محققان دانشگاه صنعتی کالیفرنیا (کلتک) به تازگی موفق شدهاند دو سیاره فراخورشیدی را شناسایی کنند که با توجه به ویژگیهایشان به آنها "مشتریهای گرم" گفته میشود.
به نقل از اسپیس، شناسایی سیارات و سامانههای فراخورشیدی یکی از جذابترین فعالیتهای نجومی محسوب میشود و طبق آمارها تا ابتدای ماه اوت سال 2017 مجموعا 3639 سامانه فراخورشیدی کشف شده است که 2729 مورد از آنها شامل یک ستاره و یک سیاره بوده و 612 مورد نیز دارای چند سیاره بودهاند.
در حال حاضر جدیدترین سیارههای فراخورشیدی کشف شده، دو سیاره گازی هماندازه و مشابه مشتری هستند که با توجه به نزدیکتر بودن آنها به ستاره میزبانشان نسبت به مشتری، دمای آنها از دمای غول گازی منظومه شمسی بالاتر است.
این دو سیاره EPIC 211418729b و EPIC 211442297b نام دارند و به ترتیب در فاصله 1569 و 1360 سال نوری از زمین واقع شدهاند.
کشف این دو سیاره فراخورشیدی و شناسایی ابعاد، دما و دیگر ویژگیهای آنها با استفاده از دادههای تلسکوپ فضایی کپلر در حد فاصل 27 آوریل تا 10 جولای 2015 و چندین تلسکوپ عظیم زمینی محقق شده است.
مشاهدات و رصدهای بیشتر این دو سیاره در فاصله ژانویه 2016 تا مه 2017 با استفاده از تلسکوپ "کک 2"(Keck II) و تلسکوپ "جیمینای" (Gemini) در جزیره هاوایی آمریکا انجام شده است.
در نهایت دادههای جمعآوری شده از این دو تلسکوپ با دادههای تلسکوپهای دیگر در استرالیا و آفریقای جنوبی تلفیق شدند تا کشف رسمی این دو سیاره اعلام شود.
این دو سیاره هر دو دارای بیشترین دوره گردش در بین سیارههای گازی هستند و یکی از آنها هر 11.4 روز و دیگری هر 20.3 روز یک بار به دور خود میچرخند، این درحالی است که هر گردش کامل مشتری به دور خود کمتر از 10 ساعت زمان میبرد.
ستارههای میزبان این دو سیاره هر دو عمر زیادی دارند و دمای این دو سیاره بین 409 تا 446 درجه سانتیگراد است؛ این دما در مقایسه با مشتری که دمایی در حدود 21 درجه سانتیگراد دارد، بسیار بالاست.
محققان امیدوارند بتوانند با پیشرفت تجهیزات رصدی و استقرار آنها در فضا، اطلاعات بیشتری از آنها به دست آورند.
نتایج کامل این تحقیق را در این لینک مشاهده میکنید.
"اپل واچ" با نسخه جدید سیستم عامل خود قادر به پیگیری تمام فعالیتهای ورزشی از جمله بولینگ،بوکس، موج سواری و بسیاری دیگر از ورزشها است.
به نقل از تک تایمز، "اپل" در تلاش است تا ساعت هوشمند خود را به یک ساعت هوشمند متمرکز بر سلامت تبدیل کند و آخرین نسخه "iOS 11" نشان داده است که این شرکت دستگاه را به این سمت حرکت میدهد.
شواهد نشان میدهد که ساعت هوشمند "اپل" به زودی قادر به پشتیبانی و پیگیری انواع فعالیتهای بدنی و تمرینات ورزشی از طریق محاسبات میزان کالری مصرفی و غیره خواهد بود.
وبسایت برزیلی "iHelp BR" که بر "اپل" متمرکز است، با نگاهی به کدهای "iOS 11" نسخه بتا، انواع آیکونهایی که برای برنامه همراه "اپل واچ" استفاده میشود را کشف کرد.
این آیکونها حدود 40 فعالیت جدید را در چارچوب تناسب اندام توسط "اپل" آشکار میکنند که طیف وسیعی از تمرینات و ورزشها را پوشش میدهد.
فعالیتهایی از قبیل بیسبال، بولینگ، بوکس، اسکیت، اسکی، موج سواری و بسیاری دیگر از ورزشها.
با این حال، جدیدترین "watchOS 4" بتا هنوز هیچ کدام از این آیکونها و تمرینهای یاد شده را شامل نمیشود. این بدان معنی است که "اپل" در حال کار برای افزودن آنها در آیندهای نزدیک است.
اکثر این فعالیتها توسط دیگر ساعتهای هوشمند و ردیابهای تناسب اندام پشتیبانی و نظارت نمیشوند. این موضوع موجب میشود ساعت هوشمند بعدی "اپل" با حسگرهای مخصوصی به بازار بیاید که امکان نظارت بر این فعالیتها را فراهم میآورد.
گزارشهای اخیر حاکی از این است که ساعت هوشمند آینده "اپل" دستخوش تغییرات عمدهای خواهد بود.
همانطور که گفته میشود چنین تغییراتی احتمالا شامل سنسورهای جدیدی است که امکان نظارت بر فعالیتهای بدنی را در کد بتای "iOS 11" فراهم میکند.
در همین حال، شرکت "اپل" همچنان در حال تمرکز بر روی سلامتی توسط "اپل واچ" است.
"اپل" و "Aetna" در حال مذاکرات برای گسترش همکاری هستند. طرح این است که ساعت هوشمند را به 23 میلیون عضو بیمه، یا با تخفیف یا به عنوان یک هدیه رایگان در ازای عضویت، عرضه کنند.
آمارها حاکی از آن است که کاربران بی صبرانه منتظر مدل جدید ساعت هوشمند "اپل" هستند.
بر اساس شنیدهها، سری 3 "اپل واچ" در مرحله تست نهایی خود قرار دارد و اواخر سال جاری، عرضه خواهد شد. اعتقاد بر این است که این ساعت هوشمند، ماه آینده در کنار مدل بعدی آیفون عرضه خواهد شد.
گوگل قصد دارد برای عرض اندام در مقابل اپل و به عنوان یک حرکت بزرگ در دنیای فناوری، 100 میلیون گوشی اندرویدی را به فناوری واقعیت افزوده مجهز کند.
به نقل از دیلی میل، گوگل برنامه خود را برای ارائه واقعیت افزوده به اندروید در جدیدترین دور نبرد گوشیهای هوشمند خود با اپل اعلام کرده است.
حالا که "اپل" اولین اپلیکیشنهای خود را در جهت استفاده از فناوری واقعیت افزوده به نام "ARKit" معرفی کرده است، "گوگل" نیز از "ARCore"، سیستمی با عملکرد مشابه برای گوشیهای اندرویدی پرده برداری کرد.
"گوگل" اعلام کرد: با بیش از دو میلیارد دستگاه فعال، اندروید بزرگترین پلتفرم تلفن همراه در جهان است. امروز، ما یک پیش نمایش از کیت توسعه نرم افزار جدید (SDK) به نام "ARCore" منتشر میکنیم. این نرم افزار قابلیتهای واقعیت افزوده را برای گوشیهای اندروید موجود و آینده به ارمغان میآورد و توسعه دهندگان میتوانند در آزمایش آن را شروع کنند.
"گوگل" میگوید هدف این است که نرم افزار برای اجرا در 100 میلیون گوشی اندرویدی تا پایان سال جاری آماده باشد.
"ARCore" روی سه مورد تمرکز دارد:
1. ردیابی حرکت: با استفاده از دوربین گوشی برای مشاهده نقاط ویژه در اتاق و داده سنسورهای "IMU"، "ARCore" هر دو ویژگی موقعیت و جهت گوشی را در حال حرکت تشخیص میدهد. اشیا مجازی نیز دقیقا در جای درست قرار میگیرند.
2. درک محیط: این موضوع برای اشیا واقعیت افزوده به منظور قرارگیری روی زمین یا یک میز قابل استفاده است. "ARCore" میتواند سطوح افقی را با استفاده از نقاط خاصی که برای ردیابی حرکت استفاده میکند، شناسایی کند.
برآورد نور: "ARCore" نور محیط را مشاهده میکند و توسعه دهندگان را قادر می سازد تا اشیاء مجازی را به شیوهای که محیط اطراف آنها اقتضا میکند، تصویر کنند و ظاهر آنها را حتی واقعیتر کنند.
"ARCore" روی میلیونها دستگاه اجرا خواهد شد و امروز با قابل استفاده بودن برای "Pixel" و "سامسونگ S8" با نسخه اندروید 7.0 نوقا و بالاتر شروع میشود.
"گوگل" همچنین اپلیکیشنهای خود را برای کمک به کاربران برای ایجاد محتوای سه بعدی برای واقعیت افزوده()AR یا واقعیت مجازی(VR) توسعه میدهد.
این شرکت همچنین در حال توسعه یک مرورگر وب مخصوص AR است که اجازه میدهد توسعه دهندگان وبسایتهای AR ایجاد کنند.
کارشناسان معتقدند فناوری واقعیت افزوده یک فرصت 83 میلیارد دلاری در اقتصاد دنیا است.
اکوسیستم در حال رشد صنعت پهپاد به ظهور شرکتهای تولیدکننده و ارائهکننده خدمات سختافزاری و نرمافزاری تخصصی در این حوزه منجر شده است که حالا به فهرست بزرگی از مشتریانشان در بخشهای مختلف کشاورزی، مدیریت مزارع، انرژی و ساختوساز خدمات ارائه میدهند. بسیاری از این شرکتهای ارائهدهنده خدمات، شرکتهای کوچک و خصوصی و استارتآپها هستند. این در حالی است که شرکتهای بزرگ نظامی و دفاعی و شرکای صنعتیشان هم شروع به سرمایهگذاری در صنعت رو به رشد پهپادها کردهاند. در بررسیهای انجام شده از سوی بخش تحقیقاتی BI Intelligence، روند رشد پهپادها در بخش تجاری، مصرفی و دولتی مورد تحلیل قرار گرفته است. این گزارش پیشبینی میکند که در تکنولوژی تولید پهپادهای تجاری فرصتهای زیادی وجود دارد که سرمایهگذاران را به حضور و سرمایهگذاری در این بخش ترغیب میکند. این در حالی است که بهطور کلی بهبود روند تولید سختافزاری پهپادها و تمرکز بر بهرهگیری از سیستمهای ناوبری پیشرفته، باتریهایی با طولعمر بالاتر و بدنه سختافزاری مقاوم، پهپادها را برای استفاده در بخشهای جدید و متنوعتری آماده میکند.
همزمان شرکتهای نرمافزاری هم سعی دارند با طراحی و تولید اپلیکیشنها و نرمافزارهای توسعه و بهبودیافته با این روند همراه شوند. این در حالی است که اقدامات دولتها برای قانونگذاری برای استفاده و کاربری پهپادها همچنان ادامه دارد، اما به نظر نمیرسد این اقدامات بتوانند مانع از رشد سریع این صنعت بشوند. البته پهپادهای کوچکتر در این میان فعلا تحت تاثیر این قوانین جدی قرار ندارند و میتوانند به فعالیت خود ادامه بدهند. شاید به همین دلیل هم هست که شرکتهای تولیدکننده این روزها تمایل بیشتری به طراحی و تولید پهپادهای تجاری کوچکتر دارند. گزارش منتشر شده از سوی BI Intelligence نشان میدهد که درآمد حاصل از فروش جهانی پهپادها تا سال 2021 به بیش از 12 میلیارد دلار خواهد رسید، درحالیکه این رقم در سال میلادی گذشته چیزی بیش از 8 میلیارد دلار بوده است. کارشناسان انتظار دارند صادرات جهانی پهپادهای مصرفی در طول پنج سال آینده به بیش از چهار برابر افزایش پیدا کند که در این میان رشد قیمتهای رقابتی و ورود تکنولوژیهای جدید میتوانند به عنوان دو عامل مهم و تاثیرگذار، دسترسی و استفاده کاربران تازهکار از پهپادها را سادهتر و راحتتر کنند.
رشد نفوذ پهپادها در بخش تجاری هم از نظر صادرات و هم درآمد حاصل از فروش، از پهپادهای بخش مصرفی بسیار جلوتر است. هرچند در این زمینه ایجاد کاربردهای قانونی جدید برای پهپادها در ایالات متحده آمریکا و اروپا، دو بازار بالقوه بزرگ را برای بخش پهپادهای تجاری ایجاد کرده است. تکنولوژیهایی مانند عبور از موانع و شناسایی حالتهای پرخطر و جلوگیری از ایجاد برخورد، میتوانند پرواز پهپادها را ایمنتر کرده و اعتماد قانونگذاران را در این زمینه بیشتر جلب کنند تا به این ترتیب شاهد حضور پهپادهای بیشتری در آسمان باشیم. در حال حاضر اداره هوانوردی فدرال آمریکا محدودیتهایی را برای پرواز پهپادهای تجاری وضع کرده است که باعث میشود تنها بعضی از صنایع مانند بخشهای تحقیقاتی، کشاورزی، معدن و نفت و گاز بتوانند در سطح گسترده از پهپادها بهره ببرند. با این همه اما همچنان بخش نظامی به دنبال کشف کاربردهای جدید و تمایل کشورهای بیشتر به داشتن و خریدن پهپادها، بیشترین میزان سرمایهگذاری تا پنج سال آینده را در صنعت پهپاد خواهد داشت.
پزشکان سیستم بهداشت ملی کودکان در واشنگتن موفق به درمان 9 کودک مبتلا به osteoid osteoma، (یک تومور خوش خیم استخوانی) شدند.
به نقل از، "اسئوئید استئوما" (Osteoid Osteoma) تومور خوش خیم استخوانی، از یک مرکز بافت نرم به نام "نیدوس" ( Nidus)تشکیل شده که اطراف آن را یک توده سفت و محکم استخوانی فرا میگیرد. اندازه این توده معمولاً کوچک و در حد 1.5 سانتیمتر است.
پزشکان در روشی موسوم به روش درمانی غیرتهاجمی به نام "اولتراسوند متمرکز با هدایت رزونانس مغناطیسی با شدت بالا"(MR-HIFU) موفق به درمان کودکان مبتلا به این بیماری شدند.
این عمل جراحی بی ضرر در مقایسه با جراحیهای تهاجمی، بی خطر و بدون درد بوده و آسیب ناخواسته به بافتهای اطراف نمیرساند.
MR-HIFU از امواج متمرکز اولتراسوند تحت هدایت رزونانس مغناطیسی استفاده کرده تا به طور دقیق تومورها را هدف قرار داده و بدون نیاز به سوزن آنها را نابود کند.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که این روش جدید یک جایگزین مناسب و مطمئن برای"حذف با بسامد رادیویی"(RFA) بوده که نیازمند برش و قرار گرفتن در معرض اشعه یونیزاسیون است.
9 کودکی که با MR-HIFU تحت درمان قرار گرفتند، هیچ واکنشی جدی ناخواستهای نداشته و پاسخ بالینی خوبی از خود نشان دادند.
محققان این پژوهش اظهار کردند:" هدف ما ارائه یک گزینه درمانی غیرتهاجمی برای کودکان مبتلا به استئوتومی استئوئیدی است و ما از نتایج این آزمایش بالینی بسیار خوشحال هستیم."
چند دهه پس از نقل قول مشهور انریکو فرمی «همه کجا هستند؟»، ما همچنان شیفته پارادوکسی هستیم که به نام او است. با وجود تلاشهای مکرر مؤسسهی ستی یا جستجوی هوش فرازمینی (SETI) برای یافتن سیگنالهای رادیویی از فضا و علائم قابل مشاهده تمدنهای فرازمینی در منظومههای دوردست، تابهحال به هیچ دستاورد مهمی دست نیافتهایم.
پارادوکس فرمی، تضادی ظاهری است که میان نبود شواهد کافی و برآوردهای احتمالی بالا برای وجود تمدنهای فرازمینی مورد استفاده قرار میگیرد. نکات اساسی این استدلال که توسط فرمی و مایکل هارت مطرح شد، عبارتاند از:
- میلیاردها ستاره در کهکشانهایی که شبیه به خورشیدند، وجود دارد که بسیاری از آنها، میلیاردها سال از زمین بیشتر قدمت دارند.
- به احتمال زیاد در اطراف برخی از این ستارهها، سیاراتی بهمانند زمین گردش میکنند و اگر زمین نمونهای از سیارهای باشد که در آن امکان به وجود آمدن حیات فراهم است، در برخی از این سیارات هم ممکن است که حیات هوشمندی پدیده آمده باشد.
- برخی از این تمدنها ممکن است که به سفرهای بین ستارهای دست یافته باشند، چیزی که زمینیها هنوز به آن دست نیافته است.
- حتی با در نظر گرفتن سرعت آهسته سفرهای بین ستارهای، طی کردن کهکشان راه شیری چند میلیون سال به طول میانجامد.
چنانچه تاریخ به ما آموخته است، شکست منتهی به ایدههای جدید و جالب میشود. بهعنوان مثال، در مقالهای که بهتازگی توسط دکتر دانکن اچ. فورگان از دانشگاه سنت اندروز در اسکاتلند منتشر شده، او نشان داده است که تمدنهای فرازمینی میتوانند با پدید آوردن یک گذر مصنوعی در ستارههای خود، با همدیگر ارتباط برقرار کنند. این «اینترنت کهکشانی» میتواند، راه تمدنهای پیشرفته برای ارتباط با ما باشد.
مقاله فورگان با عنوان گذر فراخورشیدی اساس شبکه ارتباطات بین ستارهای، اخیرا بهصورت آنلاین منتشر شده است. دکتر فورگان یکی از محققان دانشکده فیزیک و نجوم اتحادیهی فیزیک اسکاتلند در دانشگاه سنت اندروز (قدیمیترین دانشگاه اسکاتلند و سومین دانشگاه قدیمی جهان) است و عضو مرکز علوم انسانی سنت اندروز است.
مقاله او با پرداختن به دو مسئلهی اساسی مرتبط به ارتباطات بین ستارهای (زمانبندی و مصرف انرژی) شروع میشود. وقتی موضوع انتقال رادیویی به میان میآید، میزان انرژی مورد نیاز برای ارسال یک پیام در فواصل بین ستارهای مقرونبهصرفه نیست. ارتباطات نوری (بهمانند لیزر) نیاز به انرژی کمتری دارند، اما دریافت درست این نوع پیامها، نیاز به زمانبندی دقیقی دارد.
به همین جهت، هیچ یک از این روشها برای ساخت یک سیستم ارتباطی بین ستارهای قابل اتکا نیست. فورگان با اشاره به تلاشهای اخیر برای شکار سیارات خارج از منظومه شمسی، استدلال میکند که روش گذر (ترانزیت) میتواند اساس ارتباطات بین ستارهای باشد و هردوی این مشکلات را حل کند. این امر عمدتا به این دلیل است که روش گذر هماکنون یکی از محبوبترین و قابلاعتمادترین روشها برای شناسایی سیاراتی در فراسوی منظومه شمسی ما است.
اخترشناسان با بررسی نوسانات نوری اجرام کیهانی در هنگام عبور این اجرام از مقابل ستاره میزبانشان، قادر به تشخیص سیارات یک منظومه دوردست هستند. این روش همچنین برای شناسایی وجود و ترکیب جو اطراف این سیارات فراخورشیدی کاربرد دارد. فورگان در این مقاله نشان میدهد که روش فوق میتواند بهعنوان وسیلهای برای ارتباط تمدنهای فرازمینی مورد استفاده قرار گیرد. او در مقاله خود نوشت:
تمدن A وقتی میتواند با تمدن B ارتباط برقرار کند که تمدن B، قادر به مشاهدهی گذر سیارات منظومهی تمدن A باشد. این امر میتواند با ساختن ابر سازههایی برای تولید گذرهای مصنوعی قابل مشاهده توسط تمدن B یا انتشار سیگنالهای B در زمان گذر انجام گیرد که میتواند مصرف انرژی را بهطور قابلتوجهی نسبت به روشهای متداول الکترومغناطیسی کاهش دهد.
بهطور خلاصه، فورگان استدلال میکند که در یک ناحیهی کهکشانی قابل سکونت (ناحیهای در کهکشان راه شیری که حیات در آن میتواند بهطور بالقوه پدیده بیاید) تمدنهای فرازمینی میتوانند، بهترین روش برقراری ارتباط با یکدیگر را با ساختن سازههای عظیم گذر مصنوعی فراهم کنند. این گذرها به کمک این تمدنهای فرازمینی میآید تا بهوسیلهی آن تمدنهای پیشرفته در منظومههای دیگر (همچون ما که به دنبال شکار سیاراتی در خارج از منظومه شمسی هستیم) را کشف کنند. فورگان همچنین زمان مورد نیاز برای چنین انتقالهای اطلاعاتی را تخمین زده است. او در مقاله خود مینویسد:
پیامی با مسیر ۲۰ کیلوپارسکی (واحد سنجش مسافتهای نجومی، معادل ۳.۲۶ سال نوری) با قطر گیگاهرتز، با سرعت نور میتواند در کمتر از ۰.۰۶ میر (میلیون سال) انجام گیرد. اگر یک دورهی زمانی نسبتا کوتاه برای باقی ماندن این تمدنهای فرازمینی در منطقه گذر در دورهای ۱۰۰ هزارساله در نظر بگیریم، در مجموع ۳۰ تبادل میتواند بین این دو تمدن انجام شود.
امکان وجود حیات فرازمینی
برخی اخترشناسان بر این باورند که احتمالا چنین فعلوانفعالاتی میتوانسته در ستاره تابی (KIC 8462852) رخ داده باشد. ستاره تابی که در پیکر آسمانی ماکیان واقع است، ۱۴۸۰ سال نوری با ما فاصله دارد. در ماه می سال ۲۰۱۵، اخترشناسان دریافتند که میزان نوسانات نوری این ستاره طی چند سال اخیر قابل توجه بوده است. این رفتار غیرقابل توضیح منجر به این شده است که برخی نظریهپردازان نجومی فرضیههایی مبنی بر وجود یک سازه فرازمینی در مقابل این ستاره را مطرح کنند.
به گفته فورگان، چنین احتمالی وجود دارد و در واقع این میتواند روشی نسبتا مقرونبهصرفه برای ارتباط تمدنهای فرازمینی با هم باشد. فورگان با بهره بردن از نظریه گراف، تخمین زده است تمدنهایی که در ناحیهی حیات کهکشانی قرار دارند، میتوانستهاند طی یک میلیون سال یک شبکه ارتباطی برای ارتباط باهم بسازند.
این شبکهی ارتباطی نهتنها نیاز به مصرف انرژی کمتری برای انتقال اطلاعات دارد، بلکه محدودیت این سیگنالها هم تنها به خود این تمدنها محدود میشود. علاوه بر مقرونبهصرفه بودن از لحاظ انرژی و داشتن محدودهی وسیع ارتباطی، این روش مزایای دیگری هم دارد. در واقع برای انتقال اطلاعات خارج از منظومه شمسی، نیاز به سطح بالایی از پیشرفتهای تکنولوژیکی است.
به عبارت دیگر، این تمدنها باید به سطح پیشرفت خاصی دست یابند تا امکان ارتباط بهوسیلهی این شبکه را داشته باشند. همین مورد باعث عدم ارتباط بین تمدنهای غیر پیشرفته و پیشرفته و پیوستن آنها به این شبکه ارتباطی میشود. مورد دیگر هم اینکه، سیگنالهای شبکه گذر، بسیار قابل پیشبینی هستند و برای هر انتقال نیاز به یک دوره مداری دارند.
فورگان همچنین به برخی مشکلات اشاره میکند. دورهای بودن این سیگنالها حکم شمشیر دو لبه را دارد، چراکه این سیگنالها زمانی فرستاده میشوند که دریافتکننده، قادر به مشاهدهی گذر باشد و باوجود اینکه یک ابرسازه میتواند برای تغییر دوره گذر حرکت کند، بازهم این مسئله میتواند از لحاظ هماهنگسازی انتقال و دریافت، مشکلاتی را ایجاد کند.
فورگان با توجه به محدودیتهای این تجزیه و تحلیل، اشاره میکند که این مطالعهی متکی به مدارهای منظم ستارهای است. همانطور که میدانید، مدارهای ستارهای با گذشت زمان تغییر میکنند و ستارگان هم بهطور منظم از ناحیه حیات کیهانی خارج میشوند. در واقع خورشید ما هم طی چند میلیارد سال آینده، یعنی زمانی که تبدیل به یک غول سرخ شود و اقیانوسهای زمین را تبخیر کند، از ناحیه حیات خارج میشود و شاید انسانهای آینده (اگر به هر دلیل طبیعی یا غیرطبیعی منقرض نشوند) باید به دنبال ساخت خانههایی در سیارات دیگر باشند. علاوه بر این، مسئلهی دیگری که در میان است، اینکه چنین شبکهای بین مناطق چگالتر در کهکشان (یعنی خوشههای ستارهای کروی) و مناطقی با میدانهای مغناطیسی ستارهای متفاوت است. همچنین در این مطالعه، منظومه ستارهای دوتایی در نظر گرفته نشدهاند.
علاوه بر این، مدارهای سیارهای با گذشت زمان به علت اختلالات ناشی از سیارات همسایه، ستارگان همراه یا برخورد با ستارگان مجاور تغییر میکنند. در نتیجه، مشاهده گذر سیاره حتی در مقیاس زمان کیهانی هم تغییر میکند. آخرين و مهمترین مورد هم اینکه، در این مطالعه فرض بر این است که عمر طبیعی این تمدنهای فرازمینی حدود یک میلیارد سال باشد که مشخصا در این مورد هیچ دانشی نداریم.
با این حال، این موارد نتیجه یافتههای کلی فورگان را تغییر نمیدهد. فورگان با اشاره به ماهیت پویای ستارگان و سیارات و فرض قدمت تنها یکمیلیونساله یک تمدنی فرازمینی، هنوز هم از لحاظ ریاضی ساخت چنین شبکه ارتباطی بین ستارهای را امکانپذیر میداند. علاوه بر این، یک شیء مصنوعی حتی پس از منقرض شدن تمدنِ ارسالکننده پیام، میتواند توسط دیگر تمدنها دریافت شود. فورگان با در نظر گرفتن پارادوکس فرمی، نتیجهگیری میکند که این نوع ارتباطات نیاز به زمان زیادی برای تشخیص دارند. او در مقالهی خود با اشاره به این نکته، نوشته است:
متوجه شدهام که تنها تمدنهای اندکی میتوانند بهطور صحیح از روش گذر برای ارتباط باهم استفاده کنند. با این وجود، باید انتظار داشته باشیم که یک شبکه تجمعی واقعی وجود داشته باشد که برقراری ارتباط در آینده را بهعنوان مثال از طریق سیگنالهای الکترومغناطیسی امکانپذیر کند. در همهی شبیهسازیهای ما، شبکهی تجمعی تمام تمدنها را به یک شبکه کامل متصل میکند. اگر تمدنها دانش خود را باهم سهیم شوند، این شبکه میتواند در مقیاس زمانی ۱۰۰ هزارسالهای کامل شود. با ساخت این شبکهی ارتباطی، هر تمدنی میتواند بهطور مستقیم یا از طریق تمدنهای میانجی به دیگران متصل شوند.
بهطور خلاصه، دلیل اینکه ما هنوز قادر به شنیدن (سیگنالهای رادیویی) یا پیدا کردن شواهدی از تمدنهای فرازمینی نشدهایم، تنها زمانبندی بوده است. ممکن است ما بدون اینکه بدانیم، با آنها ارتباط برقرار کرده باشیم. درحالیکه چنین تحلیلی به مطرح شدن فرضیههای جدید کمک میکند، مطمئنا میتواند به دلیل محتمل بودن چنین فرضیاتی جالب هم باشد. این دست مطالعات همچنین میتواند ابزار بالقوهای برای تلاشهای مکرر ما برای جستجوی هوش فرازمینی باشد، وظیفهای که هماکنون بر عهده مؤسسهی ستی است.
و مورد آخر اینکه، این مطالعات میتواند، پتانسیل پارادوکس فرمی را به ما نشان دهد. اما برای اکنون، با توجه به دانستههای فعلی، نوسانات نوری ستاره تابی، شاید شواهدی از تمدن فرازمینی (احتمالا تمدنی از بین رفته) باشد. البته همیشه در این موارد از کلمه «شاید» استفاده کنید؛ چراکه ما هماکنون هیچ شواهدی برای تأیید وجود چنین تمدنی در اختیار نداریم.
احتمالاتی که در این مقاله مطرح شدهاند، بسیار هیجانانگیزند و ممکن است به شکار سیارات فراتر از منظومه شمسی در سالهای آینده شتاب دهد. ما با بهره بردن از مأموریتهای آیندهای همچون تلسکوپ فضایی جیمز وب (قویترین تلسکوپ ساخت انسان) و ماهواره رصد فضایی تس (TESS)، انتظار داریم که در سال آیندههای دانستههایمان در مورد منظومههای ستارهای دور و نزدیک بهطور چشمگیری افزایش یابد.
آیا ما نمونههای بیشتری از نوسانات نوری را پیدا میکنیم؟ فعلا کسی چیزی نمیداند. نکته مهم در این است که اگر ما به چنین نوساناتی دست پیدا کنیم (و نتوانیم علل طبیعی این نوسانات را بفهمیم) توضیحی احتمالی برای آن داریم. شاید تمدنهای فرازمینی از ما میخواهند با آنها ارتباط برقرار کنیم!
دانشجویان انگلیسی طرحهای مفهومی از زیردریاییهایی ارائه داده اند که در آینده میتوانند توسط فکر کنترل و هدایت شوند و تا سال 2051 به خدمت نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا درآیند.
به نقل از دیلیمیل، پروژه جدید نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا نشان میدهد که جنگ در آب در 50 سال آینده چگونه خواهد بود؟
این طراحیهای مفهومی توسط گروهی 20 نفره از مهندسان و دانشمندان جوان بریتانیایی صورت گرفته است.
این طرحهای زیردریاییها که براساس موجودات دریایی شبیهسازی شدهاند، برای نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا طراحی شده که تصویری از چگونگی نبرد در نیم قرن آینده را به ما بدهند.
طرحهای مفهومی ارائه شده نشاندهنده یک زیردریایی مادر شبیه به "سفرهماهی دیو" و "اژدر ماهی" است که به منظور مقابله با اهداف دشمن طراحی شده است.
این زیردریایی قادر خواهد بود تا کاوشگرهای بدون سرنشین به شکل مار ماهی که برای فرار از شناسایی دشمن مجهز به حسگرهای مختلفی هستند و به منظور انجام عملیاتهای مختلفی روانه دریا میشوند را رها کند.
برای طراحی این طرحهای مفهومی از 20 جوان 16 تا 34 ساله خواسته شد تا تصور کنند که زیردریاییها در سال 2051 به چه شکل خواهند بود.
سخنگوی نیروی دریایی سلطنتی گفت: بهترین و با استعدادترین مهندسان و دانشمندان جوان بریتانیا توسط نیروی دریایی سلطنتی به چالش کشیده شدند تا تصور کنند که زیردریاییها در آینده به چه شکل خواهند بود و چگونه باید از آنها برای ایمن نگاه داشتن بریتانیا در دهههای پیش رو استفاده کرد.
این پروژه "ناتیلوس 100" نامگذاری شده است تا در صدمین سالگرد به آب انداخته شدن اولین زیردریایی هستهای دنیا به نام "یو.اس.اس ناتیلوس" به بهرهبرداری برسد.
"یو.اس.اس ناتیلوس" (اساسان-۵۷۱) نخستین زیردریایی هستهای آمریکا است. طول این زیردریایی ۳۲۰ فوت (۹۸ متر) میباشد. این زیردریایی در سال ۱۹۵۴ در آمریکا ساخته شد و در تاریخ ۳ مارس۱۹۸۰ میلادی، رسما بازنشسته شد.
"ناتیلوس 100" یک زیردریایی مادر خواهد بود که توانایی اعزام و فرماندهی ارتشی از کشتیهای بدون سرنشین را خواهد داشت.
از چاپگر سهبعدی برای ساخت بدنه استفاده خواهد شد و مواد آلیاژی و اکرلیک به کار گرفته میشود که در فشار بالای 1000 متر مقاومت کرده و سر و صدا را کاهش داده و کار را برای شناسایی توسط ردیابهای دشمن سختتر کند.
این زیردریایی تنها به 20 خدمه نیاز دارد. این یعنی یک ششم خدمهای که امروزه در زیردریاییها به کار گرفته میشوند.
سپس این 20 نفر قادر خواهند بود تا با استفاده از افکارشان این زیردریایی را کنترل کنند.
این زیردریایی با استفاده از فناوری هیبریدی (جلبک-الکتریک) و فناوریهای هدایت توسط درایوهای تونل که شبیه یک فن بدون تیغ "دایسون" کار میکند، میتواند با سرعت بیسابقهای تا 150 گره دریایی سفر کند.
دستگاههای بدون سرنشینی که به شکل مارماهی هستند، با توجه به امکاناتی که همراه خود دارند میتوانند به تجهیزات دشمن صدمه وارد کنند یا برای جلوگیری از به دام افتادن توسط دشمن، خود را از بین ببرند.
خودروهای مفهومی ممکن است به عنوان یک بخش عجیب و غریب از صنعت خودرو به نظر برسند. این خودروها اغلب جالب و عجیب هستند اما ساخت آنها فعلا عملی نیست. در این مطلب به معرفی 12 خودروی مفهومی فوق مدرن که تا سال 2017 معرفی شدهاند میپردازیم.
به نقل از بیزنس اینسایدر، شاید ساخت خودروهای مفهومی پیشرفته در حال حاضر ممکن نباشد اما خودروسازان از خودروهای مفهومی استفاده میکنند تا نشان دهند که فکر میکنند در آینده چگونه
فناوری باتریها، نرم افزار خودروهای خودران و هوش مصنوعی صنعت خودرو را تغییر خواهد داد.
آنها ممکن است به این زودیها در جادهها ظاهر نشوند، اما از آنها به عنوان یک طرح برای بررسی تغییرات پیش رو استفاده میشود.
برای دیدن خودروهای مفهومی که تا سال 2017 معرفی شدهاند به ادامه مطلب توجه کنید:
1. "ایرباس" با معرفی آخرین خودروی مفهومی خود خلاقیتش را نشان داد؛ یک خودروی دو سرنشین الکتریکی که قادر است با کمک یک پهپاد به پرواز در بیاید.
این فناوری "پاپ آپ" نام گذاری شده و این خودرو 100 کیلومتر توانایی عملیاتی دارد.
"پاپ آپ" به راحتی میتواند از شاسی خودرو جدا شده تا پهپاد به آسانی بتواند اتاق را بلند کند. این پهپاد خودکار از هشت روتور (پره) نیرو میگیرد.
"ایرباس" این خودرو را در جهت نیل به تحقق برنامهای موسوم به "VTOL" که برای ساخت وسایل نقلیه شهری که قادر به بلند شدن و نشستن بر زمین به صورت عمودی باشند، طراحی کرده است.
2. "فولکس واگن" امسال خودروی خودران مفهومی خود را موسوم به "سدریک" در نمایشگاه "ژنو" معرفی کرد که این خودرو حتی بیشتر از یک ربات دستیار شخصی کارایی دارد.
هوش مصنوعی فوقالعاده "سدریک" محل پارک خود را پیدا میکند، بچهها را از مدرسه برداشته و آنها را به گردش میبرد و قادر است تا بستههای مربوطه را دریافت کند.
"سدریک" دارای یک شیشه جلوی فوق مدرن با چراغهای بزرگ OLED، درهای چرخشی سیاه و بدون ابزاری برای کنترل توسط راننده است. صاحب این خودرو با فشار ریموت آن میتواند "سدریک" را صدا زده تا به محل مورد نظر وی بیاید.
3. "i-TRIL" نیز توسط شرکت خودروسازی "تویوتا" در نمایشگاه "ژنو موتور" معرفی شد. این خودروی دو سرنشین به عنوان جایگزینی برای موتور سیکلتها و وسایل حمل و نقل شهری طراحی شده است. این خودرو دارای یک فناوری موسوم به "Active Lean" است که چرخهای خودرو را برای بهبود مانور حرکتی به طور خودکار تنظیم میکند. "i-TRIL" دارای برد عملیاتی 200 کیلومتری است.
4. شرکت خودروسازی "فیات کرایسلر" خودروی مفهومی برقی خود را در نمایشگاه "CES" معرفی کرد. این خودرو از نظر زیبایی شناسی چندان چشمگیر و چشم نواز نیست، چرا که دارای ابعاد بزرگ و مکعبی شکل است و سنگین به نظر میرسد.
اما به گفته سازندگان، ویژگیهای فنی و داخلی این خودرو بازگوی تواناییها و قابلیتهای آن است. این خودرو توانایی طی مسافت 400 کیلومتری دارد و با یک شارژر DC سریع، در کمتر از 20 دقیقه بیش از 50 درصد شارژ میشود.
این خودرو که حائز سطح 3 فناوری خودروهای خودران است همچنین دارای لیدار (فناوری سنجش از راه دور) و حسگرهای مختلف است بدین معنی که توانایی مدیریت فضای اطراف خود را دارد، اما همچنان از نظارت انسان بی نیاز نیست.
5. شرکت "Rinspeed" نیز در نمایشگاه "CES" از خودروی مفهومی خود رونمایی کرد.
داخل این خودرو یک باغچه طبیعی با گیاهان بن سای و دیگر گیاهان قرار دارد! این باغچه پشت شیشه جلوی خودرو قرار گرفته است. در داخل، خودرو دارای یک صفحه نمایش لمسی بزرگ همراه با کنترل صدا و ژست است.
این خودرو همچنین میتواند شما را از موانع پیش رو با وجود صفحه نمایش بزرگی بر روی شیشه جلو با خبر کند. ویژگی جالب این خودرو این است که دارای "کنترل راننده اختیاری" است. بدین معنی که هر کدام از دو سرنشین میتوانند کنترل خودرو را در دست بگیرند و تبدیل به راننده آن شوند.
6. شرکت خودروسازی "هوندا" اولین عکسها از خودروی مفهومی خود ملقب به "NeuV" را در ماه دسامبر منتشر اما سرانجام در نمایشگاه "CES" به صورت رسمی از آن رونمایی کرد.
"هوندا" گفت این خودرو برقی و خودران است، اما هیچ گونه جزییات دیگری را تاکنون فاش نکرده است.
تنها گفته شده که هوش مصنوعی "NeuV" قادر به خواندن احساسات راننده است تا تجربه رانندگی وی را بهبود ببخشد.
7. "فولکس واگن" یک نسخه پیشرفته از میکروباس کلاسیک خود را معرفی کرد. این خودروی برقی و تجدیدپذیر میتواند 430 کیلومتر را با یک بار شارژ طی کند.
سازندگان میگویند این خودرو مجهز به لیدار، رادار، دوربینهای متعدد و سنسورهای فراصوتی است که آن را به طور کامل خودران میسازد.
این خودروی مفهومی همچنین همراه با سایر ویژگیهای نوآورانه مانند تبلتی است که میتوانید از کنسول جدا کنید و به طور مستقل استفاده کنید. راننده همچنین میتواند توسط گوشی هوشمند خود با نزدیک شدن به خودرو، آن را باز کند.
8. "تویوتا" یک خودروی مفهومی دیگر در "CES" معرفی کرد که شبیه NeuV هوندا میخواهد بهترین دوست شما باشد. این خودرو دارای یک دستیار هوش مصنوعی به نام "Yui" است که طراحی شده تا شما را با انجام کارهایی مانند گفتگو مشغول کند، بنابراین در حین رانندگی هوشیار میمانید.
این خودروی مفهومی هیچ صفحه نمایش لمسی ندارد اما دارای سیستم "هاد" (نمایشگر فرانما) است. "هاد" یا "HUD" (Head-Up Display) نمایشگری فرانما است که اطلاعات را در جلوی دید و منظر بیننده، بدون اینکه بیننده مجبور باشد جایی دیگر را بنگرد، نمایش میدهد. این نمایشگرها در آغاز برای هواپیماهای نظامی طراحی شده بودند، ولی هم اکنون در هواپیماهای تجاری و خودروها نیز استفاده میشوند.
9. آخرین خودروی مفهومی "BMW"، صرفا برای نشان دادن دیدگاه این خودروساز از آینده طراحی داخلی خودرو طراحی شده است.
ایده این است که در عین برخورداری از یک خودروی خودران، شما بتوانید یک فضای داخلی بزرگ و راحت مانند منزل خود را در اختیار داشته باشید.
در این خودرو حتی جایی به عنوان قفسه کتاب و یک صفحه نمایش بزرگ برای سرنشینان عقب در نظر گرفته شده است.
10. "نیسان" از خودروی مفهومی خود به نام "VMotion" در نمایشگاه "دیترویت" رونمایی کرد. این خودرو یک طراحی هندسی و خیره کننده دارد.
درهای این خودرو بسیار جالب توجه است.
سیستم خودران پیشرفته این خودرو آن را قادر میسازد تا به صورت خودکار با سرعت 100 کیلیومتر بر ساعت حرکت کند.
داخل خودرو یک صفحه نمایش بزرگ و افقی تعبیه شده که تمام اطلاعات مورد نیاز را نمایش میدهد.
11. "سیتروئن" از طرح مفهومی شاسی بلند خود موسوم به "C-Aircross" در ماه فوریه رونمایی کرده بود.
سیتروئن میگوید که هدفمندانه به دنبال یک سبک مدرن بدنه خودرو با خطوط منحنی و پررنگ است.
دوربینها جایگزین دو آینه جانبی شدهاند تا سرنشین منظرههای اطراف را مستقیما در آینه وسط مشاهده کند. این خودرو همچنین دارای یک سانروف پانورامیک میباشد.
12. "فولکس واگن" نیز از طرح مفهومی شاسی بلند بزرگ خود به نام "اطلس" در ماه فوریه رونمایی کرد. این خودرو دارای یک جعبه محموله است که تا 17.7 متر مکعب ظرفیت دارد.
"اطلس" دارای سه ردیف صندلی و ظرفین 7 سرنشین است.
همچنین فضای قابل توجهی برای قرار دادن وسایل در صندوق عقب خود دارد.
لنزهای تله فوتو را باید از جملهی کاربردیترین لنزهایی خواند که در دنیای عکاسی مورد استفاده قرار میگیرند؛ اما آنها چه تفاوتی با سایر لنزها دارند و چگونه میتوان از این لنزها برای ثبت بهترین تصاویر استفاده کرد؟
لنز تله فوتو چیست؟
لنز تلهفوتو نوعی از لنز است که از آن برای بزرگنمایی اشیاء و افرادی استفاده میشود که در دوردست قرار دارند. در واقع عکاس با استفاده از لنز تله فوتو در هنگام عکاسی میتواند به بزرگنمایی منظرهای که در فاصلهی دور قرار دارد، بپردازد. برای اینکه یک لنز تله فوتو بتواند بزرگنمایی خوبی داشته باشد، باید فاصلهی کانونی آن بیشتر از لنزهای معمولی باشد. در واقع لنز معمولی به نمونهای اطلاق میشود که تقریبا فاصلهی کانونی نزدیکی به فاصلهی کانونی چشم انسان دارند. یک لنز نرمال دارای فاصلهی کانونی ۴۰ تا ۵۸ میلیمتری در یک دوربین فولفریم است، از اینرو به لنزی که فاصلهی کانونی آن بیش از ۶۰ میلیمتر باشد، یک لنز تله فوتو اطلاق میشود. هر اندازه که فاصلهی کانونی یک لنز بیشتر باشد، بزرگنمایی نیز به همان اندازه بیشتر میشود.
لنزهای تله فوتوی معمول دارای فاصلهی کانونی از ۷۰ تا ۲۰۰ میلیمتر هستند. لنزهایی که فاصلهی کانونی آنها بیشتر از ۳۰۰ میلیمتر باشد بهعنوان لنزهای سوپر تلهفوتو شناخته میشوند. در دوربینهایی که حسگر آنها فولفریم نیست و کوچکتر (دوربینهای مجهز به سنسور کراپ) است، لنزهایی با فاصلهی کانونی بیش از ۴۰ میلیمتر بهعنوان لنزهای تلهفوتو شناخته میشوند؛ هرچند بزرگنمایی تا فاصلهی کانونی ۵۰ میلیمتر بسیار جزئی خواهد بود.
برای اینکه این موضوع را بهتر درک کنیم، باید در عمل کارکرد لنز تله فوتو روی دوربینها را با ثبت تصاویر مورد بررسی قرار دهیم. تصویر زیر با استفاده از یک لنز ۵۰ میلیمتری ثبت شده که یک فاصلهی کانونی معمولی است. این عکس بیشتر شبیه به تصویری است که با چشم نیز میتوانیم تجربه کنیم. سایر تصاویر با استفاده از یک دوربین مجهز به سنسور کراپ و در یک فاصلهی مشخص از سوژه ثبت شدهاند.
تصویر زیر با استفاده از یک لنز ۴۵ میلیمتری روی دوربین مجهز به لنز کراپ ثبت شده است. در صورتی که بخواهیم تصویر مشابهی با استفاده از یک دوربین فولفریم ثبت کنیم، باید از یک لنز ۷۲ میلیمتری استفاده کنیم.
تصویر پایین با استفاده از یک لنز ۸۵ میلیمتری روی دوربین مجهز به سنسور کراپ ثبت شده است. تصویر مشابه روی دوربین فولفریم با استفاده از یک لنز ۱۳۶ میلیمتری به دست میآید. همانطور که میبینید، در این تصویر تقریبا تمام کادر با خودرو پوشیده شده است.
تصویر زیر با استفاده از یک لنز ۱۳۵ میلیمتر ثبت شده که معادل استفاده از یک لنز ۲۱۶ میلیمتری روی دوربین فولفریم است. در تصویر زیر شاهد این موضوع هستیم که حتی بخشی از خودرو در کادر جا نشده است. با استفاده از لنزی با این فاصلهی کانونی، ثبت تصویر کامل از بدنهی خودرو در این فاصله، غیر ممکن است.
تأثیر لنز تلهفوتو روی تصاویر چگونه است؟
بزرگترین کاربری لنز تلهفوتو این است که همچون یک تلسکوپ، سوژههایی را که در فاصلهی دور قرار دارند از طریق بزرگنمایی نزدیکتر میکند. برای مثال میتوان به سوژههایی نظیر بازیکنان فوتبال در یک زمین چمن، پرندگانی که روی یک درخت نشستهاند یا سایر موارد مشابه اشاره کرد که ثبت تصاویر آنها با استفاده از لنزهایی با فاصلهی کانونی معمول، نتیجهی چندان دلچسبی به همراه ندارد.
در صورتی که به روی دیگر سکه در زمان استفاده از لنزهای تلهفوتو توجه کنیم، باید به این نکته اشاره کرد که این لنزها میدان دید محدودتری دارند. برای اینکه بهترین خروجی ممکن را در زمان استفاده از یک لنز تلهفوتو به دست آوریم، باید فاصلهی مناسبی از سوژه داشته باشیم. برای مثال در زمان استفاده از یک لنز تلهفوتوی ۷۰ میلیمتری، باید بیش از ۴ متر از سوژهای که ابعاد آن نزدیک به ابعاد یک انسان بالغ است، فاصله داشت. در صورت استفاده از لنزهایی با فاصلهی کانونی بیشتر، فاصلهی دوربین از سوژه نیز بهصورت تصاعدی افزایش پیدا میکند.
با استفاده از لنز تلهفوتو میتوان عمق بسیار کمتری از میدان دید را پوشش داد و از همین رو است که عکاسان حرفهای از لنزهای تلهفوتو برای ثبت تصاویر پرتره استفاده میکنند. با استفاده از لنزهای تله فوتو، ثبت تصاویری که عمق میدان دید آنها بیشتر است نیز بسیار سخت محسوب میشود. حتی با وجود تنظیم دیافراگم f/11 یا f/16 نیز جا دادن تمام میدان دید در کادر بسیار سخت است.
لنزهای تله فوتو سوژههای موجود را فشردهتر از حالت معمول نمایش میدهند. برای مثال سوژههای که در حالت معمول در فاصلهی بسیار دورتری قرار دارند، با استفاده از لنز تلهفوتو در تصویر نزدیکتر نمایش داده میشوند. البته نمیتوان این موضوع را بهعنوان یک ویژگی مثبت یا منفی در نظر گرفت؛ در واقع باید در هنگام استفاده از لنزهای تلهفوتو از این موضوع آگاه بود.
موافقان و مخالفان لنزهای تلهفوتو
با استفاده از لنزهای تلهفوتو میتوان بدون تغییر موقعیت مکانی بهصورت فیزیکی، نمایی نزدیک از سوژهی مورد نظر ثبت کرد. بهطور حتم ممکن نیست که یک عکاس در جریان برگزاری مسابقهی فوتبال وارد زمین بازی شود و از نزدیک به ثبت لحظات جذاب بپردازد؛ حال آنکه لنز تله فوتو این امکان را بدون تغییر جای آنچنانی برای عکاس فراهم میکند.
لنز تلهفوتو همانطور که در بخش قبل اشاره کردیم، گزینهی بسیار مناسبی برای ثبت تصاویر پرتره است. لنزهایی با فاصلهی کانونی ۷۰ تا ۱۰۵ میلیمتری برای ثبت تصاویر تلهفوتو از محبوبیت بالایی برخوردارند.
هرچند لنزهای تلهفوتو مزایای زیادی دارند؛ اما میتوان چند نکته را نیز بهعنوان ایرادات این دسته لنزها مشخص کرد. لنزهای تلهفوتو بهواسطهی قابلیتهایی که دارند، بسیار سنگین و بزرگ هستند. همچنین با استفاده از لنزهای تلهفوتو باید فاصلهی فیزیکی خود را از سوژه حفظ کرد که این موضوع گاهی اوقات در زمان عکاسی به چالشی تبدیل میشود. برای مثال زمانی که عکاسی در فضای بازی انجام میشود، از نظر حفظ فاصلهی فیزیکی با سوژه نمیتوان مشکلی را متصور شد؛ اما زمانی که عکاسی در فضای بسته باشد، این موضوع چالشبرانگیز میشود.
برای ثبت بهترین تصویر با استفاده از لنزهای تلهفوتو باید سرعت شاتر را نیز بالا برد تا تصاویر شارپتری به دست آورد. حتی زمانی که دوربین مجهز به لنز تلهفوتو روی پایه قرار دارد، با سرعت شاتری کمتر از ۱/۲۰۰ ثانیه هم ریسک ایجاد لرزش و عدم ثبت تصویر شارپ افزایش پیدا میکند. با توجه به افزایش سرعت شاتر، نور بیشتری برای ثبت تصویر نیاز است؛ از اینرو استفاده از لنزها در محیطهای کمنور و شبهنگام تقریبا غیرممکن است.
صدها کیلومتر بالاتر از سطح زمین، ماهوارههایی با حسگرهای دقیق وجود دارند که میتوانند زندگی روزمرهی انسانها را با جزئیات دقیق، رصد کنند. این ماهوارهها به شرکت دیجیتال گلوب (DigitalGlobe) تعلق دارند. دوربین این ماهوارهها به قدری دقیق است که میتواند جزئیات یک کتاب را روی میز یک کافه، نشان دهد؛ اما این دقت باورنکردنی باعث شده است که ماهوارههای دیجیتال گلوب بتوانند فقط روزی دو بار این تصاویر را ثبت کنند؛ یعنی ثبت هر کدام از این تصاویر، حدود ۱۲ ساعت زمان میبرد. برای رفع این مورد، دیجیتال گلوب قصد دارد ماهوارهای جدید با نام WorldView Legionطراحی و تا سال ۲۰۲۱، آن را به فضا پرتاب کند. ماهوارهی جدید میتواند این نوع تصاویر را در کمتر از ۲۰ دقیقه، ثبت کند.
در این نوع عکاسی که «عکاسی ماهوارهای با بازبینی بالا» نام دارد، هر چقدر تعداد ماهوارهها بیشتر باشد، عکسهای بیشتری ثبت و فضای بیشتری پوشش داده میشود. شرکت پلنت(Planet)، یکی از پیشروان این صنعت محسوب میشود و به کمک ۲۰۰ ماهواره که در اطراف زمین دارد، روزی یک بار از تمام سطح زمین عکاسی میکند؛ اما تصاویر ثبتشده با ماهوارههای پلنت، جزئیات بالایی ندارند، بهطوریکه یک خودرو، در یک پیکسل آن قرار میگیرد.
پلنت و شرکتهای رقیبش، سرویسی ارائه میدهند که بر اساس آن، تغییرات یک نقطه از زمین را بهصورت روزانه ثبت و در اختیار مشتریان خود میگذارند. مشتریان این سرویس معمولا دولتها، شرکتهای نفتی، شرکتهای معدنی و فروشگاههای زنجیرهای هستند؛ اما دیجیتال گلوب قصد دارد به کمک ماهوارهی WorldView Legion، کیفیت و کمیت این سرویس را بهصورت همزمان بهبود بخشد. دیجیتال گلوب میخواهد به کمک ماهوارهی جدید خود، تغییرات جزئیتری مانند حرکت انسانها، قطع درختان و حتی نوع پارککردن خودروها را در اختیار مشتریانش قرار دهد. ماهوارهی WorldView Legion میتواند از یک نقطهی روی زمین، ۴۰ بار در روز عکاسی کند؛ البته دیجیتال گلوب اعلام نکرده است که قصد دارد چه تعدادی از این ماهواره را وارد جو زمین کند.
نظر شما در این مورد چیست؟
.: Weblog Themes By Pichak :.