الکس استفانی (Alex Stephany) تا پیش از اینکه بهعنوان رئیس اجرایی اپلیکیشن پارکتمایهاوس(ParkatmyHouse) استخدام شود، وکیل و یکی از طرفداران تکنولوژی بود. پارکتمایهاوس یکی از اپلیکیشنهای محبوب یافتن پارکینگ بود و استفانی قرار بود برای دریافت سرمایه و بردن استارتاپ به مرحلهی بعد به بنیانگذار آن کمک کند. الکس هرگز تجربهی مدیریت استارتاپی مرتبطبا تکنولوژی و اصلا حوزهی پارکینگ را نداشت. همین موضوع پیچیدگی کار را افزایش داده بود. او میگوید:
آنتونی اسکینازی، بنیانگذار این استارتاپ، به من باور داشت و بابت این موضوع از او سپاسگزارم. حجم کارهایی که باید یاد میگرفتم و انجام میدادم، بسیار زیاد بود؛ اما یکی از بهترین فرصتهایم در زندگی بود و مسیر شغلیام را تغییر داد.
الکس استفانی این مسئله را پذیرفت و سال بعد بهعنوان مدیرعامل شرکت ارتقا شغلی یافت. دو سال بعد از این ماجرا، او و آنتونی کسبوکار را باردیگر با نام جاستپارک (JustPark) راهاندازی کردند. این دو نفر پنجمیلیون یورو سرمایه ازطریق سرمایهگذاری جمعی (CrowdFunding) جذب کردند؛ یعنی بیشترین مبلغی که استارتاپی مرتبطبا تکنولوژی تابهحال از این طریق جمعآوری کرده است.
الکس استفانی، بنیانگذار استارتاپ Beam
سرمایهگذاری جمعی (CrowdFunding)
سرمایهگذاری جمعی بهمنظور جذب سرمایه و حمایت مالی افراد مختلف جامعه از یک پروژه ازطریق پرداخت بخشی از سرمایهی لازم برای اجرای آن پروژه است. الکس بهاندازهای تحتتأثیر پلتفرمهای اقتصاد اجتماعی و سرمایهگذاری جمعی قرار گرفته بود که حتی کتابی در این زمینه منتشر کرد. او حتی فکری دربارهی این موضوع به ذهنش رسید که از سرمایهگذای جمعی برای حل یکی از مشکلات اجتماعی بزرگ استفاده کند.
از یک طرف، او دقیقا نمیدانست چه کاری باید انجام دهد و کسبوکارش با سرعت زیادی درحالرشد بود و از طرف دیگر، نمیتوانست دربرابر نابرابری اوضاع اجتماعی مردم لندن بیتفاوت باشد. او میگوید:
مردم بیخانمان یکی از مثالهای بارز محرومیت اجتماعی هستند. نادیدهگرفتن این افراد نهتنها به ضرر آنها، بلکه به ضرر جامعه است و این افراد نباید فراموش شوند. شایان ذکر است روزبهروز به تعداد افراد بیخانمان افزوده میشود؛ بهطوریکه بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸، تعداد افراد بیخانمان به بیش از ۶۰درصد افزایش یافته است؛ افرادی که در خیابان میخوابند یا در مسافرخانههای ویژهی این افراد مستقر میشوند. گاهیاوقات میایستم و با این افراد صحبت میکنم؛ اما ازآنجاییکه بهشدت خجالتیام، این موضوع بههیچعنوان برایم خوشایند نیست. درنهایت، به این فکر افتادم از تکنولوژی برای کمک به افراد بیخانمان استفاده کنم.
فکر استفاده از تکنولوژی برای حل مشکل مردم همچنان ادامه داشت. چهار سال از پیوستن الکس به جاستپارک میگذشت و با وجود علاقهی زیادی که به کسبوکار داشت احساس میکرد، جامعه درحال ازهمگسستن است. او دوست داشت با تمام وجود این معضل اجتماعی، یعنی بیخانمانبودن عدهی زیادی از مردم جامعه را حل کند.
کیکاستارتر (Kickstarter)
الکس استفانی هنوزهم مطمئن نبود از چه راهی باید اقدام کند. او چندین ماه با کارآفرینان و سرمایهگذاران زیادی ملاقات کرد؛ اما تأثیرگذارترین مکالمههایش را با یکی از افرد بیخانمان در ایستگاه مترو میداند. الکس همیشه برای او قهوه میخرید و هنگامیکه هوا سردتر شد، برایش جوراب حرارتی خرید. صحبت و مکالمات بین این دو نفر مدتی ادامه داشت تا اینکه فرد بیخانمان چند هفته در جای همیشگیاش حضور پیدا نکرد و بعد از مدتی، با وضعیتی نامناسبتر از گذشته آمد. او درحالیکه بهاندازهی چند سال پیرتر شده بود، به الکس گفت دچار حملهی قلب و از بیمارستان اخراج شده بود.
الکس متوجه شد وضعیت این مرد بهشدت بدتر از روزی است که یکدیگر را ملاقات کردند و به این فکر افتاد چگونه میتواند وضعیت زندگی این مرد بیخانمان را بهبود دهد. او میگوید:
باید مهارتهایی به او آموزش میدادم که بتواند از خودش مراقبت کند. هزینهی انجام این کار بسیار بیشتر از خریدن قهوه و جوراب است؛ اما اگر همهی مردم در انجام این کار مشارکت کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
ناگهان این فکر به ذهنش رسید که از سرمایهگذاری جمعی برای آموزشدادن به افراد بیخانمان استفاده کند. الکس استفانی اولین شخصی بود که برای بهبود اوضاع افراد بیخانمان اقدام میکرد؛ بنابراین، بیش از نُه ماه را صرف پرسوجو و مشورت با خیریههای مختلف کرد تا بهترین مدل را ارائه دهد. او همچنین تاحدممکن با بیخانمانهای زیادی صحبت کرد و نمونههای اولیه را به آنها نشان داد. او دیدگاه واقعی بیخانمانها را جویا میشد و میخواست صادقانه دیدگاهش را بیان کنند.
راهاندازی استارتاپ بیم (Beam)
الکس استفانی یک سال پیش، استارتاپ بیم (Beam)، اولین پلتفرم جهانی سرمایهگذاری جمعی را برای مردم بیخانمان راهاندازی کرد. این وبسایت به مردم سراسر دنیا اجازه میدهد در فرایند سرمایهگذاری روی آموزش بیخانمانهای معرفیشدهی مؤسسات خیریه مشارکت کنند. درواقع، مردم روی آیندهی افراد بیخانمان سرمایهگذاری و روند پیشرفت و آموزش آنها را مشاهده میکنند.
همچنین، این وبسایت امکان مشارکت مالی در سایر مشکلات افراد بیخانمان مانند خدمات مراقبت از بچه را فراهم میکند و این مبالغ بهطور شفاف به بودجهی هر کمپین اضافه میشود. استارتاپ Beam بهنیابت از هر فرد بیخانمان از این پولها نگهداری و این مبالغ را در امور آموزش این افراد خرج میکند. افزونبراین، Beam کارمندی حقوقی را برای حمایت از افراد بیخانمان در فرایند آموزش و کار آنها درنظر میگیرد. مردم بعد از اهدای پول به کمپین، بهعنوان «حمایتگر» شناخته و با ایمیل از وضعیت بیخانمانی مطلع میشوند که به او کمک کردهاند.
Beam وضعیت را برای کسانی که به این موضوع، یعنی افراد بیخانمان، اهمیت میدهند، راحت و تأثیرگذار کرده است. Beam اجتماعی مردمی را شکل داده که درحالحاضر، هزاران نفر برای رفع مشکل افراد بیخانمان به آن پیوستهاند.
بیش از دویست نفر به هر کمپین کمک میکنند. این افرد با گذاشتن یادداشتی برای فرد بیخانمان مدنظر حمایتشان را از او اظهار میکنند و به او اعتمادبهنفس میدهند. تصور کنید اگر شما هم چندین سال بیخانمان باشید و کاری نداشتید، در چه وضعیتی بودید و این آموزش تا چه حد میتوانست برایتان مفید واقع شود.
بهترین هدیهای در بخشندهترین ایام سال
تونی و نیک بیخانمانهایی که ازطریق Beam آموزش دیده و کار پیدا کردهاند
Beam به بیخانمانهای زیادی مانند تونی کمک کرده است. تونی بهعنوان برقکار آموزش دیده و حال بعد از بیست سال کار پیدا کرده است. نیک یکی دیگر از بیخانمانهایی است که بعد از آموزش، بهعنوان آرایشگر کار میکند. داوینا برای حسابدارشدن تلاش میکند و تاب حال چندین دورهی آموزشی را با موفقیت طی کرده است. لوری نیز که بعد از خدمت در نیروهای مسلح بیخانمان شده بود، حال بهعنوان رانندهی کامیون کاری پیدا کرده است.
با رسیدن ایام کریسمس، Beam ایدهی جدیدی برای هدیهدادن در این ایام درنظر گرفته است. در این کمپین، افراد علاقهمند میتوانند به جای هدایای بیاستفاده، بخشی از هزینهی مربوطبه آموزش افراد بیخانمان را پرداخت و بهنام شخص مدنظر ثبت کنند. درواقع، آنها بهجای خریدن هدایایی که شاید برای دوستانشان ناکارآمد باشد، از طرف آنها مبلغی برای آموزش افراد بیخانمان پرداخت میکنند و شخصی که این هدیه را دریافت میکند، با هر ایمیلی که از وضعیت پیشرفت بیخانمانها برایش ارسال میشود، هدیهای معنوی دریافت میکند.
بسیاری از کسبوکارها نیز دستبهکار شدهاند و به کارمندها یا مشتریهایشان اشتراک کمک به افراد بیخانمان را هدیه میدهند.
الکس استفانی دربارهی وضعیت بیخانمانی که سالها پیش در ایستگاه مترو ملاقات کرده بود، میگوید:
واقعیت تلخ این است که من او را بعد از راهاندازی Beam هرگز ندیدم و نتوانستم پیدایش کنم؛ اما میدانم بیش از ۳۲هزار نفر بیخانمان در انگلستان وجود دارند و میتوان کاری کرد چنین اتفاقهایی دوباره تکرار نشود.
.: Weblog Themes By Pichak :.