گوگل سرویسهای مفیدی در اختیار کاربران قرار میدهد؛ اما درعوض، اطلاعاتی مهم از آنها جمعآوری میکند که هزینهای گران برای خدماتی هستند که بهظاهر بهرایگان دراختیار آنان قرار میگیرند.
خبرنگاران بدبین در اظهارنظری دربارهی گوگل هوم و الکسا میگویند:
حتی جورج اورول (نویسندهی کتاب ۱۹۸۴ با داستانی دربارهی نظارت همیشگی دولتها بر مردم) تصور نمیکرد که ما خودمان برادر بزرگ (نماد نظارت دولتها) را با میل شخصی به خانههایمان بیاوریم.
اظهارنظر آنها تاحدودی درست است؛ اما این نکته را باید متذکر شد تمایل قلبیمان برای تبادل راحت اطلاعات شخصی، به دورانی پیش از دستیارهای هوشمند بازمیگردد.
تمایل کاربران به ارائهی اطلاعات شخصی در ازای سرویسهای آنلاین، به ابتدای دههی ۲۰۰۰ بازمیگردد. در آن زمان آنها تصمیم گرفتند در ازای دسترسی به محصولات متنوع گوگل و مشاهدهی تبلیغات مرتبط بیشتر، دادههای شخصی خود را دراختیار آن شرکت قرار دهند. امروز، گوگل اطلاعاتی را به بازاریابان طرف قراردادش میدهد که با استفاده از آنها، دانشی جامع دربارهی کاربران خواهند داشت؛ اطلاعاتی بیش از هر دوربین نظارتی یا میکروفنی که تصور کنید.
مقالههای مرتبط:
هیچگاه بهاندازهی امروز، فرصت برای نفوذ به اطلاعات شخصی افراد برای بازاریابها فراهم نبوده است. درحالحاضر، در هر ثانیه چهلهزار عبارت در گوگل جستوجو میشود. این آمار در روز به ۳.۵میلیارد و در سال به ۱.۲تریلیون عبارت میرسد.
وقتی عبارتی را در گوگل جستوجو میکنید، درخواست شما به مرکز داده ارسال میشود. در آنجا، حدود هزار کامپیوتر باهم کار میکنند تا اطلاعات مناسب را دریافت و برایتان ارسال کنند. این فرایند عموما در یکپنجم ثانیه رخ میدهد. اکثر افراد نمیدانند در زمان اجرای این فرایند، فرایندی مرموزتر و سریعتر درحالوقوع است. بهبیانساده، با هر فرایند جستوجو نوعی فروش و مزایده هم برگزار میشود.
هر جستوجوی اینترنتی، کلمات کلیدی را شامل میشود و کلمات کلیدی که در گوگل وارد کردید، محل رقابت تبلیغدهندگان به سرویس هستند. بهبیاندیگر، هر تبلیغدهندهای که محصول مرتبطبا کلمهی کلیدی شما را عرضه کند، برای دیدهشدن و کلیکشدن روی لینک محصولش در نتایج جستوجو رقابت میکند.
تبلیغات مانند عروسکهای فیلم داستان اسباببازی که پیش از ورود صاحبشان به اتاق در محل خود مستقر میشدند، پیش از بارگذاری صفحهی مخصوص جستوجوی کاربر، در محل مخصوص خود جای میگیرند. بهطور میانگین، چهار نتیجهی اول نمایش دادهشده در نتایج جستوجو، تبلیغات پولی هستند. البته، این آمار در زبانها و محلهای جغرافیایی متفاوت است.
بسیاری از افراد تبلیغبودن نتایج اولیهی گوگل را نمیدانند. البته، آنها تنها نیستند و آمارها نشان میدهد بیش از ۵۰درصد از افراد بین ۱۸ تا ۳۴ سال متوجه این موضوع نیستند. برای افراد بالای ۳۵ سال، آمار بهصورت نمایی افزایش پیدا میکند. گوگل نیز برای بهحداکثررساندن آمار تلاش میکند و تبلیغات را هرچهبیشتر به نتایج واقعی شبیه میکند.
وقتی کاربری روی نتیجهی تبلیغاتی در گوگل کلیک میکند، اطلاعات بهسمت یکی از بازاریابان موتور جستوجو ارسال میشود و برای همیشه در حساب کاربری AdWords او باقی خواهد ماند. بههرحال، اطلاعات بسیاری از کاربران را گوگل و خصوصا بخش جستوجو ذخیره میکنند. البته، این اطلاعات بسته به کاربران مختلف و نوع ارتباط آنها با خدمات گوگل متفاوت است. برخی از این اطلاعات عبارتاند از:
- سن
- درآمد
- جنسیت
- وضعیت والدین
- وضعیت ارتباطات شخصی
- تاریخچهی مرور کوتاهمدت و بلندمدت
- دستگاه استفادهشده
- موقعیت فیزیکی
- سن فرزند
- وضعیت تحصیلی در مقاطع مختلف
- مدرک تحصیلی
- زمان استفاده از خدمات گوگل
- زبان
- رخداد ویژه و جدید در زندگی
- وضعیت مالکیت خانه
- کلمات دقیق جستوجوشده در گوگل
- محتوا و زمینهی وبسایتهای مرورشده
- محصولات خریداریشده
- نوع اتصال وایفای
- فاصله تا نزدیکترین برج مخابراتی
- تاریخچهی نصب اپلیکیشن
- زمان سپریشده در هر اپلیکیشن خاص
- سیستمعامل
- محتوای ایمیلها
- زمان سپریشده در هر وبسایت خاص
- احتمال نقلمکان به خانهی جدید
- ثابتبودن یا متحرکبودن
اطلاعات مذکور ازطریق نویسندهی مقالهی اصلی بهعنوان یکی از بازاریابان موتور جستوجو ارائه میشود و طبق ادعای او، این اطلاعات در محیط کاربری AdWords برای آنها دردسترس است. بههرحال، تا وقتی از خدمات گوگل استفاده میکنیم، پروفایلی اجتماعی از رفتار و عادتهای ما تشکیل میشود. این پروفایل شامل این اطلاعات است:
- تاریخچهی جستوجوی صوتی
- هر جستوجویی که پیشازاین در گوگل انجام شده است
- هر تبلیغی که مشاهده شده یا روی آن کلیک شده است
- هر مکانی که در سال گذشته در آن حضور داشتهاید
- هر تصویری که ذخیره کردهاید
- هر ایمیلی که ارسال کردهاید
تبلیغات فوق هدفمند
در سال ۲۰۱۹، به اوج کارایی بازاریابی موتورهای جستوجو، یعنی ارجاع و ارتباط چنددستگاهی خواهیم رسید. با اجرای این فناوری، تبلیغات بدون وقفه کاربر را دنبال خواهند کرد. بهبیاندیگر، نهتنها در تمام سرویسها از جستوجو تا شبکههای اجتماعی و ایمیل، بلکه از دستگاه تا تبلت و کامپیوتر دسکتاپ و تلویزیون هوشمند نیز محل نمایش تبلیغات هوشمند خواهد شد.
تلویزیونهای هوشمند بخش مهم تبلیغات آینده خواهند بود. براساس مطالعهای، احتمال آن وجود دارد تلویزیون سیگنالی به گوشی هوشمند شما ارسال یا از آن دریافت کند. بهعنوان مثال، اگر تبلیغاتی در تلویزیون برای برندی خاص پخش شود و شما نام آن برند را در لحظه در گوشی هوشمند جستوجو کنید، این اتصال کامل خواهد شد.
بازاریابان موتورهای جستوجو درحالحاضر نیز رفتارهای کاربران را شناسایی میکنند. آنها افرادی را بهراحتی میشناسند که زیاد سفر میکنند و اجناس مخصوص این افراد را تبلیغ میکنند. روش شناسایی این افراد نیز براساس جابهجاشدن برجهای مخابراتی متصل به آنها است. در مثالی دیگر، اگر برای محصولی در گوشی هوشمند خود جستوجو کنید و به فروشگاهی فیزیکی بروید، گوگل جستوجوی شما را با مکانیابی GPS بههم متصل خواهد کرد.
یکی دیگر از اقدامات گوگل برای بهبود شناسایی رفتار آفلاین کاربران، خرید اطلاعات کارتهای اعتباری مسترکارت بوده است. آنها با این خرید بهحدود ۷۰درصد از اطلاعات فروش اعتباری در آمریکا دسترسی خواهند داشت. البته، هنوز گزارش خاصی دربارهی استفاده از آن اطلاعات دردست نیست.
نظارت مخفی گوگل
هال رابرتس، یکی از اعضای مرکز تحقیقات اینترنت برکمن کلین در هاروارد، در یکی از سخنرانیهایش در سال ۲۰۰۸، سیستم تبلیغات گوگل را نظارت خاکستری خواند. از دیدگاه او، گوگل سیستمی از هوش جمعی است که به کمک بازاریابان دادههای کاربران را جمعآوری و از آن بهرهبرداری میکند. البته برخلاف دیگر نظارتها، گوگل توانایی و قصد زندانیکردن یا کُشتن افراد را ندارد.
از دیدگاه رابرتس، سیستم تبلیغات گوگل بهدلیل بهرهبرداری از اطلاعات، خاکستری محسوب میشد؛ چون در سطوح شخصی شناساییشدنی نبود. البته او به این نکته اشاره کرد بههرحال، بهرهبرداریهای گوگل باعث ایجاد اختلالات اجتماعی در دنیای آنلاین شد. اکنون و پس از دَه سال، درک سطح بهرهبرداریهای گوگل از تبلیغات دشوارتر شد. علاوهبر آنکه نظارت این شرکت به همهی جزئیات زندگی کاربران وارد شد، اطلاعات کمی از نحوهی کار آنها در بین مردم عادی وجود دارد. بههرحال، کارشناسان امیدوارند این روند در سال ۲۰۱۹ تغییر کند.
هزینهای که برای استفاده از گوگلمپ پرداخت میکنیم
قطعا همهی کاربران سرویس نقشه و مکانیابی گوگل میدانند که اپلیکیشن و خدمات گوگلمپ رایگان است. ما هیچگاه برای پیداکردن آدرس یا مسیر، به پرداخت هزینهای مجبور نمیشویم و هیچ برنامهای با عضویت پولی نیز در گوگلمپ وجود ندارد. پس، کاربر بههیچعنوان وجهی را برای این خدمات به گوگل پرداخت نمیکند.
پرداختنکردن مستقیم پول به سرویسهای آنلاین، بهمعنای کاملا رایگانبودن آنها نیست. درواقع شما بهعنوان کاربر، ارزشی را بهازای خدمات دریافتشده پرداخت میکنید. فراموش نکنید هرگاه خدماتی بهصورت رایگان به شما عرضه شد، خودتان محصول اصلی آن هستید.
برای درک بهتر نحوهی تبادل اطلاعات و ارزشها با خدمات دریافتشده از گوگل سناریویی را فرض کنید. شما از شهری به شهر دیگر میروید و برای پیداکردن رستورانی مناسب، نام شهر را بهعلاوهی کلمهی رستوران در گوگلمپ جستوجو میکنید. اپلیکشن از شما اجازهی دسترسی به اطلاعات مکانی میخواهد، اگر قبلا این اجازه را نداده باشید. شما نیز با تأیید درخواست، موقعیت خود را به گوگل اعلام میکنید. هرچند به اعلام موقعیت نیازی نبود و گوگل میتوانست فقط باتوجهبه نام شهر واردشده در نوار جستوجو رستورانها را پیدا کند. درنهایت، ما و شما بهعنوان کاربران علاقهمند به گوگل اطلاعات مکانی خود را دراختیار آن قرار میدهیم.
تجربهی مذکور برای بسیاری از کاربران امروزی اینترنت فرایندی عادی محسوب میشود؛ اما برای کسانی که چند دهه قبل، سفرهای بینشهری بدون راهنما و رستورانهای بینراهی حتمالا بیکیفیت را تجربه کردهاند، خدمات گوگل نوعی معجزه محسوب میشود. درواقع، این فرایند بهقدری جادویی بهنظر میرسد که از فکرکردن دربارهی پشتصحنهی آن و تبادلهای سادهی انجامشده غافل میشویم.
برای درک بهتر تبادلی که در جستوجوی سادهی رستوران با گوگل اتفاق میافتد، مراحل زیر را مطالعه کنید:
- در اکثر مناطق جهان، وقتی نام رستورانی را در گوگلمپ جستوجو کنید، آنهایی که در سیستم تبلیغات شرکت ثبتنام کرده باشند، در نتایج بالاتر نشان داده خواهند شد. درواقع، الگوریتم تبلیغاتی تصمیم میگیرد کدام رستوران در نتایج جستوجو بالاتر قرار بگیرد. میتوان نتیجهگیری کرد یک نفر در رستوران مدنظر تصمیم گرفته نام رستورانش در جستوجوهای خاص بالاتر از سایر قرار بگیرد. او برای رسیدن به این هدف، پولی را به گوگل پرداخت کرده است.
- گوگل، برای نمایش بهتر تبلیغات و نیز قیمتگذاری مناسبتر روی آنها، اطلاعات کاربران را باید جمعآوری و تحلیل کند. البته، اطلاعات فردی افراد در سیستمهای تبلیغاتی دیده نشده؛ اما قطعا از آنها برای بهینهسازی الگوریتمهای تبلیغاتی استفاده میشود. بههرحال، گوگل سهم عمدهی درآمد خود را از این بخش، یعنی تبلیغات کسب میکند. ما با استفاده از گوگلمپ و ارائهی اطلاعات شخصی و تجمیعی خود، موتور تبلیغاتی شرکت را تقویت میکنیم.
- اطلاعات تجمیعی کاربران برای بخشی دیگر از خدمات گوگل نیز استفاده میشود. قطعا ارائهی بهترین مسیر و کمترین ترافیک به کاربر، ازطریق تصاویر هوایی یا هلیکوپتری انجام نمیشود که مدام مسیرها را بررسی کند. درواقع، گوگل اطلاعات کاربران سرویس نقشهی خود را جمعآوری میکند و با تحلیل آنها ترافیک و مسیرهای بهینه را تشخیص میدهد. این تشخیص نیز آسان است. تعداد کاربرانی که در مسیر مشخص حضور دارند و با سرعت آهسته حرکت میکنند، نشاندهندهی ترافیک خواهد بود.
- بخش دیگر از خدمات گوگل، با اتصال سرویسهای متعدد آن به یکدیگر ارائه میشود. بهعنوان مثال، در زمان جستوجوی نام رستوران، دیدگاههای افراد مختلف در بخش Google Reviews را نیز برای شما بهنمایش میگذارد. این حرکت با رقابتی تقریبا ناعادلانه با Yelp انجام میشود. درنتیجه، بازهم ارزشی را بهازای خدمات دریافتشده به گوگل پرداخت کردهاید.
موضوعات مذکور نشان داد چه ارزشهایی در ازای دریافت مکان رستورانهای باکیفیت به گوگل پرداخت میشود؛ اما بههرحال، پولی پرداخت نکردهایم و ضرر چندانی متحمل نشدهایم.
احتمالا بسیاری از ما تصور میکنیم هرچه تبلیغات مرتبطبا علاقه و رفتارمان مشاهده کنیم، صنعت تبلیغات بهتر خواهد شد. درواقع، شاید به این باور رسیدهاید هرچه اطلاعات بیشتری به گوگل بدهید، تبلیغات بهتر و مرتبطتری مشاهده خواهید کرد. درنهایت، یک نفر برای این خدمات باید هزینهای پرداخت کند و خوشحال هستیم که آن یک نفر ما نیستیم.
تبلیغات، خصوصا تبلیغات مناسب و مرتبط، هزینهی کمی برای دریافت خدمات عالی گوگل محسوب میشوند؛ اما دربارهی هزینههای رقابت ناعادلانه چه میدانیم؟ این هزینهها ورای نگرانی و دانش ما هستند. درنهایت، فردی دیگر هزینههای رقابت را میپردازد و ما فقط به رستوران و سیرشدن در سفر میاندیشیم و گوگل مشکلمان را حل کرده است.
بههرحال، این نتیجهگیری منطقی محسوب میشود؛ ولی بیایید یک قدم فراتر برویم. در پایان این مقاله، از خود بپرسیم آیا هنوز با استفادهکردن از گوگلمپ راحت هستیم؟ ما بهعنوان کاربران اینترنت باید بدانیم بازاری بسیار بزرگتر در پشتصحنهی آن عبارت شما اینجا هستید در سرویسهای مکانیابی وجود دارد.
طبیعت سرویسهای مکانیابی
حقیقت اصلی سرویسهای مکانیابی آنلاین این است: وقتی اجازهی ردگیری مکان را به آنها میدهید، تا خاموشکردن مجوز، وضعیت به همان منوال باقی خواهد ماند. درواقع، تنها یک بار کلید Accept را فشار میدهید. اکثر اپلیکیشنهای این حوزه، اجازه و توانایی جمعآوری اطلاعات مکانی را در زمان پرداختن به فعالیتهای دیگر نیز دارند. بهبیاندیگر، شاید یک اپلیکیشن اطلاعات مکانی را به دیگران هم بدهد که آنهم با اجازهی خودتان انجام میشود.
اکثر ما نمیدانیم یا شاید نمیخواهیم بدانیم در پسِ جمعآوری و تبادل اطلاعات ما، چه رویدادهایی رخ میدهد. نیویورکتایمز در مقالهای این پرسش را پاسخ داده است. البته، رسانههای زیادی به مسئلهی اطلاعات کاربران پرداختهاند؛ اما نیویورکتایمز گستردگی فراوانی دارد و روزنامهنگاران آن نیز استاد داستانگویی هستند. قطعا پرداختن به کل گزارش آنها در حوصلهی این مقاله نیست؛ اما بخشهای مهم آن در ادامه میآیند:
حداقل ۷۵ شرکت دادههای مکانی دقیق و ناشناس افراد را از اپلیکیشنهایی دریافت میکنند که کاربران اجازهی جمعآوری اطلاعات را برای مقاصد مختلف، همچون اخبار محلی یا آبوهوا به آنها دادهاند. برخی از آن کسبوکارها تا دویستمیلیون دستگاه موبایل (حدود نیمی از دستگاههای درحالکار) را فقط در آمریکا ردگیری میکنند.
بررسی یکی از دیتابیسها بهوسیلهی خبرنگاران تایمز، اطلاعات سفرهای کاربران را با جزئیات فراوان نشان میداد و حتی تا چهاردههزار مرتبه در روز بهروزرسانی میشد.
شرکتهای مذکور از جمعآوری و تحلیل و فروش اطلاعات کاربران به تبلیغدهندگان و مراکز خُردهفروشی و حتی صندوقهای سرمایهگذاری بهمنظور مطالعهی رفتار کاربران استفاده میکنند. بازار داغی پیرامون تبلیغات متمرکز بر مکان کاربران وجود دارد؛ بازاری که سالانه تا ۲۱میلیارد دلار میرسد.
IBM با خرید اپلیکیشن Weather Channel وارد بازار پرسود تبلیغات مکانمحور شده است. سرمایهگذاران بزرگ در استارتاپهای مکانمحور نیز بزرگانی همچون گلدمن ساکس و همبنیانگذار پیپال، یعنی پیتر ثیل را شامل میشود.
شاید با نگاهی به خلاصهی مقالهی نیویورکتایمز، حالتی همچون تئوریهای توطئه را متصور شوید. واقعیت آن است که افراد حاضر در تجارت هم انسان هستند. آنها دوستان و آشنایان یا حتی اقواممان هستند و خودشان نیز از محصولات دنیای فناوری استفاده میکنند. درواقع، اکثر کسبوکارها فقط تلاش میکنند در دنیای پررقابت امروزی، درآمدی مناسب برای خود کسب کنند.
بههرحال صرفنظر از هدف و برنامهی کسبوکارها برای جمعآوری اطلاعات، حقیقت آن چشمپوشیکردنی نیست: اکنون که سرویسهای مختلف اجازهی شما را برای جمعآوری اطلاعات مکانی دارند، با آن ارزش تولید میکنند. ارزش تولیدشده از این طریق برای آنها در همهی بخشها از بازاریابی تا مدیران ردهبالا سودمند خواهد بود. بهعلاوه، اطلاعات مکانی ارزش بیشتری دارند؛ چراکه براساس دیدگاههای شما نیستند (برخلاف پسندیدن و بهاشتراکگذاری یا نظردادن) و بهنوعی رفتار و عادت را نشان میدهند. فراموش نکنید رفتار و عملکرد بیش از صحبت شخصیت شما را به دیگران نشان میدهد.
برخی اوقات تصور میکنیم رفتارمان جذابیت آنچنانی هم برای گوگل ندارد. این درحالی است که اگر بیشتر فکر کنیم، باتوجهبه تعداد فراوان شرکتهای علاقهمند به اطلاعات، خود را مهمترین و جذابترین فرد جهان مییابیم. برای درک بهتر این جذابیت و علاقهی شرکتها به ما، دلایل آن را بررسی میکنیم:
- خُردهفروشان و سرمایهگذاران این حوزه به دادههای واقعی از مکانهای پرتردد پیادهروی علاقه دارند. با ترکیب دادههایگوشی موبایل با ترافیک پیادهروی، خُردهفروشان کیفیت مشتریهای احتمالی را بیش از کمّیّت آنها محاسبه میکنند.
- کارفرمایان به اطلاعات مکانمحور علاقهمند هستند. اطلاعات به آنها کمک میکند طراحی ساختمانها را برای جانمایی بهینهی افراد و تیمها تغییر دهند. البته در نیمهی تاریک داستان، کارفرمایان رفتارهای کارمندان را نیز تحلیل میکنند یا حتی به مسائل خصوصی آنها نیز سرک میکشند.
- دنبالکردن افراد برای نمایش تبلیغات مرتبط دیگر پایان یافته است. امروزه، با داشتن اطلاعات مکانی میتوان تبلیغات مرتبطبا وضعیت و مکان کنونی کاربر را به او نشان داد.
- اقدامات قانونی نیز تغییر کردهاند. مقامهای برخی کشورها میتوانند در پروندههای قانونی، اطلاعات مکانی شما را برای تحقیقات از شرکتها درخواست کنند. بهعلاوه، آنها میتوانند مکانهایی با احتمال جرم زیاد را با مطالعهی دادههای تبلیغاتی شناسایی و با دادههای عمومی گوشیهای موبایل ترکیب کنند.
آنچه گفته شد، فقط مثالهای محدودی از کاربرد اطلاعات مکانی و دلیل علاقهمندی سازمانها و دولتها به آن اطلاعات بود. تنها باتوجهبه چند نمونهی ساده، متوجه بازار بزرگی میشویم که بهعنوان بازیگر در آن حضور داریم. بله، ما خدمات رایگان دریافت میکنیم؛ اما ارزشها و داراییهایی بیش از آن به شرکتها میدهیم.
با وجود تمام حقایق مذکور، هنوز برخی افراد با خود میگویند: «خُب، این اطلاعات تجمیعی هستند و با میلیونها فرد دیگر ترکیب شدهاند. در اینصورت، جداکردن و بررسی اطلاعات من در بین آنها دشوار خواهد بود و هنوز، ناشناس هستم.» برای درک تناقض این اظهارنظر، ادامهی مقاله را مطالعه کنید.
جاسوسی با استفاده از اطلاعات مکانی
امنبودن مراکز دادهی گوگل و محدودیت طرفین قرارداد تبلیغاتی آن با قوانین متعدد، دلیلی بر آسیبپذیرنبودن آن دربرابر حملات سازماندهیشده نیست. در تاریخ معاصر، مثالهای زیادی از نفوذها وجود دارد که ازطریق شرکتهای واسط بهسمت شرکتهای اصلی انجام شدهاند. بهعلاوه، قوانین شرکتها باهم تفاوت دارد و بهعنوان مثال در برخی کشورها، احتمال ردگیریشدن دستگاههای همراه ازطریق دولتها بسیار زیاد است.
گوگل و فیسبوک یا هر شرکت بزرگ فناوری دیگر، قطعا سیاستهایی برای حفظ حریم خصوصی دارد؛ اما وفادارماندن به سیاستها یا محتوای آن سیاستها در شرکتهای دیگر، هیچگاه تضمینشده نیست. شاید گوگل و دیگران شرکتهایی زیر نظارت عمومی باشند؛ ولی دربارهی سیاستهای حریم خصوصی اپلیکیشنها و سرویسهای کوچک و تقریبا ناشناس چه میدانیم؟ آیا مطمئنیم مراکز دادهی آنها هم امن باشد؟ از همه مهمتر، سیاستها قانون نیستند و احتمال نقض آنها وجود دارد.
درنهایت باید این نتیجهگیری را بهذهن بسپارید: تنها بهدلیل آنکه منبع داده تجمیعی است، دلیلی بر وجودنداشتن اطلاعات شخصی در گزارشهای عمومی وجود ندارد. درواقع، نکتهی مهم گزارش نیویورکتایمز همین است. روزنامهنگاران و نیروهای فنی آنها بدون استفاده از هوش مصنوعی یا اَبَرکامپیوترهای قوی توانستند رفتارهای تجمیعی کاربران را با مراکز دادهی عمومی ترکیب کنند. درنهایت، آنها با مهندسی معکوس به اطلاعات شخصی افراد رسیدند.
باتوجهبه حقایق گفتهشده، باید از خود بپرسیم آیا استفاده از خدمات مکانیابی به نقض حریم خصوصی، اخراج از کار، فاششدن اطلاعات ارتباطات شخصی، دزدیدهشدن اطلاعات مالی و ردگیریشدن خود و خانوادهی ما میارزد؟
بههرحال شاید برای برخی، مطالب گفتهشده ارزشی نداشته باشند؛ اما با کمی تأمل متوجه میشویم درواقع اطلاعات و ارزشهای زیادی برای دریافت سرویسهای رایگان میپردازیم. وقتی مصرفکنندگان دربارهی این حقایق فکر کنند، شاید تغییرات بزرگی در شرکتها ایجاد شود و حتی ارزشگذاری آنها نیز تغییر کند.
وظیفهی مصرفکنندگان و کسبوکارها
بههرحال اکثر ما به خروج از خدمات شرکتهای فناوری تمایلی نداریم؛ اما حداقل میتوانیم با برخی کارها ورود آنها به زندگی خصوصی خود را محدودتر کنیم. بهعنوان مثال، باید روش خاموشکردن ردگیری مکانی را در دستگاه همراه خود بدانیم. اپلیکیشنهای بیاستفاده را از گوشی هوشمند خود حذف کنیم. البته، حذف اپلیکیشن بهمعنای پاککردن اطلاعات آنها از ما نیست و فقط جمعآوری اطلاعات بیشتر را متوقف میکند.
علاوهبر آنچه گفته شد، کاربران میتوانند در سرویسهایی ثبتنام کنند که از فروش اطلاعات خود درآمد داشته باشند. چنین سرویسهایی هنوز به محبوبیت و شهرت فراوان نرسیدهاند؛ اما میتوان تعدادی از آنها را در اینترنت پیدا کرد. بهعلاوه، سرویسهای مذکور آموزش کسب درآمد از دادهها را نیز به کاربران عرضه میکنند.
دراینمیان، شرکتها نیز مسئولیتهایی درمقابل کاربران دارند و استارتاپها بهدلیل حضور در دوران ابتدایی کسبوکار، وظایف بیشتری برعهده دارند. راهکارهای فناورانه برای این بخش پاسخگو نیستند و شاید حتی وضعیت اعتماد را بدتر کنند. شرکتهای پیشگام، مانند اپل، درحالتلاش برای بهبود وضعیت هستند و میتوان از راهکارهای آنها نکاتی را آموخت.
شفافسازی یکی از مسئولیتهای اصلی کسبوکارها محسوب میشوند. بهعنوان مثال، باید به کاربر بگوییم چرا تبلیغ را مشاهده میکند یا چرا به اطلاعات مکانی او نیاز داریم. بهعلاوه، پس از انجام کار مدنظر با اطلاعات مکانی کاربر، بهتر است آن را بهصورت خودکار خاموش کنیم.
به کاربران امکان دهید به کیفیت خدمات دریافتی امتیاز دهند. دریافت این اطلاعات بهصورت زنده در بهیود خدمات آتی کمک شایانی خواهد بود. بهعلاوه، میتوان قابلیت پرداخت برای خدمات را نیز به کاربران ارائه کرد. برای مثال، یوتیوب به کاربران امکان میدهد با پرداخت هزینه از برنامهی نمایش تبلیغات خارج شوند. البته، آنها در این حالت هم هنوز کاربران را ردگیری میکنند.
اطلاعات شخصی کاربران را پس از انجام خدمات و کارهای مدنظر ازبین ببرید. اگر هیچگاه اطلاعات را نداشته باشید، از آنها سوءاستفاده هم نخواهید کرد و بهعلاوه، خطر دزدیدهشدن آنها نیز وجود ندارد. تصمیم دربارهی ارائهی اطلاعات و اجازهی ردگیری را به خود کاربر بسپارید. درواقع اگر خدمات باکیفیت ارائه میکنید، خود کاربر با رضایت اطلاعاتش را به شما خواهد داد.
شرکتهای دارای ارتباطات قوی سیاسی نیز میتوانند در حل بحرانهای مذکور مفید باشند. آنها باید تلاش کنند سیاستهایی برای مقابله با سوءاستفاده از اطلاعات کاربران، تصویب شود.
بههرحال، روند استفاده از خدمات فناوری درحالتغییر است. شاید مردم بهصورت مستقیم تأثیری بر آن نداشته باشند؛ اما بههرحال رسانهها و کارشناسان تلاش میکنند حداکثر تأثیر روی شرکتهای بزرگ فناوری گذاشته شود.
اگر کاربر باهوشی باشید، خودتان را دربرابر سوءاستفاده از اطلاعات شخصی محافظت خواهید کرد. فراموش نکنید دیر یا زود بهرهبرداری از آن اطلاعات زندگی ما را تحتتأثیر قرار خواهد داد.
اگر کارآفرین و مدیر باهوشی باشید، به خطمقدم مبارزه با سوءاستفاده خواهید آمد. این رویکرد، یعنی هرآنچه برای خودتان نمیپسندید، برای کاربران سرویسهایتان نیز نمیپسندید. فراموش نکنید شما خودتان کاربر سرویسهای دنیای فناوری هستید.
.: Weblog Themes By Pichak :.