سلولهای عصبی خاصی در مغز وجود دارد که این سلولها پردازش اطلاعات مربوط به مکانیابی و اینکه فرد در کجا قرار دارد و یا اینکه در گذشته در چه مکانهایی بوده است را برعهده دارند.
محققانی که در این زمینه تحقیق میکنند امیدوار هستند که با بررسی و مطالعات بر روی سلولهای عصبی یاد شده در موشها بتوانند به اطلاعات مفیدی دربارهی شکلگیری حافظه در مغز انسان پی ببرند. یک گروه پژوهشی از موسسهی عصبشناسی de la Mediterranee در فرانسه توانسته است با تزریق نوعی پروتئین خاص به سلولهای عصبی موش به یافتههای تازهای دست پیدا کنند. این پروتئین خاص Flourescent Protein نامیده میشود. وقتی که یونهای کلسیم به درون سلولهای عصبی هجوم میآورند، این پروتئین خاص روشن شده و میدرخشد. این روش به طور قطعی نشان میدهد که کدام سلولهای عصبی در حال فعالیت هستند. در واقع پروتئینهای فلورسنت، نورونهایی را در مغز موشهای مورد مطالعه روشن میکند. این پروتئین خاص باعث درخشش سلولهای عصبی شده و در نتیجه، مطالعه و بررسی این سلولها را سادهتر کرده است. این نورونهای درخشان، چگونگی پردازش اطلاعات توسط مغز و عملکرد سلولهای عصبی را نشان میدهد.
در آزمایش انجام شده یک موش بر روی تردمیل قرار داده شده و وادار به حرکت میشود بدین صورت الگوهای فعالیت مغزی موشها با تزریق این نوع پروتئین خاص به طور متوالی بررسی میشود. سلولهای مغزی که توسط پروتئین فلورسنت روشن میشوند نشان میدهند که چگونه این موشها مسافتی را که دویدهاند و موقعیت مکانی خود را تشخیص میدهند. وقتی این موشها در حال استراحت هستند با روشن و درخشان شدن سلولهای مغزی توسط پروتئین فلوروسنت، الگوهای فعالیت مغزی آنها با سرعت بیشتر و با مشخص شدن قسمتهای خاصی از مغز نشان داده میشود. بدین ترتیب دانشمندان میتوانند فعالیت مغزی موشها را در طی استراحت و دویدن مورد بررسی قرار دهند. محققان اعلام کردند که به تصویری کلی از ساختار و اجزای اصلی حافظه پی بردهاند. این دانشمندان مشخص کردهاند که همهی سلولهای عصبی که در طی دویدن موشها فعال بودهاند، در هیپوکامپ مغز در مجاورت هم قرار نداشتند ولی این نورونها با سایر نورونهایی که در طی دویدن نقش داشته و دخیل بودهاند، ارتباط عصبی خاصی برقرار میکنند.
بین دانشمندان دربارهی نتایج این بررسیها اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی از متخصصان این شواهد و تحقیقات را برای اثبات اینکه سلولهای مغزی درخشان در هیپوکامپ حقیقتا اجزای اصلی حافظه را نشان میدهند، کافی نمیدانند و صحت این آزمایشها را زیر سؤال میبرند. از نظر برخی از دانشمندان عصبشناسی دانشگاه ویسکانسین چنین آزمایشهایی مانند موشی که بر روی تردمیل حرکت میکند، نمیتواند منجر به چنین نتایجی شود که بتوان کارکرد و عملکرد سلولهای عصبی متفاوت در مغز را از یکدیگر تفکیک داد، زیرا این سلولهای عصبی در طی دویدن به ترتیب و در صورت رسیدن پیامهای عصبی به فعالیت وادار میشوند و مشخصاً نمیتوان این سلولهای عصبی را در مغز موش به حافظه و موقعیتیابی آنها ارتباط داد.
در هر صورت اکثر دانشمندان عصبشناسی قبول دارند که نتایج این آزمایشها واقعا مفید هستند و اگر آنها بتوانند به الگوهای مدیریت حافظه در مغز پی ببرند، میتوانند در آیندهی نزدیک به نحوهی عملکرد حافظهی انسان نیز پی ببرند و در نتیجه میتوانند دربارهی بیماریهایی مانند آلزایمر که عملکرد مغز و حافظه را دچار مشکل میکنند، دانش بیشتری کسب کنند. دانشمندان با انجام این آزمایشها به جزئیات تازهای در زمینهی چگونگی عملکرد حافظه در موشها دست یافتهاند، به طور مثال دربارهی سلولهای عصبی موسوم به نورونهای مکانیابی در هیپوکامپ به اطلاعات مفیدی دست یافتهاند. نورونهای مکانیابی در تعیین موقعیت و به خاطر آوردن محیط پیرامون نقش دارند. چیزی که هنوز کاملا مشخص نیست چگونگی الگوها و دستورالعملهای این سلولهای عصبی است. دانشمندان هنوز نتوانستهاند به این الگوها و چگونگی استفادهی این دستورالعملها توسط مغز پی ببرند.
در این تکنیک آزمایشگاهی که با استفاده از پروتئین فلورسنت، نورونها مورد بررسی قرار میگیرند نتایج بدست آمده میتواند بسیار مفید واقع شود زیرا این روش آزمایشگاهی به محققان این امکان را میدهد که بیش از هزار نورون را در هر موش آزمایشگاهی مورد بررسی قرار دهند.
این روش در بررسی و سنجش فعالیتهای مغزی جانوران جونده مانند موش بسیار مفید و کاربردی بوده است، زیرا در روشهای قبلی مانند ایمپلنت الکترودها فقط میتوانستند ۱۰۰ سلول عصبی را مانیتور و بررسی کنند. عملکرد صحیح حافظه برای انسانها بسیار مهم و حیاتی است بنابراین تحقیقات در زمینهی عملکرد نورونها و حافظه همچنان ادامه دارد.
.: Weblog Themes By Pichak :.