEVS برای ادامه‌ی فعالیت‌های ساب (Saab) سوئد ازجمله کارخانه‌ی تروهالتان و بهره‌گیری از پلتفرم 9-3 تشکیل شد. این شرکت تا سال ۲۰۱۴، از این مجوز برای ساخت محصولات استفاده کرد؛ اما با ورشکستگی ساب، نتوانست مجوزی برای ادامه‌ی فعالیت با برند ساب به‌دست آورد.  



تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

تاکنون، چندبار درباره‌ی راه‌اندازی شرکت یا صرف یک سال برای نوشتن رمان یا ترک رابطه‌ی بدون عشق فکر کرده‌اید؛ ولی درنهایت کاری درباره‌اش انجام نداده‌اید؟ در این مواقع، ممکن است «ترس از پشیمانی» نقش مؤثری داشته باشد. این نوع ترس محرکی قوی برای حفظ وضعیت موجود زندگی است. پژوهش‌های حوزه‌های روان‌شناسی و علوم اعصاب و علوم رفتاری نشان می‌دهند پشیمانی ممکن است تأثیر درخورتوجهی بر زندگی ما بگذارد.

«پول» و «رابطه» دو موضوعی هستند که بیشتر منابع عاطفی و ذهنی ما را مصرف می‌کنند و پشیمانی بر رفتار ما در هر دو زمینه اثر می‌گذارد. درباره‌ی پول اثر مشهوری مرتبط‌با پشیمانی به‌نام اثر تمایلی (Disposition Effect) وجود دارد. منظور از اثر تمایلی، موقعیت فرد هنگام تصمیم‌گیری است. برای مثال، چنانچه سرمایه‌گذار در موقعیت سود باشد، به‌سرعت سهامش را می‌فروشد؛ ولی اگر سهام در موقعیت زیان باشد، آن را به‌مدت طولانی نگه‌ می‌دارد. چه صندوق سرمایه‌گذاری مشترک باشد چه سهام خاص یا ارز مجازی بیت‌کوین، درنهایت تمایل بسیار کمی به فروش سرمایه در وضعیت کاهش ارزش آن داریم. درحقیقت، وقتی ارزش چیزی درحال‌کاهش است، صبر می‌کنیم، به امید اینکه دوباره ارزشش افزایش یابد، بدون توجه به اینکه احتمالش وجود دارد یا خیر.

پشیمانی

نیروی محرکه‌ی این رفتار، ترس از پشیمانی است که موجب می‌شود حتی اگر خلاف منطق یا شواهد باشد، در موقعیت موجود بمانیم. ما نمی‌خواهیم دارایی‌های خود را با زیان بفروشیم. اگر چنین کنیم، باید بپذیریم در خرید آن اشتباه کرده‌ایم. بنابراین، صبرکردن در چنین وضعیتی این امکان را به ما می‌دهد که در آن زمان، دچار حس پشیمانی نشویم.

مثال کلی‌تر موضوع هزینه‌ی ازدست‌رفته (Sunk Cost) است. این، توصیف‌کننده‌ی این واقعیت است که اغلب، پروژه‌های جدید را با انتظارات فراوان درباره‌ی انجامشان آغاز می‌کنیم و درحالی‌که تلاش زیادی برای انجامشان صرف می‌کنیم، ممکن است به‌تدریج متوجه شویم اصلا پیش نمی‌رود. با اینکه به‌راحتی می‌توانیم آن را کنار بگذاریم، بیشتروبیشتر صبر می‌کنیم و با وجود اینکه حس می‌کنیم این کار نتیجه‌ای نخواهد داشت، همچنان تلاش می‌کنیم. در اینجا، اگر پروژه را قبل از تحقق آن به‌پایان برسانیم، احساس تأسف خواهیم کرد. بنابراین، در دام نابخردانه‌ی صبرکردن گرفتار می‌شویم تا موقتا از پشیمانی اجتناب کنیم.

این وضعیت در روابط عاشقانه هم وجود دارد. برای مثال، بسیاری از مردم در روابطی می‌مانند که به‌خوبی می‌دانند سرانجامی نخواهد داشت. بنابراین، رابطه‌ی ناقص خالی از عشق یا جاذبه ممکن است به‌دلیل ترس از ناراحتی پایان‌دادن به آن، همچنان پابرجا بماند. درواقع، پایان‌دادن به چنین رابطه‌ای موجب می‌شود که شکست را بپذیریم و پشیمانی را تجربه کنیم. برای اجتناب از پشیمانی به خودمان می‌گوییم چون تا اینجای رابطه پیش آمده‌ایم، باید یک فرصت دیگر نیز به آن بدهیم؛ هرچند می‌دانیم امید چندانی به بهبود آن وجود ندارد.

روابط

ترس از پشیمانی هم در روابط عاشقانه و هم موقعیت‌های مالی ممکن است فرد را درگیر کند

علاوه‌بر‌این، همین ترس ممکن است از برقراری رابطه‌ی جدید جلوگیری کند. ترس از پشیمانی موجب می‌شود وضعیت موجود جذاب به‌نظر بیاید؛ حتی اگر در بلندمدت موجب خوشحالی‌مان نشود.

علم پشت صحنه‌ی پشیمانی

پشیمانی احساس بسیار مهمی است که برای تسهیل یادگیری، تکامل ما را با آن مجهز کرده است. بدون پشیمانی نمی‌توانیم از اشتباهاتمان درس بگیریم و به این محرک دردناک نیاز داریم تا از تکرار اشتباهاتمان اجتناب کنیم. باوجوداین، روشی که مغز ما پشیمانی را پردازش می‌کند و سطح دردی که تجربه می‌کنیم، غیرمنتظره است.

ازدست‌دادن اتوبوس با فاصله‌ی یک دقیقه درمقایسه‌با از‌دست‌دادن اتوبوس با فاصله‌ی ۱۰ دقیقه، پشیمانی بیشتری به‌همراه دارد؛ بدون توجه به اینکه زمان انتظار ما تا رسیدن اتوبوس بعدی چقدر خواهد بود. به‌طور مشابه، تصمیم برای خروج از وضعیت موجودی اشتباه است که بعدا تأیید می‌شود، پشیمانی بیشتری درباره‌ی اتخاذ تصمیم غیرعاقلانه برای ماندن در وضعیت موجود به‌همراه دارد. تصمیم‌گیری برای تغییر موجب ایجاد گمان اشتباهی می‌شود که این تصمیم برای تغییر این وضعیت مناسب نیست.

مطالعات جدید تصویربرداری از مغز موجب شناسایی مدارهای عصبی درگیر در احساس پشیمانی شده است. آن‌ها نشان می‌دهند در این وضعیت، فعالیت چشمگیری در بخشی به‌نام هیپوکامپ دیده می‌شود که مسئول حافظه در مغز است. همچنین، آن‌ها نشان می‌دهند در تجربه‌ی پشیمانی و ترس از پشیمانی، مدارهای مغزی مشابهی دخالت دارند. این امر نشان‌دهنده‌ی این است که ترس از پشیمانی عملا نظیر تجربه‌ی پشیمانی است. براین‌اساس، مشخص می‌شود چرا ترس از پشیمانی می‌تواند این‌قدر دردناک و قدرتمند باشد.

هیپوکامپ

هیپوکامپ مغز در تجربه‌ی پشیمانی و ترس از پشیمانی نقش دارد

همه‌ی ما به‌طور مشابهی تحت‌تأثیر پشیمانی قرار نمی‌گیریم. احتمال بُروز احساس پشیمانی و افسوس در افرادی بیشتر است که به‌میزان زیادی دچار روان‌رنجوری هستند. این بدان معنا است که گرایش برای داشتن حس پشیمانی با تجربه‌ی خشم و ترس و تنهایی ارتباط دارد. افزون‌براین، این حالت ارتباط نزدیکی با ترس ازدست‌دادن (Loss Aversion) دارد؛ گرایش به تمرکز روی زیان‌ها به‌جای سود. این امر موجب می‌شود افرادی کمتر خطرپذیر باشند که درباره‌ی احساس پشیمانی مستعدتر هستند.

مشکل وضعیت موجود

پس، چگونه می‌توانیم ترس از پشیمانی خود را مهار کنیم تا در زندگی به جای مدنظرمان برسیم؟

نقطه‌ی شروع این است که نخست از تأثیر قدرتمند پشیمانی بر خود آگاه باشیم. اگر از این موضوع آگاه باشیم که مغز چه حقه‌هایی به‌کار می‌برد، شاید حرکت به‌سمت جلو برایمان آسان‌تر شود. بنابراین، اگر متوجه شدید مکررا در رسیدن به اهدافتان با شکست روبه‌رو می‌شوید، شاید لازم باشد از خودتان بپرسید: «دلیلش ترس از پشیمانی است؟» اگر چنین باشد، به خودتان یادآوری کنید ایجاد تغییر همیشه با خطری همراه‌ است که معادل خطر انجام‌ندادن هیچ کاری است.

علاوه‌بر‌این، برخلاف اضطراب که جهتش رو‌به‌آینده است، پشیمانی بر گذشته تمرکز دارد. بنابراین، در همان حال که این نیرو می‌تواند به ما کمک کند تا از اشتباهات خود درس بگیریم، می‌تواند موجب شود نتوانیم اشتباهات گذشته‌ی خود را اصلاح کنیم.

یکی از روش‌های مناسب این است که با دیگران مشورت کنید. برای تصمیم‌گیری‌های مالی مشاور مالی استخدام کنید. مشاوران ترس ما را از پشیمانی به‌میزان زیادی کم می‌کنند؛ زیرا تصمیمات خود را با دیگران به‌اشتراک می‌گذاریم. در‌این‌صورت اگر اشتباه کردیم، به‌تنهایی نکوهش نمی‌شویم.

همین منطق درباره‌ی پشیمانی مرتبط‌با روابط عاشقانه نیز وجود دارد. هنگام آغاز رابطه یا قبل از پایان آن، از دوستی نزدیک یا یکی از اعضای خانواده مشورت بگیرید. علاوه‌بر‌ اینکه دراین‌زمینه نظر دیگری به‌دست می‌آورید، این کار به شما این امکان را می‌دهد که بخشی از این پشیمانی را با شخص دیگری شریک شوید. این امر موجب می‌شود خروج از وضعیت منفی موجود به‌میزان چشمگیری آسان‌تر شود.

اگرچه شاید حس راحتی با خود داشته باشید، ماندن در وضعیت موجود نامناسب می‌تواند به‌معنای از‌دست‌دادن چیزهای مهمی در زندگی باشد. درواقع، ماندن در وضعیت موجود ممکن است در بلندمدت ما را بیچاره‌تر کند؛ فقط برای پرهیز از حس پشیمانی که زودگذر است.



تاريخ : دو شنبه 29 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

با وجود گسترش استفاده از اپلیکیشن‌های پیام‌رسان مختلف و امکان ارسال فایل‌های مختلف با آن‌ها، هنوزهم افراد زیادی برای فرستادن پیام‌های رسمی و طولانی، از سرویس‌های ایمیل استفاده می‌کنند و ساخت حساب ایمیل برای ورود به برخی از شبکه‌های اجتماعی و دریافت رسید خریدهای آنلاین ضروری است. برخلاف تصور برخی از افراد، دوران استفاده از ایمیل هنوز به‌پایان نرسیده و همچنان افرادی زیادی هرروز ایمیل‌های زیادی ارسال یا دریافت می‌کنند.

جیمیل / Gmail

 

جیمیل، سرویس ایمیل گوگل، یکی از سرویس‌های محبوب مدیریت ایمیل است. در این مطلب، قصد داریم ۱۵ ترفند کاربردی این سرویس را بیان کنیم. این ترفندها برافزارها و افزونه‌های کروم و اپلیکیشن‌های مستقل را شامل می‌شود. برافراز مجموعه‌ای از ماژول‌های نرم‌افزاری است که برای تقویت عملکرد مرورگرهای وب و برخی از اپلیکیشن‌ها استفاده می‌شود و افزونه‌ها و پلاگین‌ها را نیز دربرمی‌گیرد. درضمن، روش‌های زیادی برای سفارشی‌سازی حساب جیمیل وجود دارد که در این مقاله، درباره‌‌ی برخی از آن‌ها توضیح می‌دهیم. ازجمله‌ی این روش‌ها ایجاد تغییراتی در تنظیمات و پیام‌های آماده و از‌پیش تعیین‌شده و میان‌برهای کاربردی صفحه‌کلید و ایجاد تعداد بی‌شماری آدرس ایمیل برای حساب کاربری است.

۱. دسته‌بندی ایمیل‌ها با افزونه‌ی Sortd

اگر هرروز ایمیل‌های زیادی دریافت می‌کنید و با دیدن آن‌ها کاملا سردرگرم می‌شوید، می‌توانید برای دسته‌بندی آن‌ها با عناوین مختلف از افزونه‌ی Sortd استفاده کنید. با نصب این افزونه در گوگل کروم که درواقع پوسته‌ای برای جیمیل است، ستون‌هایی با عناوین مختلف ایجاد می‌شود که امکان تغییر نام آن‌ها و نیز امکان جابه‌جایی ایمیل‌ها در هریک از ستون‌ها و انتقال آن‌ها به سایر ستون‌ها هم وجود دارد. درضمن، با استفاده از این پوسته می‌توانید موضوع ایمیل‌ها را تغییر دهید و ایمیل‌ها را دسته‌بندی کنید.

افزونه Sortdبرای استفاده از Sortd فقط باید ایمیل‌های مدنظرتان را انتخاب کنید و آن را به ستون دلخواه خود بکشید. این افزونه مانند اپلیکیشن‌های ترلو (Trello) و اسانا (Asana)، دو اپلیکیشن مدیریت وظیفه، عمل می‌کند؛ با این تفاوت که فقط مختص جیمیل است و ابزاری بسیار مناسب برای سازمان‌دهی ایمیل‌ها محسوب می‌شود.

۲. ایجاد آدرس ایمیل به تعداد بی‌نهایت برای یک حساب جیمیل

جالب است بدانید در جیمیل می‌توانید برای یک حساب ایمیل تعداد بی‌شماری از آدرس‌های ایمیل ایجاد کنید. به‌عنوان مثال، دو آدرس ایمیل sally.google@gmail.com و sallygoogle@gmail.com هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارد و ایمیل‌هایی که با این دو آدرس برای شما فرستاده شده، وارد یک صندوق ورودی (Inbox) می‌شود. همچنین، با استفاده از علامت «+» در آدرس ایمیلتان می‌توانید تعداد نامحدودی آدرس ایجاد کنید (مثلا sallygoogle+shopping@gmail.com یا sallygoogle+newsupdates@gmail.com) و تمام ایمیل‌های ارسال‌شده با آدرس‌های مختلف وارد یک صندوق ورودی می‌شوند.

جیمیل / Gmailاین ویژگی به شما امکان می‌دهد فیلترهای مختلفی برای حذف یا آرشیو خودکار ایمیل‌های دریافت‌شده از یک آدرس ایمیل ایجاد کنید.

۳. سازمان‌دهی ایمیل‌ها با استفاده از فیلترها

با استفاده از فیلترها می‌توانید ایمیل‌ها را به شیوه‌های مختلفی دسته‌بندی و مدیریت کنید. به‌عنوان مثال، می‌توانید از فیلترها برای ارسال خودکار ایمیل‌های دریافتی از شخصی خاص به پوشه‌ای خاص و ستاره‌دارکردن ایمیل‌های دریافتی از اشخاص مهم و آرشیو یا حذف ایمیل‌ها استفاده کنید.

جیمیل / Gmailبرای فیلترکردن ایمیل‌ها، ابتدا روی فلش کوچک خاکستر واقع درکنار کادر جست‌وجو کلیک کنید. سپس، صفحه‌ای ظاهر می‌شود که در آن، پارامترهای مختلف برای فیلترکردن را می‌توانید انتخاب کنید. پس از تعیین این پارامترها و کلیک روی گزینه‌ی Create Filter with This Search، روش مدنظر خود برای فیلترکردن (حذف، آرشیو، ستاره‌دارکردن و سایر موارد) را انتخاب کنید. درنهایت، با کلیک روی گزینه‌ی Create Filter ایمیل‌ها طبق خواست شما فیلتر می‌شوند.

۴. استفاده‌ی آفلاین از  جیمیل

جیمیل / Gmail

با دریافت و نصب افزونه‌ی Gmail Offline Chrome extension می‌توانید بدون نیاز به اتصال به اینترنت، ایمیل‌های خود را ببینید. البته قبل از استفاده از این افزونه، باید آن را با صندوق‌ ورودی ایمیل خود هم‌گام‌سازی (Sync) کنید. پس از همگام‌سازی، به‌راحتی می‌توانید از سرویس جیمیل در حالت آفلاین نیز استفاده کنید و در سفرهای هوایی، لازم نیست پول زیادی برای استفاده از شبکه‌های وای‌فای نامطمئن بپردازید.

۵. استفاده از سرویس‌های یادآور یا زمان‌بندی ایمیل‌ها

سرویس های یادآور

سرویس‌های FollowupThen یا Boomerang گزینه‌های مناسبی برای یادآوری برخی از موارد یا ارسال ایمیل یا انجام کارهای خاص در زمان مشخص‌شده هستند. پس از افزودن این دو سرویس به حساب جیمیل، درصورتی‌که ایمیل مدنظر را علامت‌گذاری کنید، آن ایمیل در زمان تعیین‌شده در صندوق‌ ورودی بالاتر از سایر ایمیل‌ها نمایش داده می‌شود. درضمن، می‌توانید از این سرویس‌ها برای ارسال ایمیل‌ها در زمان خاص نیز استفاده کنید.

۶. پاسخ خودکار به ایمیل‌های دریافتی

زمانی‌که به هر دلیلی نمی‌توانید به‌محض دریافت ایمیل‌ها به آن‌ها پاسخ دهید؛ مثلا وقتی درگیرید یا به اینترنتدسترسی ندارید، می‌توانید از ویژگی Vacation Responder که به آن Out of Office نیز گفته می‌شود، برای پاسخ خودکار به ایمیل‌ها استفاده کنید.

پاسخ خودکار به ایمیل/ Vacation Responder featureبرای استفاده از این ویژگی، پس از کلیک روی آیکون تنظیمات (چرخ‌دنده‌ی کوچک خاکستری‌‌) و پیداکردن گزینه‌ی Vacation Responder در زیر سربرگ General در پایین صفحه، گزینه‌ی Vacation Responder On را فعال و درنهایت، تاریخ مدنظر خود (تاریخی که نمی‌توانید به ایمیل‌ها پاسخ دهید) و موضوع و پیامی که می‌خواهید گیرنده دریافت کنید، در قسمت‌های مشخص‌شده وارد کنید. با انتخاب گزینه‌ی Only Send a Response to People in My Contacts، پاسخ خودکار فقط برای مخاطبان شما ارسال می‌شود.

۷. جلوگیری از ارسال ایمیل‌ها پس از انتخاب گزینه‌ی ارسال

حتما برای شما هم اتفاق افتاده که