دانشمندان مرکز تحقیقات هستهای هلند مطالعات بر روی رآکتور هستهای با معماری نمک مذاب توریوم را بعد از 40 سال دوباره از سر گرفتند.
به گزارش ایسنا و به نقل از نیو اطلس، راکتور نمک گداخته یکی از انواع راکتورهای هستهای از نوع راکتورهای بریدر( رآکتور تولیدکننده) است که برای تامین انرژی گرمایی جهت تهیه بخار آب در نیروگاههای هستهای کاربرد دارد.
راکتور بریدر یکی از انواع راکتورهای شناخته شده در صنعت هستهای است که در کشورهای با کمبود منابع اورانیوم 235 مورد استفاده قرار میگیرد.
این رآکتورها غالباً به منظور پاسخ به کمبود اورانیوم-۲۳۵ طراحی شدهاند و در معماری آنها بجای شکاف اورانیوم-۲۳۵ از ایزوتوپ اورانیوم-۲۳۸ و یا توریوم استفاده میشود. راکتورهای بریدر از نظر تئوری قابلیت تامین انرژی دنیا را تا هزاران سال دارند.
دانشمندان بر این باورند که راکتورهای با سوخت اورانیوم 235 از نظر علمی و صنعتی دارای چهار ضعف عمده هستند. اولین وجه منفی این فناوری کمبود اورانیوم 235 و قیمت بالای تهیه آن است و دومین ضعف این فناوری امکان تولید سلاحهای هستهای از فرایند خلوص و آماده سازی سوخت است.
سومین وجه منفی راکتورهای 235 امکان ذوب شدن میلههای سوخت و چهارمین ضعف نیز تولید پسماندهای خطرناک هستهای است که تا هزاران سال تشعشعات سرطانزا را از خود متصاعد میکنند.
دانشمندان و کارشناسان صاحب نام صنعت هستهای بر این باورند که بهترین راهکار برای رفع مشکلات راکتورهای هستهای موجود استفاده از توریوم به جای اورانیوم در فرایند شکافت هستهای است.
عنصر توریوم یکی از چگالترین مواد موجود روی کره خاکی است که حدود ۲۰ میلیون برابر ذغال سنگ انرژی نهفته دارد و میتوان به عنوان یک منبع ایدهآل انرژی از آن بهره گرفت.
وجود مزیتهای قابل توجه عنصر توریوم از قبیل منابع گسترده در سراسر جهان، فرایند تولید سوخت فاقد غنیسازی، راکتورهای ایمنتر و زبالههای هستهای با طول عمر پایین از مزایای جایگزینی توریوم به جای اورانیوم در راکتورهای هستهای است.
شاید فکر کنید شبکهی مش بیسیم، یک حقهی بازاریابی برای خرید روتر جدید وایفای است؛ حقهای که میخواهد جیبهایتان را خالی کند. ولی شبکهی مش بیسیم نسبت به روترهای معمولی و قدیمی که قبلا خریدهایم و هماکنون در بازار به وفور یافت میشوند، مزایای قابل توجهی دارد.
شبکههای مش بیسیم، مقاوم هستند، قابلیت خودپیکربندی دارند و کارآمد هستند. نیازی نیست برای تنظیم آن وقت خود را هدر دهید؛ شبکههای مش، مسلما بهترین و بالاترین سرعتی را که میتوانید در خانه داشته باشید، برای شما به ارمغان میآورند. این ویژگیها موجب راهاندازی چندین شرکت تولیدی برای عرضهی سیستمهای مش به کاربران خانگی و شرکتهای تجاری شده است.
شبکههای مش، مسئلهی پوششدهی را حل کردهاند. یک منطقه نسبتا بزرگ با بیش از ۹۰ متر مربع مساحت در یک طبقه یا چند طبقه مسکونی یا اداری را - بهویژه زمانی که در آن هیچ زیرساختی برای استفاده از روتر وایفای و اکسس پوینت بیسیم وجود ندارد - میتوان با استفاده از شبکهی مش پوشش داد. یکی از ویژگیهای تمامی سیستمهای مش موجود، سادگی کار است. حتی میتوانید کارهای خود را توسط پنلهای کنترل وب و با استفاده از رایجترین روترهای وایفای انجام دهید.
شکل زیر میزان پوششدهی یک روتر معمولی را در شبکهی خانگی نشان میدهد.
شبکهی مش بیسیم به چه معنا است؟
مفهوم شبکهی مش بیسیم در سال ۱۹۸۰ و در آزمایشات نظامی مطرح شد و بهصورت تجاری در سال ۱۹۹۰ دردسترس قرار گرفت. اما سخت افزار و طول موج رادیویی مورد نیاز در کنار هزینه و در دسترس بودن، عملا باعث شده است که این محصولات طی دو سال اخیر در اختیار کاربران قرار گیرد. به همین دلیل است که ما شاهد ورود و عرضهی سیلآسای این محصولات به بازار هستیم.
شبکهی مش، هر ایستگاه پایه را بهعنوان یک گره در نظر میگیرد که بهطور مداوم، اطلاعاتی در مورد شرایط شبکه با تمام گرههای مجاور در کل مجموعه مبادله میکند. این روش به گرههایی که اطلاعاتی به بقیه نمیفرستند، اجازه میدهد از وضعیت گرههای دیگر آگاه باشند. این اطلاعات ممکن است توسط یک زیرساخت ابری تأمین یا در فرمور موجود در هر روتر گنجانده شود.
شبكههای مش تمام دادههای عبوری از میان مجموعهای از ایستگاههای پایه را دوباره ارسال نمیكنند. سیستمهای موجود در بازار بهطور پویا کانالها و امواج رادیویی را طوری تنظیم میکنند که حداقل تداخل و بیشترین سطح پوشش احتمالی ایجاد شود. این روش منجر به سطح بالایی از توانایی انتقال میشود؛ بهطوری که قابل مقایسه با سایر روشهای WDS (سیستم توزیع بیسیم) و سیستمهای مشابه نیست.
شکل زیر محدودهی پوششدهی را با استفاده از شبکهی مش و در محیط خانه نشان میدهد.
متئو گست، رئیس سابق IEEE 802.11، میگوید:
قانون تمامی شبکههای بیسیم به این صورت است که «چگونه بیتها را در کمترین زمان ممکن انتقال دهیم تا دیگران از آنها استفاده کنند».
شبکهی مش بیسیم این کار را بهتر از سایر WDS-ها انجام میدهد.
گست اشاره میکند در برخی موارد، گره مش میتواند یک بسته داده را به یک گره دیگر ارسال کند؛ در دیگر موارد، وجود یک سیگنال ضعیف و دیگر عوامل ممکن است باعث انتقال بسته از طریق گرههای دیگر به ایستگاه اصلی مقصد شود که دستگاه بیسیم مقصد به آن متصل است.
بعضی از روترهای مش دارای امواج رادیویی «تک بانده در آن واحد» هستند که بهعنوان توسعهی هوشمند عمل میکنند. اما برخی از روترهای مش مانند آیرو، دارای ۲ یا ۳ باند رادیویی هستند. بیشتر بودن باندها توانایی ارتباط دادهای داخل گرهی، تغییر کانالها بهمنظور مقابله با ازدحام، یا ادغام دادهی کلاینت و دادهی «بکهاول» در یک کانال را به شبکه میدهد.
هدف نهایی این است که از توانایی انتقال داده اطمینان حاصل شود. این توانایی باید برای انتقال جریان دادهی مدیا مانند فیلمهای 4K (سرعت و کیفیت انتقال باید بهگونهای باشد که جریان داده بهصورت تکهتکه یا با تأخیر زیاد پخش نشود) از یک گوشهی خانه به گوشهی دیگر یا بازیهای تحت شبکه و ... مناسب باشد.
اگر یک گره خاموش یا خراب شود، سرعت شبکهی شما کمی افت میکند؛ ولی از کار نمیافتد. در صورتی که حداقل یک گره بتواند با گره دیگری در ارتباط باشد، شبکهی شما کاملا پا برجا است.
شما معمولا به یک گوشی هوشمند برای تنظیم اولین گره و پارامترهای شبکه و معرفی گرههای دیگر به شبکه موجود، نیاز دارید. با اضافه کردن گرههای دیگر به شبکهی مش، این شبکه خود را دوباره و با توجه به شرایط جدید پیکربندی میکند. اکثر سیستمهای موجود دارای یک راهنما برای قرار دادن گرهها در مکان مناسب هستند. برخی از آنها از شاخصهایی روی گرهها استفاده میکنند؛ درحالیکه برخی دیگر نیازمند نرمافزار روی گوشی هوشمند هستند. گست میگوید:
تلاشهای مهندسی زیادی برای ساده کردن برخی از موارد انجام شده است.
آیا سرمایهگذاری روی مش کار عاقلانهای است؟
آیا این فناوری و پروتکلهای اختصاصی ارزش بهایی را که میپردازید دارد؟ درحالیکه Wi-Fi بهصورت یک استاندارد و بسیار قابل اعتماد در میان تجهیزات و سازندگان مختلف باقی میماند؛ هیچ دو سیستم تحت مش موجود در بازار، قابلیت کار با یکدیگر ندارند. پروتکل اولیهی مش با نام 802.11h، وجود دارد؛ ولی معایب آن به حدی زیاد است که اکثر کمپانیهایی که در زمینهی شبکه کار میکنند، آن را نادیده میگیرند. همچنین معرفی استاندارد جدید و بی عیب و نقص در سالهای آتی بسیار بعید به نظر میرسد. بزرگترین مشکل ارتباط شبکههای مش با یکدیگر به مباحث امنیتی و حریم خصوصی بازمیگردد.
واژهی سازگاری در محصولات مربوط به شبکه به سه دلیل مطرح است؛ فرض کنید پس از مدتی خواستار افزودن گرههای بیشتری به شبکه هستید؛ ولی شرکتی که نودهای قبلی را از آن خریداری کردهاید، قیمت گزافی از شما طلب میکند یا پس از مدتی میخواهید شبکهی خود را بهروزرسانی کنید؛ در حال حاضر هیچ کدام از این اقدامات در شبکههای مش بیسیم امکانپذیر نیست.
از سوی دیگر، متمرکز شدن روی یک شرکت، میزان ریسک را افزایش میدهد؛ زیرا برخی از شرکتهایی که روی این شبکهها کار میکنند، حالت استارتآپ دارند و تمامی استارتآپها موفق نیستند. حتی شرکتهای معتبری ماننددیلینک، لینکسیس، نتگیر و تیپیلینک که در حال تولید سختافزار شبکهی مش هستند، درصورتی که منافع خود را در خطر ببیند و احساس کنند این شاخه از شبکه برایشان سودآوری خاصی در پی ندارد، خط تولید خود را متوقف میکنند.
موارد بالا را در شش زاویهی متفاوت میتوان بررسی کرد:
- زمانی که به مشکلی برخورد کردیم، نمیتوانیم از پشتیبانی فنی استفاده کنیم.
- سخت افزار معیوب مشمول گارانتی نمیشود (با این حال شرکتهایی که ورشکست میشوند ممکن است بخواهند برخی از قطعات را برای تعمیر و جایگزینی تأمین کنند).
- هیچ راهی برای خرید نودهای جدید برای گسترش شبکه وجود ندارد.
- برنامههایی که برای گوشیهای هوشمند بهمنظور سهولت کار و بهصورت انحصاری عرضه میشود، قابلیت بهروزرسانی نخواهند داشت.
- امکانات مبتنی بر ابر، برای پیکربندی و مدیریت از کار میافتند، گرههای مش با استفاده از آخرین بهروزرسانی ارائهشده کار خواهند کرد و بهروزرسانی جدیدی دریافت نمیکنند.
- نقصهای امنیتی در صورت کشف، به دلیل ارائه نشدن بهروزرسانی، رفع نخواهند شد. البته احتمال سوءاستفاده از یک شبکهی مش، توسط تولیدکنندهای که نتوانسته است محصول خود را بفروشد و در این راه ناموفق بوده، کم است.
در مقایسه با شبکهی مش، میتوان چرخه دوام روترهای Wi-Fi را در نظر گرفت. در این موارد، تقریبا پس از هر ۳ تا ۵ سال، نیاز به بهروزرسانی برای استفاده از امکانات جدید شبکه وجود دارد. ولی برای اینکه از امکانات شبکههای مش بهطور کامل استفاده کنید، نیازمند پرداخت ۷۰ تا ۱۵۰ دلار در هر سال هستید.
ساختن یک شبکهی مش بهتر
آیندهی مش، گرههای بیشتر و بیشتر نیست. در عوض، گرههایی که دارای انواع مختلفی از امواج رادیویی و سایر ویژگیها هستند وارد عرصه خواهند شد. در حال حاضر، برخی از گرههای مش دارای بلوتوث برای کنترل پیکربندی و کنترل شبکهی شخصی و تا سه موج رادیویی Wi-Fi با پشتیبانی کامل از محدودهی 802.11a/b/g/n/ac هستند.
گرههای آینده از امواج رادیویی بیشتری استفاده خواهند کرد و دارای ویژگیهایی برای کنترل ترافیک بین گرهها بهمنظور انتقال داده از یک دستگاه به دستگاه دیگر خواهند بود. میتوانند از 802.11ad/Wi-Gig برای انتقال دادههای تصویری با کیفیت بالا یا زیگبی و سایر استانداردهای خانگی استفاده کنند. اما چالش این روزهای شبکهی مش، سرعت، کارایی و سهولت است.
پروژه تیونینگ این لندرور دیفندر 110، کار کوچکی نیست و بسیاری از قطعات آن از نو سوار شدهاند. شاسی آبکاری شده این ۲ دیفرانسیل افسانهای با پوششی از جنس روی محافظت شده است تا در برابر فرسودگی و زنگزدگی دوام بیاورد.
از جمله دیگر موارد تیون شده میتوان به سیستم اگزوز ضدزنگ برند بورلا، رولکیجهای اضافی و ترمزهای استیل ضدزنگ و تقویت شده، رادیاتور سفارشی و سیستم سوخت رسانی از جنس استیل ضدزنگ اشاره کرد. اما بزرگترین و مهمترین تغییر این خودرو، زیر کاپوت آن قرار دارد.
پیشرانه استاندارد با نمونهی ساخت شورولت LC9، با ۸ سیلندر Vشکل که ۳۲۰ اسب بخار قدرت تولید میکند و از طریق جعبه دنده اتوماتیک ۶ سرعته به تمام چرخها منتقل میشود، عوض شده است. در مورد مشخصات فنی اطلاعات زیادی داده در دسترس نیست جز اینکه مسلماً از دیفندر معمولی سرعت بیشتری دارد.
تیونر دیفندر در فضای داخلی خودرو نیز چندین دوربین، رهیاب ماهوارهای و چراغهای LED قرار داده است. همچنین سیستم صوتی کنوود با صفحه لمسی و قابلیت اندروید اوتو و اپل کارپلی، سرعت سنجهای کلاسیک و صندلیهای چرمی سیاه و ذغالی نیز از دیگر موارد اضافه شده است.
کار روی این خودرو با نام پروژه کینگزمن، از تیر ماه سال ۱۳۹۵ شروع شده بود که دقیقا هفتهی گذشته به اتمام رسید. پروژههای تیونینگ دیفندر نامهای جالبی داشتند: پانیشر،آیرونهورس، بلکاوت و هانی بجر. چندی پیش نیز یک پروژه با نام وایپر وجود داشت که پیشرانه ۸ سیلندر LS3 با ۴۳۰ اسب بخار قدرت داشت و با قیمت ۲۸۵ هزار دلار، عرضه شد.
بسیاری از ما هر روز بعد از روشن کردن کامپیوتر یا موبایل با موج عظیمی از پیغامهای ناخوانده روبهرو میشویم. ایمیلهایی از طرف همکاران یا مدیران که باید هر چه سریعتر پاسخ داده شوند، تبلیغات و اسپمها نمونههایی از پیغامهای روزانهی ما هستند. شاید ما به دیدن این حجم پیغام عادت کرده باشیم اما مطمئنا اگر به آنها رسیدگی نکنیم وضعیت بدی پیدا خواهند کرد. مراحلی که در ادامهی این مقالهی زومیت بررسی کردهایم کمک میکنند پیغامهای خود را بهطور منظم دستهبندی کنید:
۱- مرتب کردن یک کار روزانه است
مرتب کردن پیغامها و ایمیلها را بهعنوان بخشی از کارهای ثابت روزانهی خود در نظر بگیرید. همچنین این کار را به آخر وقت و زمانی که خسته هستید موکول نکنید. روزانه به طور منظم بخشی از زمان خود را به این کار اختصاص دهید.
۲- سیستم فایلبندی انعطافپذیر داشته باشید
یکی از بهترین راههای منظم کردن ایمیلها این است که یک سیستم فایل بندی منظم داشته باشید. اکثر سرویسهای ارائه دهندهی خدمات پیام رسانی، امکان فایل بندی را برای کاربران مهیا میکنند. میتوانید برای هر فرستندهای یک فولدر جدا درست کرده و ایمیلهای مربوط به او را در آنجا قرار دهید. این کار دسترسی پیدا کردن به ایمیلها را نیز در آینده آسانتر میکند.
۳- فایلها را تمیز نگهدارید
یک برنامهی هفتگی یا ماهیانه برای خود تنظیم کرده و فایلهایی که در مرحلهی قبل ساختهاید را مرتب کنید. ایمیلهای بی اهمیت را پاک کنید. اگر احساس میکنید بعضی پیغامها بهتر است به بخشبندی بهتری منتقل شوند، این کار را انجام دهید.
۴- از سیستم F.A.S.T استفاده کنید
بلافاصله بعد از خواندن ایمیلها از این سیستم مرتب سازی استفاده کنید. این سیستم از ۴ مرحله تشکیل شده است: File (آن را در فایل مربوطه قرار دهید)، Assign (به شخص مربوطه ارجاع دهید)، Store (در صورت مهم بودن، آن را ذخیره کنید) و Trash (اگر احساس میکنید در آینده کاربردی برایتان ندارد، آن را پاک کنید)
۵- از فیلتر اسپم استفاده کنید
برخی مشاغل با یکسری کاغذ بازیهای اداری در ارتباط هستند. اگر این اسناد مهم را از طریق ایمیل دریافت میکنید، بهتر است که یک فیلتر برای پوشهی اسپم بگذارید و ایمیلهای تبلیغاتی را بلافاصله پاک کنید. یا به فولدر دیگری انتقال دهید.
۶- با ایمیل کاری برای دوستانتان پیغام نفرستید
اگر با دوستان خود از طریق ایمیل در ارتباط هستید، آدرس ایمیل کاری خود را به آنها ندهید. این کار نه تنها باعث از بین رفتن تمرکز کاری شما میشود، بلکه صندوق پیغامها را نیز شلوغ میکند.
۷- آدرس ایمیل خود را منتشر نکنید
حواستان باشد که ایمیل خود را در کدام شبکههای اجتماعی منتشر میکنید. اگر صفحهی پروفایل لینکدینتان عمومی است یعنی همه میتوانند به آدرس ایمیل شما دسترسی داشته باشند. این موضوع از این نظر خوب است که امکان تماسهای کاری را برایتان مهیا میکند. و از طرفی هم توصیه نمی شود زیرا فیدهای شبکههای اجتماعی به راحتی به ایمیل شما دسترسی پیدا کرده و برایتان پیغام تبلیغاتی ارسال میکنند.
۸- سعی کنید همهی پیامها را بخوانید
سعی کنید هیچ پیامی را بدون خواندن پاک نکنید. یک بازهی زمانی مشخص تعیین کرده و ایمیلهایتان را چک کنید. البته منظور این نیست که هر ۵ دقیقه یک بار این کار را انجام دهید. بازههای زمانی ۳۰ دقیقه یا ۱ ساعته تعیین کنید. این کار باعث میشود کارهای جدید با نظم دقیقی وارد شوند و به روند کارهای قبلی آسیبی وارد نشود.
۹- در ابتدا و انتهای روز کاری ایمیلتان را چک کنید
در ابتدا و انتهای روز ایمیلها را چک کنید. انجام این کار در ابتدای روز، روند فعالیتهای کاری شما را مشخص میکند. همچنین چک کردن آنها در پایان روز نیز کمک میکند که برنامه ریزی مشخصی برای روز بعد داشته باشید.
تغییر نام لوگوی با یک ترفند ساده قابل انجام است و شما می توانید پس از انجام مراحل زیر هر بار که گوگل را باز می کنید به جای نام google، عنوانی را که انتخاب کرده اید، ببینید.
برای شروع در مرورگر گوگل عنوان goglogo را تایپ کنید و اینتر را بزنید.
سپس سایتی که به شما معرفی شده است را باز کنید.
در قسمت your name کلیک کنید.
نام دلخواه خود را تایپ کرده و اینتر را بزنید.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید صفحه گوگل به نامی که شما انتخاب کرده اید تغییر پیدا کرده است.
در این دوره از مسابقات هایپرلوپ تیمی برنده بود که بتواند مسیر 1.25 کیلومتری را در کمترین زمان ممکن با بیشترین سرعت بپیماید.
به نقل از انگجت، بار دیگر رقابتهای هایپرلوپ در مقر اسپیسایکس انجام شد و این بار 25 تیم دور هم جمع شدند تا با هم به رقابت بپردازند. پس از رسیدن سه تیم به فینال مسابقات در این مرحله تیمی برنده بود که بیشترین سرعت را در بین سه شرکتکننده داشته باشد.
در این دوره تیم "وار"(Warr) از دانشگاه فنی مونیخ با رسیدن به سرعت 320 کیلومتر بر ساعت توانست رقیبان خود را شکست دهد.
با وجود قهرمان شدن این وسیله، ظاهر کوچک و وزن کم آن سبب شد بیشتر به شکل یک خودروی الکتریکی دیده شود که صرفا برای پیروزی در این مسابقه طراحی شده باشد و قابلیتهای یک قطار هایپرلوپی را نداشته باشد.
این وسیله تنها 80 کیلوگرم وزن داشت و با استفاده از یک موتور 50 کیلوواتی حرکت میکرد. البته این تیم یک بار دیگر نیز در ماه ژانویه موفق شده بود به خاطر بالاترین سرعت در مقام اول قرار بگیرد.
دیگر تیم حاضر در مرحله فینال این دوره از مسابقات "پاردایم"(Paradigm) نام داشت که محصول مشترک دانشگاه "نورتاسترن"(Northeastern ) و دانشگاه "مموریال"( Memorial ) در نیوفاندلند بود.
وسیله نقلیه این تیم برای سرعت گرفتن آن را بر روی یاتاقانهایی قرار دادند تا بتوانند کنترل وضعی آن را حفظ کرده و در مرکز تونل نگاه دارند تا بتوانند اصطکاک را کاهش دهند.
این تیم با رسیدن به سرعت 101 کیلومتر در ساعت موفق شد مقام دوم را در بیشترین سرعت در خلا بدست آورد.
سومین تیم حاضر در فینال این دوره "سوئیسلوپ" از دانشگاه فنی ETH زوریخ بود. این تیم از پیشران جت برای به حرکت در آوردن وسیله خود استفاده کرد که در آغاز حرکت خود با مشکل مواجه شد و با صدای بسیار بلندی حرکت کرد و توانست به سرعت 40 کیلومتر بر ساعت رسیده و سوم شود.
در پایان مسابقه "الون ماسک"(Elon Musk) رییس شرکت "اسپیسایکس"(SpaceX) اعلام کرد که هیچ دلیلی ندارد که شرکتکنندگان در دور بعدی به سرعتهای 800 تا 960 کیلومتر بر ساعت(500 تا 600 مایل بر ساعت) نرسند که این نشان میدهد این مسابقات همچنان ادامه خواهد داشت و ممکن است ما بتوانیم شاهد یک حملونقل زمینی باشیم که میتواند رقیبی برای هواپیماهای مسافربری باشد.
"هایپرلوپ" نوع جدیدی از حملونقل سریع است که توسط "الون ماسک" (Elon Musk) بنیانگذار شرکتهای "تسلا موتورز" ، "پیپل" (PayPal) و اسپیسایکس در سال 2013 مطرح شده است.
در این نوع حملونقل کپسولهایی در داخل لولههایی که در آن شرایط خلا حکمفرماست تا اصطکاکی در کار نباشد، قرار میگیرند که سرعتی بالغ بر 1220 کیلومتر بر ساعت دارند. با این سرعت میشود ظرف تنها ۳۵ دقیقه از لسآنجلس به سانفرانسیسکو رفت. هایپر لوپ با استفاده از فشار هوا که از عقب وسیله وارد و از خروجیهای پائین آن به بیرون رانده میشود، حرکت میکند.
این گروه قصد دارند این سیستم را در این مرحله با سرعتهای پایین آزمایش کنند، در حالی که نگاهشان به جابجایی بین دو شهر در سالهای آتی است.
از زمانی که ماسک ایده هایپرلوپ را مطرح کرد، چندین شرکت استارتاپ به منظور توسعه و تحقق این ایده در آمریکا به وجود آمده است و دولتها نیز بر روی امکانپذیری این نوع حملونقل مطالعه میکنند.
"سازمان فضایی آمریکا"(ناسا) دو تصویر از یک کهکشان فعال و یک سحابی قلب منتشر کرد.
سحابی قلب یا "آی سی 1805" یک سحابی گسیلشی در صورت فلکی ذاتالکرسی است و در بازوی برساوش در کهکشان راه شیری قرار دارد.
این سحابی به شکل قلبی از ابر و گرد و غبار دیده میشود که نتیجه امواج ساطعشده از ستارگان داغی است که در صورت فلکی آن قرار دارند.
در طیف نشری خطی این سحابی نشانههایی از عناصر هیدروژن، اکسیژن و گوگرد دیده شده است.
سحابی گسیلشی، ابری است از ماده که در آن ستارگانی بسیار درخشان و سوزان جای دارند، نور این ستارگان در طیف فرابنفش باعث برانگیختگی اتمهای گاز شده و در نتیجه نور نسبتاً فراوانی از سحابی گسیل میشود.
در سحابیهای گسیلشی اتمها توسط تابش فرابنفش ناشی از ستاره یا ستارگان داغ یونیده شده و بهدنبال این در نور مرئی تابش دوباره داشته و دیده میشوند.
تصویر دیگری که ناسا منتشر کرده از کهکشان "NGC 178" است. این کهکشان با وجود آنکه قطر آن نصف کهکشان راه شیری است اما با سرعتی بسیار زیاد در حال ایجاد ستارگان جدید است و از این نظر بسیار فعال به نظر میرسد.
فاصله این کهکشان با زمین حدودا 64 سال نوری است.
قطر این کهکشان کوچک در حدود 40 هزار سال نوری است و به طور متوسط در سال ستارگانی با نصف جرم خورشید میسازد که آن را در زمره کهکشانهای بسیار فعال قرار میدهد.
این تصویر بوسیله تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده است.
شرکت چینی Tianyuan Garments از سال آینده سیستم رباتیک خیاطی خود را راهاندازی خواهد کرد و تغییر اساسی در صنعت پوشاک ایجاد خواهد شد.
به نقل از فناوری، این شرکت خیاطی رباتیک چینی بیش از 400 فرصت شغلی ایجاد خواهد کرد و در کنار هر یک از دستگاههای رباتیک خود سه تا پنج فرد بر خط تولید نظارت خواهند داشت و بقیه کارگران در بخشهای مختلف دیگر مانند تدارکات فعالیت میکنند.
این کارخانه رباتیک کاملا مستقل بوده البته سرپرست و ناظر انسانی خواهد داشت.
در این کارخانه نساجی رباتیک از رایانه با سرعت بالا و رباتهای سبک وزن استفاده شده است. در نتیجه سوزن بر روی پارچه با سرعت و دقت بیشتری نسبت به یک انسان هدایت شده و میزان نقص کار نیز کاهش مییابد.
اواخر سال گذشته شرکت Ivana Gazibara ربات خیاطی Sewbot با دقت نیم میلیمتری تولید کرد. به این معنی که این ربات کارهایی بالاتر از توان انسان مانند دوختن یک دایره کامل را به صورت دقیق انجام میدهد. در این فناوری از دوربینهایی برای نظارت در مسیر دوخت ربات استفاده شده که اگر چنانچه پارچه کشیده شد و یا تغییر کرد اقدام اصلاحی انجام شود.
برآورد میشود کارخانه Tianyuan با استفاده از Sewbot بیش از یک میلیون پیراهن در سال تولید کند.
Sewbot در شرکت فناوری جورجیا تولید شده و حاصل تحقیق و توسعه چندین ساله در این زمینه است.
شرکت Ivana Gazibara اعلام کرد: هدف ما پس از تولید تیشرت انواع دیگر لباسها مانند لباسهای غیررسمی جین و پیراهنهای کلاسیک است.
شرکت سازنده رباتهای خیاطی در خصوص بیکار شدن نیروی انسانی اعلام کرد: استفاده از نیروی انسانی باید در امور کارآمدتر باشد.
با این روش تولیدات به مصرفکنندهها نزدیکتر شده و حملونقل و میزان دیاکسیدکربن نیز کاهش مییابد. زنجیره کنونی تولید پوشاک از بزرگترین تولیدکنندههای آلایندههای نفتی است که در آینده با این روش هزینههای تولید نیز کاهش مییابد. البته ناگفته نماند لباسهایی مثل لباس عروس هنوز توسط نیروی انسانی دوخته میشود و رباتها قابلیت چنین دوختهایی را نخواهند داشت.
یک تیم استارتاپی فعال در عرصه فناوریهای ورزشی به نام "ویهوپ"(VHoop) یک "هولاهوپ" هوشمند مجهز به بلوتوث طراحی کرده است.
به نقل از گیزمگ، هولاهوپ یکی از وسایل ورزشی مورد توجه افراد است که استارتاپهای فعال در دره "سیلیکون" به برخی از جنبههای آن کمتر توجه کردهاند.
حال متخصصان شرکت "ویهوپ" سعی کردهاند با تجهیز این وسیله به فناوریهای روز، استفاده از آن را راحتتر کنند.
با وجود آنکه هولاهوپ بیشتر به یک وسیله بازی مشهور است تا یک وسیله لازم برای تمرین، اما امروزه یکی از بخشهای تقریبا ثابت در باشگاههای ورزشی محسوب میشود و بسیاری از ورزشکاران تلاش میکنند تا بتوانند رکوردشان را در مدت زمان استفاده مداوم از این وسیله و تعداد دورهای آن، بهبود ببخشند.
در دنیای ایدهآل استفاده از این وسیله نیاز به یک فضای باز همانند پارک دارد اما در دنیای ماشینی امروز دسترسی به چنین فضایی برای همه راحت نیست.
به گفته مسئولان شرکت "ویهوپ" محصول آنها امکان استفاده از هولاهوپ را در فضای محدود فراهم میکند و بعلاوه هوشمند نیز هست و با استفاده از فناوری بلوتوث و از طریق اپلیکیشن به گوشی هوشمند متصل میشود.
این هولاهوپ هوشمند میتواند از هم باز شده و به راحتی داخل کشوی اتاق خواب قرار داده شود.
اپلیکیشن این حلقه میتواند برای ساعت مشخصی تنظیم شود تا به کاربر یادآوری کند که زمان کار با هولاهوپ است و همچنین میزان کالری سوزانده شده، مدت زمان تمرین و تعداد گردشهای حلقه را به کاربر اعلام میکند.
افرادی که تمایل به افزایش چالش دارند میتوانند وزن سنگین تر را خریداری کنند که از پلیپروپیلن ضد آب و با سیلیکون گریپایین ساخته شده است.
این حلقه دارای شتابسنج و سرعتسنج نیز هست و با 90 دقیقه شارژ میتواند 15 روز کار کند.
این وسیله ورزشی در پایگاه اینترنتی Kickstarter به فروش گذاشته شده است.
محققان به تازگی موفق شدهاند که به مشاهداتی دست یابند که وجود برف را در مریخ تایید میکنند هرچند که این برف با آنچه ما در زمین با آن آشنا هستیم متفاوت است.
به نقل از اینهبیتت، در جدیدترین مقاله منتشر شده در ژورنال علمی"Nature Geoscience" به این مطلب اشاره شده که در مریخ انفجارهای یخی به شکل برف در سایهها رخ میدهد و این کاملا با بارش برف از آسمان در زمین متفاوت است.
این یافته بسیاری از فرضیههای قبلی در رابطه با مریخ، گذشته آن و برنامهریزیها برای ایجاد یک تمدن انسانی در سیاره سرخ را تحت تاثیر قرار میدهد.
در مریخ برای وقوع بارش باید ابرها در سطح بسیار پایین در حدود یک تا دو کیلومتر قرار بگیرند و در غیر این صورت بارشها قبل از اینکه به سطح سرخ مریخ برسند تبخیر میشوند.
دلیل این اتفاق این است که فشار هوا در این سیاره با کاهش ارتفاع افزایش مییابد و سبب افزایش دما و از بین رفتن برفهای در حال بارش میشود.
پیش از این دانشمندان معتقد بودند بارش برف در مریخ به خاطر رسوب آهسته ذرات اتفاق میافتد اما حال مشخص شده که دلیل بارش برف این پدیده نیست و ساز و کار انفجار ناگهانی برف بر روی چرخه آب در مریخ در گذشته و حال تاثیرگذار بوده است.
با توجه به اینکه جو مریخ فوقالعاده رقیق و نازک است، نمیتواند همانند جو زمین یک عایق حرارتی مناسب باشد و دمای آن در شب به منفی 73 درجه و در استوا به منفی 125 درجه و در قطبها به منفی 195 درجه سانتیگراد میرسد.
در روز زمانی که خورشید به مریخ میتابد مولکولهای آب موجود در استوا به طور کامل تبخیر میشوند و ابرهای کمفشاری ایجاد میکند و ناسا در حال بررسی این پدیده است.
با توجه به کاهش سریع دمای مریخ در شب، انتقال سریع و موضعی گرما میتواند سبب ایجاد ناپایداریهای جوی شود و بلورهای یخی آب با سرعت بالایی پدیدار شده و در سطح مریخ پخش میشوند و برخی از این کریستالها نیز مستقیما به گاز تبدیل میشوند.
"سازمان فضایی آمریکا"(ناسا) نیز به تازگی عکسی از درههای مریخ منتشر کرده که در آنها برف دیده میشود اما این برفها از جنس کربن دیاکسید هستند و با برفهایی که در بالا از آنها صحبت شد متفاوتند.
ناسا در توضیح این برفها نوشته است: هنگامی که خورشید در بهار شروع به درخشش میکند، یخ روی سطح تپهها تبخیر میشود و اغلب الگوهای زیبا را ایجاد می کند.
در سطح خشن بین تپهها، سرما در دامنههای کوچک محافظت میشود ومقداری از برفها باقی میماند. این تصویر توسط مدارگرد "شناسایی" مریخ گرفته شده، و مکان آن در نیمکره شمالی سیاره سرخ واقع شده است.
در حال حاضر ناسا چند کاوشگر در سطح مریخ دارد که میتوانند این پدیده منحصر بفرد را مورد ارزیابی قرار دهند و باید منتظر ماند و دید طرحهای مختلفی که برای ایجاد تمدن انسانی در مریخ مطرح میشوند میتوانند تا سالهای آینده به نوعی اجرایی شوند که این پدیده به صورت مستقیم توسط انسان مشاهده شود یا خیر.
.: Weblog Themes By Pichak :.