جادهی ابریشم مجموعهای از راههای بازرگانی و کاروانرو قدیمی بود که منطقهی مدیترانه را با چین شرقی مرتبط میکرد. کالاهای بسیاری از این راهها میان شرق و غرب آسیا و حوضهی مدیترانه مبادله میشد، اما چون ابریشم مهمترین و گرانبهاترین کالایی بود که از این راهها میگذشت، بعدها به جادهی ابریشم شهرت یافت. ابریشم از راههای متعددی به حوضهی دریای مدیترانه ارسال میشد.
برخی از راهها از گذشتههای دور وجود داشتند که یکی از آنها به جادهیشاهی شهرت داشت. این جاده در روزگار هخامنشیان و پیش از آن کشیده شده بود که شوش را به سارد، در غرب آناتولی، وصل میکرد.
روابط بازرگانی ایران و هند موجب شد تا راه دیگری از بلخ تا راولپیندی در شبه قارهی هند احداث شود. وجود این راه بزرگ موجب ساخت راههای کوچک دیگری هم شد. شمار جادههای فرعی ایران بسیار زیاد بود. این راههای فرعی در مجموعهای بزرگ به راههای اصلی وصل بودند. راه ابریشم مسیر بزرگی بود که آن هم با راههای فرعی در پیوند بوده است.
در زمان اشکانیان، که ارتباطی میان ایران و چین برقرار شد، راه کاروانی بزرگی از شرق به سوی غرب کشیده شد. این راه از چان-آن در شرق چین شروع میشد، در گائو-چان دو شاخه میشد: یک شاخه از دامنهی کوههای پامیر به سمت جنوب میرفت و شاخهی دیگر، که شاخهی شمالی بود، به آسیای میانه میرسید.
کاروانها در ایستگاههای آسیای مرکزی استراحت میکردند. یکی از این توقفگاهها شهر پایکند (بیکند)، در نزدیکی بخارا، بود. از پایکند راه ادامه مییافت تا به خراسان و از آنجا به ری و همدان و سپس به نصیبین، در جنوب شرق ترکیهی کنونی، و از آنجا به سوریه و سپس به قسطنطنیه (استانبول) منتهی میشد. از دریای چین تا مرز ایران ۱۵۰ روز و از آنجا تا مرز روم شرقی در نصیبین ۸۰ روز راه بود.
از سدهی یکم قبل از میلاد، رفت و آمد کاورانها از راه لولان، در شمال غرب چین بود؛ کاروانیان از لوپنور میگذشتند، ولی از سدهی دوم میلادی راه جدیدی از شمال تورفان گشوده شد که تا مدتی طولانی راه اصلی بود. کاروانها با عبور از حوضهی رود تاریم و شهرهای عمدهی سغد به مرز ایران میرسیدند. هرگاه کاروانها نمیخواستند از ایران بگذرند مجبور بودند از شمال دریای خزر بگذرند، خود را به کوههای قفقاز رسانده و از آنجا به سواحل دریای سیاه روند و از طریق ترابزون رهسپار استانبول شوند. البته این راه بسیار خطرناک بود و تا قرن نهم میلادی عبور از این مسیر تقریبا ناممکن بود.
راه شمالی از صددروازه (نزدیک دامغان) میگذشت و راه جنوبی از مرو، سمرقند و گنداره به هند میرسید. این دو راه شمالی و جنوبی در همدان به یکدیگر میپیوستند. از همدان راهی به سوی شمال (ارمنستان) کشیده شده بود که تا کرانهی رود ارس امتداد داشت. راه سلوکیه به نصیبین از همه کوتاهتر بود. کالاهایی که از شرق چین از راه خشکی میآمد در نهایت به یکی از این دو مقصد؛ یعنی ارمنستان یا نصیبین میرسید و از این دو مرکز به روم شرقی فرستاده میشد.
داد و ستد میان بازرگانان ایران و چین بسیار سودآور بود. چینیها از ایران وسمه، که وسیلهای برای آرایش زنان درباری و اشراف بود، میگرفتند. از دیگر کالاهایی که به چین صادر میشد، رنگ، قالی و قالیچههای ایرانی و بابلی، سنگهای قیمتی و مروارید و اسب بود. منسوجات و مواد مخدر سوریه و مصر از طریق ایران به چین صادر میشد. از سمرقند هم طلا، نوشادر، مروارید، قالی و پارچههای پشمی به شرق صادر میشد و از آسیای میانه نیز پارچههای نخی و پنبه به چین فرستاده میشد.
از اقلام جالب توجه، ادویههایی بود که خاصیت درمانی داشت. نمونهاش داروی چینی بود که همان نام رویش ماند؛ یعنی دار به معنای دارو به علاوهی چین لفظ دارچین را ساخت که در زمان ساسانیان باب شد و اعراب هم آن را به دارصینی معرب کردند. با این همه گرانبهاترین کالایی که از چین وارد میشد، ابریشم بود که در منطقهی مدیترانه همپایهی طلا حساب میشد.
از قرن دوم قبل از میلاد تا قرن دوم بعد از میلاد ایران حلقهی اصلی جادهی ابریشم بود؛ بدین معنا که شرق و غرب (مشخصا چین و روم) تنها به واسطهی ایران با هم ارتباط داشتند و ایران سعی داشت این انحصار را حفظ کند. ایرانیان این دو مشتری بزرگ خود را جدا از هم نگاه میداشتند تا از بهای واقعی اجناس یکدیگر آگاه نشوند و قیمتها را بالا میبردند.
اگر از زاویهی جادهی ابریشم به تاریخ ایران بنگریم، آنگاه علت جنگهای پردامنه و طولانی ایران و روم بیشتر روشن میشود. ایران مراکز اصلی توزیع کالا در غرب یعنی ارمنستان و نصیبین در میانرودان و همچنین مسیر تجارت دریایی اقیانوس هند، که یمن حلقهی اتصالیاش با روم بود، را در دست داشت و روم از لحاظ تجاری وابسته به قیمتگذاری ایرانیان شده بود. بنابراین سیاست تهاجمی روم به این مناطق توجیه میشود و البته اهمیت جهانی جادهی ابریشم را نشان میدهد.
فناوری پرورش ابریشم خیلی در دست چینیها نماند. خشکسالی بزرگ قرن سوم و چهارم میلادی موجب جابهجایی اقوام در این مسیر شد و فناوری آن نیز توسط قومهای نزدیک به ایرانیان؛ یعنی سغدیها فراگرفته شد. سغدیها حلقهی واسط بازرگانی میان ایران و چین بودند. آنها پس از پرداختن به بافتن پارچههای ابریشمی، نقشهایی از مناظر ایرانی را با رنگهای متنوع به کار گرفتند. اندیشههای مانی، پیامبر ایرانی، نیز توسط همین سغدیان به دیگر نواحی راه بزرگ ابریشم نفوذ کرد.
ماجرا در قرن ششم با ظهور خاقانهای ترک در آسیای میانه تغییر کرد. آنها دست بالا را در منطقه داشتند که موجب شده بود به ابریشم نیز دست یابند. از طرف دیگر نیز سغدیان مشاورانشان بودند و نحوهی استفاده از این کالای گرانقدر را به آنان یاد دادند. ترکها پس از آنکه نتوانستند با ایران بر سر سود ابریشم به توافق برسند، با بیزانس مستقیما ارتباط برقرار کردند. ارتباط ترکان با رومیها موجب شد تا رومیها بتوانند نحوهی پرورش کرم ابریشم را فرا بگیرند و از این لحاظ به ایران وابسته نباشند.
نتیجه آن شد که بهای ابریشم کاهش یافت و آن سودی که ایران از تجارت راه ابریشم میکرد، به طور قابل ملاحظهای کاهش یافت. با شکست ساسانیان از اعراب، آن نظم و سیطرهی طولانیمدت بر جادهی ابریشم از بین رفت و راه ابریشم ناامن شد.
این ناامنی تا سدهها برقرار بود؛ مارکوپولو (سدهی سیزدهم میلادی) در سفرنامهاش از ناامنیهای بسیار در این مسیر خبر داده است. هجوم مغولان و تاتارها نیز بر این ناامنی افزود و آسیای مرکزی را به سرزمینی نامناسب برای حمل کالا تبدیل کرد.
در نتیجه راه خاکی عظیم ابریشم جای خود را به تجارت دریایی داد که از سواحل چین، سوماترا، مالابار و هند تا خلیج فارس و دریای سرخ امتداد مییافت. البته نقش پرتغالیها، هلندی و انگلیسیها در حمل و نقل دریایی مزید بر علت شد. این وضع تا زمان احداث جادهی سیبری از سوی دولت روسیه، که «جادهی چای» نامیده میشد، ادامه یافت.
پس از آن راهآهن سراسری سیبری به مسکو و اروپا جایگزین راههای کاروانی و دیگر راهها برای ایجاد رابطه میان شرق و غرب شد و مسیر از جنوب دریای خزر به شمال آن انتقال یافت.
خاطرهی جادهی ابریشم مدتها در اذهان مردمان آسیا و اروپا مانده بود تا آنکه ۲۵ سال پیش (۱۹۹۳) به پیشنهاد اندونزی کشورهایی که در مسیر این جادهی قدیمی قرار داشتند تصمیم گرفتند تحت سازمان گردشگری جهانی (UNWTO) از این خاطرهی مشترک برای ترویج صنعت گردشگری استفاده و در واقع جادهی ۱۲ هزار کیلومتری ابریشم را از این لحاظ احیا کنند (UNWTO Silk Road). اولین جلسه در سمرقند، با حضور ۱۹ کشور، برگزار شد و بعدها همین شهر مقر مرکزی این طرح شد.
کشورهای عضو پروژهی جاده ابریشم
در سال ۱۹۹۹، یونسکو و اتحادیهی اروپا از این طرح حمایت کردند. یکی از مهمترین جلساتی که در ایران برگزار شد، سال ۱۳۸۹ در شیراز بود که نمایندگان ۴۸ شهر از ۲۶ کشور حوضهی جادهی ابریشم، از ژاپن گرفته تا ایتالیا، در آن شرکت کردند. جلسات سالی دوبار در یکی از شهرهای مسیر جادهی ابریشم برگزار میشود و هدف اصلی گسترش همکاریها برای توسعهی صنعت گردشگری است. جلسه آینده، ۱۸ مهر ۱۳۹۷، در تسالونیکییونان برگزار خواهد شد. هدف پیش بردن پروژهای با عنوان ویزای جادهی ابریشم است تا به راحتی بتوان در این مسیر سفر کرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.